🔰 معیار نقد
سازمان را با اهداف و مبانی، خود را با نیت و انگیزه و عمل را با سنت ها و حدود نقد کن!
#نامه_های_بلوغ
#استاد_علی_صفایی
@Asemaniannnnn
#هو
چو نماز شام هر کس بنهد چراغ و خوانی
منم و خیال یاری غم و نوحه و فغانی
چو وضو ز اشک سازم بود آتشین نمازم
در مسجدم بسوزد چو بدو رسد اذانی
رخ قبلهام کجا شد که نماز من قضا شد
ز قضا رسد هماره به من و تو امتحانی
عجبا نماز مستان تو بگو درست هست آن
که نداند او زمانی نشناسد او مکانی
عجبا دو رکعت است این عجبا که هشتمین است
عجبا چه سوره خواندم چو نداشتم زبانی
در حق چگونه کوبم که نه دست ماند و نه دل
دل و دست چون تو بردی بده ای خدا امانی
به خدا خبر ندارم چو نماز میگزارم
که تمام شد رکوعی که امام شد فلانی
به رکوع سایه منگر به قیام سایه منگر
مطلب ز سایه قصدی مطلب ز سایه جانی
چو شه است سایه بانم چو روان شود روانم
چو نشیند او نشستم به کرانه دکانی
چو مرا نماند مایه منم و حدیث سایه
چه کند دهان سایه تبعیت دهانی
#مولانا
@Asemaniannnnn
«آنکس که شتاب دارد، عاشق نیست. تشنهایست که معشوق را چشمهی آب شیرین تصور کرده است. وقتی دوید و رسید و نوشید و ورم کرد، رها میکند و میرود. محبوب، چشمهی آب شیرین نیست؛ هوای خنک دمِ صبح است.»
نادر ابراهیمی
@Asemaniannnnn
#هو
عاشقان خائف و خائفان عاشق
خوف نهایتاً به عشق می رسد و عشق نهایتاً به خوف! و کار عارف، گریختن از شوق به خوف است و بالعکس. عارف به سان آن حاجی است که پیوسته حیران و سرگردان، سعی صفای شوق و منای خوف می کند. عارف از او به سوی او می گریزد که اگر « از کسی گریختنی» باشد تنها اوست که باید از وی گریخت و اگر «به سوی کسی گریختنی» در کار باشد تنها اوست که شایان گریختن به سوی اوست و این است که ارباب دین که همان خائفان عاشق و عاشقان خائف اند پیوسته ذکر «انی هاربٌ منک الیک» سر داده اند.
@Asemaniannnnn
#هو
و گفت: زَلَّت عالم میل است از حلال به حرام و زلت زاهد میل است از بقا به فنا و زلت عارف میل است از کریم به کرامت!!
#ابوسعید_ابو_الخیر
@Asemaniannnnn
#هو
الهی! به حق کسی که زمام زمان به اذن تو به دست اوست، زمان وجود ما را از تعلق به زمین، به سوی آسمان تغییر ده و جانمان را به مصاحبت و مرافقت با ولیّ خودت احیا کن!
#یا_صاحب_الزمان
@Asemaniannnnn
#هو
امشب، شب شادی است برای ولادت حضرت حجت سلام الله علیه و در این شکی نیست. ما نیز از عمق جان به وی خطاب میکنیم که:
"والسلام علیک یوم ولدت و یوم تموت و یوم تبعث حیا"
اما خود آن ولی مطلق اکنون چه می کند و در چه اندیشه ای ست؟! یحتمل همچون آباء نورانی خویش به مناجات شعبانیه نشسته است و درِ گوشی با خدای خویش عشقبازی می کند.
#یا_صاحب_الزمان
@Asemaniannnnn
#هو
منسوب به امیرالمومنین علیه السلام:
لا تَذكُرِ اللّه َ سبحانَهُ ساهياً ، و لا تَنْسَهُ لاهِياً ، و اذكُرْهُ كاملاً يُوافِقُ فِيهِ قَلبُكَ لِسانَكَ ، و يُطابِقُ إضمارُكَ إعلانَكَ ، و لَن تَذكُرَهُ حقيقةَ الذِّكرِ حتّى تَنسى نَفسَكَ في ذِكرِكَ و تَفقِدَها في أمرِكَ.
غافلانه ذاكر خداوند سبحان مباش و با بازی، خدا را فراموش مكن، بلكه او را چنان ياد كن كه دل و زبانت يكى باشد و درونت با بيرونت مطابقت كند. تو حقيقتاً به ياد خدا نخواهى بود، مگر آن گاه كه هنگام ذكر گفتن، خود را فراموش كنى و در وقتِ كار خود (ذكر گفتن) خويشتن را گم كنى!
غررالحکم
@Asemaniannnnn
#هو
معماری اقلیمی، نوعی از معماری است که در آن طبیعت فدای انسان نمی شود؛ بلکه مأوا و انیس انسان می گردد. یکی از مصادیق آن معماری خانه های کندوان است. برخی به زیبایی اسم دیگر آن را "معماری گوش کردن به معماران ارشد" نامیده اند. معماران ارشد همان خورشید، زمین، کوه، آب و هوا هستند که در هر جغرافیایی به معماران انسانی راه نشان می دهند که با همان اقلیم چگونه شهر و خانه بسازند که مانوس با طبیعت همان اقلیم باشند.
#معماری
@Asemaniannnnn
#هو
عقل تا درگاه ره میبَرَد، امّا اندرونِ خانه ره نمیبَرَد: آنجا عقل حجاب است و دل حجاب و سر حجاب.
عقل سُستپای است. از او چیزی نیاید. امّا او را هم بینصیب نگذارند. حادث است و حادث تا به درِ خانه راه بَرَد، امّا زَهره ندارد که در حَرَم رود.
#مقالات_شمس
#شمس_تبریزی
@Asemaniannnnn
#هو
شنیدم که یک هفته ابنالسبیل
نیامد به مهمان سرای خلیل
برون رفت و هر جانبی بنگرید
بر اطراف وادی نگه کرد و دید
به تنها یکی در بیایان چو بید
سر و مویش از برف پیری سپید
که ای چشمهای مرا مردمک
یکی مردمی کن به نان و نمک
نعم گفت و بر جست و برداشت گام
که دانست خلقش، علیهالسلام
رقبیان مهمان سرای خلیل
به عزت نشاندند پیر ذلیل
بفرمود و ترتیب کردند خوان
نشستند بر هر طرف همگنان
چو بسم الله آغاز کردند جمع
نیامد ز پیرش حدیثی به سمع
چنین گفتش ای پیر دیرینه روز
چو پیران نمیبینمت صدق و سوز
نه شرط است وقتی که روزی خوری
که نام خداوند روزی بری؟
بگفتا نگیرم طریقی به دست
که نشنیدم از پیر آذرپرست
بدانست پیغمبر نیک فال
که گبرست پیر تبه بوده حال
بخواری براندش چو بیگانه دید
که منکر بود پیش پاکان پلید
سروش آمد از کردگار جلیل
به هیبت ملامت کنان کای خلیل
منش داده صد سال روزی و جان
تو را نفرت آمد از او یک زمان
گر او میبرد پیش آتش سجود
تو واپس چرا میبری دست جود؟
#سعدی
#بوستان
@Asemaniannnnn
#هو
جسم تو آنقدر متروّح است که هنوز که هنوز است زمین را یارای آن نیست که تو را به آغوش گیرد؛ اما افلاک روحت را به نیکی میزبانی خواهند کرد.
@Asemaniannnnn