#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
به نام آنکه پُر کرده جهان از قالَ صادقها
به نام آنکه میرویاند از جانها شقایقها
به نام آنکه از دلهایِ سنگی ساخت عاشقها
که میگردند از نورش مخالفها موافقها
به نامِ حضرت صادق دلت را روضه مهمان کُن
چراغِ اشک روشن کُن بقیعش را چراغان کُن
ندیده حکمت از درسش حکیمی اینچنین دیگر
ادیبی یا طبیبی یا علیمی اینچنین دیگر
ندیده دل صراطَالمُستقیمی اینچنین دیگر
حلیمی یا رحیمی یا کریمی اینچنین دیگر
سفارشهای او شرحِ کلامی از کمالِ اوست
سفارشهای او راهِ رسولالله و آلِ اوست
سفارش میکند بارِ فقیران را زمین مگذار
سفارش میکند در راهِ محرومان قدم بگذار
سفارش میکند دل را به تدبیر خدا بسپار
سفارش میکند هرگز نمازت را سبک مشمار
سفارش کرد ما را تا ادا سازیم دِینش را
به ما بخشید بعد از خود حسینم وا حسینش را
زیارت نامههای ما زیارت نامههای اوست
عزاداریِ ما میراثی از رسمِ عزای اوست
تمام گریههای ما کمی از هایهایِ اوست
شلوغیِ حرمها از حدیثِ کربلای اوست
خودش فرمود صدها حج فقط اجر سلامِ ماست
ثواب یک سلام ما شب قدر امام ماست
به روضه میکشد آقا همیشه منبر خود را
به پای ناله سوزانده تمام حنجر خود را
میانِ گریه میبیند همانجا مادر خود را
ببین خرجِ عزا کرده دعای آخر خود را
چنان نالید در عمرش صدایش مثل زهرا سوخت
خدایا خانهیِ او در هجوم بی حیاها سوخت
چرا در بِین این مردم کسی در فکرِ حالش نیست
به فکر مو سپیدیاش به فکر سن و سالش نیست
به یاد کودکانِ بی کَسَش فکر عیالش نیست
چرا این شعلههای در به فکر دست و بالش نیست
کسی او را نمیگوید عصای خویش را بردار
بیا از بِینِ شعله بچههای خویش را بردار
زمین اُفتاد رحمی کن ببین زانوش زخمی شد
محاسن وای خاکی شد ولی اَبروش زخمی شد
زمین اُفتاد و یاد عمه جانش روش زخمی شد
مکش اینگونه در کوچه مکش پهلوش زخمی شد
زمین اُفتاد و با نیزه کسی اما نَزَد او را
زمین اُفتاد و شُکرش که کسی با پا نَزَد او را
میان مجلس منصور سرپا چند ساعت بود
جسارت شد به پیری که نگاهش غرق محنت بود
به یاد عمه جانش که اسیر یک جماعت بود
جسارت بود و غارت بود و غارت با جسارت بود
رُباب است و غم زینب که دادِ او حرم را بُرد
ببین دیر آمدم دیدم که نیزه کودکم را بُرد
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
ای مهر تو بهترین علایق
جانها به زیارت تو شایق
مـا را نـبود بجز خیالت
یاری خوش و همدمی موافق
بیـماری روح را دوا نیست
جز مهر تــو ای طبیب حاذق
ای نور جمال کبریایی
ای نور تو زینت مشارق
روزیکه دمید نور خلقت
رخسار تـو بود صبح صادق
از جلوی تو، تبارک الله
فرمود بـه خلقت تو خالق
حُسن تو خود از جمال زهراست
ای زادۀ بهـترین خلایق
بـــــر تخت کمال و تاج عصمت
آخر که بود بجز تـو لایق
تفسیر کلام ایزدی بود
گفتار تو ای امام صادق
بـاشد سخن تو جاودانی
بوده است چو با عمل مطابق
افـسوس شدی شهید آخر
از حیلۀ نـا کسی منافق
از داغ تـو شد جهان عزا دار
زیرا به تو عالمی است عاشق
حبیب چایچیان(حسان)
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
تشنه بود و به خاكها خونش
از رخ و گونه و جبين ميريخت
يكنفر خنده كرد به تشنگي اش
پيش او آب بر زمين ميريخت
نيمه جان بود و پشتِ مركبِ خود
بوسه اي سنگ، بر جبينش زد
نوبت تير ِحرمله شده بود
آه، از پشت زين زمينش زد
فاصله كم شده كمانداري
تيرها را دقيق تر ميزد
يك نفر بر آن تن زخمي
نيزه اش را عميق تر ميزد
ناله اي ميرسد به هركس كه
به تنش تيغ ميكشد... نزنيد
مادرش چنگ ميزند به رخش
دخترش جيغ ميكشد... نزنيد
نوبت يك حرامزاده شد و
نوك سر نيزه اش به سينه نشست
وزن خود را به نيزه اش انداخت
آنقدر تكيه داد نيزه شكست
داس هايي بلند را ميديد
بين دستِ جماعتي خوشحال
از سر ِ شيب پيكري را واي
ميكشيدند تا ته گودال
تبر و داس و دشنه و شمشير
با تني خُرد جور مي آيند
تا بدوزند بر زمين ، از راه
نيزه هاي قطور مي آيند
شمر دستش پُر است و با پايش
بدنش را به پشت ميچرخاند
نيزه اي را حرامزاده زد و
نيزه را بين مشت ميچرخاند
آن وسط چندتا حرامزاده
بدني ريز ريز ميكردند
با لباسي كه از تنش كَندند
تيغشان را تميز ميكردند
حسن لطفی
|⇦•صادقان، دلهایشان را...
#سینه_زنی و توسل ویژهْ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حقپرستان را امامی هست، دینش دلبری
نور رویش کوثری، شور کلامش حیدری
هر دو شهد معرفت را ریخته در ساغری:
آیههای احمدی را با حدیث جعفری
حرف او عشق است، فهمش را به عاشق میدهند
صادقان، دلهایشان را دست صادق میدهند
مالکیها، شافعیها، خوشهچینانش همه
سیدِ طاووسها، طاووس بُستانش همه
شیخها، علامهها، طفل دبستانش همه
گردنافرازانِ دانش، گَرد میدانش همه
جامی از «اَلعِلمُ نورٌ» ریخت تا در جان ما
از هَلِ الدّینش به اِلّا الحُب رسید ایمان ما
لب گشود و در دلِ عالم به پا شد شورها
علمها را هر حدیثش، زد گره با نورها
نور، مجرم بود اما، در نظام کورها
ترس میانداخت حقش، در دل منصورها
در هراساند از وجودش، چون که میدانند کیست
حجتاللهی که جوشان در رگش، خون علیست
باز از این کوچه، امام دیگری را میبرند
باز هم با دست بسته، حیدری را میبرند
باز هم تنها، غریب مادری را میبرند
پا برهنه، سیدی را، سروری را میبرند
نسبتی خورشید را، با نیمهشب بردن نبود
حق پیر آسمانیها، زمین خوردن نبود
روضه جانفرساست، آخر از زبان کوچه است
باز معصومی، پریشان در میان کوچه است
پیر ما، یادِ گل یاس جوان کوچه است
با طنابی بر دو دستش، روضهخوان کوچه است
در مدینه تا که مینوشد چنین جام بلا
بر مشامش میرسد هر لحظه بوی کربلا
امشب اینجا جلوهای از خیمههای کربلاست
باز آتش، شعلهور در خانۀ آل عباست
حضرت شیخُالائمه در میان کوچههاست
گَرد، بر پیشانیِ آیینۀ روی خداست
روضهای جانسوز در این واژههای ساده است
شیعیان! فرزند زهرا از نفس افتاده است
خواستم دورت بگردم مثل زائرها، نشد
یاورت باشم به دانش، مثل جابرها، نشد
پر کشم با قالَ صادقها و باقرها، نشد
شاعر خوب تو باشم بین شاعرها، نشد
بر خلاف زندگیِ از خطا آکندهام
صادقانه گفتم این یک بیت را، شرمندهام
دوست دارم مثل تو، زیبا به دنیا بنگرم
صادقانه، عاشقانه این جهان را بنگرم
مثل تو، با یاد فرزندَت، به فردا بنگرم
روی مهدی را ببینم، رو به هرجا بنگرم
مثل آن یار تو، یارانش از آتش رد شدند
در تنورِ غیبت، آن مردان که میباید شدند
مثل یاران تو، یارانش طبیب و مرهماند
هم جوانمردند و هم همدرد درد عالماند
غم ندارند اولیاءالله، غمخوار هماند
با یتیمان مهربان، آنجا که باید محکماند
دولت فردا از آنِ صالحان عاشق است
صبح نزدیک است آری! وعدۀ حق صادق است
#شاعر: قاسم صرافان
14010305eheyat-motiee-vahed.mp3
3.93M
|⇦•صادقان، دلهایشان را...
#سینه_زنی و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱ به نفس حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اگر زیبایی را آواز سر دهی، حتی در تنهایی بیابان، گوش شنوا خواهی یافت.
«خلیل جبران»
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•از حدیث لوح می آید...
#قسمت_اول روضه و توسل ویژهْ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
از حدیث لوح می آید مقامات اینچنین
که ندارد هیچ کس جزتو کرامات اینچنین
مانده در توصیف یک شأن تو ابیات اینچنین
سالها محکوم عشق توست، نیات اینچنین
تا ابد مرئوس ماییم و ریاست با شما
نازشصت هرکسی ما را رسانده تا شما
انقلاب عِلم، با کرسی درست تو پا گرفت
بحث و استدلال از عصر شما بالا گرفت
فقه ما از نور فقه جعفری معنا گرفت
میشود جزء مفاخر هرکس اینجا جاگرفت
راه گم کرده کنارت راه پیدا میکند
از دمت پیرزنی کار مسیحا میکند
آبروی پرچمِ در اهتزازِ ما تویی
از بقیه بی نیازیم و نیاز ما تویی
ما همه اهل نمازیم و نماز ما تویی
پس شفاعت کن که تنها چاره ساز ما تویی
*امام صادق علیه السلام لحظه ی آخر قسم خورد فرمود: به شفاعت ما اهل بیت نمیرسه کسی که نماز رو سبک بشماره...*
بانی ترویج عاشورا تویی پس بی گمان
خانه ات یعنی حسینیه، شما هم روضه خوان
*امام صادق وسط درس فقه میدید روضه خونش هارون وارد شد میفرمود: بیا جلو، میدیدند جعفر بن محمد از منبر پایین اومد. میفرمود: تو برو بالا حالا برا جدّ غریب ما روضه بخون. هارون با تعجب میگفت: آقا! وسط درس؟! فرمود: بله...
یه مقدار خودش رو جمع وجور میکرد جلو امام باید رعایت کنه. حضرت میفرمود: نه!همون طور که بینخودتون روضه میخونید برا ما روضه بخون...
روضه میخوند حضرت گریه می کرد، چنانچه نوشتن اشکهای حضرت از محاسن شریفش چکه چکه می ریخت. صحابه همه گریه میکردن، آقا فرمود:"مَن بَكىٰ اؤ اَبكىٰ وَجَبَت لَهُ الجَنَّه" چه اونی که گریه ی داغ، و چه اونی که گریه کرد بهشت براش واجبه...
روایت میگه دیدند از آخرِ مجلس یه نفر صف رو شکافت اومد جلو نشست، گفت: آقا پس من که خاک بر سر شدم..
آقا فرمود: چرا؟ گفت آقاجان من امروز هرکاری کردم نتونستم گریه کنم، دیدم آبروم جلو گریه کنا میره دستم رو روی صورتم گذاشتم ادای گریه کنا رو درآوردم.
حضرت فرمود: "مَن بَکیٰ اؤ تَباکیٰ" کسی هم که خودش رو مثل گریه کنای حسین قرار بده "وَجَبَت لَهُ الجَنَّه" بهشت براو واجب میشه...*
«حضرت فرمود: نزدیکترین راه به در خونه ی خدا از درِ روضه های جدّ ما ابی عبدالله الحسین است.»
14010305eheyat-taheri-roze.mp3
6.35M
|⇦•از حدیث لوح می آید...
#روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد رضا طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چشمامو میبندمو، خودمو میذارم جایِ خدا...!!
و تصور میکنم کسی داره مثل خودم، وقتی نماز میخونم با من حرف میزنه!!
بلند بلند میگم:
من که نمیتونم خودمو تحمل کنم!
توچه جوری منو تحمل میکنی؟!
خیلی صبوری!
#حضور_قلب_رو_تمرین_کنیم
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•آسمون دل تاره...
#سینه_زنی و توسل ویژهْ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱به نفس حاج حسین سازور •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
آسمون دل تاره، بارون اشک میباره
برا امام صادق، بقیع عزاداره
چِشام گریونه، لبم میخونه
دلم از غُصه، ببین پریشونه
وای وای وای، حُرمَت آقا رو شکستن
وای وای وای، دستاشو توی کوچه بستن
غریب ای آقا.....
لَطمه ها به روی تو، خاکی گشته موی تو
بازیچه ی دشمن وای، گشته آبروی تو
به پشت مرکب، دویدی اون شب
تو بودی گریون بیادِ زینب
وای وای وای، دشمن و چشمای تَر من
وای وای وای، بی ادبی به مادر من
*امام صادق فرمود:منصور، از این به بعد اگه خواستی بیام پیغام بده خودم میام، دیگه این مامورت رو نفرست. آخه این بد دهنی میکنه، جسارت میکنه، ادب رو رعایت نمیکنه...*
14010306eheyat-sazvar-nohe.mp3
3.01M
|⇦•آسمون دل تاره...
#سینه_زنی و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱ به نفس حاج حسین سازور•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امام صادق علیهالسلام فرمودند: همنشینىِ بیستساله، [بهمنزلۀ] خویشاوندى است
📚کافی، ج۶، ص۱۹۹
4_5895467857919084698.mp3
780.3K
💚🍃زمزمه_امام_زمان_عج🍃💚
🎧مداح حاج محمدرضا طاهری🎧
غم عشقت بیابون پرورم کرد
هوای وصل بی بال وپرم کرد
به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد
سه غم آمد سراغم هر سه یک بار
غریبی و اسیری و غم یار
غریبی و اسیری چاره داره
ولی آخر کشد ما را غم یار
عزیز فاطمه تا کی به گوش منتظرانت
صدای ناله زهرا زآستان در آید
(مرحوم علامه ي اميني مي فرمايند:
اولين ناله اي كه بي بي پشت در زد،
نه باباشو صدا زد،نه شوهر غريبش،
تا پشت در افتاد رو زمين،صدا زد
:مهدي جان،پسرم)
مه جمال تو را کرده ام هماره مجسم
مگر به چشم خیالم رخ تو جلوه گر آید
همه گدا و تمنای وصل او هيآت
مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست
اگه توبخواي ميشه اين بدوهم خوبش كني
من گدای یک نگاتم آقا جون دوست دارم
به خوبا سر می زنی مگه بدا دل ندارن
یه سرم به ما بزن ای خوب خوبا آقا جون
تو که دل می بری با یک نگاهی
نگاهی هم به ما کن گاه گاهی
تو که بیگانه را هم می پذیری
بده یک گوشه ما را هم پناهی
مرغ دل ما زند، پر به هوایت حسین
قبله عالم شده، کرب و بلایت حسین
منم گدایت حسین، منم گدایت حسین
کن نظری از کرم، به این گدایت حسین
حسین حسین جان حسین (2)
چرا فتادی چنین، به خاک صحرا حسین
غرق به خون بی کفن، ز جور اعدا حسین
سوخته از تشنگی، تمام جانت حسین
تشنه چنین ندیده، در لب دریا حسین
حسین حسین جان حسین (2)
ای پسر فاطمه، چرا تو بی یاوری
تو حجت کردگار، وصی پیغمبری
تو شاه بی نوایی، خدای را مظهری
در ره حق داده ای، هستی خود را حسین
حسین حسین جان حسین (2)
گریه به مظلومی ات، پیمبران کرده اند
ناله ز داغ غمت، پیر و جوان کرده اند
اشک ز داغت روان، ز دیدگان کرده اند
جن و ملک از غمت، در همه دنیا حسین
حسین حسین جان حسین (2)