eitaa logo
ذاکرین آل الله
296 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
. کوله بارت بربند، شاید این چند سحر فرصت آخر باشد.. که به مقصد برسیم بشناسیم خدا را و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم. .
『کتاب لَيْلَةُ الْقَدْر』 ♦️ متن مراسم احیا و قرآن به سر گرفتن ویژۀ ◈براي اجراي مداحان اهلبيت عليهم السلام در شب های قدر ماه مبارك رمضان ◈اجرا شده توسط مداحان مشهور کشور ♦️ شامل و 👇👇👇👇👇👇👇
『کتاب ماهِ محراب』 ♦️ متون برای اجرای مداحان اهلبیت علیهم السلام در ماه مبارك رمضان◈ ♦️ شامل و اجرا شده توسط مداحان مشهور کشور ◈ 👇👇👇👇👇👇
متن اشعار و نوحه های شهادت امام علی علیه السلام قدر نوزدهم ماه مبارک رمضان 👇👇👇👇👇
|⇦•تب گرفته تمامِ جسمِ مرا .. و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان امشب بریم خونۀ مولا، اما نه بذار بریم دَرِ خونۀ دخترش، آخه امشب علی خونۀدخترش مهمون بوده، هی میدید بابا میره وسط حیاط، هی به آسمون نگاه میکنه، هی زیر لب میگه:" إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون"، هی زیر لب میگه:" دارم میام، دوریمون داره تموم میشه .. اومد وسطِ حیاط، بابا جان! با کی حرف میزنید؟ بابا! یه شب مهمون ما شدی ببین داری چیکار میکنی با دلِ دخترت، بعد از این همه هم که اومدی خونۀ دخترت نمیآیی بشینی؟ چرا اینجوری میکنی بابا؟ فرمود: دخترم! امشب، شبِ وصلِ منِ، دخترم! خیلی دلم برا مادرت تنگ شده .. خداحافظی کرد، راه افتاد، همچین که اومد از در بیرون بره، دید این مرغابی ها دورِ حضرت رو گرفتن، می فهمن امیرالمؤمنین کجا داره میره، خیلی عجیبِ، میگه: امیرالمؤمنین به دخترش سفارش مرغابی ها رو کرد، گفت: اینهارو آب و غذا بهشون بده..."آقاجان! سفارش حیوونا رو میکنی، میشه یه سفارشی مارو هم به دخترت بکنی؟" تا اومد بره این لباس و این عبا گیر افتاد به دستگیره در، حضرت لباس رو از دستگیره در آوُرد شاید اونجا زمین نشست، نمی دونم، یه آهی کشید، چی شده؟ علی نگاهش به در افتاده .. اینجا لباس علی به در گیر کرد، یهو دلش رفت سی سالِ پیش، اون لحظه ای که فاطمه اش پشتِ دَرِ ..* تب گرفته تمامِ جسمِ مرا همه جا را سیاه میبینم کاش زهرا عیادتم بکند او بیاید برای تسکینم گرچه بستند باز میریزد خونِ دل از شکاف زخمِ سَرَم زخم شمشیر قاتل من نیست داغ ناموس مانده بر جگرم دور بستر، حسین هست و حسن جای محسن کنارشان خالیست من که مرد نبردها بودم یک جراحت مرا ز پا انداخت وای از فاطمه که حوریه بود پنجه بر گونه هاش جا انداخت برو قنبر میان هرکوچه بگو از حال و روزِ غمبارم کودکان یتیم کوفی را با خبر کن که کارشان دارم *چیکار داری با یتیم ها؟ همه رو جمع کرد...* این حسین است ، چهره ی او را ای پسربچه ها نگاه کنید سَرِ رخت و لباس او نکند کشمکش بین قتلگاه کنید سنگ از روی بام ها نزنید هر زمان که اسیر آوردید صدقه دست زینبم ندهید کودکانی که شیر آوردید آه و نفرین من به کوفه اگر از سری معجری ربوده شود وسط ازدحام جمعیت نکند دختری ربوده شود صاحبان تنور بعد از این به سَرِ آفتاب رحم کنید اهل کوفه وصیتم این است به عروسم رباب رحم کنید رضا قربانی سید پوریا هاشمی * تو رو خدا ببخشید دیگه، شبِ قدرِ...* نیزه می رفت و بر می گشت چشماش باز و بسته میشد هر کس تویِ مقتل اومد اونقدر میزد خسته میشد زود راحتش کنید، رو تنش پا نذارید کمتر اذیتش کنید پیراهنش رو نه، میدونید کیِه میخواید هتک حرمتش کنید زود راحتش کنید،نزدیکِ سه ساعتِ توی گودالِ کمتر اذیتش کنید،چشم مادرش خیره سویِ گودالِ *بالحسینِ الهی العفو...*
. خبر در مسجد را که پخش کردند اَهالی شهر می‌گفتند: مگر نماز می‌خواند! از ، جایِ و را خیلی خوب عوض کرده بود! .
|⇦•شدی راحت از غصه و درد... و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر علی جان! شدی راحت از غصه و درد و غم های دنیا وفایی نکرد این زمونه بهت بعدِ زهرا یامولا! علی جان! شکستن غرورت رو تو کوچه هایِ مدینه زدن زندگیتو بهم از روی بغض و کینه یامولا! جلویِ نگاهِ تو در سوخت، واویلا به همراه مادر پسر سوخت، واویلا چهل تا حرومی شدن رد از رویِ در تویِ شعله ها، بال و پر سوخت، واویلا علی جان! علی یاعلی یاعلی یاعلی جان علی جان علی جان! یه عُمره که سوزونده قلبت رو کابوسِ کوچه غم و غصه هاتُ میگفتی به چاه های کوفه یامولا! علی جان! هنوز بعد سی سال نرفته زیادت چه ها شد شدن حمله ور سمت در، محسنت هم فدا شد واویلا بمیرم برا سوزِ اشکات، یامظلوم نداشت هیچ تسلایی دردات، یامظلوم مغیره تو رو وقتی میدید، می خندید نمک میزدش رویِ زخمات، یامظلوم علی جان! علی یاعلی یاعلی یاعلی جان علی جان علی جان! بافرق شکسته تویِ بسترت نیمه جونی با چشمای تر از عطش داری روضه میخونی یامولا! علی جان! حسین و با لب های تشنه می بُرن سرش رو یه لشکر تو گودال بخون میکِشن پیکرش رو یامولا! تمومِ تنش میشه غارت، واویلا می ریزن برایِ غنیمت، واویلا می مونه حرم بین مُشتی نامحرم رویِ ناقه میرن اسارت، واویلا علی جان! علی یاعلی یاعلی یاعلی جان علی جان علی جان! یه روزی میاد که همین کوفه میشه قیامت به اهل حرم میشه تو کوفه خیلی جسارت واویلا علی جان! بحالِ پریشون و اشکایِ زنها میخندن تویِ کوچه بس کوچه ها راهشون رو می بندن واویلا امان از نگاه های انظار، واویلا عقیله کجا، کوچه بازار، واویلا یه عده حرومی میان و زینب رو با زخم زبون میدن آزار، واویلا حسین جان! سرت رو تویِ قتلگاه نانجیبا بریدن تنت رو یه لشکر با سر نیزه از هم دریدن واویلا حسین جان! دیدم حتی اون کهنه پیراهنت رفت به غارت زدی دست و پا در عوض حرمله کرد اهانت واویلا صدا میزدم مادرم رو، یازهرا! بریدن سَرِ دلبرم رو، یازهرا! گرفت بوی خون دشت و صحرا نامردا زدن حلقه دور و برم رو، یازهرا! حسین جان! با مرکب رسیدن تو گودال تنت زیر و رو شد دیدم نعل تازه زدن، پیکرت پشت و رو شد واویلا حسین جان! غریب کشتنت تویِ گودال، یامظلوم شدی زیرِ پاها لگد مال، یامظلوم سرت رو زدن روی نیزه، یامظلوم چی اومد سرت بینِ جنجال، یا مظلوم .
. از حُرمت و حِرمان دو مقام است یک روزِ مُحرّم نشود این .