eitaa logo
🍃🌹با شهدا و اهل بیت🌹🍃
217 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2هزار ویدیو
64 فایل
ارتباط با مدیریت کانال↙️↙️ @Yavar_amar ادمین تبادل ↙️↙️ @Ya_mahdi_1235 مغزخاکستری @khakestary_amar کانال اتحادیه عماریون @et_amarion نفوذیها @Nofoziha_ammariyon با شهدا و اهل بیت علیهم السلام @Ammar_noghtezan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📢 قهرمانی  کشتی‌ پس از اهدای کاپ قهرمانی به پدر شهید آرمان علی‌وردی: ما یک وجب از خاک ایران نمی فروشیم علی‌اکبر یوسفی کشتی‌گیر ایرانی در صفحه شخصی اینستاگرامش نوشت: 🔻شهدا بهترین الگوهای جامعه ما هستند. امروز افتخاری مانا نصیب این کمترین شد تا به نمایندگی از دوستانم کاپ قهرمانی جام جهانی ۲۰۲۲ را تقدیم پدر بزرگوار شهید مظلوم آرمان علی وردی نماییم. @Ammar_noghtezan
✅ دختر طاغوتی 🔸 شهید محمود کاوه 🔸 دختر یک طاغوتی بود. آمد مغازه، اما محمود چیزی به او نفروخت. عصبانی شد، تهدید هم کرد. شب با پدرش رفتند دم خانه محمود. نه برد و نه آورد محکم زد توی گوش محمود. محمود خواست جوابش را بدهد، اما پدرش نگذاشت. تو دم‌ودستگاه رژیم بروبیایی داشت،‌ هر جور بود قضیه را فیصله داد. دختر دو سه بار دیگر هم آمد در مغازه، اما محمود باز هم به او چیزی نفروخت که نفروخت. می‌گفت: ما به شما بی‌حجاب‌های طاغوتی چیزی نمی‌فروشیم. ✨✨✨🌿🕊🌿✨✨✨ @Ammar_noghtezan
هدایت شده از عماریون
وصیت نامه شهید مدافع حرم جواد محمدی اگر خدا لطف کرد شهادت را نصیبمان کرد، بنده از شهدایی هستم که حتما یقه بی‌حجا‌ب‌ها و کسانی که ترویج بی‌حجابی می‌کنند را می‌گیرم در آن دنیا.
‌ سردار شهید سلیمانی در کنار اروند: خدایا به آن تپش قلبها قسمت میدهیم خدایا به آن ردّ پاها قسمت می‌دهیم خدایا به آن نماز هایی که در کنار این نهر خوانده شد خدایا به آن جنازه هایی که از اروند برنگشتند خدایا به اضطراب قلب ما و به اشتیاق قلب آنان قسمت می‌دهیم جز شهادت برای ما نخواه... 🕊🕊🕊 @Ammar_noghtezan
نماز صبح را با حاج قاسم خواندم گفت برو ببین حسین پورجعفری آمده یا نه؟ پشت در ایستاده بود به نماز، گفتم چرا این‌جا؟ چرا نیامدی داخل؟ گفت: من سال‌هاست نماز صبحم را این‌جا می‌خوانم. @Ammar_noghtezan
کتک خوردن در حد شهادت!😱😆😂 خاطره ای زیبا و خنده دار از جنگ.😂 بین ما یکی بود که چهره ی سیاهی داشت ؛ اسمش عزیز بود؛  توی یه عملیات ترکش به پایش خورد و فرستادنش عقب. بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش. با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش.  پرستار گفت: توی اتاق 110 بستری شده؛  اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود.  دوستم گفت: اینجا که نیست ، بریم شاید اتاق بغلی باشه!  یهو مجروح باندپیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سروصدا کردن!  گفتم: بچه ها این چرا اینجوری میکنه؟ نکنه موجیه؟!!!  یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: بنده خدا حتما زیر تانک مونده که اینقدر درب و داغون شده!  پرستار از راه رسید و گفت: عزیز رو دیدین؟!!!  همگی گفتیم: نه! کجاست؟  پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگه دنبال ایشون نمی گردین؟  همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟!  رفتیم کنار تختش ؛ عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود !  با صدای گرفته و غصه دار گفت: خاک توی سرتان! حالا دیگه منو نمی شناسین؟ یهو همه زدیم زیر خنده. گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک و دمبک نمی خواد !  عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم اومد که ترکش خوردن پیش اون ناز کشیدنه !!  بچه ها خندیدند. 😄😄😄   اونقدر اصرار کردیم که عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف کرد:  - وقتی ترکش به پایم خورد ، منو بردند عقب و توی یه سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند تا آمبولانس خبر کنند. توی همین گیر و دار یه سرباز موجی رو آوردند و انداختند توی سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم رو کیسه کردم. یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد: عراقی پَست فطرت می کشمت. چشمتان روز بد نبینه. حمله کرد بهم و تا جان داشت کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم. حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم ، کسی نمی یومد. اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر و از حال رفت. من هم فقط گریه می کردم... بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم😂  دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند.😂  عزیز ناله کنان گفت: کوفت و زهر مار هرهر کنان!!! خنده داره؟ تازه بعدش رو بگم: - یک ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش. تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم که دوباره قاطی نکنه ... رسیدیم بیمارستان اهواز. گوش تا گوش بیمارستان آدم وایستاده بود و شعار می دادند و صلوات می فرستادند. دوباره حال سرباز خراب شد. یهو نعره زد: آی مردم! این یه مزدور عراقیه ، دوستای منو کشته. و باز افتاد به جونم. این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند کمکش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند. یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام ! رحم کنین. یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت: ای بی پدر! ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین. دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا. حالا هم که حال و روزم رو می بینید! صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا.😂  پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت: چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر کردن؟ وقت ملاقات تمومه ، برید بیرون! خواستیم از عزیز خدافظی کنیم که یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد: عراقی مزدور! می کشمت!!!  عزیز ضجه زد: یا امام حسین! بچه ها خودشه ، جان مادرتون منو نجات بدین ...😂 😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نگاهشان با همه فرق دارد برق شهادت را میتوان در چشمهایشان دید عکس یادگاری ازخود بجا گذاشته اید با لباس رزم که بگویید همیشه اماده ایم اینان مردان خدایند 🌷 @Ammar_noghtezan
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 و صد امروز برای وقت نداریم از مگو قصه كه ما وقت نداریم با حضرت سرمان گرم گناه است از بهر ملاقات وقت نداریم در تن غیرتمان گوشه نشین است بهر سفر وقت نداریم هر چند كه خوبست بمیریم زیباست ولی حیف كه ما نداریم! 🌷 🌷 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 @Ammar_noghtezan
♥️🍃 هرگاه ڪه نمازتــ قضا شد و نخواندے دراین فڪر نباش ڪہ وقت نماز خواندن نیافتے بلڪه! فڪر ڪن چہ گناهے را مرتڪب شدے کہ خداوند نخواست در مقابلش بایستے! @Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. +میگفت نزدیک ظهر بود. از شناسایی بر می گشتيم. از دیشب تا حالا چشـم روی هم نگذاشته بوديم. آنقدر خستـه بوديم که نمی ‌توانستيم پا از پا برداريم ؛ كاسه زانوهـامان خيلی درد می‌کرد. حسن طرف شنی جاده شروع‌کرد به نمازخواندن ، صبر كردم تا نمازش تمام شد. گفتم  زمين اين طرف چمنيه ، بيا اين جـا نمــاز بخوان. گفـت : اون جا زمين كسی هست، شايد راضی نباشه. _شهید حسن باقری به نقل از همرزم شهید_ ✨✨✨🌿🌷🌿✨✨✨ @Ammar_noghtezan
🍃حاج قاسم و              شرط‌های حسین🍃 🌺حاج قاسم در مراسم عقد حسین حاضر شد و با صراحت اعلام کرد شرط‌های حسین به جاست هیچ کس حق ندارد او را از لشکر دور کند، با این شرط‌ها عروسی حسین مبارک است. شرط‌های حسین این ها بود: پاسدارم، اهل جهاد و شهادتم، تا جنگ تمام نشود دست از جبهه برنمی‌دارم. 🌺مهریه عروس: چهارده سکه بهار آزادی به نیت ۱۴ معصوم(ع) و یک دوره کامل کتاب های شهید آیت الله دستغیب. 🌺حاج قاسم اعلام کرد، فردا شب عروسی حسین است.نان و نمکی از سپاه می آورند، با هم می خوریم.به حاجی گفتم: ما کس و کار داریم، باید در شأن و قواره این دختر براش مراسم بگیریم. گفت : مهمان ها ناراضی نمی‌روند... شام لوبیا پلو با شربت بود. فرمانده لشکر هم همسفره مدعوین بود. 🌺مهمانان ویژه عروسی: اکبر شجره، علی یزدانی علیرضا مظهری صفات، حسین یوسف الهی. (که بعدها به شهادت رسیدند)عروس و داماد به همراه این مهمانان دعای توسل خواندند. بعد هم ،ماه عسل: سفر دو روزه به قم، زیارت حضرت  معصومه(س) و مسجد مقدس جمکران... 🔹شرح عکس:شهید حسین صادقی، نشسته جلوی حاج قاسم. @Ammar_noghtezan
. . به یڪے از فرماندهان گفت: اگه توے پادگانت دو تا سرباز رو نماز و قرآن خوان ڪردی این برایت میمـاند ازین پسٺـــــ ها و درجه ها چیزے درنمے آید:)🥀 . . 🌷‌| .. ✨✨✨🥀🕊🥀✨✨✨ @Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❗️ 🍃آیت الله : یک بار من در جوانی در خانه با خانواده بد اخلاقی کردم . در عالم معنا به من گفتند : بیست سال ناله های تو بی اثر شد . ‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‍‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‎┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @Ammar_noghtezan
🔴 ۱۲ تاکتیک شیطان برای فریب انسان‌ها
هدایت شده از مغز خاکستری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز ملی کتاب و کتابخوانی گرامی باد🌹 🇮🇷 اتحادیه عماریون 🔺همدلی 🔻انقلابی گری @khakestary_amar
📺 مجموعه مستند 🖋 روایت مظلومیت شهدای فتنه های داخلی از زبان خانواده این شهدای بزرگوار ✅ سه شنبه ٢٤ آبان ١٨:٣٠ @Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
؛ جوششی است که سرچشمه‌اش "یقین" است. شبیه به لفاظی‌های روزمره نیست؛ که فقط بخواهی، اما برای رسیدن تلاش نکنی! 🌟طلب، اگر در جانِ کسی نشست تمام خواهش‌ها را ذوب می‌کند... نیروهای درون را تبدیل به ایمان می‌کند! و از آدمیزاد، انسانی می‌سازد که ضربانِ قلبش و تکانه‌های جسمش ؛ همه هم سو، قوایی می‌شوند برای رسیدن به هدف! دیگر هیچ چیز دیده نمی‌شود، هیچ چیز راضی‌اش نمی‌کند، حتی اگر داراترین آدم دنیا باشد.. طلب؛ چیزی شبیه به " تنفس" است... و ما سالهاست در ریه ‌های ناموزونِ "لفظ تا عمل" ، نفَس کشیدن را فراموش کرده ایم‌، و پشت درهایِ خفگی، به تلظّی افتاده‌ایم. رستگاری‌ات مبارک؛ ای وجودِ سراسر طلبی، که دیگر ادواردو نیستی! | طرح: استدیو "انسان تمام" | 💫 ویژه سالروز شهادت @Ammar_noghtezan
امروز سالروز شهید مهدی(ادواردو)آنیلی پسر میلیاردر ایتالیایی که بین ثروت بیکران پدر و اهل بیت یکی رو انتخاب کرد شیعه شد و امام خمینی پیشانی او را بوسید و به دست صهیونیست ها مظلومانه به شهادت رسید شهید مهدی آنیلی قبل از شهادتش گفته بود به دست رژیم صهیونیستی با حادثه به ظاهر خودکشی شهید میشه. #پایان_مماشات #لبیک_یا_خامنه_ای #امام_زمان @Ammar_noghtezan