eitaa logo
ذاکرین آل الله
251 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
288 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘🔘🔘🔘 خواهره غم دیده ات گردد به قربان سرت ای برادر جان حسین (ع) قدری اهسته برو بوسه زنم برحنجرت ای برادر جان حسین(ع)
☑️بند اول شبه آخر رسیده خواهرِ من امیدم یارمن و بال و پرِ من تو از بدو تولد توی هر جا شدی سنگ صبور و یاورِ من یه عمریه مصیبت دیدی خواهر کنارم بودی تا عزای مادر مصیبتا دیدی از داغه بابا کنارم سوختی با داغه یه برادر بازم طاقت بیار خواهر توی این ماتم عظما جلوی چشمای خونبارت شبیه محشره فردا ☑️بند دوم توو لحظه های تلخ شام آخر بزار تا سیر نیگات کنم برادر بزار تا ببوسم زیر گلوت و یادت میاد وصیتای مادر میمیرم از فراق و هجر و دوری تو میگی که صبوری کن صبوری دلت میاد بری تنهام بزاری بگو بی تو بمونم من چجوری دلت میاد بری داداش بزاری زینب و اینجا بزاری خواهر و تنها میونه لشکره اعدا 💠💠1⃣3⃣4⃣0⃣💠💠
🌷🌷🌷 ✅بنداول مرو ز پیشم روح و روانم امیده جانم برادرم بنگر به حالم شکسته بالم خوش می روی سوی مادرم وصیت مادر بوده که هنگام وداعت تاجه سرم بوسه بگیرم زحنجرتو لب تشنه ام ای برادرم 💧💧💧 ای یار زینب سالار زینب ای تشنه لب ای حسین من 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بنددوم صدای شمشیرو تیر نیزه اید زمیدان اه ای خدا هرکس که امد با یک سلاحی حتی به چوب و سنگ جفا گردیده قربان باکام عطشان برادرم شاه کربلا خواهر بمیرد تو رانبیند این گونه ای برزیر دست و پا ای یار زینب سالار زینب ای تشنه لب ای حسین من 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بندسوم ایدصدایی زعمق گودال که یابنی حسین من جانم به لب امده بگو تو سرت چه شد نور عین من چه کرده دشمن بااین سرو تن بگو که پیراهنت کجاست بادست تو ساربان چه کرده بگوکه انگشترت کجاست ای یار زینب سالار زینب ای تشنه لب ای برادرم 💠💠💠 343 💠💠💠 ______________________
🌷🌷🌷 ✅بنداول رسیده لحظه ی وداع داداش حسین کجا میری میری بااین درد و غما زینب وتنها میذاری بدونه تو برادرم من می مونم تا بپوسم مادرمیگفت این لحظات زیره گلو تو ببوسم نگاهتو ازم نگیر این لحظه های اخری فدات بشم برادرم چقد شبیه مادری حسین غریب مادرم 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بنددوم چه خبره توقتلگاه از روی تل نمیشه دید برادرم رو می کشن گرگای بی رحم و پلید چی به سرت اومده که حسین من برادرم ازسمت گودال بلا اومد صدای مادرم چی اومده برسرتو میون گودال بلا چه جوری من بشناسمت به زیر تیر و نیزه ها ببین حرومیا همه بالای جسم اطهرت دارن باهم جنگ میکنن برا تصاحبه سرت حسین غریب مادرم 💠💠💠❌ 341 ⭕️💠💠💠 __
🖤بعد مرگم بنویسید به سنگ لحدم 💔من فقط عشق حسین بن علی را بلدم🚩 🖤ننویسید که پرپر شده همچون گل یاس 💔بنویسید که شده مست و خراب عباس🚩 🖤ننویسید که از روز ازل مذهبیم 💔بنویسید که تا روز ابد زینبیم🚩 🖤ننویسید که مست از قدح ساغریم 💔بنویسید که همواره علی اکبریم🚩 🖤ننویسید که جان داد دگر بر سر دوست 💔بنویسید که مجنون علی اصغر , اوست🚩 🖤ننویسید که ندارد به جهان خانه و جا 💔بنویسید که مأواش شده کرببلا🚩 🖤ننویسید که او نوکر بد عهدی بود 💔بنویسید که او "منتظر" مهدی(عج) بود🚩
مداحی آنلاین - نماهنگ ای شاه کفنت کو - کریمی.mp3
4.8M
من کجا در بین خون و خاک دنبالت بگردم؟ آمدم تا دور جسم بی پر و بالت بگردم! ای شاه کفنت کو؟ 🔊 💔 🎙 ...
کشتین عزیز دلمو.mp3
5.52M
کشتین عزیز دلمو چرا ول نکردید انقده دور و بر این بچه ها نگردید 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
نماهنگ ریان ابن شبیب.mp3
3.34M
ریان ابن شبیب جد ما رو غریب گیر آوردن ریان ابن شبیب آبو واسه حبیب دیر آوردن 🎙 #️⃣ #️⃣ «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
قربون صدا زدنت خیلی بی هوا زدنت.mp3
4.08M
قربون صدا زدنت خیلی بی هوا زدنت حالا روی چادرمه خاک دست و پا زدنت 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
خواهش کردم پیرهنت رو پس بدن ندادن.mp3
5.34M
خواهش کردم پیرهنت رو پس بدن ندادن نیزه نیزه به کشتن تو ادامه دادن خواهش کردم وقتی سر رو میبرن نباشم حالا باید چه جوری از بدنت جدا شم 🎙 #️⃣ #️⃣ «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا
. علی گلی حسین آبادی✍ ➖➖➖ حس می‌کنم زمین و زمان گریه می‌کند با گریه‌ات تمام جهان گریه می‌کند حی علی الحسین، جهان عازم غم است هفت آسمان به وقت اذان گریه می‌کند هر چند غایبی، همه در محضر توایم با تو تمام هستی‌مان گریه می‌کند خشکش زده‌ست از غم لب‌های جد تو آب فرات بی‌جریان گریه می‌کند انگار خون تازه‌تری بعد سال‌ها از زخم جای تیر و سنان گریه می‌کند ای موج، بی‌قرار که هستی؟ گمان کنم زینب هنوز هم نگران گریه می‌کند .
. ✍ ➖➖➖ چه‌خبره تو قتلگاه؟ شمر با خنجرش میاد چه خبره تو قتلگاه؟ صدای خواهرش میاد تو گودال _ نقش زمینه قاتلش _ به روی سینه با چکمه _ داره میشینه خواهرش _ گفت وا حسینا وقتی دید _ توی قتلگا برگردوند _ پیکر رو با پا جای تو رو دوش نبیِ نه تو گودال نیزه ها میبوسن تنت رو میری از حال حسین جان ، قتلوک عطشانا حسین جان ، (ذبحوک عریانا ۲) چه‌خبره تو قتلگاه؟ سنان با خنجرش میاد چه خبره تو قتلگاه؟ صدای مادرش میاد مادرِ _ محزون و خسته مادرِ _ پهلو شکسته رو خاک _ مقتل نشسته گریونه _ که سر نداری حتی انــگشتر نداری مگه تو مادر نداری رو زمین افتادم وقتی که تو افتادی نبضت از کار افتاده و دیگه جون دادی بنی ، قتلوک عطشانا بنی ، (ذبحوک عریانا ۲) ➖➖➖ .👇 @navaye_asheghaan
نشسته سایه‌ای از آفتاب بر رویش به روی شانه‌ی طوفان رهاست گیسویش ز دوردست، سواران دوباره می‌آیند که بگذرند به اسبان خویش از رویش کجاست یوسف مجروح پیرهن چاکم که باد از دل صحرا می‌آورَد بویش کسی بزرگتر از امتحان ابراهیم کسی چنان که به مذبح بُرید چاقویش نشسته است کنارش کسی که می‌گرید کسی که دست گرفته به روی پهلویش هزار مرتبه پرسیده‌ام ز خود که او کیست که این غریب، نهاده‌ست سر به زانویش کسی در آن طرف دشت‌ها نه معلوم است کجای حادثه افتاده است بازویش کسی که با لب خشک و ترک ترک شده‌اش نشسته تیر به زیر کمانِ ابرویش کسی‌ست وارث این دردها که چون کوه است عجب که کـوه ز ماتم، سپید شد مویش عجب که کوه شده چون نسیم سرگردان که عشق می‌کشد از هر طرف به هر سویش طلوع می‌کند اکنون به روی نیزه سـری به روی شانه‌ی طوفان رهاست گیسویش ✍ @navaye_asheghaan
نسیم تلخِ پُر از انکسار می‌آید و ذوالجناح دگر بی سوار می‌آید تمام فاجعه را با دو چشم خود دیده که ناله می‌زند و بی قرار می‌آید فقط نه کرب و بلا و مدینه و مشعر صدای ناله‌ای از مُستجار می‌آید میان خیمه‌ی آتش گرفته، غیر از غم سراغ اهل حرم، اضطرار می‌آید غروب با خودش انگار غربت آورده ز سمت خیمه صدای «فرار» می‌آید یکی دوید، گمان می‌کنم سر آورده چقدر با عجله! از شکار می‌آید؟ تمام لشکر ابلیس غرق شادی بود از این به بعد چه بر روزگار می‌آید؟ ✍ @navaye_asheghaan
یالِ خونی و زینِ افتاده اسب او در غبار می‌آید کاش زینب نبیند او را که غرق خون بی سوار می‌آید می رسد ذوالجناح بی صاحِب با لِجام رها کنار حرم غرق تیر است جای‌جایِ تنش وقتی از کارزار می‌آید می‌کشد روی خاک سُم را و یک نَفَس شیهه‌های طولانی زینب از سمت خیمه‌ها گریان سوی او بی قرار می‌آید ام کلثوم می‌زند بر سر یا علی یا محمدا گویان دختری پا برهنه از رویِ بوته‌ای غرق خار می‌آید دست را می‌کشد به خون‌ها و روی چشمان خیس می‌مالد مانده‌ام که چگونه این دختر با یتیمی کنار می‌آید ✍ @navaye_asheghaan
غروب بود و تنی چاک چاک در صحرا غروب بود و تنی روی خاک در صحرا غروب بود و روان خونِ پاک در صحرا غروب بود و شبی ترسناک در صحرا غروب بود و زمان هجوم و غارت بود غروب بود و شب اول اسارت بود بیا به روضه‌ی قبل از غروب برگردیم که زیر سُم نشده لاله کوب، برگردیم نبود روی تنش سنگ و چوب، برگردیم نداشت زخم و تنش بود خوب برگردیم نوشته‌اند مقاتل، دروغ باشد کاش بُرید خنجر قاتل، دروغ باشد کاش گمان کنیم که او هم زره به تن دارد گمان کنیم که یک کهنه پیرهن دارد که جای سالم و بی زخم در بدن دارد گمان کنیم که این کشته هم کفن دارد گمان کنیم که هرقدر غصه و غم هست کنار زینب کبری هنوز مَحرم هست چقدر روضه‌ی جانکاه کربلا دارد چقدر داغ جگرسوز نینوا دارد رسیده دشمن و چشمش مگر حیا دارد برای روضه‌ی زینب بمیر، جا دارد غروب بود و مقاتل که روضه خوان بودند محارم حرمش بین ناکسان بودند امام، ظهر به نی بود و آیه بر لب داشت امام عصر دهم بین خیمه‌ها تب داشت اگرچه دختر حیدر غمی معذّب داشت هوای معجر خود را همیشه زینب داشت تمام دخترکان را سوار محمل کرد برای رفتن خود گریه کرد و دل دل کرد نداشت محرمی و مثل شمع سوسو زد به نیزه‌ی سر عباس خواهری رو زد گمان کنیم که چون دست را به پهلو زد برای خواهر ارباب، ناقه زانو زد گذشت کرببلا، روضه‌ها نگشته تمام هنوز مانده مصیبت، امان، امان از شام ✍ @navaye_asheghaan
برگشته‌ای بدون سوارت به خیمه‌گاه در امتداد واقعه، در عصر اشک و آه دلواپس کسی‌ست نگاهت قدم قدم گاهی اگر به پشت سرت می‌کنی نگاه یالت چقدر سرخ... خیالت چقدر سرخ... چشمت به خون نشسته چرا؟ آه ذوالجناح! ای مرکب بهشت خدا! پس حسین کو؟ افتاده عرش روی زمین در کجای راه؟ با بادهای سرخ سماعی‌ست خون‌چکان هر سنگ روضه‌خوان شده بر خاک روسیاه تن‌ها رها به دشت... خدایا چه بی‌سپر! سرها به ‌روی نیزه... دریغا چه بی‌گناه! فریاد «یا بُنَیَّ» جهان را گرفته‌ است بوی مدینه می‌وزد از سمت قتلگاه ✍ @navaye_asheghaan
آمد ولی با خود سوارش را نداشت بی قرار بی قرار آمد، قرارش را نداشت سال‌ها پا در رکاب حضرت خورشید بود بر رکاب اما سوار کهنه‌کارش را نداشت بر رکاب خود نگینِ سرخِ خاتم را ندید بر رکاب خود نگین شاهوارش را نداشت خوب یادش بود وقتی رهسپار جنگ شد دشت تاب گام‌های استوارش را نداشت لحظه‌هایی را که بی او از سفر برگشته بود لحظه‌هایی را که اصلاً انتظارش را نداشت یال‌هایش گیسوانی غوطه‌ور در خاک و خون چشم‌هایش چشمه‌ای که اختیارش را نداشت اسب بی صاحب، شبیه کشتی بی ناخداست صاحبش را، هستی‌اش را، اعتبارش را نداشت پیکر خود را به خونِ آسمان آغشته کرد طاقت دل کندن از دار و ندارش را نداشت اسب‌ها در قتله‌گاه، آسیمه سر می‌تاختند کاش شرم دیدن ایل و تبارش را نداشت پیکری صدپاره از آوردگاه آورده بود که حساب زخم‌های بی شمارش را نداشت کاش دُلدُل بود و دِل دِل کردنش را می‌شنید لحظه‌ای که حیدر بی ذوالفقارش را نداشت بال‌هایش را همان جا باز کرد و جان سپرد آرزویی غیر مردن در کنارش را نداشت ✍ @navaye_asheghaan
؛ به نام نامی او احترام بگذارید پس از «حسین»، «علیه السلام» بگذارید به غیر اسم «علی» روی نسل خود نگذاشت به روی نسل خود این‌گونه نام بگذارید ز پا نشست، نمازی مگر به پا دارد زمان برای قعود و قیام بگذارید عمود خورده و فرق سرش دو تا شده است که فرق بین حلال و حرام بگذارید اگر خدای نکرده دچار درد شدید کمی ز تربت او بین کام بگذارید شبیه سنت اجدادمان محرم را نشانه‌ی عَلَمی روی بام بگذارید برای اینکه سلامی به محضرش بدهید به سینه دستِ ادب صبح و شام بگذارید بدون روضه‌ی گودال، خاک‌تان نکنند! برای ذریه‌ی خود پیام بگذارید لباس مشکی‌مان را میان خانه‌ی قبر فقط به نیت حُسنِ خِتام بگذارید چنانچه کم بگذارید، خود ضرر کردید قدم به مجلس روضه مدام بگذارید شبیه ضجه‌زدن‌های مادرش هرشب برای مرثیه سنگ تمام بگذارید :: به کهنه پیرهنش کوفیان طمع نکنید کمی لباس برای امام بگذارید گرسنه بود که شد ذبح، لااقل دیگر برای طفل یتیمش طعام بگذارید ✍ @navaye_asheghaan
فکر کن ظهر شود، روز به آخر برسد لحظه‌ها بگذرد و ساعت خنجر برسد لحظه ی آخر گودال به کندی برود خنجر کینه سراسیمه به حنجر برسد فکر کن بین اجانب به چه وضعی به چه حال؟ زینب از تل به تماشای برادر برسد هرچه بوده است به غارت برود در گودال بوسه‌ای از رگ خشکیده به خواهر برسد قد خم دارد از این غم؛ چه کسی می‌دانست، ارث مادر وسط دشت به دختر برسد؟! ✍ @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا