#امام_سجاد_ع
كوچه های مدینه وُ بوی
زخم های تنی كه می آید
چشم های سپیدِ یعقوب و
بوی پیراهنی كه می آید
مرد سجّاده ای كه درک نكرد
هیچ كس آیه ی مقامش را
در هیاهوی شهرِ كوفه نداد
هیچ كس پاسخ سلامش را
تا عزاداریش شروع شَوَد
دیدنِ شیرخواره ای كافی ست
تا صدایش به گوش ما برسد
دیدن گوشواره ای كافی ست
وقت افطار كردنش هر شب
تا كه چشمش به آب می افتاد
تشنگیِ ضَریحِ لب هایش
یادِ طفلِ رباب می افتاد
من نمی دانم این كه خاكستر
چه به روز سَرِ امام آورد
زیر زنجیر پیكر زردش
معجزه بود اگر دوام آورد
گیرم از دست كوفه راحت شد
سنگِ طفلان شام را چه كند؟
گیرم از دست كوچه سنگ نخورد
مردم پشت بام را چه كند؟
تا كه این مرد قافله زنده ست
حرفی از طفلِ كاروان نزنید
پیش این مردِ گریه، جانِ حسین
حرفی از چوب خیزران نزنید
علی اكبر لطیفیان
#مصائب_شام
#مرثیه_امام_سجاد_ع
من چهل سال غم وغصه مکرر دیدم
نرود از نظرم آنچه که آخر دیدم
بلبلان از غم گلها همه بیتاب شدند
غنچه ها را همه پژمرده و پرپر دیدم
کوچه ی تنگ ندیدم چو عمویم امّا
تنگی قتلگه و پیکر بی سر دیدم
مات و مبهوت نظر کردم و فریاد زدم
جای یک زخم هلالی روی پیکر دیدم
آنچه من دیده ام ای کاش نبیند چشمی
من خودم کاکل او در کف لشکر دیدم
از همه سختی گودال همین بس باشد
قتل صبر پدر و نیزه و خنجر دیدم
بوریا جمع تنش را همه بر عهده گرفت
پی انگشت پدر در همه جا گردیدم
با عبا جمع نمودم که نریزد عباس
پاره های تنِ سقای دلاور دیدم
کاش می مردم ازاین غم که نبینم امّا
چادر سوخته وپاره ی خواهر دیدم
وای از شام که ناموس خدا را بردند
خنده و هلهله در مردم کافر دیدم
سخت تر از همه بازار یهودی ها بود
عمه ها را همه در حالت مضطر دیدم
سخن از برده فروشی شد و لرزید رباب
به روی نیزه سرشک علی اصغر دیدم
✍شاعر: #محمود_اسدی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر دوست داران و محبین ثار الله
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ای سر جدا حسینم پیکر جدا حسینم
برروی نیزه ها شد ، آن راس نازنینت
گریان و در عزا شود آن خواهر حزینت
ای سر جدا حسینم پیکر جدا حسینم
بعد شهادت تو آتش به خیمه ها زد
آن دشمن ستمگر سیلی به کودکان زد
ای سر جدا حسینم پیکر جدا حسینم
قربان حق نمودی آن اکبر و اصغر را
هدیه به حق نمودی آن عون و آن جعفر را
ای سر جدا حسینم پیکر جدا حسینم
بر ناقه های عریان گشته سوار زینب
ای وای بر اسیری بردند و اهل بیتت
ای سر جدا حسینم پیکر جدا حسینم
یاری نماند و از تو در وادی غریبان
بردند و در بیابان قافله ی اسیران
ای سر جدا حسینم پیکر جدا حسینم
این مردمان شامی شرم و حیا ندارند
اهل بیت پاکت را بیگانه می شمارند
ای سر جدا حسینم پیکر جدا حسینم
قلب زهرا شکسته شد از شهادت تو
زنده شد دین اسلام از آن رشادت تو
ای سر جدا حسینم پیکر جدا حسینم
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
#زمزمه_عاشورایی
بمناسبت شهادت امام سجاد علیه السلام
▪️واحد سنگین هم خوانده می شود
بنداول:
منو کربلایی پر از خاطره
منو روضه هایی که دردآوره
دلم بین گودال گرفته بهانه
تنی پاره پاره ندارد نشانه
کنم گریه هر شب به همراه زهرا
کشد آتش غم از این دل زبانه
حنجر . خنجر . نیزه . پیکر
کابوس شبهام
خاره تو چشمام
می زنه اینها
نمک رو زخمام
بابا حسین مظلوم
بند دوم:
گذشته چهل سال به اشک و نوا
منم روضه خوان غم کربلا
نرفته زیادم عموی شهیدم
که فرقش دو تا شد از این غم خمیدم
و بعد علمدار حسین ماند و لشگر
سرش رو نی رفت خجالت کشیدم
نفس . نفس . شمر ُ . شبث
خیمه وو غارت
می شد جسارت
همراه خولی
رفتیم اسارت
بابا حسین مظلوم
بند سوم:
غم کوفه وو شام بود این چنین
به ما میزدند از هوا وو زمین
زدند سنگ کینه به راس شهیدان
به پیشم زمین خورد سه ساله ی گریان
امان از دمی که به پیش سکینه
عدو خیزران زد بر آن لب و دندان
عذاب . عذاب . بزم . شراب
دستای بسته
دلی شکسته
ما روی پا وو
عدو نشسته
بابا حسین مظلوم
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان
ما از دعای خیر به هیئت رسیدهایم
از دولتِ حسین به عزت رسیدهایم
هیئت تمام زندگی ما غریبهاست
با پرچم حسین به قدرت رسیدهایم
این پای منبر است همان قبةالحسین
اینجا هزار بار به حاجت رسیدهایم
زهرای مرضیه است دعاگوی مستمع
وقتی که ما به اوج مصیبت رسیدهایم
در حسرتِ تباکیِ با ما، ملائکند
پیداست ما به بام سعادت رسیدهایم
چون عمرمان گذشت بمانیم گریهکن
مثل حبیب اگر به شهادت رسیدهایم
تا روز حشر دیده اگر با حسین ماند
پس بیحساب تا به قیامت رسیدهایم
هر روز با حسین دوباره تولّدیست
بارید اشک و ما به طهارت رسیدهایم
با یک سلام پاک شود هر گناهکار
ما خود به این مقام و فضیلت رسیدهایم
با این حیات طیبه عمریست دلخوشیم
یعنی به اوج شادی و بهجت رسیدهایم
با چه زبان ز گریه بگوییم با شما
با گریه بر حسین به جنّت رسیدهایم
بس چشمان به اشک عزا شستشو شده
در فتنهها به درک بصیرت رسیدهایم
لازم نبود خُدعهگران موعظه کنند
عمریست ما به حکم ولایت رسیدهایم
وقتی برای قافلهاش گریه میکنیم
انگار که به یاریِ عترت رسیدهایم
شد بارها امام زمان همنشینمان
در روضهها به محضر حضرت رسیدهایم
محمود ژولیده
#مناجات_باامام_زمان_عج_تعالی_فرجه
زمزمه/بسیار زیبا
💠💠💠
اي دلبر و دلدار من
اي شمع شام تار من
مي ميرم از جدايي - مي ميرم از جدايي
سرگشته ام من كو به كو
اي آرزوي آرزو
يابن الحسن كجايي - يابن الحسن كجايي
توباغ گل هستي و من خار توام
اي عمر من عمري گرفتار توام
اي يوسف زهرا سر بازار تو
باقيمت جانم خريدار توام
(يابن الحسن يابن الحسن يابن الحسن)
💠💠💠
ماه منيرم روي تو
باغ بهشتم كوي تو
اي ماه عالم آرا - اي ماه عالم آرا
اي جان من جانان من
كي مي شود يابن الحسن
ترا كنم تماشا - تراكنم تماشا
اي من فداي روي چون ماهت بيا
هفت آسمان شد تيره از آهت بيا
تو از كدامين كوچه مي آيي بگو
تا من بيايم بر سر راهت بيا
(يابن الحسن يابن الحسن يابن الحسن)
💠💠💠
روي تو باشد قمرم
خال تو باشد حجرم
اي كعبه وصالم - اي كعبه وصالم
اي آفتاب من بيا
يك شب به خواب من بيا
تامن به خود ببالم - تا من به خود ببالم
سوزو نوا و زمزمه گويد بيا
سقا كنار علقمه گويد بيا
هستي كجا اي يادگار فاطمه
در بين كوچه فاطمه گوي بيا
💠💠💠
دائم به یادت اشکم روونه
اشکای روضت سرمایهمونه
دار و ندارم پرچم سیاهته،
باید بالا بمونه
بالاتر از همه، پرچم زدی حسین(۲)
مهر محبتت رو به قلبم زدی حسین
پرچمت بالاتره از همه دنیا(۲)
مجنونِ مجنونهاتم، لیلیِ لیلا
دل تورو داره دنبال چی میگرده؟
جذبهی چشمات حرّ رو زیر و رو کرده
یااباعبدالله الحسین(۱۰)
ای عهدهدارِ بیدست و پاییم
مردن برا تو، مزد گداییم
دریای عشقت ساحل نداره
جون کمِ من قابل نداره
کاش با یه نیمنگاه جونم بشه فدات(۲)
من سربلندم که سرم افتاده زیر پات
این سرِ ناقابل فدا سر زینب
خیلی ارادت داره محضر زینب
جون من و هرچی که نوکرِ زینب
نذر یه لبخند برادر زینب
یااباعبدالله الحسین(۳)
#شور
#اباعبدالله
10.mp3
5.58M
شام را یک تنه با گریه بهم میریزم
شام را یکتنه با گریه بهم میریزم
منم رقیه منم رقیه
دختر فاطمه هستم جگرش رادارم
منم رقیه منم رقیه
🎧شور | شام را یک تنه با گریه
فدات این جون ناقابل
همیشه لطفت به ما شده شامل
هزاران دل شده سائل
در خونت یا قمر ابوفاضل
لب دریا تشنهی لباته
ته اعماق دل ما جاته
هزارانبار مُرده زنده کردی
این از موثق ترین رُواته
ابوفاضل قمر بنیهاشم
زلالی آب روانی تو
ابوفاضل قمر بنیهاشم
همیشه در جَرَیانی تو
ابوفاضل قمر بنیهاشم
به قلب ما ضربانی تو
ابوفاضل ابوفاضل
تویی جان و تویی جانان
بگیر با دست بُریده دستامان
به هر دردی تویی درمان
کَفیلُ الزینب یا ساقی العطشان
به قربونت که ته صفایی
مریضم وقتی شما شفایی
هزاران سال دیگهم بیاد باز
همیشه تو سنبل وفایی
ابوفاضل قمر بنیهاشم
زلالی آب روانی تو
ابوفاضل قمر بنیهاشم
همیشه در جَرَیانی تو
ابوفاضل قمر بنیهاشم
به قلب ما ضربانی تو
شیر سرخ عربستان و وزیر شه خوبان پسر مظهر یزدان
که بدی صاحب طبل و علم و بیرق و سیف و حشم
بار غم و با رمق اندر عقبش
لقبش ماه بنی هاشم و عباس
علمدار ابالفضل، سپهدار ابالفضل
جهانگیر ابالفضل، جهاندار ابالفضل
🏴سبک شور روضه ای اول ماه صفر مصیبت اهل بیت علیهم السلام ورود کاروان اسرا به شام
#ایام_اسارت
#شور_اول_صفر
#آجرک_الله_مولا
🏴بند اول
آجرک الله مولا یا صاحب الزمان (عج)
رسیده،نزدیکه،شام بلا،کاروان
شهروآذین بستن
میکنن هلهله
آل پیغمبر هم
اسیر سلسله
انگار عیده تو شام
که شده ازدحام
جای گل میریزن
آتیش از روی بام
واویلا،وای از شام
🏴بند دوم
آجرک الله مولا یا صاحب الزمان (عج)
پشت دروازه ی ساعاته کاروان
سر جدت رو نی
جلوی قافله
عمه جانت زیر
چکمه ی حرمله
تو خودت میبینی
این مصیبتها رو
شام و نامردا رو
روی نی سقا رو
واویلا،وای از شام
🏴بند سوم
آجرک الله مولا یا صاحب الزمان (عج)
از شام و،این همه،مصیبت،الامان
کوچه و بازار و
ناموسه پیغمبر
مجلس اغیار و
دخترای حیدر
غم بی کران و
شیون زنان و
چوب خیرزان و
اون لب و دندان و
واویلا،وای از شام
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
.
#اول_صفر_ورود_به_شام
#ترکیب_بند
پشتِ دروازه غرق ابهام است
ازدحامی عجیب در شام است
کاروان را مُعطّلش کردند
این چه جور احترام و اکرام است
به کدامین بیان کنم تشریح
فخرِ عالم به شام، گمنام است
سَبِّ حیدر ز بس شده مرسوم
همۀ شهر پُر ز دشنام است
جای گُل، بر سر و روی زینب
بارشِ سنگ و آتش از بام است
بهرِ تهمت زدن به آل علی
پیرِزن هم به عرضِ اندام است
اصلاً انگار این ولایتِ کفر
بی خبر از ظهور اسلام است
شامیان را حیا و عفت نیست
آل عصمت به شام بَد نام است!
بر یتیم و اسیر بَد اَخمند
از صغیر و کبیر بی رحمند
کاروان شد به پیشِ منظرها
همه دیدند پاره معجرها
آستین های پارۀ زنها
شد حجابی برای دخترها
دور از چشم حضرت عباس
ریختند آبروی خواهرها
میهمانان خارج حتی
همه دیدند بغضِ کوثرها
سرِ شب تا سحر حرامی ها
سنگ میریختند بر سرها
این مصیبات را همان بهتر
که ندیدند چشمِ مادرها
حرف بَد میزدند نامردان
پیش چشم و سر برادرها
گریۀ آسمان درآمده بود
داشت میریخت اشکِ اخترها
هر طرف غرق در فسادی بود
پایکوبی و رقص و شادی بود
وای بر شامیانِ لاکردار
بدتر از کوفیانِ بَدرفتار
اهل بیتِ حسین را بردند
از محلِ یهود تا بازار
رأسها با کجاوه ها نزدیک
تا ببینند مردمِ بَدکار
از غرورِ شکستۀ زینب
تارسیدن به کاخِ استکبار
نان و خرما تعارفش کردند
صدقه دادنِ حقارت بار
ناسزا گفتنِ حرامیِ پست
گریۀ طفل و خندۀ حضّار
ریسمان ها به دستِ اهل حرم
کعبِ نی ها به پنجۀ کفار
همه اینها به یک طرف اما
وای از چشم های پُر آزار
اُسرا را به شهر گرداندند
شهدا را چه سخت گرياندند
#محمود_ژولیده
#شام_بلا #دروازه_ساعات
.
#حضرت_زینب #امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
مردمِ سرمست در شامِ بلا آماده اند
پشتِ دروازه نشسته..بی ریا آماده اند
شهر آذین بسته شد، شادند اهلِ این دیار
سازها آماده و رقاصّه ها ..آماده اند
باز شد دروازه و سرها به روی نیزه ها
سنگ ها در مشت با قصدِ رجا آماده اند
در میانِ هر سری یک محملِ بی پرده است
بر تماشای نوامیسِ خدا ..آماده اند
چشم ها هیز و رُخِ نوباوگان است بی نقاب
دختران می لرزند و اهلِ جفا آماده اند
وای از اهلِ یهود و کوچه ی باریک شان
آتش و هم سنگها هم چوبها آماده اند
کینه های بدر و خیبر موج زد در قلب ها
باز هم این قوم..بهرِ ناسزا ..آماده اند
هتک حرمت می کنند بر حضرت شاهِ نجف
بهر لعنت گفتنِ شیرِ خدا ..آماده اند
روضه خوان!دیگر نخوان که صبرمان لبریز شد
بهرِ مردن مطمئنم شیعه ها آماده اند
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
#روضه وداع امام حسین با اهل حرم
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
«السلام عليك يا ابا عبد الله و علي الارواح التي حلت بفنائك عليك مني سلام الله ابدا ما بقيت و بقي الليل و النهار و لا جعل الله آخر العهد مني لزيارتكم السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين
♦️کمـی آهستـه رو بگـذار، تـا زینـب شـود یارت
♦️حیـاتم بخـش، یـکبـار دگـــر از فیــض دیدارت
♦️بـه جـان مـادرم رخصت بده، ای یــوسف زهرا
♦️کـه زینب بـا کلاف جـان خـود گــردد خریدارت
♦️علمدارت اگـــر، بیدست و سـر افتــاده مــن هستم
♦️بـه عبـاست قسـم، بگـذار تـا گـردم علمدارت
♦️بیـابـان، پــر ز گــرگ و یـوسف من، یکّه و تنها
♦️چگـونه بسپـرم، بـر یک بیابان گرگِ خونخوارت
♦️الهـی آب گـردم، همچـو شمعی در شرار دل
♦️کـه میبینـم ز بی آبـی پــریده رنگ رخسارت
♦️بـه دنبــال تــو آیـم یـا بـه سوی خیمه برگردم
♦️بگــریـم بــــا ربــابت، یــا بگـــردم دور بیمـارت؟
♦️مــرو تـــا آتـش قلـب تـــو را بــا اشک بنشانم
♦️کــه بــاشـد، داغ روی داغ روی داغ بسیــارت
دلـم چـون پـردۀ گـل، در غمـت صدپاره گردید
که هفتاد و دو گل، یک روزه پرپر شد زگلزارت
میـان دشمنان، نــاموس خود را مینهی تنها
تـو کـه یـاری نـداری، پس برو دست خدا یارت
اجرو مزد شما عزیزان با بی بی دو عالم فاطمه زهرا (س) انشاالله درهر گوشه ای از مجلس نشسته ای حاجت روا بشید حالا دلها را روانه کربلا کنیم روز وداع برات بخونم همه اموات فیض ببرند
عجب روضه جانسوزیه روضه وداع...
سخت ترین حالات ابی عبدالله همین جاست...
اومد کنارخیمه، با همه وداع کنه....
صدا زد کلثوم خداحافظ...
سکینه خدا حافظ....
آخ زینبم خدا حافظ....
همه بیایید دورمو بگیرید...
آخرین دیدار من باشماست...
دیگه شمارو نمیبینم...
همه دورشو گرفتن...
ناله میزنند...گریه میکنند..
یکی میگه مارو تو لشکر دشمن به کی می سپاری.. یکی میگه مارو به مدینه برگردون...
همه رو آروم کرد..
اما اونی که آروم نمیشه زینبه...
زینب مگه مینونه دوری برادر رو تحمل کنه...
زینب نمیتونه از برادر جدا بشه...
گفت با زینب، به آوای حزین
مهربان خواهر بیا حالم ببین
زینبا روز جدایی آمده
موسم عهد خدایی آمده
دور از اهل حرم ای مُمتَهن
خیزو بهرم آر کهنه پیروهن
تا نام پیراهن اومد دید خواهرش داره میلرزه....
زینبم چرا میلرزی..
الهی برادر داری خدا برات نگه داره...
نبینی داغ برادروو...
زینبم چرا میلرزی خواهر...
صدا زد حسین جان..مادرم فاطمه وصیت کرده..هر وقت حسین پیراهن کهنه طلب کرد...
بدون لحظات آخر عمر حسینه..
(دیگه حسینو نمیبینی)
همچین که امام حسین راهی میدان شد دید صدای ناله ای بلنده ...
ای میگه
مهلا مهلا....
یا ابن الزهرا....
زینب گفت حسین جان برادر..
وقتی حرکت کردی به طرف میدان به یاد وصیت مادرمون فاطمه زهرا افتادم...
میگن امام حسین تا نام مادررو شنید از اسب پیاده شد.. گفت زینبم مگر مادر چه وصیتی نموده فرمود برادر مادر گفته زمانی که حسین خواست بره میدان.در
روز عاشورا تو آخرین لحظه وقتی حسینم... بی پناه شد ...
دیگه یاور نداشت...
به طرف میدان میره...
(اوج)
زیننبم مادر... من اون لحظه کربلا نیستم مادر. زینبم
مادر عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس
امان از دل زینب....3
چه خون شد دل زینب
...اینجا زیر گلوی حسینو بوسید برادرو راهی میدان کرد.....
چند ساعت بعد اومد کنار جنازه برادر...
الهی خواهری داغ برادر نبینه...
به خدا سخته...
الهی نبینی آنچه که زینب دید..
(فرود)
... اومد کنار جنازه برادر...
چه جنازه ای..
بی سر، عریان، قطعه قطعه....
چه کرد عمه سادات یه وقت دیدن خم شد لبها رو گذاشت له رو رگهای بریدهٔ حسین...یا حسین.
.
حسین آرام جانم حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا.
شور آخرمجلس
ای شه بی سر حسین
سبط پیمبر حسین
شافع حیدر حسین
آیم بسویت حسین
بوسم گلویت حسین
به جان اصغر حسین
غنچه پر پر حسین
به جان اکبر حسین
شبه پیمبر حسین
به جان زینب حسین
به جان زهرا حسین
به جان مولا حسین
حسین مظلوم حسین
حسین عطشان حسین
حسین عریان حسین
حسین زهرا حسین
جان پیمبر حسین
شافع محشر حسین
مُهر سجودم حسین
مِهر تو دارم حسین
دردت بجونم حسین
به جان مادر حسین
کربلا میخوام حسین
حسین،حسین،حسین
➖➖➖➖➖➖
.
🏴 #محرم۱۴۰۳
#واحد #شام
#امام_حسین علیه السلام
#اسارت (#دروازه_ساعات )
#سبک_از_همون_روز_ازل_مأنوسه_با_تو_روزگارم
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
#بهمن_عظیمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
روی نیزه خوش نشستی قاری قرآن زینب
ای سرِ غرق به خون جونم فدات ای جان زینب
بعد تو این زندگیِ غرق اندوه و نمیخوام
پا به پات هرجا بِری با این قد خمیده میام
حسین من
ای قاری قرآن رو نیزه
برادر گریان رو نیزه
یه کم نگاه کن خواهرت رو
منم اون که
بعد از حسین حافظ این دینم
به جان تو از پا نمیشینم
تا پس نگیرم این سرت رو
غمت کرده پریشانم / حسین جانم حسین جانم
حسین جانم حسین جانم ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
داغ تو منزل به منزل هر کجا مستأصلم کرد
پشت دروازه ی ساعات دشمنت معطلم کرد
بچههات گُشنه و تشنه توو بیابونا اسیرن
عترتت توو دستای این نامسلمونا اسیرن
توو شهر شام
با قلب خواهرت چهها کردن
چه جشنی شامیا به پا کردن
به یُمن کشتنت برادر
همه دورِ
سرای روی نی میرقصیدن
ما گریه میکردیم، میخندیدن
برای تسلیت به خواهر
همه خندان و گریانم / حسین جانم حسین جانم
حسین جانم حسین جانم ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
چی بگم از طعنه و دشنام و اون حسودیهاشون
چی بگم از کوچه و محله ی یهودیاشون
چی بگم از این همه نامردی و از این پلیدی
تو خودت از روی نی وضعیت ماها رو دیدی
امان از شام
امان از این کوچه و بازارش
امان از این مجلس اغیارش
از این همه نگاه خیره
امان از شام
امان از این سنگای روی بام
امان از این طعنه و این دشنام
امان از این روزای تیره
ببین پاره گریبانم / حسین جانم حسین جانم
حسین جانم حسین جانم ۲
.
tvshia.com_۲۰۲۲_۰۵_۱۲_۲۱_۲۵_۵۵_۷۴۲.mp3
4.42M
یه کاری کن که قلبم آروم بشه ...
.
#شور
#سید_مجید_بنی_فاطمه
یه کاری کن که قلبم یه ذره آروم بشه
می خوام بیام پیش تو ، یه کاری کن روم بشه
روم بشه باز هم بیام ، روم بشه بگم سلام
💠
روم بشه باز هم بگم ای جان آقام
درستش کن ، خراب کردم
روی لطفت خیلی حساب کردم
یه کاری کن تموم شه شبای دلواپسی
ته دلم روشنه به داد من میرسی
لحن گریه ها ی من ، حرف قلب سینه زن
وقت مردنم بیا ای بی کفن
یه رحمی کن ، گرفتارم
چی بهتر از این که تو رو دارم
درستش کن ، خراب کردم
روی لطفت خیلی حساب کردم
یه کاری کن که چشمام شبیه دریا بشه
تو روضه ها پیر بشم تا کمرم تا بشه
تا بشم اسیر غم ، زیر بیرق و علم
💠
این محرمو بیام من تا حرم
چقدر خوبه محرم ها
میاد عطر یاس گل زهرا
درستش کن ، خراب کردم
روی لطفت خیلی حساب کردم
.
🏴#زندگینامه
⚫️⚫️ مختصری از زندگينانه #امام_زین_العابدین علیبنالحسین (علیهماالسلام)..
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️ نام: علىّ صلواتاللّهوسلامهعليه
▪️ پدر: امام اباعبداللّه الحسين، سيّدالشّهداء عليه الصّلاة والسّلام.
▪️مادر حضرت: نام و نسب مادر علی بن الحسین (علیهماالسلام)، از مسائل اختلافی است
ولی در کتابهای شیعی معروف به شهربانو، شاهزاده ايرانى، دختر يزدجرد ـ كه آخرين پادشاه فارس بود ـ مى باشد.(1)
▪️ امام سجاد (علیهالسلام) در صحرا و صحنه كربلاء حضور داشت وعُمْر آن حضرت را در آن لحظات، بين 22 تا 24 سال گفتهاند.
▪️ آن حضرت پس از شهادت پدر بزرگوارش امام حسين (عليهالسلام) مبارزات گوناگونى عليه دستگاه حكومتى بنىاميّه داشت و به شيوههاى مختلفى در فرصتهاى مناسب، در هوشيارى بخشيدن جامعه نسبت به دستگاه ظالم لحظهاى سكوت و آرامش نداشت، از طريق سخنرانى، تشكيل جلسات دعا و مناجات، گريه و اظهار مظلوميّت و تظلّم و... .
▪️مدّت عمر: عمر شریف حضرت را حدود 57 سال گفتهاند.
▪️ مدّت امامت: آن حضرت روز دهم محرّم الحرام، سال 61 هجرى پس از شهادت پدر بزرگوارش، در سنين 23 يا 24 سالگى به منصب امامت و خلافت نايل آمد و تا 12 يا 25 محرّم سال 94 يا 95، امامتش به طول انجاميد كه جمعاً حدود 35 سال امامت و رهبريّت را بر عهده داشته است.
▪️ شهادت: تاریخ دقیق شهادت امام سجاد (علیهالسلام) روشن نیست؛ برخی آن را سال ۹۴ و برخی دیگر سال ۹۵ دانستهاند، درباره روز شهادت امام سجاد (علیهالسلام) نیز اختلافاتی وجود دارد؛ از جمله شنبه ۱۲ محرم، و ۲۵ محرم گزارشهای دیگری نیز از جمله ۱۸، ۱۹، و ۲۲ محرم در منابع دیده میشود.
حضرت، توسّط هشام بن عبدالملك مروان به وسيله زهر، مسموم و به درجه رفيع شهادت نائل گرديد.(2)
* تعداد فرزندان: مرحوم سيّد محسن امين تعداد پانزده پسر و چهار دختر براى حضرتش نام برده است.
* خلفاى هم عصر آن حضرت: يزيد بن معاويه بن ابى سفيان، فرزندش معاوية بن يزيد، مروان بن حكم، عبدالملك بن مروان، وليد ابن عبدالملك..(3)
📚 منابع
1.عيون أخبارالرضاعليهالسلام،ج1 ص41
2.شیخ مفید، الإرشاد، ج۲، ص۱۳۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۶۶ و منتهی الآمال، شیخ عباس قمی،ج۲، ص۱۱۶۷
3. اصول كافى ج1، تهذيب الأحكام ج6، كشف الغمّة ج1،
❤️ بخونیدازمظلومیت_امام_زمان (عجل الله فرجه)
مرحوم مشهدی حسن یزدی که از صالحین و منتظران حضرت بقیة الله ارواحنافداه بوده است می گوید:
تقریبأ در سال ۱۳۵۰ شمسی یک روز صبح زود به کوه خلج ( کوهی در قسمت قبله مشهد) رفتم و آنجا مشغول زیارت خواندن و توسل به امام زمان علیه السلام شدم و حال خیلی خوبی داشتم و با آن حضرت مناجات می کردم و می گفتم :
آقاجان! ای کاش زودتر ظهور می کردید و من هم ظهور شما را درک می کردم. پس از توسل از کوه پایین آمدم و به منزل رفتم قدری استراحت کنم .
نمی دانم درعالم رویا بود یا در خواب و بیداری دیدم در همان مکان روی کوه خلج هستم و آقا و مولایم صاحب الزمان علیه السلام در حالی که دستهایشان را بر پشت گذاشته بودند، خیلی غریبانه و اندوهناک به طرف شهر مشهد نگاه می کردند. عمق نگاه حضرت مرا دیوانه کرده بود٬ چشم های زیبای او با من حرف می زد...
گفتم: آقاجان تشریف بیاورید داخل شهر( منظورم ظهور حضرت بود)
حضرت فرمودند:
«من در این شهر غریبم !»
گفتم : آقا! قربانتان بشوم٬ اگر کاری دارید من برای شما انجام دهم.
فرمودند:
« ما کارگران ( شیعیان ) زیادی داریم، ولی آنها حق ما را می خورند و اکثرأ یک قدم برای ما برنمی دارند و به یاد ما نیستند!!!»
در این لحظه به خود آمدم ؛ خود را در خانه دیدم و در فراق آن امام مهربان و غریبم بسیار اشک ریختم.
📚 ملاقات با امام عصر ص ۱۰۲
مطلع الفجر ص ۲۰۷
❤️ سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله صلوات بفرست