eitaa logo
-عروةُ‌الوثقی!
1.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
40 فایل
بسم‌الله !- چقدرزیباست‌زمزمه‌آرام‌آب، کهـ‌درگوشم‌مۍخواند: چقدرخوش‌است‌اقبالم. آرۍ،من‌همان‌جوانه‌روییده‌شده درکنارآبشارم. {تبیلغ| @Abmin_Kaf} -بیسیم‌ِکانال📻 https://harfeto.timefriend.net/17178852949420 'عروة الوثقی"محکم؛استوار
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر مارا محاصره اقتصادی کنید فرزند رمضانیم اگر مارا محاصره نظامی کنید فرزند ایم
جهان درباره امام خمینی چه میگوید ؟!
صالح بعد صالح... صادق بعد صادق...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا اومدی اینجا؟ عشق امام، عشق رهبر تا آخر ایستاده ایم ما این انقلاب رو به قیمت شیره جونمون بدست آوردیم.... به بهای زر و زیور که نگرفتیم خانواده ۷ شهید هستم
میخوایی رو بشناسی؟ رو بخون میخوایی رو بشناسی؟ رو بخون میخوایی رو بشناسی؟ رو بخون میخوایی رو ببینی؟ رو بخون میخوایی قدرت رو ببینی؟ رو بخون میخوایی رو بشناسی؟ رو بخون میخوایی با آشنا شی؟ رو بخون میخوایی با آشنا شی؟ رو بخون میخوایی با آشنا شی؟ رو بخون میخوایی با آشنا شی؟ رو بخون میخوای با شهید آشنا شی؟ رو بخون میخوایی قدرت زنای کورد رو ببینی؟ رو بخون میخوایی با آشناشی؟ رو بخون میخوایی با آشنا شی؟ رو بخون میخوایی با آشنا شی؟ رو بخون میخوایی با شهید آشنا شی؟ اولین جلد رو بخون میخوایی رو پیدا کنی؟ ازکدام سو رو بخون میخوایی با پهلوانان آشناشی ؟ رو بخون
. اگر بخواهید بی خوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابرقدرتان و سلاح های پیشرفته آنان و شیاطین و توطئه های آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان به در نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید
*حاجيه خانم فاطمه عباسي ورده (مادر مكرمه شهيدان: شهید احمدجوادی نيا، شهید علي جوادی نيا، شهید يونس جوادی نيا، شهید محمّد جوادی نيا)* جمله عجیب مادر شهیدان جوادی نیا به حضرت امام خمینی (ره) : مادر چهار شهید دفاع مقدس در دیداری حضوری با حضرت امام (ره) عکس فرزندان شهیدش را با خود آورده بود. عکس اول را در آورد: این پسر اولم محسن است. عکس دوم را گذاشت روی عکس محسن: این پسر دومم محمد است، دو سال با محسن تفاوت سنی داشت. عکس سوم را آورد و گذاشت روی عکس محمد؛ رفت بگوید این پسر سومم …، سرش را بالا آورد، دید شانه های امام (ره) دارد می لرزد. امام(ره) گریه اش گرفته بود. فوری عکس ها را جمع کرد زیر چادرش و خیلی جدی گفت: *چهار تا پسرم رو دادم که اشکتو نبینم* _عروه‌الوثقی‌|تشریف بیارید/•-•\
ماییم که قدر رهبرا مون رو نمی دونیم¡ _عروه‌الوثقی‌|تشریف/•-•\بیارید