eitaa logo
ذاکرین آل الله
296 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
322 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آنقدر درون خودت ریشه کن که حضور یا غیبت هیچ کس نتونه آرامش درونیت رو بهم بزنه .... کانال ذاکرین آل الله.. https://eitaa.com/Arbabhosyn
(امام صادق علیه السلام فرمود): هر کس این صلوات را بر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بفرستد گناهانش پاگ می‌گردد،بر دشمنانش پیروز می‌شود،روزی او زیاد می‌گردد و در بهشت از دوستان حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم خواهد بود. اللهم صل علی محمد و ال محمد حَتّی لایَبقی صَلوةً 🌸خدایا ، بر محمد و خاندان محمد درود فرست،تا این که درودی نماند ؛ اللهم بارِک علی محمد و ال محمد حَتّی لایَبقی بَرََکَةً 🌸خدایا،محمد و خاندان را خیر و برکت ده ،تا این که برکتی نماند ؛ اللهم سَلِّم علی محمد وال محمدحَتّی لایَبقی سَلامٌ 🌸خدایا ،و بر محمد و خاندان محمد سلام فرست ، تا این که سلامی نماند. وَ ارحَم محمداً و ال محمد حَتّی لایَبقی رَحمَةً 🌸و محمد را رحمت نصیب فرما ،تا این که رحمتی نماند. https://eitaa.com/Arbabhosyn
11.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پدری که بعداز ۷سال با توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام قمر بنی هاشم حاجت روا شده و صاحب اولاد شده .. حالا بابت تشکر از آقا قمر بنی هاشم .. ببینید در بین الحرمین چه کار زیبائی انجام میده . https://eitaa.com/Arbabhosyn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹مردانی که هرگز از یاد نخواهند رفت 🌹سالگرد تشییع پیکر شهدای غواص؛ رزمندگان و غواصان، دل به دریا زدند تا کشور بماند و سال‌ها بعد، از آنها پیکری مطهر با دستانی بسته به یادگار برگشت 🌹با دستِ بسته است ولی دست بسته نیست! دستان بسته برای شفاعت بازترند ... 🕊شادی روحشان
حجره تاریک شده یا که دو چشمم تار است هرکجا مینگرم دوروبرم دیوار است  ناله ی العطش من نرسیده ب کسی چه کنم هرچه کنم هلهله ها بسیار است  صورت خاکی مارا برو از کوچه بپرس در زمین خوردن ما دست دگر در کار است علتش چیست که بالاسر من میرقصند پیش معصوم مگر جای زن بدکار است؟! نه مرا سنگ زدند و نه سرم برنیزه است جای این اذیت وآزار فقط بازار است  به روی بام اگر رفت تنم سالم رفت  از روی اسب بیافتی ب زمین دشوار است جان به قربان تنی که همه اش غارت شد بیش از پیرهنش پیکر پاکش پاره است 🔸شاعر: ____________________________
میان هلهله سینه مجال آه نداشت برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت درست مثل فدک پاره‌پاره شد جگرش شبیه مادر خود حال روبه‌راه نداشت میان حجره کسی وقت احتضار نبود چرا که فاطمه هم طاقت نگاه نداشت بگو به آب که پاکی همیشه دعوی اوست به تشنه‌ای نرسیدن مگر گناه نداشت سپاه حرمله در پشت در به صف بودند حسین بود و عطش، یک نفر سپاه نداشت نبود نیزه، به دیوار تکیه زد یعنی پناه عالمیان بود و خود پناه نداشت برای کشتن او زهر بی‌اثر می‌ماند میان سینه اگر داغ قتلگاه نداشت... 🔸شاعر: ____________________________ 🔹
آن روز کاظمین چو بازار شام شد دنیا برای بار نهم بی‌امام شد دجله که دیگر آبروی رفته هم نداشت آن‌قدر اشک ریخت که چشمش تمام شد جنت وزید و حُجرهٔ در بستهٔ امام در بارش ملائکه خود، بار عام شد تا سایه‌بان شود به تن زهر دیده‌اش خورشید شد کبوتر و بر روی بام شد... آن روز ذوالجناح حسین از نفس فتاد آن روز ذوالفقار علی در نیام شد آتش نشست در جگر کربلایی‌اش یعنی به رسم خون خدا تشنه‌کام شد... 🔸شاعر: ____________________________
جوان خانه‌ی زهرا غریبِ زهرا تو صدای  ناله‌ی  اَمَن یُجیبِ زهرا تو بمیرم از غمت آقا کسی نداری که غریب و زخمی و تنها کسی نداری که میان حُجره پَرَت را کسی نمی‌گیرد عزیزِ تشنه سرت را کسی نمی‌گیرد چقدر غرقِ عرق  غرقِ درد  تب داری میانِ سُرفه جگرپاره رویِ لب داری به دادِ تو نرسیدند تا صدا نزنی کسی نبود کنارت که دست و پا نزنی صدای بال و پَر بسته از قفس نرسد صدا نزن که صدایت به هیچکس نرسد صدا نزن که نفسهات مختصر نشوند صدای هلهله‌ها تا که بیشتر نشوند صدای هلهله آمد  رضا رضا نکنی که دست و پا بزنی و خدا خدا نکنی صدا نزن که به دَف می‌زنند در پَسِ در جوابِ دادِ تو کَف  می‌زنند در پَسِ در نگو  جوانِ رضا تشنه‌ای که آبی نیست بیا نگو جگرت سوخت که جوابی نیست  عجیب زهر بدی بود شعله بر پاکرد تمامیِ جگرت را  که اِرباًاِربا کرد  کسی نگفت که آبی دهان خشکش را کسی نگفت که رحمی زبانِ خشکش را به پُشت حُجره کنیزان و همسرش اینجاست  کسی نگفت نخندید مادرش اینجاست میان حجره پَرَت را کسی نمی‌گیرد عزیزِ تشنه سرت را کسی نمی‌گیرد  نه ظرف آب کنار و نه بستری داری نه گِرد خویش برادر نه خواهری داری برادری که  به قربان پیکر تو رَوَد نه خواهری که رسد زود همسر تو رَوَد نه گریه‌کُن که پِی‌ات سر به دشت بگذارد نه خواهری که برای تو طشت بگذارد میان خنده و دشنام بردنت آقا کِشان کِشان به رویِ بام بردنت آقا کنار خشکْ لبت ، کاسه‌های آب اُفتاد کشان کشان بدنت زیر آفتاب  اُفتاد کشیده‌اند زِ پا  با سرت چه بد خوردی میان راه بگو  چندتا لگد خوردی؟ به روی بام ولی مثل اینکه پامالی به روی بام ولی نه میانِ گودالی ولی به سویِ تو  خیره  نگاهِ دختر نیست به روی جسم تو جز سایه‌ی کبوتر نیست هزار شُکر که جسمِ تو نامرتب نیست  هزار شُکر که بر بام ، جای مَرکب نیست 🔸شاعر: ___________________________
- می دهد با نگاه بی رمقش رو به مشهد سلام آخر را کرده تکرار تشنگی جواد ماجرای علیِ اکبر را - تشنگی از نگاه او پیداست جگرش بی شکیب می سوزد جگر پاره پاره اش پیش عده ای نانجیب می سوزد - چِقدر بی کس است این آقا دل شکسته شده و مایوس است حس غربت به خانه اش دارد با غریب مدینه مانوس است - این علی اکبر امام رضاست که ندارد دگر پر و بالی می زند دست و پا می خندند عده ای با خوشی و خوشحالی - روی یک تخته پاره افتاده پیکر پاک و اطهرش..ای وای میخ ها هم به گریه افتادند تازه شد داغ مادرش..ای وای - زیر نور گرم خورشید است طاقت از جان یک جوان بردند من بمیرم برای این آقا بدنش را کشان کشان بردند - گرچه در آفتاب سوزان است ولی حرف تیغ و خنجر نیست با لب تشنه کشته شد اما صحبتی از بریدن سر نیست - گرچه در آفتاب سوزان است صحبت از زخم بر بدن نشده کفنش کرده اند شکرخدا حرف از پاره پیرهن نشده