eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
990 ویدیو
648 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•نکنه روبرومی... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سبد رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نکنه روبه رومی،خودتی یا عمومی؟ نشناختمت هنوزم،خودت بگو کدومی؟ صورت نصفه نیمه،حال سرت وخیمه به همه گفتم این سر،تموم زندگیمه خوش اومدی بابا،خونهٔ دخترت امشب مهمونم شد سرت امشب،کنج خرابه منو ببخش حالا دخترت دیگه زیبا نیست وقتی که دیگه بابا نیست، چطور بخوابم؟ منو زدن...منو زدن...دشمنت سرم ریخت منو زدن...منو زدن...صورتم به هم ریخت «باباحسین!باباحسین! ای آروم جونم...» سلام ای قرص ماهم،روشنی نگاهم دم غروب همیشه، تو فکر قتلگاهم نمیشنوم صداتو، هیشکی نداشت هواتو پیراهنت رو بردن،عمامه و عباتو اون لحظه فهمیدم داره کارت تموم میشه دست و پا می زدی پیش چشایِ عمه من خیلی ترسیدم، کاش میشد کاری می کردم هم برای تو بابا هم برای عمه تو رو زدن...تو رو زدن...نیزه ها و خنجر تو رو زدن...تو رو زدن...پیشِ چشم مادر منو زدن...منو زدن...دشمنت سرم ریخت منو زدن...منو زدن...صورتم به هم ریخت «باباحسین!باباحسین! ای آروم جونم...» خونِ گلوتو دیدم، به صورتم کشیدم رگاتو کی بریده ای بابای شهیدم؟ رفتی و ازدحام شد، کار حرم تمام شد قافلهٔ اسیری، راهی شهر شام شد دروازه که وا شد... اومدن مردمِ شامو... پاره کردن لباسامو... قلبم ترک خورد... دروازه که وا شد... پر شدم از کبودی ها... پشت هم یهودی ها... عمه ام کتک خورد... با سنگ و با چوب صبح تا غروب افتادن به جونش... مردا زدن، زن ها زدن،بریده امونش.... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
1_1819087615.mp3
6.11M
مداح: 👌 بیا که بردن کوه فراق دشوار است بیا که بی گل روی تو گل کم از خار است بیا که بانظر تو حرم حرم گردد بدون منظر تو کعبه چار دیوار است به جای دست تو واجب شد استلام حجر وگرنه سنگ به صحراو کوه بسیار است بیا که کعبه به دور سرت طواف کند بیا که برحجر و حجر ، هجر دشوار است بیا به غربت یاران نظاره کن مولا که کام دشمنت از خون شیعه سرشار است بیا که صورت زهرا هنوز مانده کبود بیا که تا تو نیایی علی عزا دار است بیا که عمۀ سادات برسر بازار بیا که چشم رقیه هنوز بیدار است بیا که سینۀ زهرا هنوز می سوزد بیا که برجگر شیعه زخم مسمار است بیا که میثم دلخسته راست این فریاد هنوز میثم تمار بر سر دار است
نماهنگ سرود نازنین رقیه(1).mp3
4.29M
|⇦•نازنین رقیه... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شدهٔ نجم الثاقب ●━━━━━━─────── نازنین رقیه! کربلا میرم من جای تو اربعین رقیه از توی آسمونا ما رو هم ببین رقیه نازنین رقیه! بانو رقیه! فاطمیه شده روضه ی تو مو به مو رقیه یه کم از خودت برای شامیا بگو رقیه نبین توی خرابه‌هام آسمونا جای منه من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه نبین الان گرسنمه عالم روزی خورمه دخترِ شامی، من ملک مراقب چادرمه نازنین رقیه! بمیرم از روی ناقه ت خوردی زمین رقیه چادرت نیوفتاده از سرت، آقرین رقیه نازنین رقیه! مهربون رقیه! برو پای نیزه عمو جونت بمون رقیه یه کم از خودت بگو روضه براش بخون رقیه من دیگه اون رقیه ای که واسه تو ناز بکنه نمیشم اونیکه با نوازش تو چشماشو باز بکنه نمیشم من دیگه اون رقیه ی گذشته با موی بلند نمیشم اونیکه لکنت زبون نداشته وقت حرف زدن نمیشم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
سرای غم شده کل وجودم ز غم آکنده گشته تار و پودم وجودم را غم عالم گرفته ز داغی این دلم ماتم گرفته دل زارم شده غمخانه امشب کنم گریه به یاد اشک زینب شدم امشب دگر رام رقیه به قلبم حک شده نام رقیه رقیه گلبن گلزار عصمت رقیه منشاء نور است و رحمت رقیه دستگیر عالمین است امید زینب و دخت حسین است رقیه غنچه ی گلزار دین است سه ساله دختر سلطان دین است رقیه معنی صوم و صلات است رقیه بر همه باب نجات است رقیه ناامیدان را امید است به پیش حق رقیه رو سپید است رقیه باب حاجات خلایق بود او افتخار خلق و خالق رقیه روح ایمان و وفایی رقیه اسوه ی صبر و رضایی رقیه دردمندان را دوایی به درد شیعیان مشکل گشایی تو هستی یا رقیه نور کوثر امید این جهان و روز محشر منم آن سائل مشتاق کویت بود دست من امشب رو به سویت گره افتاده در کارم رقیه خدا داند تو را دارم رقیه کسی را جز تو در عالم ندارم به روی خاک تو سر می گذارم گذشتی تو ز جانت در ره دین که تا زنده بماند دین و آیین صدای ناله و آهت رقیه نهان سوز شبانگاهت رقیه بمیرم شام و کوفه چه کشیدی چه غم هایی که در عالم ندیدی تو دیدی کشته های سر جدا را تو دیدی روی نیزه رأس بابا تو دیدی دشمن دین وحشیانه که می زد کعب نی با تازیانه رخ تو یا رقیه گشت نیلی به آن ضربت که دشمن زد به سیلی تویی آن طائر قدسی نشانه که دشمن زد به رویت ظالمانه تو دیدی بر لب قاری قرآن که می زد دشمنش با چوب خزران تو بودی و سر باب و دل شب کنار تو نشسته بود زینب تو با بابا سخن آغاز کردی تمام درد خود ابراز کردی رسیده جان من بر لب پدر جان شدی مهمان من امشب پدر جان کجا بودی من از ناقه فتادم سر خود را به خاک غم نهادم ببین پایم شده پرخار صحرا دلم خون شد از آن ظلم و ستم ها جبینت را پدر جان کی شکسته که روی چون گلت در خون نشسته دلی پر درد دارم من به سینه بیفتادم پدر یاد مدینه پدر لبریز درد و داغم امشب بمیرم من برای عمه زینب اگر عمه نبود من مرده بودم پدر جان چون خزان پژمرده بودم تو می دانی ز چه من جان ندادم رسیده خواهرت زینب به دادم پدر سیرم دگر از دار دنیا مرا با خود ببر تو سوی زهرا ز داغ باغبان و باغ بی گل به ناگه از نفس افتاد بلبل تمام بلبلان ماتم گرفتند همه با هم نوای غم گرفتند دگر راحت شد از غم ها رقیه کشیده پر سوی زهرا رقیه من آن غربت نشین تو (رضایم) تمام عمر بر کویت گدایم رقیه جان نما امشب عنایت بتابان بر دلم نور ولایت
باز یاد تو رقیه کرده ام دست خالی سوی تو آورده ام باز امشب یاد تو کرده دلم روشن از نور تو گشته محفلم از کرامات تو و احسان تو یا رقیه گشته ام مهمان تو نام تو زینت فضای عالم است ریزه خوار سفره ی تو حاتم است جود و احسان و کرم زیبنده ات مهربانی تا ابد شرمنده ات یا رقیه عالمی حیران توست ریزه خوار سفره ی احسان توست دخت مولانا حسینی، بی قرین شیعیانت را تویی حبل المتین شیعه تا روز جزا مدیون توست یاری دین خدا قانون توست در نایابی تو در بحر شرف جد تو باشد علی شاه نجف در کرامت تو شدی زهرا خصال همچو زینب در جلال و در کمال رنج ها را تو تحمل کرده‌ای بر خدایت تو توکل کرده ای بر تو ای نور خداوندی سلام لطف تو باشد بر این عالم مدام ای سه ساله دختر زهرا نشان صحن و ایوانت بود دارالامان صحن و ایوانت حریم کبریاست هرکه آید سوی تو حاجت رواست از همه مشکل گشایی می کنی هر دلی را کربلایی می کنی شیعیان را تو شدی یار و حبیب ما سراپا درد و تو هستی طبیب گرد شمع تو چنان پروانه ایم عمریه ما سائل این خانه ایم شامل لطف فراوان تو ایم یا رقیه ما مسلمان تو ایم ای که هستی یا رقیه هست من آمدم تا که بگیری دست من گرچه بد هستم خریدار تو ام از طفولیت گرفتار توام گرچه بر درگاه تو بیمایه ام حب و مهر تو بود سرمایه ام یا رقیه آمدم بر تو پناه بر گدای خود نما امشب نگاه گرچه با دستان خالی آمدم سوی تو مولی الموالی آمدم ای سه ساله دختر خون خدا درد من را از کرم بنما دوا نور ایمان را بر این مسکن بده از کرامت درد من تسکین بده ای که چون زهرا تویی خیر کثیر یا رقیه از کرم دستم بگیر من (رضا) هستم غلام کوی تو کن دعا تا که بگیرم بوی تو
دوبیتی رباعی رقیه جان تویی نور دو دیده کسی چون زینب و تو غم ندیده همان لحظه که دیدی رأس بابا شدی از داغ او قامت خمیده ◾️ رقیه جان تو با رخسار گلگون شدی از هجر بابایت تو محزون شهیده گشته‌ای کنج خرابه بدیدی تا رقیه رأس پر خون ◾️ تویی بر من پدر نور دو دیده چه کس بابا سر پاکت بریده عزیز فاطمه بابای مظلوم کنار رأس تو قدم خمیده ◾️ صفای عالمینی یا رقیه به زهرا نور عینی یا رقیه سه ساله هستی و باب الحوائج گل باغ حسینی یا رقیه
دوبیتی رباعی من رقیه همنشین زینبم گوشه ی ویرانه در تاب و تبم قامت خم، با رخ نیلی شده از غم داغ پدر جان بر لبم ▪️ سه ساله دختر خون خدایم به سیرت فاطمه خیرالنسایم مسیر کوفه و شام و خرابه عزادار حسین سرجدایم ▪️ نگر بر آه شبگیرم پدرجان در این گوشه زمین گیرم پدرجان دعا کن در کنار تو بمیرم که از این زندگی سیرم پدرجان ▪️ گلی از گلشن زهرا رقیه چو زینب کعبه ی دل ها رقیه سه ساله دخت سالار شهیدان شفیع روز وا نفسا رقیه ▪️ ای گل زهرا چراغ خانه ام آمدی با سر در این کاشانه ام ای غریب فاطمه خوش آمدی روشن از نور تو شد ویرانه ام ▪️ ای پدرجان من به تو دل بسته ام کن نگه بر این دل بشکسته ام یوسف زهرا مرا با خود ببر دیگر از این زندگانی خسته ام ▪️ از روز ازل دل به تو بستیم رقیه ما سائل درگاه تو هستیم رقیه بنما نظری از کرم و لطف ز رحمت در بزم عزای تو نشستیم رقیه
حضرت رقیه (ع) امام حسین(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان می گن رقیه سه ساله زهرای کربلا بوده،اینقدر گریه کرد،این گریه قیامتی به پا کرد،آخه از مادرش یاد گرفته،امشب شب ناله است،شب زمزمه است،اومدی برا کسی گریه کنی،که هیچکی به اندازه ی این خانم،واسه حسین گریه نکرده، مرام و عقیده و راهش هم به مادرش زهرا می ره،شنیده بود مادرش تو مدینه هرچی خطبه خوند،بین در و دیوار رفت،تو کوچه های مدینه اومد؛نتونست رو دل این نانجیب ها اثر بذاره،آخرسر اومد تو بیابونها شروع کرد گریه کردن،آی اونهایی که می گن این گریه ها الکیه،گوش بدن،اونایی که می گن بسه چقدر گریه می کنید،دیدید بعضی ها می گن دوباره محرم اومد،این ها گریه هاشون شروع شد،خسته نشدید،هرسال گریه می کنید،ما گریه مون رو از رقیه یاد گرفتیم،آخه می گن این دختر اینقدر گریه می کرد،تا آخرش به آقاش رسید،به امامش رسید،ماهم اینقدر گریه می کنیم،ایشاءالله یه روز آقامون بیاد،حالا دلها آمده شد بریم در خونه ی این خانم سه ساله،گریه ای که خانم رقیه کرد،گریه ی ضعف نبود،گریه،گریه ای بود که همه بفهمند،ظالم کیه،ظلم کیه،گریه کرد که برو ببین الان اثری از دارالاماره،اثری از کاخ یزید نیست،فقط برو ببین تو این شهر برای دخترسه ساله حسین چه حرمی درست کردن،چقدر جلال داره،چقدر جبروت داره،حالا با ابی عبدالله کار داری. آقا رو به نازدانه اش قسم بده. اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری، اگه کربلا میخواهی. بگو حسین جان. تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم. امشب دیگه دست خالی ردمون نکن.. 🔸طواف شمع چون پروانه می کرد 🔸به دستش موی بابا شانه می کرد تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا. چه بلایی سرت آوردن...بابا. 🔸سر و روی پدر را پاک می کرد 🔸برایش عقده ی دل باز می کرد صدا زد بابای خوبم.. 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده.. اما میخام بگم. بابای خوبم... 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن. اما به منم تازیانه زدن 🔸مرا باشد نشان از تازیانه بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم. طاقت سیلی خوردن ندارم. طاقت سنگ خوردن ندارم. 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر کسانی که بین من وشما بودند حالا جایشان بین من وشما خالیست پدران ومادران که از دنیا رفتند فیض ببرندگریزی هم داشته باشیم به روضه کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) همه اموات فیض ببرند فقط یک لحظه رایاد کنیم آن لحظه ای که آقا عبدالله نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن.. انشاالله داغ برادر نبینی چه صحنه ای دید.. شروع کرد ناله زدن.. (دشتی) برای تو دلم دارد بهانه گرفت از آه من آتش زبانه به زیرلب‌حسین‌اینگونه میگفت الهی دفن می گشتی شبانه الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا
نماهنگ سرود نازنین رقیه(1).mp3
4.29M
|⇦•نازنین رقیه... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شدهٔ نجم الثاقب ●━━━━━━─────── نازنین رقیه! کربلا میرم من جای تو اربعین رقیه از توی آسمونا ما رو هم ببین رقیه نازنین رقیه! بانو رقیه! فاطمیه شده روضه ی تو مو به مو رقیه یه کم از خودت برای شامیا بگو رقیه نبین توی خرابه‌هام آسمونا جای منه من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه نبین الان گرسنمه عالم روزی خورمه دخترِ شامی، من ملک مراقب چادرمه نازنین رقیه! بمیرم از روی ناقه ت خوردی زمین رقیه چادرت نیوفتاده از سرت، آقرین رقیه نازنین رقیه! مهربون رقیه! برو پای نیزه عمو جونت بمون رقیه یه کم از خودت بگو روضه براش بخون رقیه من دیگه اون رقیه ای که واسه تو ناز بکنه نمیشم اونیکه با نوازش تو چشماشو باز بکنه نمیشم من دیگه اون رقیه ی گذشته با موی بلند نمیشم اونیکه لکنت زبون نداشته وقت حرف زدن نمیشم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
دوبیتی رباعی رقیه جان تویی نور دو دیده کسی چون زینب و تو غم ندیده همان لحظه که دیدی رأس بابا شدی از داغ او قامت خمیده ◾️ رقیه جان تو با رخسار گلگون شدی از هجر بابایت تو محزون شهیده گشته‌ای کنج خرابه بدیدی تا رقیه رأس پر خون ◾️ تویی بر من پدر نور دو دیده چه کس بابا سر پاکت بریده عزیز فاطمه بابای مظلوم کنار رأس تو قدم خمیده ◾️ صفای عالمینی یا رقیه به زهرا نور عینی یا رقیه سه ساله هستی و باب الحوائج گل باغ حسینی یا رقیه
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 بیا عمه زینب کفن کن مرا«۲» غریبم غریب«۲» کفن با همین پیرهن کن مر«۲» غریبم غریب«۲» بیا عمه حکم خدایی رسید مرا حکمِ از غم رهایی رسید فقط امشبی میهمان توام گمانم که وقت جدایی رسید خدا حافظ ای عمه ی با وفا «۲» غریبم غریب«۲» مـرا بـاورِ ایـن مصیبـت نبـود یتیمه شدم عمه جانم چه زود چه بوده گناهم مرا می زدند؟ تمام تنم گشته سرخ و کبود مگر من نبودم به غم مبتلا «۲» غریبم غریب «۲» من ای عمه خیلی ستم دیده ام بـه قدر چهل ساله غم دیده ام پـدر رفت و شـد روزگـارم سـیاه مـن از بـاغ عمرم اِلَـم چیده ام شدم دیگر ای عمه از غم رها «۲» غریبم غریب «۲» ز تو هر که پرسیده چون مُرده ام بگـو از غـم و غصه دِق کـرده ام ز بس مـادری کـرده ای بهر مـن ز روی تـو ای عمـه شـرمنده ام دگر کـن حـلالـم ز روی وفـا «۲» غریبم غریب «۲» هر آنکس که در ماتمم گریه کرد دل او شکست از غمم گریه کرد منـم در قیـامت تـلافی کنـم هرآنکس که بر روضه ام گریه کرد بگیرم ز لطف دست«مداح»را«۲» غریبم غریب «۲»