eitaa logo
ذاکرین آل الله
251 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
288 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
33.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰ای قلم سوزلرینده اثر یُخ.... 🔸حاج ابراهیم رهبر (عج) 🔻https://eitaa.com/Arbabhosyn
❎ بیادت هستیم سردار.... https://eitaa.com/harffe_hesab 🍎🍎🍎
با عرض سلام و ارادت ویژه خدمت دوستان عزیز و ذاکرین با اخلاص اهلبیت علیهم السلام اجمعین 🔹بزرگ‌ترین کمپین تحریم انتخابات در ۴۵ سال گذشته علیه ایرات شکست خورد. 🔹پروژهٔ بی‌سابقهٔ تحریم انتخابات که از پارسال توسط دشمنان خارجی و دنباله‌های داخلی آن‌ها طراحی شده بود با مشارکت ۲۵ میلیونی مردم ناکام ماند. 🔹رسانه‌های ضدانقلاب که تلاش داشتند مشارکت زیر ۲۰ درصد را رقم بزنند و در این مسیر طیف گسترده‌ای از دولت‌های خارجی و گروهک‌های تروریستی را همراه کردند نتوانستند میزان مشارکت را از دور قبل کمتر کنند. 🔹مشارکت بیش از ۴۰ درصدی مردم در شدیدترین شرایط تحریم اقتصادی رقم خورد و نسبت به دور قبل کاهش نداشت و به‌رغم تهدیدات دشمن در امنیت و سلامت کامل برگزار شد. شکر خداوند متعال را که شاهد حضور میلیونی و پرشور مردم فهیم و شهید پرور ایران اسلامی در پای صندوق های رای بودیم که مشت محکمی بر دهان مستکبران جهان بود... پاینده باد ایران .... سرفراز باد ایرانی https://eitaa.com/harffe_hesab https://eitaa.com/Arbabhosyn
آقا کلام پاک شما استعاره نیست از حضرتت نیاز به جز یک اشاره نیست قربان جذبه سخنت در شکوه صبح *در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست* https://eitaa.com/Arbabhosyn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹پیام محترمانه ملت ایران به برخی فریب خوردگانی که رای ندادند. این است. https://eitaa.com/harffe_hesab 🔹🔹🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹مسئولیت امانت الهى است ▫️وَإِنَّ عَمَلَکَ لَيْسَ لَکَ بِطُعْمَة وَلَکِنَّهُ فِي عُنُقِکَ أَمَانَةٌ، وَأَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَکَ 🟤فرماندارى تو براى تو وسيله آب و نان نيست، بلکه امانتى است در گردنت و تو از سوى مافوق خود تحت مراقبت هستى 📘 البلاغه. https://eitaa.com/harffe_hesab 🍎🍎🍎
28.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹فرق بین مرد و نامرد. زمستان رفت و روسیاهی به ذغال ماند. حالا اونائی که رای ندادن. بمانن و با وجدان دردشان بسوزن. https://eitaa.com/harffe_hesab 🍎🍎🍎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در راه خدا هر آنکه ثابت قدم است در محضر آسمانیان محترم است ایران حرم علی و اولاد علی است رأی من و تو دفاع از این حرم است
با عرض سلام و ارادت ویژه خدمت دوستان عزیز و ذاکرین با اخلاص اهلبیت علیهم السلام اجمعین متن اشعار و مولودیهای باب الحوائج سه ساله ی دشت کربلا ؛ دختر ارباب دو عالم ؛ بی بی حضرت رقیه (س) تقدیم محضر شما عزیزان 👇👇👇👇👇 التماس دعا ..سالار
میلاد حضرت رقیه در تقویم ۱۴۰۲ چه روزی است؟ ولادت حضرت رقیه ۱۷ یا ۲۳ شعبان ۸ یا ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ زندگینامه حضرت رقیه از تولد تا شهادت رُقَیّه دختر حسین بن علی یا رُقَیّه بنت الحسین؛ متولد ۱۷ یا ۲۳ شعبان ۵۷ قمری که برخی منابع با نام فاطمه صغری از وی یاد کرده اند ، دختر کوچک حسین بن علی است. رقیه دختر خردسال امام حسین(ع) که در واقعه کربلا حضور داشت و همراه با کاروان اسرا به شام برده شد و در شام درگذشت. زیارتگاهی در دمشق به وی منسوب است. درباره اینکه آیا امام حسین(ع) چنین دختری داشته است یا نه و نیز درباره نام ، چگونگی وفات و مزار منسوب به وی اختلاف نظر وجود دارد. رقیه فرزند امام حسین(ع) امام سوم شیعیان است. نام مادر او در منابع نیامده است. در برخی گزارش های نسب شناسی در میان دختران امام حسین(ع) نام برده شده است. ابن فُندُق بیهقی(م ۵۶۵ق) از نسب شناسان معروف قرن ششم ، در کتاب لباب الانساب برای امام حسین(ع) چهار دختر با نام های فاطمه ، سکینه ، زینب و ام کلثوم نام می برد و می افزاید زینب و ام کلثوم در کودکی از دنیا رفتند. اما در جای دیگری می نویسد : از فرزندان امام حسین(ع) ، جز زین العابدین ، فاطمه ، سکینه و رقیه باقی نماندند. محمد بن طلحه شافعی (م ۶۵۲ ق) دختران امام را چهار تن دانسته و تنها از زینب ، سکینه و فاطمه نام برده است و نام دختر چهارم را ذکر نکرده است. نجم الدین طبسی از گزارش ابن فندق و مطالب السئول به این نتیجه رسیده که نام دختر چهارم امام حسین(ع) رقیه و کنیه او ام کلثوم است. گفته شده منابع کهن و معتبری که نام فرزندان امام حسین(ع) را شمرده اند ، دختری به نام رقیه برای امام ذکر نکرده اند و تنها به دو دختر به نام سکینه و فاطمه اشاره کرده اند. از جمله شیخ مفید تنها سکینه و فاطمه را به عنوان دختران امام حسین(ع) ذکر کرده است. .
❣﷽❣ 🌹 من دسته گل پرپر گلزار حسینم من شمع فروزان شب تار حسینم من کنج قفس مرغ گرفتار حسینم من عاشق دل باخته و یار حسینم من کعبۀ دل، قبله جان همه هستم سر تا به قدم آینۀ فاطمه هستم هر چند ستم دیده و مظلوم و صغیرم در گوشۀ ویرانه گرفتار و اسیرم ای مردم عالم مشمارید حقیرم کز جانب سر سلسلۀ عشق، سفیرم با گریۀ پیوسته و غم‌های نهانم حاکم به دل و جان همه خلق جهانم در بحر شرف گوهر یکدانه منم من بر شمع ولا سوخته پروانه منم من بر اهل عزا ماه عزاخانه منم من امیّد دل عاقل و دیوانه منم من من فاطمۀ کوچک و ناموس خدایم پیغامبر خون تمام شهدایم ای خلق گرفتار بیائید بیائید در خانۀ من دست گدائی بگشائید بر دامن ویرانۀ من چهره بسائید و زخاک درم رنگ غم از دل بزدائید من کودکم اما به خدا کودک وحیم در آل علی فاطمۀ کوچک وحیم اسلام، شفا یافت زخون جگر من توحید، چراغی است زآه سحر من بگذار بخندند به اشک بصر من وز چار طرف سنگ ببارد به سر من جان دو جهان در بغلم باز کشیده با دست خدائیش ز من ناز کشیده امروز اگر گوشۀ ویرانه غریبم رفته است زکف سلسلۀ صبر و شکیبم بیمارم و بر درد همه خلق طبیبم جان بر کف و خود منتظر وصل حبیبم زود است که لب بر لب بابا بگذارم تا سر به سر شانۀ زهرا بگذارم امشب شب وصل است دلم داده گواهی نوری به سویم پر کشد از قلب سیاهی خورشید به ویرانه سرایم شده راهی ویرانۀ من پُر شده از نور الهی آوای منادی به من زار رسیده جان پیشکش آرید که دلدار رسیده یار آمده با طلعت همچون قمرش باز گردد زطبق باز به من چشم ترش باز روشن شده این خسته، چراغ سحرش باز ای دست، کمک کن که بگیرم به برش باز تا روی ورا بر روی قلبم بگذارد افسوس که دستم به بدن تاب ندارد ای سر چه شد امشب به من زار زدی سر از لطف، بر این مرغ گرفتار زدی سر صد بار مرا کشتی و یک بار زدی سر چون بود که در خانۀ اغیار زدی سر در گوشۀ ویران، قمر من شدی امشب از لطف، چراغ سحر من شدی امشب مهمان منی سفرۀ رنگین مرا بین دست تهی و سینۀ سنگین مرا بین رخسار کبود و سرخونین مرا بین در تلخی غم لحظۀ شیرین مرا بین گر دست دهد پای دویدن ز تو گیرم آن قدر به دور تو بگردم که بمیرم بین عاشق صد بار زغم مردۀ خود را بر شانۀ جان، کوه ستم بردۀ خود را برگیر به بر طوطی افسردۀ خود را در گوشۀ ویران، گل پژمردۀ خود را صد کوه غم از کودک تو خم نکند پشت ای مونس جان درد فراق تو مرا کشت بگذار رها گردد، جان از بدن من بگذار بود نام تو آخر سخن من بگذار شود پیرهن من کفن من بگذار به ویرانه شود دفن، تن من دردا که عدو دوخت زخواندن دهنم را میثم برسان بر همه عالم سخنم را 🌹🌹(آقای_سازگار) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ 🌸 🔘⚫️🔘 یتیمت را پدر جان یاد کردی مرا زین آمدن. دلشاد کردی در این ویرانه این ویرانه دل را به یمن مقدمت آباد کردی 🔘⚫️🔘⚫️🔘 در دفترِ شعرِ کربلا این خاتون عمریست به «دُردانه» تخلص دارد بالایِ ضریح او مَلَک حک کرده در دادن حاجات تخصص دارد 🔘⚫️🔘⚫️🔘 خاک قدم رقیّه باشی عشق است زیر علم رقیّه باشی عشق است با مهدی صاحب الزّمان از ره لطف یک شب حرم رقیّه باشی عشق است 🔘⚫️🔘⚫️🔘 دل من را خدایی کن رقیه(س) مرا هم کربلایی کن رقیه(س) بحق نام زیبای عمویت برای من دعایی کن رقیه 🔘⚫️🔘⚫️🔘 من رقیه(س)دخترشیرین زبان شاه دینم غنچه پژمرده باغ امیرالمومنینم هردوعالم در دعامحتاج دست کوچک من تا ابد حاجت رواگردند از یک آمینم 🔘⚫️🔘⚫️🔘 هردرد بی دوا را درمان کند رقیه لطف وکرم به عالم احسان کندرقیه گر دردمندومسکین بردرگهش بیفتد برخوان رحمت‌خویش‌مهمان کندرقیه 🔘⚫️🔘⚫️🔘 من آن شمع سراپا آتشم کز ناله خاموشم خم نیلی و اندامم کبودو خود سیه پوشم همیشه طفل کوچک جا در آغوش پدر گیرد من ویران نشینم رأس پدر باشد در آغوشم 🔘⚫️🔘⚫️🔘 ای داغ غمت لاله ی باغ دل ما نام تو رقیه جان چراغ دل ما دل سوختگان غم خود را در یاب بگذار تو مرهمی به داغ دل ما 🔘⚫️🔘⚫️🔘 (آقای رضا یعقوبیان)👇 من رقیه همنشین زینبم گوشه ی ویرانه در تاب و تبم قامت خم، با رخ نیلی شده از غم داغ پدر جان بر لبم 🔘⚫️🔘⚫️🔘 سه ساله دختر خون خدایم به سیرت فاطمه خیرالنسایم مسیر کوفه و شام و خرابه عزادار حسین سرجدایم 🔘⚫️🔘⚫️🔘 نگر بر آه شبگیرم پدرجان در این گوشه زمین گیرم پدرجان دعا کن در کنار تو بمیرم که از این زندگی سیرم پدرجان 🔘⚫️🔘⚫️🔘 گلی از گلشن زهرا رقیه چو زینب کعبه ی دل ها رقیه سه ساله دخت سالار شهیدان شفیع روز وا نفسا رقیه 🔘⚫️🔘⚫️🔘 ای گل زهرا چراغ خانه ام آمدی با سر در این کاشانه ام ای غریب فاطمه خوش آمدی روشن از نور تو شد ویرانه ام 🔘⚫️🔘⚫️🔘 ای پدرجان من به تو دل بسته ام کن نگه بر این دل بشکسته ام یوسف زهرا مرا با خود ببر دیگر از این زندگانی خسته ام 🔘⚫️🔘⚫️🔘 از روز ازل دل به تو بستیم رقیه ما سائل درگاه تو هستیم رقیه بنما نظری از کرم و لطف ز رحمت در بزم عزای تو نشستیم رقیه (آقای رضا یعقوبیان)👆 🔘⚫️🔘⚫️🔘 (:علی اکبراسفندیار)👇 بابا ، برلب رسید ازغصه جونم کجابودی بابای مهربونم تمام دختران شامی امروز همه بابا شونو دادن نشونم 🔘⚫️🔘⚫️🔘 پدررقیه جان خویش دریاب که شداز طعنه های شام بیتاب یکی از دختران با طعنه گفتا رقیه؟ من پدردارم،دلت آب 🔘⚫️🔘⚫️🔘 پدر داران مرا تحقیر کردند دگر از زنده ماندن سیر کردند همه بر گریه ام خندیده بودند سه ساله دخترت را پیرکردند (:علی اکبراسفندیار)👆 🔘⚫️🔘⚫️🔘 در چهرهء خود هیبت زهرا دارد بر دوش ابالفضل علی جا دارد با این که سه ساله است مانند عمو در دادن حاجت ید طولا دارد (مهدی مقیمی) 🔘⚫️🔘⚫️🔘 چرا خون، هر دو لب های تو بسته؟ و خاکستر به موهایت نشسته؟ کجا بودی پدر که غرق خونی؟ بگو پیشانی ات را کی شکسته؟ (حسن ثابت جو) 🌺🔘⚫️🔘 👇🌺👇 با رنج و غمی رقیه(س) در شام خراب چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب روحش به جنان رفت برایش صلوات ازغصه وغم تابه ابدرفته بخواب 🔘⚫️🔘⚫️🔘 آن منبع پر فروغ فیض اَزلی یعنی که رقیه ی حسین بن علی پیوسته فرستید سلام و صلوات بر هدیه ی قدسی نفس لم یزلی 🔘⚫️🔘⚫️🔘 ای شیعه اگر طالب فیضی و برات مصباح هدی حسین بود راه نجات اولاد حسین مروج اسلامند بر روح رقیه تا قیامت صلوات 🔘⚫️🔘⚫️🔘 لب تشنه به شام رفتی از سوی فرات ای غنچه پژمرده باغ حسنات ای اُم ابی دچار غم چون زهرا بر اشک شبانه ات رقیه صلوات 🔘⚫️🔘⚫️🔘 فرزند حسین رقیه اش قبل ممات تر کرد لب خشک پدر ز آب فرات از کربلا اسیر تا شام خراب تا شام ابد به روح و عزمش صلوات
❣﷽❣ دوبیتی صلوات 🌻ولادت حضرت رقیه سلام الله ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ درحسن ختام این مه پرزنشاط نور دگری رسید اندر ظلمات درجشن ولادت رقیه بفرست با یادمدافعان صحنش صلوات (آقای محمدفضل الهی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ بر دخت حسین رقیه از جان صلوات بر سه ساله عمه ی شهیدان صلوات او فاتح شام و بحث با دخت یزید بر سیرت فاطمی جانان صلوات 🌹🍃🌹 بر بنت حسین گو دمادم صلوات بر فاتح شهر شام هر دم صلوات شه بانوی شام گشته ریحانه عشق دانی دل و جان به تو دادم صلوات 🌹🍃🌹 از عرش به فرش همه جا یک ذکر است در مُلک و مَلَک ورد همه این ذکر است ای اهل زمین همه دمادم بفرست بر نسل علی، آل محمد صلوات 🌹🍃🌹 شب میلاد شما حال عجیبی دارم عرض تبریک به سقای غریبی دارم از وجود گل رویت بنمود جلوه یاس عرض تبریک به ارباب عزیزی دارم 🌹🍃🌹 آمدی خانه مولا ، چه سروری بر پاست ناز دانه که به صورت ،تو گویی زهراست عمه می زد به لبش بوسه و می کرد ندا لا حول ولا قوه الا با الله ست 🌹🍃🌹 ای که از آمدنت کوثر دیگر آ مد از قدومت چه صفایی به دلبر آ مد رخ تو دید ابوالفضل بگفت ماشا الله صورت و سیرت زهرا، گل حیدر آمد 🌹🍃🌹 با عمر کم ات نام تو شد ورد زبان ای شیر تر از زنان عالم به جهان از نسل علی و فاطمه، بنت حسین ای ورد زبان تو کلام از قرآن 🌹🍃🌹 ای که از پا تا به سر حُسْنِ خدایی آمدی خوش آ مدی تو عزیز فاطمه خیر النسا یی آمدی خوش آ مدی ماه شعبان جای خالی تو را پر کرد بانو دختر شاه شهید کربلایی آ مدی خوش آمدی 🌹🍃🌹 کیست این بانو که دورش هَمْهَمِهْ است نام پاکش بر زبان خلق بنگر زِمْزِمَه است زینت دوش ابا الفضل علمدار و رشید بر لب شاه شهیدان ذکر، ذکر فاطمه است 🌹🍃🌹 روشن شده این خانه، از مقدم ریحانه عالم به سرور آمد، از کوثر این خانه قلب نبی و حیدر، غرق شعف و شادی گلخانه گلستان شد، آ مد به کاشانه 🌹🍃🌹 ای کودکی حضرت زهرا ، خوش آمدی ای سیرت و صورت طاها، خوش آ مدی امشب جهان پر شده از عطر پاک تو ای غنچۂ نو شکفتۂ مولا ، خوش آ مدی (شاعر: آقای رسول چهارمحالی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ دخت شاه عالمین آمده است برحسین نور دو عین آمده است شادمان گشته دل اهل ولا در جهان بنت حسین آمده است 🌹🍃🌹 گل زگلزار ولا آمده است دختر خون خدا آمده است شادمان گشته به جنت زهرا نوه ی شیر خدا آمده است 🌹🍃🌹 امشب از لطف خدای ازلی سرزده بار دگر نور جلی شادمان گشته دل اهل ولا آمده دخت حسین بن علی 🌹🍃🌹 در شهر مدینه امشب از لطف الاه آمد به جهان رقیه ی ثارالله تا کرد نظر بر رخ او زینب گفت: لا حول ولا قوة الا بالله (شاعر آقای رضا یعقوبیان) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ در چهرهء خود هیبت زهرا دارد بر دوش ابالفضل علی جا دارد با این که سه ساله است مانند عمو در دادن حاجت ید طولا دارد (شاعر : آقای مهدی مقیمی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ شبِ لیلی و شوقِ مجنون است خنده با شور و گریه معجون است شب میلاد دختر مولاست شب جشنِ رقیه خاتون است (شاعر: آقای حسن ثابت جو) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ در بحر ولا گوهرِ نایاب آمد در شامِ سیاه،دخترِ مهتاب آمد با ذکرِ حسین حسین همه گل ریزید میلادِ رقیّه بِنتُ الارباب آمد (شاعر: حمیدرضا گلرخی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
شیرین زبانم و گل خوشبوی زینبم من زینب سه ساله ، سخن گوی زینبم موسی کجاست تا که ببیند کلیم را؟ هم صحبت خدایم و همسوی زینبم من سِرّ کربلایم و زهرای خیمه ام در جای جای قافله نیروی زینبم در هاله ای ز نور مقامم نهفته است خود ماه کاروانم و مه روی زینبم خواب مقدّسم همه را ریخته بهم رؤیای صادقی ز تکاپوی زینبم ویرانه را به یک سحر آباد کرده ام در شام غم پیمبری از کوی زینبم تاثیر ناله های مرا عمه دیده است من قاتل یزیدم و بازوی زینبم از بس به گریه جلب توجّه نموده ام من باعث جراحت ابروی زینبم من نازدانۀ پدری سر بریده ام دردانه ای یتیمم و بانوی زینبم گیسوی من ز هول قیامت سپید شد پیر سه ساله ، خون جگرِ موی زینبم با تازیانه این بدنم خو گرفته است از گوشه خرابه پرستوی زینبم یاس کبود قافله ام مثل مادرم حور بهشت فاطمه ، مینوی زینبم در اوج ابتلا بخدا عبد خالصم خود کعبه الرزیه و دلجوی زینبم من زیر دین معجر پاره نمی روم با دست خویش پوشش گیسوی زینبم من زیر بار سلطۀ ظالم نمی روم پروردۀ حسینم و حقگوی زینبم گر تا ابد مقابل طاغوت فاتحم شاگرد عمّه جانم و رهجوی زینبم با دست بسته هر گره بسته وا کنم باب الحوائج دل نیکوی زینبم حاج محمودژولیده
بسم‌الله الرحمن الرحیم عرش از نورِ خدا غرقِ طَلاطُم شُده بود بَسکه می‌ریخت گُل از عرش زمین گُم شده بود   باز هنگامه‌یِ یک جلوه تَبَسُم شده بود وقتِ رقصیدنِ دل وقتِ ترنُم شده بود شب از آن شب همه شب مثلِ شقايق شده است مثلِ مجنون شده یعنی که شب عاشق شده است چه شکوهی که خدا نیز تماشا میکرد بال در بالِ فرشته پَرِ خود وا میکرد جلوه بر چشمِ علی اُمِ اَبیها میکرد یا حسین ابنِ علی بود که غوغا میکرد مثل خورشید دل از آنهمه کوکب می بُرد زینبی آمده بود و دِلِ زینب می بُرد لاله شوریده‌یِ هر لحظه‌ی دیدارش بود ماه آواره و شب گرد و گرفتارش بود مِهر همسایه‌یِ دیوار به دیوارش بود خوشبحالِ دلش عباس علمدارش بود چشم وا کرد و خدا گفت چه رویی دارد چه ظهوری چه شکوهی چه عمویی دارد موج برخاست و با زمزمه از دریا گفت باد پیچیده و از آن شبِ نا پیدا گفت آنشبی که مَلَک از آمدنِ لیلا گفت خبرِ آمدنِ لیلیِ لیلا را گفت اولین آینه‌یِ جاریِ کوثر آمد دومین فاطمه‌یِ خانه‌ی حیدر آمد آسمان از قدمش تا که شکوفا می‌شد عشق شیرازه‌ی هر واژه‌ی دنیا می‌شد هر سحرگاه که گلبرگ گُلَش وا می‌شد عالم از یاس‌ترین عطر مسیحا می‌شد باغبان با همه آغوش پذیرایَش بود لحظه‌ی آمدنِ اُمِ اَبیهایش بود کیست این جلوه مگر عصمتِ کبریٰ دارد کیست این یاس که صد باغِ تماشا دارد کیست این چشمه که در دامنه دریا دارد به سرِ سینه یِ اَربابِ همه جا دارد تا که یکبار به چشمانِ پدر بابا گفت تا نَفَس داشت حسین ابن علی زهرا گفت نظری کُن که سَری زیرِ قدمها داری بینِ منظومه‌ی خورشیدیِ دل جا داری زیرِ پا وسعتِ شش گوشه‌ی دنیا داری که سرِ دوشِ علمدارِ علی جا داری مثل فطرس شده آنکس که گدایَت شده است دلِ ما در به درِ کرب و بلایت شده است حیف از آن یاس که یک روزه بَرو بارَش سوخت دامنش دور زِ چشمانِ علمدارش سوخت پایِ پُر آبله‌اش با تنِ تبدارش سوخت از سرِ ناقه زمین خورد و دلِ زارش سوخت چشم وا کرد و به نیزه سرِ بابا را دید از همان فاصله‌یِ دور لبش را بوسید حسن لطفی
بسم‌الله الرحمن الرحیم سحری روشن و عاشق/سحری غرقِ شقایق/سحری چاک گریبان و/شبی خیره و حیران/همه آفاق گل افشان و زر افشان و چراغان و غزل خوان/همه لبریز زِ آوازِ هَزاران دشت‌ها غرق ترنّم/پُرِ گلهای تبسم/زِ مِیِ نوش ترین خُم/به ترانه/به تلاطم سحری ریخته از بامِ فلک دامنی از ماه/به هر راه/به هر کوچه شبانگاه/چه نوری است/چه طوری است/در این خاک/چه هنگامه‌ی شوری است که در حلقه‌ی گیسوی ستاره/زمان/ لحظه‌ی احساس/زمین/تکّه‌ی الماس/پُر از عطرِ گلِ یاس ترین یاس شگفتا از این بزم/از این فرش/از این عرش تر از عرش/اگر هوش رمیده/وَ گر عقل پریده/وَ گر دل برمیده/زِ طربخانه‌ی سینه/پِیِ دلهای دگر تا به مدینه/به نگین شب رؤیایی هر دیده‌ی بی خواب/شب بارش مهتاب/دَرِ خانه‌ی ارباب/چه نوری است/چه شوری است/چه طوری است/در این خانه چه هنگامه‌ی شوری است ببین قبله نما را/که گم کرده خودش را و مِنا را و صفا را/وَ زِ سر تا به قدم غرق نیاز است و دو دستش که دراز است/ بدین خانه که در هاله‌ی راز است در این بزمِ معطر/در این مستی یکسر/چه بی تاب/چه مجنون/چه شیدا/شده لیلا/شده اکبر چه مبارک سحری هست و چه فرخنده شبی هست/همین شب/که شد از عشق لبالب/وَ گُلِ خنده شکوفاست به رخساره‌ی زینب/و خدا دانَد از آن چشم تماشایی بیدار/وَز آن قامت سرشار زِ دلدار/وَز آن چهره‌ی یوسف کُشِ بی تاب/علمدار/چه طوفان شده بر پا به دلش/در دَمِ دیدار/در این شامِ بهاری/نه صبری نه قراری/پُر از لحظه شماری/چه مشتاق/چه بی خویش/قدم میزند و منتظرِ عطر دل انگیز و دل افروز گل ناز حسین است/چه شعری است/چه نوری است/چه طوری است/چه هنگامه ی شوری است چه شد باز/که در باز شد و لحظه‌ی اعجاز شد و محشری آغاز شد و دید که در حُله‌ای از برگ گل یاس/و پیچیده به قُنداقه‌ای از شهپر جبریل امین/در آغوش حسین بن علی/یاس ترین/ناز ترین جلوه که دیده است/به چشمی که ندیده است به جز روی حسینش دو چشمش گُل دریاست/چه شیوا و ثریاست/دل آراست/تماشایی و بابایی و تنهاست/وَ ناگاه ابوالفضل رو کرد به انبوه فرشته و فرمود : اَلا باغ ملائک/وَ ای فوجِ فرشته/که دگر دور و برِ غنچه‌ام این گونه مگردید مریزید گُل از شوق مرقصید/مبادا که به بال و پر خود ناز کنیدش/که شاید رُخَش آزرده شود/از نفَسِ گرم و پَرِ نرم/که این گُل بُوَد حساس‌تر از معنیِ احساس/و آئینه‌تر از آینه در بوسه‌ی یک آه/و ای آه/از این آینه دوری/وَ مبادا که عبوری/کُنی از گرد رُخِ یاس‌تر از یاس و ای شبنم شیرین مَنِشین/بر سرِ گلبرگی از این غنچه/که ترسم که کبودش کند این بار که با توست چنین/ خدایا چه گُل است این/که شیرینِ دل است این/در این چهره بگو کیست/بگو این مَثَلِ کیست/همه محو/همه مات/همه واله و حیرانِ ابوالفضل/ که زینب به نَمِ اشکی و با سینه‌ی پُر آه و دلی سخت غمین/گفت چنین/با پسرِ اُمِ بنین/ای پسر فاطمه عباس ببین/دخترکِ نازِ حسین بن علی نَه/که همان گوهر مفقود و همان مادر رنجور/که می‌بود حدیثِ فدک و غصبِ فدک/زخمِ دلِ حضرت زهرا و نمک/همانی که به هر صبح و به هر شام/فقط صحبت او بود/همان خانه/همان شعله/همان دود/همان است که باز آمده امروز..... حسن لطفی
شیرین‌زبونِ .mp3
2.49M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور میلاد ( یادواره ) حضرت رقیّه سلام اللّه علیها‌‌ سبک اسداللّه علی علی ..... شیرین‌زبونِ تویِ خیمه‌َست خاری تویِ چشمِ اُمیّه‌َست ذکرِ همهِ عالم حسینه ذکرِ حسینِ ابنِ علی جانم رقیّه‌ست یا رقیّه ملیکه‌یِ کرب‌وبلا /۴/ می‌جنگه با گریه و ناله این سردارِ عشق سه‌ساله هر جا که ذکرتو می‌گیرن مهمونِ هیأتیا میشه اباصالح یا رقیّه  ملیکه‌یِ کرب‌وبلا /۴/ ملیکه‌یِ کرب‌وبلایی دخترِ شاهِ شهدایی روضه‌یِ تو شامو به هم ریخت تا قیامت تو الگویِ روضه‌خونایی‌‌ یا رقیّه  ملیکه‌یِ کرب‌وبلا /۴/ سه‌ساله‌یِ خونه‌یِ ارباب نوکر و دیوونه‌َتو دریاب روزیِ قلبِ عاشقم کن شیش‌گوشه‌یِ حسینی و فرات و سرداب یا رقیّه  ملیکه‌یِ کرب‌وبلا /۴/ ملیکه‌یِ ایثار و احساس تصویرِ زیبایِ گلِ یاس تمومِ عالم زیرِ پاته آخه تو جا می‌گیری رو شونه‌یِ عبّاس یا اباالفضل آقام آقام آقام آقام /۴/ ساقی و فرمانده‌یِ لشکر ثانیِ جنگاورِ خیبر تا پا تویِ میدون می‌ذاری سپاه می‌پاشه و میگه اومده حیدر یا اباالفضل  آقام آقام آقام آقام /۴/ آسمونا زیرِ پاهاته درگاهِ لاٰ یَزالی جاته‌ رجزِ تو طنینِ عشقه خونِ علی میونِ تک‌تکِ رَگاتهِ اسداللّه علی علی علی علی /۴/