eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
24.9هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
934 ویدیو
584 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
من از دیارِ غم و روزگار بارانم من از اهالیِ اشک و تبار بارانم کسی نمانده برایم غریب میمیرم کسی نمانده بگویم چقدر دلگیرم کسی نمانده بسوزم که عُقده وا گردد کسی نمانده زِ قلبم غمی جدا گردد قسم به سرخیِ چشمم  به گرمیِ آهم نرفته از نظرم خاطراتِ جانکاهم چگونه با که بگویم غروب غمگین است غمی که مانده به دوشم چقدر سنگین است من اشکِ بی کَسیِ خیمه‌گاه را دیدم میانِ خیمه ولی قتلگاه را دیدم که ذوالجناح پُر از خون ولی سواری نیست به جای جایِ تو غیرِ زخمِ کاری نیست حرامیان همه بر گِردِ پیکرش بودند تمام نیزه به دوشان پِیِ سرش بودند به یک طرف به جگر شعله خواهرش می‌زد به یک طرف به سر و سینه مادرش می‌زد صدای هلهله‌ها تا به گوش ما آمد صدای حرمله از پشت خیمه‌ها آمد به پشت خیمه نوک نیزه‌ای زمین می‌خورد کسی به خنده سرِ کوچکی به نِی می‌بُرد حرامیان نه فقط گاهواره می‌بُردند لباس را زِ تَنی پاره‌ پاره می‌بُردند درونِ خیمه زمین گیر بودم اما سوخت تمامِ بستر من با خیام یکجا سوخت زِ داغ تاول آتش صدای ما می‌سوخت میان شعله سر و دست و پای ما می‌سوخت چگونه با که بگویم حکایتِ سر را حکایت عطش و خیزران و پیکر را   زمان غارت ما بود و خنده‌ی دشمن که دید چشم غریبم دو چشم خواهر را نمی‌رود زِ خیالم دَمی که می‌دیدم به سمت نیزه‌ی بابا نگاهِ دختر را شاعر : حسن لطفی دوشنبه ۱ شهریور ماه ۱۴۰۰ @Asheghane_hazrat_zeynab🔰
PTT-20220809-WA0265.opus
114.1K
─‌┅༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅┅─‌ به نام خدا به روی ســیـنه خـــــود یـه باغ لاله دارم یه عمــــریه که ای زهــر فغان و ناله دارم گــرد و غـــبار ماتـــم به چهــره ام نشسـته بنگــــر ز بار غمها سـر و قـــدم شکــسـته (( غریب عالمینم _ علی ابن الحسینم )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ من دیـده ام چگــونه جنــایت آفـــریدند لب تشنه پیش دریا بابا مو ســر بریدند (( غریب عالمینم _ علی ابن الحسینم )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دیـدمــش ارباً ارباٰ جســـم نکـوی اکبــــر دیدم که عمه زینب می زدبه ســینه و سر (( غریب عالمینم _ علی ابن الحسینم )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دیدم که دشمن دون هـر جــا به هــر بهانه می زد به خواهـــرانم با کعـب و تازیانه (( غریب عالمینم _ علی ابن الحسینم )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سنگ جفــای کوفــی دیـدم من از لب بام با این همه مصیبت خون شددل من ازشام (( غریب عالمینم _ علی ابن الحسینم )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:طاهرکاشانی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا *‍ * *:شبانگاهان* خداوندا شد خزان از غم باغ گلهای نو بهار من پریشان شد همچنان موی عمه ام زینب روزگار من نباشد کــــس آشــــنای من به غل بسته دست وپای من *ای خدای من(2)* ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ندیده کس شاخ و برگ گل بسته بر زنجیر جفا باشد خودم اینجا زخمی از سنگ امّا دلم در کرببلا باشد گرفته عقــــده گلوی من قلم شد دست عموی من *ای خدای من(2)* ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خودم دیدم عصر عاشورا مادرم زهرا می کند زاری که از گوش نازک طفلی قطره قطره شد جوی خون جاری شده محزون مادرم زهرا شده دلخون زینب کبری *ای خدای من(2)* ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خودم دیدم کودکی زیر تازیانه ها دست و پا می زد گهی بابی غریبم گه عمه ام زینب را صدا می زد خودم دیدم شعله ی آتش می کشد سر از خیمه های ما به پیش چشم من و عمّه سر بریدند از لاله های ما گلواژه های اهل بیت (ع) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چهل سال هرشب روضه گردان تو بودم با عمه ها پاره گریبان تو بودم چهل سال شد حرف از تنت چهل سال مردم رفتم سر سفره ولی چیزی نخوردم چهل سال تقدیر دل من درد و غم بود هرچیز میدیدم گریز روضه ام بود نعلین پا کردم بیابان یادم آمد رفتن روی خار مغیلان یادم آمد چشمم به زیر انداز حجره خورد تر شد داغ حصیری بر دل من شعله ور شد هرجور میشد روضه را مکشوفه کردم هرکس سلامم داد یاد کوفه کردم وقتی عبا دوشم کشیدم گفتم ای وای تا اشک دختر بچه دیدم گفتم ای وای در کوچه ها رد طناب آمد به چشمم نوزاد تا دیدم رباب آمد به چشمم رفتم.به تشییع جوانها گریه کردم با خنده های ساربانها گریه کردم عمامه ام افتاد و بی حد روضه خواندم انگشتر از دستم درامد روضه خواندم بازار رفتم بوی نانش اذیتم کرد بازاریان بد زبانش اذیتم کرد هرجا شلوغی بود ماتم سهم من شد شرمندگی از خواهرانم سهم من شد قرآن که میخوانم ز غصه نیمه جانم یاد لب خشک تو زیر خیزرانم حق میدهی از تشنگی قلبم کباب است در ظرف آبم روضه ی جام شراب است https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─ کانال اشعار عاشقان حضرت زینب (س) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای شام، کربلای تو یا زین العابدین دل بزم ابتلای تو یا زین العابدین یک عمر در فراق جوانان هاشمی شد خونِ دل غذایِ تو یا زین العابدین در بین خنده و کف و شادی گریستند زنجیرها برای تو یا زین العابدین چشم حسین و چشم شهیدان کربلا گریند در عزای تو یا زین العابدین ای کاش پر شود عوض اشک، چشم ما از خون ساق پای تو یا زین العابدین در حیرتم که از چه به زنجیر بسته شد دست گره گشای تو یا زین العابدین ای کنز مخفی ازلی!یک نفر نگفت ویرانه نیست جای تو یا زین العابدین آرد صدای گریۀ ما سر بر آسمان، از اشک بی صدای تو یا زین العابدین تا حشر، انقلاب حسین است سربلند در پای خطبه های تو یا زین العابدین در کوچه های شام، فقط سنگ های بام بودند آشنای تو یا زین العابدین خاشاک و سنگ و خنده و دشنام و هلهله گردید رونمای تو یا زین العابدین "میثم"سلام می دهد از دور، صبح و شام بر صحن باصفای تو یا زین العابدین https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─ کانال اشعار عاشقان حضرت زینب (س) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
153.6K
◾بنداول ای یادگار کربلا ای وارث خون خدا زین العباد شیعیان ای معنی قالوا بلی در کوفه و شام بلا دیدم میان اشقیا هم عمه‌ و هم کودکان سرها به روی نیزه‌ها واویلتا واویلتا وایلتا واویلتا واویلتا واویلتا(۲) ◾بنددوم زهر جفا تا زد شرر بر جسم زارم بی‌خبر گفتم میان گریه‌ها با کام تشنه ای پدر دیدم میان قتلگاه کردی به خیمه‌ها نگاه در زیر تیغ و تیرها با ناله گفتی آه آه واویلتا واویلتا وایلتا واویلتا واویلتا واویلتا(۲) ◾بندسوم داغت نشسته بر دلم کنج خرابه منزلم داغ لب لعل تو شد بابا در اینجا قاتلم بزم شراب و طشت زر لبهای خونین چشم تر چشم حرامیهای بد زین ماجرا بگذر دگر واویلتا واویلتا وایلتا واویلتا واویلتا واویلتا(۲) https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
─‌┅═‎═‎༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎═‎┅─‌ بسم رب الحسین(۱۳) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎═‎༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎─‌ دلــم  عــــزادارِ  حضـــرت  سجــــاده برای این غـــربت ، زمـزمه ســـر داده خاک بقیـــع امشـب عطـــر دعـا داره از آسمـــون ، اشکِ  ستـــاره می باره امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ مــزار بــی زائـر ، امــان از این غربت عطــر جنـان داره ، بهشــته این تربت زینــت عـُبّـــاد  و جلــــوهٔ  سجـّــاده بس که جفـــا دیــده از نفـس افتاده امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ زادهٔ زهــــرا شد کشته به زهر کیــن مدینه شد دلخون از این غم سنگین خاک بقیــــع امشـب ناله و غــم داره فاطمـــه در خــاکــش بـزم عـــزا داره برای آقایــی که کشتــه شد مظلـــوم که شد سرانجام  از زهر جفا مسموم امـام مظلـــومـم (۴)    𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ یه عمری از داغ کرب وبلا می سوخت از غـــم سنگیــن شــام بلا می سوخت از غُـــل و زنجیــــر و بــزم حــرامیــها از  غـــم بــازار  و  عقـــدهٔ  شــامیـــها امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ داغ جســـارت بـر یـک تــن بیمـــــار و هلهــلـه بــا ســرها بــر  ســــرِ بــازار و داغ ســه ســاله در گـوشــهٔ ویــرونــه ســـوزونده قلبــش رو دفــن غریبـونه امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ به یاد لبهــــای خشــک علــی اصغـــر روضـــه بپــا می کرد برا  گـــلِ پـرپـر وقتی که تو حجـره آب و غـذا می دید خون دل از چشماش همیشه می بارید امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۹
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم رب الحسین(۱۳) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ دلــم  عــــزادارِ  حضـــرت  سجــــاده برای این غـــربت ، زمـزمه ســـر داده خاک بقیـــع امشـب عطـــر دعـا داره از آسمـــون ، اشکِ  ستـــاره می باره امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ مــزار بــی زائـر ، امــان از این غربت عطــر جنـان داره ، بهشــته این تربت زینــت عـُبّـــاد  و جلــــوهٔ  سجـّــاده بس که جفـــا دیــده از نفـس افتاده امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ زادهٔ زهــــرا شد کشته به زهر کیــن مدینه شد دلخون از این غم سنگین خاک بقیــــع امشـب ناله و غــم داره فاطمـــه در خــاکــش بـزم عـــزا داره برای آقایــی که کشتــه شد مظلـــوم که شد سرانجام  از زهر جفا مسموم امـام مظلـــومـم (۴)    𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ یه عمری از داغ کرب وبلا می سوخت از غـــم سنگیــن شــام بلا می سوخت از غُـــل و زنجیــــر و بــزم حــرامیــها از  غـــم بــازار  و  عقـــدهٔ  شــامیـــها امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ داغ جســـارت بـر یـک تــن بیمـــــار و هلهــلـه بــا ســرها بــر  ســــرِ بــازار و داغ ســه ســاله در گـوشــهٔ ویــرونــه ســـوزونده قلبــش رو دفــن غریبـونه امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ به یاد لبهــــای خشــک علــی اصغـــر روضـــه بپــا می کرد برا  گـــلِ پـرپـر وقتی که تو حجـره آب و غـذا می دید خون دل از چشماش همیشه می بارید امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۹
نوحه سینه زنی شهادت امام سجاد(ع)سبک جدید ◾️نوحه سینه‌زنی ◾️شهادت امام سجاد(ع) ◾️بنداول ای یادگار کربلا ای وارث خون خدا زین العباد شیعیان ای معنی قالوا بلی در کوفه و شام بلا دیدم میان اشقیا هم عمه‌ و هم کودکان سرها به روی نیزه‌ها واویلتا واویلتا وایلتا واویلتا واویلتا واویلتا(۲) ◾️بنددوم زهر جفا تا زد شرر بر جسم زارم بی‌خبر گفتم میان گریه‌ها با کام تشنه ای پدر دیدم میان قتلگاه کردی به خیمه‌ها نگاه در زیر تیغ و تیرها با ناله گفتی آه آه واویلتا واویلتا وایلتا واویلتا واویلتا واویلتا(۲) ◾️بندسوم داغت نشسته بر دلم کنج خرابه منزلم داغ لب لعل تو شد بابا در اینجا قاتلم بزم شراب و طشت زر لبهای خونین چشم تر چشم حرامیهای بد زین ماجرا بگذر دگر واویلتا واویلتا وایلتا واویلتا واویلتا واویلتا(۲) شاعر: @Asheghane_hazrat_zeynab
ای وَلیّ خدا،رُکنِ اَرکانِ دین سَروَرِ کائنات،سَیّدُ الساجدین بر حسین نورِ عِین علی بن الحسین... کشته زهرِ کین،غصه دارِ بلا راویِ روضه ها،شاهدِ کربلا بر حسین نورِ عِین علی بن الحسین... از غمت تا فَلَک،سوزِ آوای من رأسِ بالای نِی،دیده اي وایِ من بر حسین نورِ عِین علی بن الحسین... گودیِ قتلگاه،کوفه و شهرِ شام رقص و چنگ و دَف و،سنگِ بالای بام بر حسین نورِ عِین علی بن الحسین... بوده اِی نوکریت،بر مَلَک افتخار خطبه ات بر تنِ،فتنه چون ذوالفقار بر حسین نورِ عِین علی بن الحسین... شاعر: @Asheghane_hazrat_zeynab
6_144226240712743374.mp3
5.44M
🏴 🎤•| |• دارم میرم و غصه هام تمومی ندارن خدا به گریه میفتم اگه برام آب بیارن خدا به یاد خشکی لبت بابا میون قتلگاه یه عمره گریه میکنم به خنده های یک سپاه خدایا کاری بر نیومد از دستم کنار قتلگاه چشمامو میبستم امون ای دل ای دل میبردن جلو چشم من به بالای نیزه سرو چه جوری فراموش کنم آتیش روی معجرو به یاد اون روزای سخت جونم رسیده بر لبم خون گریه میکنم هنوز برای عمه زینبم جلو چشمای من به زنجیرش کردن تو بازار کوفه چقدر پیرش کردن امون ای دل ای دل
─‌┅═‎═‎༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎═‎┅─‌ بسم رب الحسین ✍سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا 🎶سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎═‎༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎─‌ دلــم  عــــزادارِ  حضـــرت  سجــــاده برای این غـــربت ، زمـزمه ســـر داده خاک بقیـــع امشـب عطـــر دعـا داره از آسمـــون ، اشکِ  ستـــاره می باره امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ مــزار بــی زائـر ، امــان از این غربت عطــر جنـان داره ، بهشــته این تربت زینــت عـُبّـــاد  و جلــــوهٔ  سجـّــاده بس که جفـــا دیــده از نفـس افتاده امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ زادهٔ زهــــرا شد کشته به زهر کیــن مدینه شد دلخون از این غم سنگین خاک بقیــــع امشـب ناله و غــم داره فاطمـــه در خــاکــش بـزم عـــزا داره برای آقایــی که کشتــه شد مظلـــوم که شد سرانجام  از زهر جفا مسموم امـام مظلـــومـم (۴)    𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ یه عمری از داغ کرب وبلا می سوخت از غـــم سنگیــن شــام بلا می سوخت از غُـــل و زنجیــــر و بــزم حــرامیــها از  غـــم بــازار  و  عقـــدهٔ  شــامیـــها امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ داغ جســـارت بـر یـک تــن بیمـــــار و هلهــلـه بــا ســرها بــر  ســــرِ بــازار و داغ ســه ســاله در گـوشــهٔ ویــرونــه ســـوزونده قلبــش رو دفــن غریبـونه امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ به یاد لبهــــای خشــک علــی اصغـــر روضـــه بپــا می کرد برا  گـــلِ پـرپـر وقتی که تو حجـره آب و غـذا می دید خون دل از چشماش همیشه می بارید امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۹