.
#زمزمه
#طلیعه_محرم
#شب_اول_محرم
#سبک_گریه_نکن_رباب_عروس_مادرم
اشعار طلیعه و حضرت مسلم علیه السلام به همراه سبک/زمزمه -( محرم اومده )
محرم اومده ، دلار و غم گرفت
دوباره شهرمون بوی محرم گرفت
بازم سیاهی و، باز پرچم و علم
بازین چه شورش است، باز شعر محتشم
السلام شاه غریب السلام، شیب الخضیب السلام
خاکی شده صورتت، خد التریب السلام
آقا، گرفتار توام ، آقا بدهکار توام
آقا عزادار عزادار توام
———
کوچه به کوچه رو، دارم می گردم و
کسی نمی دونه، انبوه دردم و
تو این غریبه ها ، یه آشنا نبود
میون مردمش، یه جو وفا نبود
ای آقا، چی بگم از بی کسی، چه بگم از کوفیا
دلشوره دارم واست، جون رقیه ات نیا
آقا غریبم بی کسم، آقا برات دلواپسم
آقا گرفته توی این شهر نفسم
آقا میاکوفه حسین
خاکیه پیکرم، از رد پای شهر
وعده ی ما سرِ، دروازه های شهر
میخام که خالی از، بغض گلوبشم
با تو رو نیزه ها، تار و برو بشم
ای آقا، غریب و تنها می شی، نیومدن چارته
آخه چش حرمله، به راه شیرخوارته
ای وای می میره اکبرت، ای وای میره آب آورت
ای وای می افته زیر مرکب پیکرت
آقا میا کوفه حسین
#زمزمه_حضرت_مسلم
#محسن_عرب_خالقی
..................
.
#ورودیه #دهه_محرم
01:53
اشعار ورودیه به همراه سبک/زمزمه -( گریه کن ای زمین )
گریه کن ای زمین، خون ببار آسمون
بزن به سینه و، نوحه غم بخون
رسیده قافله، جون به لب اومده
کرب و بلا ببین، که زینب اومده
کربلا، قربونیات اومدن، شدی منا کربلا
حسین و از خواهرش، نکن جدا کربلا
ای وای، رسیده کارون
ای وای، میادش بوی خون
ای وای، بگو انا الیه راجعون
نمیدونم چرا، شور میزنه دلم
عباس پیاده کن، من و از محملم
به من بگو داداش، اینجا دیگه کجاست
چرا بی طاقتم، نکنه کربلاست
ای حسین، بیا از اینجا بریم، می ترسم از کربلا
مادر به من گفته بود، اینجا میشی سرجدا
داداش، دلم رو نشکن
حرفِ، جدایی رو نزن
ای کاش، که سایهات کم نشه از سر من
#شب_دکم_محرم
#زمزمه_ورودیه_شب_دوم
#محسن_عرب_خالقی
................
.
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
01:53
اشعار طفلان زینب علیهاالسلام به همراه سبک/زمینه -( الهی جون بدم )
الهی جون بدم، تنها نبینمت
تنها میون این، صحرا نبینمت
من و ببخش اگه، که لشکرم دوتاست
قبولشون بکن، دو نفرم دوتاست
قول میدم، از خیمه بیرون نیام، وقتی که راه افتادن
یا اینکه حتی اگه، تو خاک و خون جون دادن
داداش، پُرم از درد و غم
داداش، تو این فرصت کم
داداش، نگو باید که دست خالی برم
ای وای غریب مادرم
نذار قسم بدم، به جون مادر و
راهی بکن خودت، گلای خواهرو
بذار که پیش تو، من رو سپید بشم
منم دلم میخواد، مادر شهید بشم
ای داداش، راضی نشو باشن و ، بی کس ببینن من و
تو کوچه و بازارا ، هشتاد و چار تا زن و
داداش، میخوام پرپر بشن
مثل علی اکبر بشن
نذر، سرافرازی این مادر بشن
#محسن_عرب_خالقی✍
#زمزمه_طفلان
#حضرت_زینب
.......
.
#حضرت_عبدالله
#شب_پنجم_محرم
اشعار عبداله بن حسن علیه السلام به همراه سبک/زمزمه -( عمه میگه نرو )
عمه میگه نرو، بابام میگه بیا
دلم میگه برو، عمو میگه نیا
اگه الان برم، میرم پیش بابام
ولی نرفتنم، می برتم به شام
عمه جون، عمو رو تنها ببین، دلم بی طاقت شده
داره می لرزه زمین، انگار قیامت شده
ای وای، یکی پشت سره
ای وای، عمو بی خبره
ای وای، ببین انگار تو دستاش خنجره
ای وای، عمو عمو حسین
———
از بس شلوغ شده، مردم تا اومدم
صدام نمی رسید، صدات که می زدم
مگه نگفتی که، سپرتم عمو
من اومدم بگم، پسرتم عمو
ای عمو، دستم و دادم تا که، شبیه سقا بشم
کاش مث اکبر منم، یه اربا اربا بشم
ای وای، تو این گودال عمو
جسمت، می شه پامال عمو
وقتی، که از عطش میری از حال عمو
شاعر : #محسن_عرب_خالقی ✍
#زمزمه_شب_پنجم
.
.
#دهتایی_بیست_و_چهارم
#زنجیرزنی
#نوحه_سنتی #سه_ضرب
#واحد_شور
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
سربند مهدوی:
دوباره وقت ماتم شد
بیا صاحب عزای ما
کجای مجلسی آقا
بخوان روضه برای ما
فدای اشک خونینت
وَ آن قلب صبور تو
میان روضه ها داریم
دعا بهر ظهور تو
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸
بیا آقا که در بین ِ
خرابه روضه ها برپاست
رقیه نیمه جان گشته
به دامانش سر باباست
بیا تا که نداده جان
سه ساله در کنار سر
دعا دارد به روی لب
بیا ای منتقم دیگر
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یارب...
🌸
پدرجانم کجا بودی
مرا زد روز و شب دشمن
شده انگشترت غارت
ببین گوشواره ام بردن
ببین موی سفید من
ببین قد کمان من
اگر در کودکی پیرم
غمت برده امان من
مرا با خود ببر بابا
که خسته ام از این دنیا
غریبم من.....
🌸
نداری جای یک بوسه
پر از زخم است سرت بابا
کدامین دشمن ملعون
بریده حنجرت بابا
شده مجروح؛ لب خشکت
زنم لطمه به لبهایم
بخواهم از خدا دیگر
روم من پیش بابایم
شدم از داغ تو راحت
دهم جان بین این غربت
غریبم من.....
✍علی مهدوی نسب(#عبدالمحسن)
#دهه_محرم
#سبک_بریز_آب_روان_اسما
.👇
🏴
#محرم۱۴۰۴
#نوحه_امام_حسین علیه السلام
#طلیعه_محرم
#سبک_علت_آرامشم
#حجت_الاسلام_شیخ_محسن_حنیفی
تقدیم به اول شهید موسسه بی پلاک
🌹#شهید_علیرضا_جلالی_فر
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
"سربند"
علت آرامشم بانی این حال خوب
أَلاَ بِذِکْرِ الحسَین تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
آه همان اسم خداست / می کشم از داغت آه
اسم تو شد ذکر لبم / ذکر حسین ذکر الله
آه ابا عبدالله ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
قطره ی اشکم شده - دانه ی تسبیح من
افضل الاعمال ماست - گریه ی بر بی کفن
نام تو ذکر لبِ / هر چه مسیحا دم است
از غم تو جان دهیم / گریه برایت کم است
آه ابا عبدالله ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ای که به عشقت اسیر - خیل بنی آدمند
سوختگان غمت - با غم دل خرمند
اشک عزاداری ات / خدمت زهرا رسید
در دو جهان سود کرد / هر که غمت را خرید
آه ابا عبدالله ۴
#دهه_محرم
.👇
👆
.
#زمینه
#زمزمه #پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
#امیر_حسین_الفت
#سبک_منو_نزار_تنها_میون_این_حرم
____________________
قرار نبود باشه خرابه جاى من
نمى شنوه هيچكس چرا صداى من
همه كتك خوردن پدر به جاى من
بنفشه پوشم كه شكسته شد پرم
شده مثه لبهات تموم پيكرم
الهى جاى تو بره رو نى سرم
پاى چشماى من شد پر از ورم
مى بينى من از تو مادرى ترم
———————————-
قرار نبود بابا منو رها كنى
اسير تنهايى تو اين شبا كنى
مسافر شهر يهوديا كنى
يه چادرى داشتم كه سوخت تو شعله ها
يه عزتى داشتم كه رفت تو كربلا
يه گوشواره كه برد يه مرد بى حيا
لخته خون دارم جاى گل سرم
من ز قاتلت بابا نمى گذرم
——————————-
قرار نبود مهمون بمونه پشت در
يه لشگر خسته همه شكسته پر
تو معرض ديد چشاى خيره سر
نگاهى داشت قلب منو تكون مى داد
يه مرد كنيد ميخواست منو نشون مى داد
مى مردم اونجا كاش غمت امون مى داد
توى شهر غمها و پر از جفا
قاتلين من ميشن مغيره ها
____________________
.
#زمبنه
#زمزمه
#شب_اول_محرم
#امیر_حسین_الفت
#سبک_منو_نزار_تنها_میون_این_حرم
____________________
خدا رو شكر بازم ديدم غم تو رو
خدا رو شكر ديدم محرم تورو
دوباره باز دنيا شنيد دم تورو
دوباره مى پوشم پيرن سياهمو
دوباره مى دوزم به تو نگاهمو
مى شورم اين قلب پر از گناهمو
كنده شد دل از ريشه محرمه
توبمون قبول ميشه محرمه
——————————-
ايشالا قلب من پر از اميد بشه
ايشالا موهام تو عزات سفيد بشه
ايشالا اين نوكر به پات شهيد بشه
ايشالا جون ميدم تو جاده ى حرم
ايشالا مى ميرم به پاى اين علم
ايشالا مى افته به پاى تو سرم
مى شنوم كه گفت زهرا قبول باشه
نوكريتون ايشالا قبول باشه
——————————-
واى قراره تو چشمام ستاره ديده شه
ناله ى غريبىِ حسين شنيده شه
واى من توى مقتل سرش بريده شه
پيچيده توى گودال شميم و بوى سيب
نيزه بارونه جسم يه حضرت غريب
پا ميذاره رو سينه اش يه مرد نانجيب
فاطمه صدا مى زد حسين من
شاه دست و پا مى زد حسين من
________________________
.
.
.
#زمبنه
#زمزمه
#شب_دوم_محرم
#امیر_حسین_الفت
#سبک_منو_نزار_تنها_میون_این_حرم
____________________
مسير اين دريا به سمت ساحله
مى پيچه تو صحرا صداى قافله
شده كجا خيره نگاه حرمله
گرفته قلب من ز ناله ى حسين
پرشده چقدر عطر سلاله ى حسين
روى شونه ى عباس سه ساله ى حسين
مى رسه علمدارش قدم قدم
روى خاك اين صحرا كوبيد علم
———————————-
داره مى سوزه دل برا دل رباب
براى چشمايى كه مى كشه عذاب
برا لبايى كه نمى خوره به آب
يه روز مياد اصغر رو دستاى پدر
فدا ميشه اى واى با نيزه ى سه پر
براى يارى حسين خونجگر
مى درخشه يك مهتاب على على
سربريده ى ارباب على على
——————————-
مى ترسه زينب كه تو دشت كربلا
بيفته سالارش به زير دست و پا
ببينه عشقش رو به روى نيزه ها
نگاهشو دوخته به سمت قتلگاه
چشاش به صحرا و دلش اسير آه
مشوشه زينب ز خستگى راه
روضه مى خونه واسه يه بى پناه
بوسه گاه زينب شد گلوى شاه
.
.
#شب_چهارم_محرم
_________
بدار سهيم باشم منم تو اين قيام
دو ياور آوردم به يارى امام
فداى تو ميشم حسين با بچه هام
خجالتم ميده نگاه همسرت
بذار بشن گلهام فداى اكبرت
مى افته سرهاشون حسين فدا سرت
بار قسم ميدم يارا بذار برن
من به چادر زهرا بذار برن
بذار كمك حالت بشم تو اين سپاه
چرا من اينجامو تو هستى بى پناه
قدم قدم ميرى به سمت قتلگاه
چيكار كنم آخه منم يه خواهرم
برا تو بى تابم به جاى مادرم
براى سربازيت منم يه لشگرم
با غم تو مانوسم حسين من
باز گلوتو مى بوسم حسين من
ميخوام بشن طفلام دو سرو سرجدا
دلم مسخواد باهات بيان رو نيزه ها
تا سايبون باشن براى بچه ها
ميخوام دو سرباز پر از شرف بشن
براى سنگاشون به جات هدف بشن
فداى فرزند شه نجف بشن
كاش نبينن اينها كه اسير شدم
تو چهل روز از داغ تو پير شدم
_______
#شب_پنجم_محرم
يه كم تحمل كن بذار منم بيام
بايد بيام طبق سفارش بابام
شهيد بشم اى كاش رو سينه ى امام
بايد با تو حس كرد ستاره چيدنو
اون آرزوى به خدا رسيدنو
يادم داده عباس بى دست پريدنو
دوره كردنت اينجا عمو حسين
ضجه مى زنه زهرا عمو حسين
ميخوام كه دستامو سپر كنم برات
بايد فدايى شم عمو جلو چشات
تو اين شلوغيها نمى شنوم صدات
تورو خدا اين بار نگو بايد برم
خجالتم ميده نگاه مادرم
ميخوام مثه اصغر جدا بشه سرم
پيكر منم ميخواد يه بوريا
من باهات ميام حتى رو نيزه ها
خودم ديدم قاتل رو سينه مى شينه
يه گوشه زهرا رو مگه نمى بينه ؟
عمو مثه سينه ات سينه ام چه سنگينه
هزار و نهصد زخم نشسته رو تنت
به زحمت افتاده نفس كشيدنت
يه بى حيا ميخواد بدزده پيرهنت
بى حيا لباسارو ديگه نبر
يادگار زهرارو ديگه نبر
____________________
#دهه_محرم #زمزمه #زمینه
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
🔸#زمینه #دهه_محرم
🔹سبک ای با مرام ارباب
#شب_اول_محرم #طلیعه_محرم
من نوکر این خانه و شاهم حسین جانه (پناهم حسین جانه)۲
من شام تاریکم ولی ماهم حسین جانه (پناهم حسین جانه)۲
تموم ثروت من
این عشق رویایی
با اینکه خیلی بدم
دارم خوب آقایی
اصلا کی دلسوزه ، جز تو برام ارباب
ای با مرام ارباب ...
............
ای دین و دنیای من و تنها کس و کارم (حسین جان دوست دارم)۲
آقا توو دنیا آخرت ، هستی تو غمخوارم (حسین جان دوست دارم)۲
هستی توو اوج خزون
تنها بهار من
خدا کنه دم مرگ
باشی کنار من
توو قبر بزاری کاش ، پا روو چشام ارباب
ای با مرام ارباب ...
......
#ورودیه #شب_دوم_محرم
سبک : ای با مرام ارباب...
مهمونی کوفه خدا چه ماجرایی شد (حسین کربلایی شد)۲
می لرزه قلب زینبش ، وقت جدایی شد (حسین کربلایی شد)۲
چشم گلای حرم
دریا شده دریا
دلشوره داره چه قد
زینب توو این صحرا
زهرا پریشونه ؛ نزدیکه عاشورا
واویلا واویلا ، واویلا واویلا .....
.............
از آه زینب آخر این قصه معلومه (حسین خیلی مظلومه)۲
کِی این بیابون جای این طفلای معصومه (حسین خیلی مظلومه)۲
چند روز ِ دیگه حرم
غوغا میشه غوغا
زینب چیا می بینه
بی اکبر و سقا
توو این خزون غم ، پرپر میشن گلها
واویلا واویلا ، واویلا واویلا .....
.......
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
عمه ببین کی اومده امشب توو ویرونه (خرابه چراغونه)۲
دارم دیگه راحت میشم، امشب میرم خونه (خرابه چراغونه)۲
عمه به ديدن من
با سر اومد بابا
وا شد همه گره هام
آخر اومد بابا
مُردم بدون تو
آخه توو این دنیا
بابا حسین بابا ....
.......
بابا نپرس از من چرا قد کمون دارم (لکنت زبون دارم)۲
من مثل مادر روی این صورت نشون دارم (لکنت زبون دارم)۲
میدونه درد من و
تنها خدا بابا
زجر لعین ، دل شب
زد بی هوا بابا
وای از سر بازار
وای از یهودی ها
بابا حسین بابا .......
.......
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
وقتش رسیده که بشن پر پر گلای من (علی اکبرای من )۲
رخصت بده میدون برن این بچه های من (علی اکبرای من )۲
ای کل زندگی و
شور و قرار من
فدا سر تو حسین
دار و ندار من
تو بین نامردا
خیلی شدی تنها
واویلا واویلا....
.........
باید پسرهام یار تو باشن توو این غربت (حسین جان بده رخصت)۲
از زندگی ِ بعد تو دارن اینا وحشت (حسین جان بده رخصت )۲
ای وای اگه ببینند
شمر و روی سینه ات
ای وای اگه ببینن
خیمه شده غارت
دق می کنن اینا
کوفه بِیان با ما
واویلا واویلا......
........
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
کوری چشم دشمنا ، تو جان فدا داری (کی میگه که بی یاری)۲
من اومدم تا که کنم ، واست علمداری (کی میگه که بی یاری)۲
لبیک ، یابن َ علی
لبیک ، ثارالله
جدا نمیشه ازتد
والله ِ عبدالله
من آخرین شیر و
سرباز ثارالله
لبیک َ یا عَمّاه .....
..........
مثل دو چوب خشک عمو ، گشته لبای تو (بمیرم برای تو)۲
تو غرق خونی و رمق ، نیس توی پای تو (بمیرم برای تو)۲
برای کشتن تو
دعوا شده دعوا
نامردا طعنه زدن
کوو اکبر و سقا
من غرق خون میشم
با ذکر وا اماه
لبیک َ یا عَمّاه .....
.........
#زمینه #شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
همرنگ نیلوفر شده بال و پرت قاسم (چی اومد سرت قاسم )۲
با خاک این صحرا یکی شد پیکرت قاسم (چی اومد سرت قاسم )۲
ازین زمونه دله
بی تاب من سیره
دلاور حسنم
دیگه زمین گیره
پر پر شدی ای وای
مثل گل لیلا
واویلا واویلا
.........
پا روی خاکا کم بکش ، ای شاخه شمشادم (ای تازه دامادم)۲
پر شد تموم کربلا ، از آه و فریادم (ای تازه دامادم)۲
چی اومده سر تو
زیر سم اسبا
کنار پیکر تو
افتاد عمو از پا
من قد کمونی و
تو هم قد سقا
واویلا واویلا....
#محمد_حسین_رحیمیان ✍
👇
.
بسم الله النور
سبک به تماشا بیا ای پسر فاطمه
__________________________
#نوحه_محرم_۱۴۴۲
#زنجیر_زنی #دهه_محرم
#امیر_حسین_الفت
#شب_اول_محرم
هلال محرم
برده هوش از همه ، هلال ماه عزا
ناله زد فاطمه ، شد همه جا کربلا
شده ذکر لبم
نوحه ی محتشم
وا حسینا
وا شهیدا
........
ای سرت روی نی ، ای بدنت زیر پا
ماه زهرا چرا ، شد کفنت بوریا
شاه دور از دور وطن
صید صد پاره تن
واحسینا
واشهیدا
السلام و علی ساکن کرببلا
ذُبِحَ بِلقَفا مُرمل بِدما
شاه شیب الخضیب
ای حسین غریب
وا شهیدا
وا حسینا
______
روی صحرا تنت رمل بیابان شده
روی نیزه سرت قاری قران شده
السلام السلام
پور خیر الانام
وا شهیدا
واحسینا
...........
#شب_دوم_محرم
#حضرت_مسلم علیه السلام
شده تنهاترین ، مسلم تو یا حسین
جان شش ماهه ات نیا به اینجا حسین
غم من بی حساب
یاد طفل رباب
وا حسینا
واحسینا
.........
کوفه شرم و حیا ، ندارد از میهمان
تشنه ی خون تو ، خولی و شمر و سنان
می زنی دست و پا
زیر سر نیزه ها
وا حسینا
واحسینا
.........
#شب_دوم_محرم
شاه عالم حسین ، کرببلایی شده
قاتل زینبش ، فکر جدایی شده
زینب از روزگار
شده دل بی قرار
واحسینا
واحسینا
.........
چشم بد دور از این ، لشکر و سرلشکرش
کوفه مات حسین ، گشت و علی اکبرش
شدی ای کربلا
مثل عرش خدا
واحسینا
واحسینا
.........
کربلا جان تو ، جان عزیز رباب
خون نگردد دل ِ ، فاطمه و بوتراب
نشود خون جگر
شه ز داغ پسر
واحسینا
واحسینا
........
آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک
صورت شه بود ، پیش حرم روی خاک
زیر پا پیکرش
بی امان مادرش
واحسینا
واحسینا
..........
#شب_سوم_محرم
شده کرببلا ، خرابه از بوی سیب
آخرش کرد اثر ، آن همه امن یجیب
آمدی با سرت
دیدن دخترت
واحسینا
واحسینا
........
شده از غصه ات ، دخترکت نیمه جان
با چه حق بر لبت ، بوسه زده خیزران
شده همچون سرت
خون ، دل دخترت
واحسینا
واحسینا
.........
باورت می شود ، رقیه قدش خمید
بین عالم که دید ، سه ساله ی موسفید
برده جان مرا
سیلی بی هوا
واحسینا
واحسینا
..............
#شب_چهارم_محرم
حضرت #حر علیه السلام
الامان الامان ، حضرت بنده نواز
حر بیچاره را ، تویی فقط چاره ساز
ای خدای کرم
بده بال و پرم
واحسینا
واحسینا
........
من پناهنده ی ، لطف تو هستم حسین
کن حلالم اگر ، راه تو بستم حسین
شب من کن سحر
آبرویم بخر
واحسینا
واحسینا
.........
طفلان حضرت زینب سلام الله علیها
یابن زهرا حسین ، امید هر ناامید
بده رخصت شود ، زینبت ام الشهید
بخر ای با وفا
آبروی مرا
واحسینا
واحسینا
........
این همه غربتت ، برده امانم حسین
به فدای سرت ، دو نوجوانم حسین
من و دلواپسی
آه ازین بی کسی
واحسینا
واحسینا
......
#شب_پنجم_محرم
یادگار حسن ، شد آخرین یاورت
دست عبدالهت ، عمو فدای سرت
منم و تاب و تب
لا افارق به لب
واحسینا
واحسینا
........
باشد از روزگار روی لب تو گله
مثل اصغر شده ، قاتل من حرمله
تو و چشمان تر
من و خون ِ جگر
واحسینا
واحسینا
......
وای ازین جسم و این ، همه جراحت عمو
که زده نیزه ات ، به قثد قربت عمو
غرق غم شد دلم
غربتت قاتلم
واحسینا
واحسینا
.......
#شب_ششم_محرم
می رسد این ندا ، آجرک الله حسین
از غم قاسمش ، نشسته از پا حسین
شد غم مجتبی
زنده در کربلا
واحسینا
واحسینا
......
نعل مرکب چه کرد ، با تن داماد او
پا کشد روی خاک ، شاخه ی شمشاد او
یادگارحسن
شده صد پاره تن
واحسینا
واحسینا
........
خاک کرببلا ،محشر کبری شده
قاسم بن الحسن ، هم قد سقا شده
برده صبر از عمو
جسم زخمی او
واحسینا
واحسینا
.........
شب هفتم
عرش و فرش خدا ، لرزد از این ماجرا
با سه شعبه زدند ، حاجی شش ماهه را
غرق خون شد پسر
روی دست پدر
واحسینا
واحسینا
.......
لب خشکش نشاند ، لرزه به جان حسین
خنده ی آخرش ، برده امان حسین
کودک بی گناه
غرق خون گشته آه
واحسینا
واحسینا
........
به خدا می رسد جان به لب مادرش
به روی نیزه ها ، اگر نشیند سرش
قلب عالم کباب
شد برای رباب
واحسینا
واحسینا
......
شب هشتم
ناله زد آسمان ، سرت سلامت حسین
قسمت اکبرت ، شده شهادت حسین
قامتت را کمان
کرده داغ جوان
واحسینا
واحسینا
........
این همه درد و غم ، برده امانت حسین
اربا اربا شده ، تازه جوانت حسین
تو و چشمان تر
تو و خون ِ جگر
واحسینا
واحسینا
.........
نقش ِ روی زمین ، شد گل رعنای تو
مادرت هم نواست ، با ولدی های تو
آه ازین غائله
وای ازین هلهله
واحسینا
واحسینا
.......
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
👇
.
#زمزمه
#روز_عاشورا #امام_حسین
#شب_دهم_محرم
#سبک_چه_گودالی
۱۲۸۱
چه گودالی
زبس نیزه خوردی خیلی بدحالی
دیدم پاره پاره و لگدمالی
چه گودالی
دیدم که به سینت
با نیزه سَنان زد
دیدم بعد سینه
محکم به دهان زد
حسینم
خیلی بی هوا میزدنت
بیچون و چرا میزدنت
کشتنت تعارفی شده
با چوب و عصا می زدنت
حسینم
بوسه بر تو ای مه رو زدم
کنار تنت زانو زدم
به ناچار بالای قتلگاه
به حرمله و شمر رو زدم
****
پیش رویم
دوازده بار زد سفید شده مویم
با هر ضربه عجّل لِفَرَج گویم
پیش رویم
یکبارِ دیگه شمر
قدّم رو کمان کرد
با پا بدنت رو
پُشت به آسمان کرد
میسوزم
که تنت جدا جدا شده
کار من خدا خدا شده
یه جوری برید گردنتو
استخوونا جابجا شده
میسوزم
برا صله کشتنت حسین
با هلهله کشتنت حسین
صدبار مُردم و زنده شدم
با حوصله کشتنت حسین
****
سر و بردن
برای سر تو خورجین آوُردن
همه دخترها رفتی کتک خوردن
سرو بردن
تنها ابن سعدو
داشتش راضی میکرد
وقتی با سر تو
خولی بازی میکرد
حسینم
دیگه جون نمونده توو تنم
فکرِ خونِ رو پیرُهنم
آخه چجوری آروم باشم
ببینمتو داد نزنم
حسینم
کاشکی بعد سر بریدنت
دیگه کار نداشتن با تنت
توو شلوغیا خودم دیدم
چسبیده به نعلا بدنت
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
#دهه_محرم
👇
.
#زمزمه
#روز_عاشورا #امام_حسین
#شب_دهم_محرم
#سبک_چه_گودالی
۱۲۸۱
چه گودالی
زبس نیزه خوردی خیلی بدحالی
دیدم پاره پاره و لگدمالی
چه گودالی
دیدم که به سینت
با نیزه سَنان زد
دیدم بعد سینه
محکم به دهان زد
حسینم
خیلی بی هوا میزدنت
بیچون و چرا میزدنت
کشتنت تعارفی شده
با چوب و عصا می زدنت
حسینم
بوسه بر تو ای مه رو زدم
کنار تنت زانو زدم
به ناچار بالای قتلگاه
به حرمله و شمر رو زدم
****
پیش رویم
دوازده بار زد سفید شده مویم
با هر ضربه عجّل لِفَرَج گویم
پیش رویم
یکبارِ دیگه شمر
قدّم رو کمان کرد
با پا بدنت رو
پُشت به آسمان کرد
میسوزم
که تنت جدا جدا شده
کار من خدا خدا شده
یه جوری برید گردنتو
استخوونا جابجا شده
میسوزم
برا صله کشتنت حسین
با هلهله کشتنت حسین
صدبار مُردم و زنده شدم
با حوصله کشتنت حسین
****
سر و بردن
برای سر تو خورجین آوُردن
همه دخترها رفتی کتک خوردن
سرو بردن
تنها ابن سعدو
داشتش راضی میکرد
وقتی با سر تو
خولی بازی میکرد
حسینم
دیگه جون نمونده توو تنم
فکرِ خونِ رو پیرُهنم
آخه چجوری آروم باشم
ببینمتو داد نزنم
حسینم
کاشکی بعد سر بریدنت
دیگه کار نداشتن با تنت
توو شلوغیا خودم دیدم
چسبیده به نعلا بدنت
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
#دهه_محرم #روز_دهم_محرم
👇
.
#نوحه #دهه_محرم ۱۴۴۷
#امیرحسین_الفت ✍
صلا علیک یا ذبیح بالقفا
صلا علیک یا حسین و بالعرا
اخر شدی بر خاک گرم کربلا
وجه الثری
الله و اکبر
الله و اکبر
قران بخوان بر روی نی ای جان خواهر
جانم حسین جان
جانم حسین جان
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
...........
.
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#زمینه محرم ۱۴۴۷
#اسارت
صلا علیک یا دّیح بالقفا
صلا علیک یا حسین و بالعرا
اخر. شدی بر خاک گرم کربلا
وجه الثری
الله و اکبر
الله و اکبر
قران بخوان بر روی نی ای جان خواهر
جانم حسین جان
جانم حسین جان
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
راس شریفت رفته روی نیزه ها
بر رمل صحرا پیکرت مانده رها
با دست بسته خواهرت را میبرند
از کربلا
هستم به سوی
کوفه روانه
بر ناقهء عریان به زور تازیانه
جانم حسین جان
جانم حسین جان
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان.
ای گشته در مقتل قتیل العادیات
بزم عزایت شد به پا در کائنات
خون گریه کرده بر لبان تشنه ات
اب فرات
جان علی و
جان بتولی
اخر دراوردی سر از خرجین خولی
جانم حسین جان
جانم حسین جان
جانم حسین جانم حسین جانم حسبن جان
...........
نوحه محرم ۱۴۴۷
صلا علیک یا ذبیح بالقفا
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم
سر گشته و آواره ء صحرا شدم
محصور تیغ و نیزه ء اعدا شدم
در کوچه های شهر کوفه بی کس و
تنها شدم
ای نور عینم
در شور و شینم
من اولین قربانی راه حسینم
جانم حسین جان
جانم حسین جان
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
_
بنما حذر از این سفر با خواهرت
جان رقیه و علی اصغرت
کوفه نشسته در کمین کشتن
آب اورت
با چشم گریان
با قلب سوزان
از نامه ای که داده ام هستم پشیمان
جانم حسین جان
جانم حسین جان
جانم حسین جانم حسین جانم حسین
___
#شب_دوم_محرم #ورودیه کاروان
در دشت ماتم خیمه ها برپا شده
اشفته حال زینب کبری شده
در قلب مادرها برای کودکان
غوغا شده
اه و واویلا
اه و واویلا
خیمه زده در کربلا فرزند زهرا
جانم حسین جان
جانم حسین جان
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
اینجا ببیند دختری داغ پدر
اینجا ببیند مادری داغ پسر
اینجا بگردد خواهری بر سر زنان
خونین جگر
اه و واویلا
اه و واویلا
بر زیر لب گوید حسین اعوذ و بالله
جانم حسین جان
جانم حسین جان
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
.............
#شب_سوم_محرم
#زمینه_حضرت_رقیه
ای جان من ای جان من ای جان من
ای میهمان کلبهء ویران من
خاکستر موی سرت افتاده بر
دامان من
محنت کشیدم
دیگر بریدم
بابا نمیبینی مگر موی سپیدم
بابا حسین جان
بابا حسین جان
بابا حسین بابا حسین بابا حسین جان
از هر کس و ناکس شنیدم حرف بد
شمر لعین با چکمه بی رحمانه زد
بازار کوفه از تمام کوفیان
خوردم لگد
قدم کمانی
رخ ارغوانی
با خود ببر من را اگر که میتوانی
بابا حسین جان
بابا حسین جان
بابا حسین بابا حسین بابا حسین جان
.......
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
این دسته گلها هدیه های خواهرت
نذر تو و نذر علی اصغرت
زینب نبیند اینچنین در بی کسی
چشم ترت
من زنده باشم
تنها شوی تو
محصور تیغ و نیزهء اعدا شوی تو
جانم حسبن جان
جانم حسین جان
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
#اصحاب #حضرت_حر
راه تو را در کربلا بستم حسین
شرمندهء طفلان تو هستم حسین
کردی بزرگی و گرفتی عاقبت
دستم حسین
ای شاه عالم
غرق ملالم
گو خواهرت زینب کند من را حلالم
جانم حسین جان
جانم حسین جان
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
........
امیرحسین الفت 👉
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
عبداللهم عبداللهم عبداللهم
من اخرین قربانی ثاراللهم
در راه مولایم حسین ابن علی
سر می دهم
شام غم من
اخر سحر شد
در یاری خون خدا دستم سپر شد
جانم حسین جان
جانم حسین جان
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
مثل کبوتر از قفس گشتم رها
جانی که نذر تو شود دارد بها
اخر ادا شد نذر بابایم حسن
در کربلا
مثل همیشه
هستی پناهم
اغوش تو گشته عموجان قتلگاهم
جانم حسین جان
جانم حسین جان
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
.......
.👇
.
#زمزمه #زمینه
#گودال #قتلگاه
#شب_دهم_محرم
کمت کردن
با هم دیگه سنان و شمر و خولی درهمت کردن
میگن بعد سه روز داهاتیا تورو جمت کردن
کمت کردن
غریب بودی
تو قتلگاه زیر چکمه ی شمر نا نجیب بودی
بگو چرا که از آب فرات تو بی نصیب بودی
غریب بودی
این همه رفت و آمد تو مقتل نکنید
اگر میخواید بِبُرید معطل نکنید
حسین جانم ۵
__
چه خوشحالن
تموم پیرمردا با عصا راهی گودالن
همه تو فکر غارت النگوهای اطفالن
چه خوشحالن
لگد خوردی
تو دست و پا زدی و ضربه ی آخرو بد خوردی
تو گودال بلا هرچی که خوردی از حسد خوردی
لگد خوردی
ریختن سرت تو گودال برای پیرهنت
یکی شده حسین جان زیر و روی تنت
حسین جانم ۵
#سبک_کمت_کردن
#میثم_میرزایی
.............
.
#زمزمه #زمینه
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#سبک_کمت_کردن
چه رویایی
برا تشییع جنازم آخرش اومدی بابایی
میشه یه بار دیگه برای من بخونی لالایی
چه رویایی
نبودی و...
یادم نمیره هیچ وقت دیگه بازار یهودی و
میبینی روی صورت من آثار کبودی و
نبودی و...
بردن عروسکامو عمو بو نبره
بسه دیگه، فقط کاش النگو نبره۲
حسین جانم ۵
--------------------------------------
نمی بخشم
اونی که نیمه شب دنبالم اومد و نمیبخشم
همون که تا میگفتم بابا، میزدو نمیبخشم
نمیبخشم
پرم سوخته
مثه محاسنت ببین که موهای سرم سوخته
گل سری که واسم خریدی با معجرم سوخته
پرم سوخته
حالا که اومدی ،نا مرتب اومدی
چشمام کم سوئه بابا چرا شب اومدی؟
حسین جانم ۵
#میثم_میرزایی✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
..............
.
#زمینه #زمزمه
شهادت #امام_حسن مجتبی علیه السلام
میاد اشکام
میخواستم تو رو خونه ببرم جونی نداشت پاهام
میگفتم که الان داد میزنم تا برسه بابام
میاد اشکام
دلم شد زار
میبینم خونِ پیشونی تو مونده روی دیوار
اگه چشات میبینه از روخاک گوشوارتو بردار
دلم شد زار
تا نیومده پاشو بگیر دست منو
کجا میری عزیزم میبینی حسنو؟؟؟
بند ۲
چشام تر بود
تو کوچه گفتم ای کاش که قدم یه کم بلند تر بود
دیدم که زیر پای وحشیا چادر مادر بود
چشام تر بود
شدم پرپر
تو رو یه جوری زد که افتادی روی زمین با سر
دیدم که صورتت سیاه تر از چادرته ، مادر
شدم پرپر
یک مرد نبود تو کوچه بگه این یه زنه
گوشواره با یه سیلی نباید بشکنه
حسن جانم ۵
#میثم_میرزایی✍
#سبک_کمت_کردن
#هفتم_صفر #شهادت_امام_حسن
#بیست_و_هشت_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
...............
.
#زمزمه
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله ابن الحسن علیه السلام
محن داره
میخوام همه ببینن که چه لشکری حسن داره
باید سریع برم تا که عمو جون به بدن داره
محن داره
چه بلوا شد
یه چشم به هم زدن تو قتلگاه چهل نفر جا شد
ببین دست منم حالا دیگه شبیه سقا شد
چه بلوا شد
عمه چجوری چادر بذاره رو تنت
دیدم که نیزه هارو شکستن تو تنت۲
حسین جانم۵
______
دم آخر
دیدم چجوری توی قتلگاهت افتادی با سر
نشست رو سینه ات و یکی میگفت ای غریب مادر
دم آخر
جسارت شد
تو رو غ یب گیر آوردن و پیکر تو غارت شد
ازین معرکه سهم خواهرت فقط اسارت شد
جسارت شد
موهای تو رو از پشت اومد دس بگیره
میگم عمه سرت رو بیاد پس بگیره
حسین جانم ۵
............
#زمزمه
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس #دهه_محرم
غمت سخته
برام دیدن فرقِ پره خون و درهمت سخته
تک و تنها تورو به خیمه ها بیارمت، سخته
غمت سخته
ای امیدم
پاشو بریم حرم که جواب رباب و من میدم
تا افتادی، برا غارت گوشواره ها ترسیدم
ای امیدم
روی خاک بیابون نشسته قمرم
پاشو ببین داداش جون شکسته کمرم
حسین جانم ۵
چه غم باره
که بی عمو شدن سیلی شمر و حرمله داره
النگوهارو میبرن حالا این اولِ کاره
چه غم باره
زمین خوردم
تا مشکت و دیدم برا رباب هزار دفه مُردم
پاشو بازم علم بگیر ببین دستاتو آوردم
زمین خوردم
داره به اشک چشمام میخنده حرمله
رو نیزه ها سرت رو میبنده حرمله
حسین جانم ۵
#میثم_میرزایی ✍
..........
زمزمه زمینه
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
قدم خم شد
عصای پیریمو ببین که با چه زحمتی جمع شد
من هربار که شمردمت یه تیکه از تنت کم شد
قدم خم شد
برو باشه
گمون نمیکنم این همه اکبر تو عبا جاشه
میام کنار هم بچینمت دوباره میپاشه
برو باشه
حالا چطور بیارم به خیمه تنتو
دیدم از روی مرکب زمین ریختنتو
حسین جانم۵
___
علی جانم
مثه برگ خزون ریخته توی دشتی علی جانم
با پا رفتی ولی تو عبا برگشتی علی جانم
علی جانم
شدی پرپر
چکار کنم با یک عبا و با صد تا علی اکبر؟
علی اکبر من بودی شدی چندتا علی اصغر
شدی پرپر
جمع کردن تو از خاک شده دردسرم
عمه منو میاره تورو اهل حرم
حسین جانم
............
.👇
.
#زمینه #شور
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
#سبک_خمیده_خمیده_رسیدم_به_تو
برای رقیه ، خبر اومده
دیگه انتظارش ، به سر اومده
بیا عمه جانم ، نگاهی بکن
که بابای من از ، سفر اومده
بابای مظلومم حسین جان
سرم رو می ذارم ، به روی سرت
کجا مونده بابا ، بگو پیکرت
تو رفتی و خیلی ، اذیت شدم
برات درد و دلها ، داره دخترت
بابای مظلومم حسین جان
یه وقتی رسیدی ، که من مضطرم
بهم خورده وضع ، موهای سرم
لباسام و بابا ، ببین خاکیه
نمونده یکم نا ، توی پیکرم
بابای مظلومم حسین جان
چقد حرف بی راه ، میگفتن به من
روی ناقه بدجور ، منو می زدن
خبر داری رفتم ، محل یهود
زیر دست و پاشون ، تنم شد کبود
بابای مظلومم حسین جان
با دستای بسته ، توی کوچه ها
چقد آخه خوردم ، لگد بی هوا
به من دختراشون ، می گفتن یتیم
بابایی بُریدم ، از این شامیا
بابای مظلومم حسین جان
نبودی ببینی ، شکست حُرمتم
ببین جای دسته ، روی صورتم
یه شب بین صحرا ، جا موندم ولی
نشد بعد از اون خوب ، دیگه لکنتم
بابای مظلومم حسین جان
دارم بوسه روی ، لبت میزنم
مثه صورت تو ، کبوده تنم
نمیتونم از جا ، بلند شم دیگه
تو رفتی و بابا ، منو کُشتنم
بابای مظلومم حسین جان
چیا که ندیدم ، توو بازار شام
به عمه نکردن ، یکم احترام
با دست هی نشونم ، میدادن منو
شکسته غرورم ، توو اون ازدهام
بابای مظلومم حسین جان
#عباس_قلعه✍
.........
#ورودیه #شب_دوم_محرم
#سبک_خمیده_خمیده
رسیدیم حسین جان : به کرب و بلا
شروع شد برادر : غم و غصه ها
می ترسم حسین جان : از این سرزمین
می دونم که اینجا : ندارن حیا
سیدنالعطشان حسین جان
دلم بی قراره : برا دخترات
می لرزن توو خیمه : دل بچه هات
می ترسم جداشیم : منو تو حسین
نگاه کن مُحیّا : شده قتلگات
سیدنالعطشان حسین جان
به من گفته مادر : از این کربلا
که میشم حسین جان : من از تو جدا
ندارم تحمل : ببینم حسین
سرت میره داداش : روی نیزه ها
سیدنالعطشان حسین جان
من از تو جداشم : می میرم حسین
بدون تو جایی : نمی رم حسین
می بندن طنابو : روی دست و پام
یه چند روزه دیگه : اسیرم حسین
سیدنالعطشان حسین جان
الهی بمیره : برات خواهرت
میدونم میریزن : یه لشکر سرت
تنت میشه غارت : زیر دست و پا
میان مرکباشون : روی پیکرت
سیدنالعطشان حسین جان
حسین چاره ای کن : برای حرم
نگاه کن به اشک : چشای ترم
به دلشوره افتاد : دل خواهرت
میدونم به غارت : میره چادرم
سیدنالعطشان حسین جان
#عباس_قلعه✍
......
.
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
سبک (خمیده خمیده)
الهی بمیرم ، براتو حسین
جوونای زینب ، فداتو حسین
به قلبم برادر ، نزن دست رد
نگیر از عقیله ، نگاتو حسین
سیدنالعطشان حسین جان
بذار روو سفید شم ، پیش مادرت
یه فکری کن اصلا ، برا خواهرت
بمونن توو خیمه ، می میرن حسین
بذار تا شهید شن ، مثه اکبرت
سیدنالعطشان حسین جان
می ترسم ببینن ، رو دستم طناب
یه گوشه نشستن ، شدن دل کباب
بذار تا نببینن ، اسارت میرم
روزایی که خیلی ، می بینم عذاب
سیدنالعطشان حسین جان
میدونم که سهمم ، اسارت میشه
به چادر نمازم ، جسارت میشه
چه روزای سختی ، دارم پیشِ رو
به زن های خیمه ، اهانت میشه
سیدنالعطشان حسین جان
می مونه حسین جان ، غمت روو دلم
سرت روی نیزه ، میشه قاتلم
تنت زیر مرکب ، که میره حسین
بِدون دیگه زینب ، می میره حسین
سیدنالعطشان حسین جان
#عباس_قلعه
......
#حضرت_عبدالله #شب_پنجم_محرم
سبک (خمیده خمیده)
عمو بین گودال ، بریده صداش
ببین عمه جا نیست ، توی قتلگاش
نفس هاشو دارن ، می بُرّن دیگه
باید که یه کاری ، کنم من براش
واویلا واویلا عموجان
چقد نیزه بارون ، شده پیکرش
چرا ریختن آخه ، به روی سرش
دیگه جا نداره ، برا ضربه ها
خودم میرم عمه ، میشم لشکرش
واویلا واویلا عموجان
یه عده برای ، زدن اومدن
عموی غریبم ، رو هی می زنن
نگاه کن ای عمه ، با چکمه یکی
داره پا می کوبه ، به روی دهن
واویلا واویلا عموجان
اگه عمه الان ، نرم میشه دیر
عمو توی گودال ، شده دیگه پیر
زدن حلقه دورش ، توی قتلگاه
توی چنگ گرگا ، عمو شد اسیر
واویلا واویلا عموجان
یکی با لگدهاش ، نفس هاشو بست
یکی دیگه نیزه ، توو پهلوش شکست
محیای کُشتن ، شدن لشکری
نمیتونم هی دست ، بذارم توو دست
واویلا واویلا عموجان
میرم مثل قاسم ، بشم من شهید
میرم پیش بابام ، بشم روو سفید
سرم رو میذارم ، روو پای عموم
دیگه وقت رفتن ، برا من رسید
#عباس_قلعه✍
#دهه_محرم
........
.👇