eitaa logo
ذاکرین آل الله
361 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
442 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
. بیاید بریم باهم یه سر به علقمه همونجا که پیچید صدای فاطمه افتاده برادری غرق خون ، روی خاک کرده شاه کربلا سینه چاک می‌رسه صدای آه و نالَه ش ، تا افلاک همه دارن به حسین می‌خندن ، توو میدون مگه خنده داره چشمِ گریون از پا افتاده کنارِ جسمی ، غرق خون عباس ۳ یاابالفضل نشسته رو تنش ، چهار هزار تا تیر دستِ بُریده ای ، حسین و کرده پیر شادی کردن تا علمدار افتاد ، نامردا می‌دونن دیگه حسین شد تنها خدا رحم کنه به عمّه زینب ، واویلا دیگه راهِ کُشتنش بعد از این ، همواره شده بی کس و نداره چاره وای بحال خواهری که میشه ، آواره عباس ۳ یاابالفضل وای از دل حسین ، وای از دل رُباب عَلَم رو خاکه و ، سقّا نداره آب مادری توو خیمه ها از غصه ، شد مضطر تمومه کارِ علیِّ اصغر چشم به راهه دختری محزون با ، چشمِ تر خیسه چشمای حسین زهرا ، از این غم قامتش رو کرده این غصه خَم خیلی سخته واسه اهل خیمه ، این ماتم عباس ۳ یاابالفضل دل حسین شده ، از غم لبالبُ و خدا به خیر کنه ، فردای زینبُ و اهل خیمه بی پناه و تنها ، بی یاور بی عمو میشَن همه تنهاتر مگه می‌گذَره سپاهِ دشمن ، از معجر همه ی اهل حرم گریونن ، واحزناه اسارت سخته براشون والله نداره زینب دیگه بعد از این ، تکیه گاه عباس ۳ یاابالفضل ................... . بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه همونجایی که شد ، خون حسین مُباح زنده بود هنوز که قتل و غارت ، شد آغاز پای دشمنا به خیمه شد باز شمر و خولی و سنان و اَخنَس ، هستن باز خواهری تو آتیش تنهایی ، می‌سوزه خواهری که غُربتش جانسوزه خواهری که پیر شده توو گودال ، یک روزه وای حسین ۳ حسین جان .................... بیاید بریم باهم ، یه سر به خیمه گاه بریم کنار یک ، خواهرِ بی پناه نداره نامردیِ این لشکر ، اندازه غارت خیمه شروع شد تازه توی نامردی دارن این لشکر ، آوازه همه شون ارازل و اوباشن ، نامَردا فکرِ پاداشی که دارن فردا کُشتن آقا رو برای مالِ ، این دنیا وای حسین ۳ حسین جان ................... آتیش که کاملا ، به چادُرا نشست میون خیمه ها ، ریختن یه عده مَست یکی فکرِ غارتِ خلخال و ، گوشواره دنبالِ یه دختر آواره که نداره دیگه راهِ چاره ، بی یاره دختری با گوشای زخمی و ، خون آلود تنها گیر کرده توو آتیش و دود هی می‌گه ای کاش عمو عباسم ، اینجا بود وای حسین ۳ حسین جان .................... بدونِ مَحرمی ، باید چیکار کنن میون شعله ها ، کجا فرار کنن شعله ی کینه و نامردی که ، رفت بالا پُر شد از ناله ی زینب صحرا زنده زنده بچه‌ها می‌سوختن ، واویلا دختری که گُم شده تنهایی ، توو صحرا زیر لب میگه همش یازهرا داره تنهایی می‌میره از ترس ، واویلا وای حسین ۳ حسین جان ..................... بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه افتاده روی خاک ، یه شاهِ بی سپاه یه طرف یه خواهری سرگردون ، بی سامون یه طرف حسین و چشم گریون زیر دست و پای شمرِ ملعون ، غرق خون داره از رو تل می‌بینه زینب ، آزارش خنجر و رو حنجر دلدارش داره داد می‌زنه ، ظالم پاتو ، بردارش جان حسین ۳ حسین جان پیچیده توی دشت ، صدای مادرش می‌کوبه خنجر و ، به روی حنجرش زنده بودی که تو رو برگردوند ، با پاهاش ذره ذره کُشتنت این اوباش خواهرت میگه بمیرم واست ، ای داداش زنده بودی که بُرید اون ظالم ، از تو سر جلوی چشای خیس مادر دست و پا می زدی روی خاک ای ، بی لشکر جان حسین ۳ حسین جان به فکر غارته ، هرکی که اومده هر نیزه ای یه زخم ، به پیکرت زده یه نفر نرفته دست خالی ، از گودال تُو رو کُشتنت چه بی استدلال تنِ بی سرت رو خاک صحرا ، شد پامال خواهرت با چشم زار و گریون ، بَد احوال روی تل تا تو رو دید رفت از حال وای از اون خیمه های بی صاحب ، توو جنجال جان حسین ۳ حسین جان بمیره نوکرت ، که حُرمتت شکست غرق به خون سرت ، رو نیزه ها نشست به چه جرمی زدنت یامغموم ، یامَهموم شدی از یه قطره آبم محروم بمیرم برات عزیز زهرا ، یامظلوم میشه روضه خونِ تو تنها در ، تاب و تب تازه شد شروع غمای زینب میره شهر به شهر به دنبال سر ، روز و شب جان حسین ۳ حسین جان بهمن عظیمی✍
شولوغه سرت جلو چشم زینبت کجا بردنت شولوغه سرت میکشه زینبتو کتک خوردنت شولوغه سرت تا اینجا میاد بمیرم صدای خس خس حنجرت جلو چشم من با پا بردنت با نیزه آوردنت شولوغه سرت یعده دور مقتل یه عده دور زینب یعده توی گودال چه خبر شده امشب یعده تازیونه یعده نیزه دارن یعده دارن واسه زدنت سنگ میارن بند دوم نداری امان هی به دور مقتلت میرن و میان نداریم امان عده ای دنبال زن و بچه هان نداریم امان نداری امان سر تو گوشه ای پیکرت گوشه ای نداریم امان افتاده ساقی لشکرت گوشه ای نداریم امان میخونم مهل المهلا شاید برگردی مولا هرچند میدونم اینو اربن اربایی حالا دیدی زدن زینب رو دیدم بیحالت کردن دیدی بستن دستامو دیدم پامالت کردن بند سوم دیگه وقتی نیست دنبال طفلا باید باشم من کمک کن حسین دستامو بگیر که پاشم من کمک کن حسین ولی کی تورو کمکت کنه که پاشی مولا اخه جابجا شده تکه های تو واویلا واویلا حسین دست رو سرم میگیرم وا محمدا میگم گوشوار دخترها رو به حرومیا میدم حالا باید آماده باشم واسه بازارا ای وای ای وای از کوچه ای وای ای وای از صحرا
(ع) شمر اومده چرا مابین ماجرا ویلی علی الحسین منحور فی الورا مُردم وقتی گذاشت رو سینه ی تو پا دارم میمیرم که جای خواهر میخواد گلوت و ببوسه خنجر قلب مادر و سوزوند روی خاک این گودال تنت و که برگردوند یا حسین عزیزالله هی ضربه می‌زنه با خنجر از قفا ویلی علی الحسین منحور فی الورا آخه بگو چطور از تو کنم دفا دارم میمیرم  از تب و تابت دارن توو گودال میدن عذابت انگاری منو هم کشت با یه خنجر کهنه سرت و برید از پشت یا حسین عزیزالله سبک سعید پاشازاده ✍ بهمن عظیمی