eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
24.9هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
934 ویدیو
584 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
زمزمه بازگشت اسرا به مدینه.mp3
3.01M
مدینه کاروان از ره رسیده غریب و بیکس و مِحنت کشیده تماشا کن که زینب بی حسین است رسیده از سفر قامت خمیده دم پیری بی یاور شد – عزادار برادر شد دو چشمانش از غم تر شد زدم ناله – خودم دیدم – غم دلبر زدم بوسه – به قدی خم – بر آن حنجر وای حسین وای ۳ برای جد خود روضه بخوانم نما گریه بر آن قد کمانم کنار قتله گه کردم صدایت تماشا کرده ای اشک روانت دمی که سینه سنگین شد – محاسن از خون رنگین شد جسارت بر همه دین شد نمی گویم – چه شد از آن – همه غوغا همین پیراهن از او مانده یا جدا وای حسین وای ۳ انیس سینه ام آهی حزین است به یاد علقمه قلبم غمین است دگر سوغاتیم یک مشک پاره / برای مادرم ام البنین است کجا بودی ام البنین – که با عمود آهنین شده سقا نقش زمین ز بعد او – عدو رویش – به ما وا شد شبیه خارجی ها با – حرم تا شد شعر ✍ نغمه پردازی:
زمزمه بازگشت اسرا به مدینه.mp3
3.01M
مدینه کاروان از ره رسیده غریب و بیکس و مِحنت کشیده تماشا کن که زینب بی حسین است رسیده از سفر قامت خمیده دم پیری بی یاور شد – عزادار برادر شد دو چشمانش از غم تر شد زدم ناله – خودم دیدم – غم دلبر زدم بوسه – به قدی خم – بر آن حنجر وای حسین وای ۳ برای جد خود روضه بخوانم نما گریه بر آن قد کمانم کنار قتله گه کردم صدایت تماشا کرده ای اشک روانت دمی که سینه سنگین شد – محاسن از خون رنگین شد جسارت بر همه دین شد نمی گویم – چه شد از آن – همه غوغا همین پیراهن از او مانده یا جدا وای حسین وای ۳ انیس سینه ام آهی حزین است به یاد علقمه قلبم غمین است دگر سوغاتیم یک مشک پاره / برای مادرم ام البنین است کجا بودی ام البنین – که با عمود آهنین شده سقا نقش زمین ز بعد او – عدو رویش – به ما وا شد شبیه خارجی ها با – حرم تا شد شعر ✍ نغمه پردازی:
زمزمه بازگشت اسرا به مدینه.mp3
3.01M
مدینه کاروان از ره رسیده غریب و بیکس و مِحنت کشیده تماشا کن که زینب بی حسین است رسیده از سفر قامت خمیده دم پیری بی یاور شد – عزادار برادر شد دو چشمانش از غم تر شد زدم ناله – خودم دیدم – غم دلبر زدم بوسه – به قدی خم – بر آن حنجر وای حسین وای ۳ برای جد خود روضه بخوانم نما گریه بر آن قد کمانم کنار قتله گه کردم صدایت تماشا کرده ای اشک روانت دمی که سینه سنگین شد – محاسن از خون رنگین شد جسارت بر همه دین شد نمی گویم – چه شد از آن – همه غوغا همین پیراهن از او مانده یا جدا وای حسین وای ۳ انیس سینه ام آهی حزین است به یاد علقمه قلبم غمین است دگر سوغاتیم یک مشک پاره / برای مادرم ام البنین است کجا بودی ام البنین – که با عمود آهنین شده سقا نقش زمین ز بعد او – عدو رویش – به ما وا شد شبیه خارجی ها با – حرم تا شد شعر ✍ نغمه پردازی:
بسم‌الله الرحمن الرحیم آرزوی وصل تو آتش به جانم ریخته درد دل با تو سخنها بر زبانم ریخته بند می آید زبانم تا به صحنت میرسم گوئیا ظرف عسل روی زبانم ریخته جنس من جور است کوهی از گناه آورده ام آبرویم پای اجناس دکانم ریخته دوره گردم آبرویم میفروشم میخری پیش سلطان ترسم از سود و زیانم ریخته پهن کردم سفره ای از عرش کنج خانه ات روی سنگ صحنهایت خرده نانم ریخته مُسطتیعم حاجیم چون آمدم بیت الرضا دوور تا دور حرم اشک روانم ریخته من نمیبینم تو هر دفعه بقل کردی مرا عطر دستان تو لای گیسوانم ریخته صحن گوهرشاد چیزی کم ندارد از بهشت بوی سیب از هر کجایی می تکانم ریخته در میان صحنهایت عشق من باب الجواد صد هزاران بوسه اینجا از دهانم ریخته هرکسی کرببلایی گشت مدیون شماست این حکایت در میان دوستانم ریخته آخر ماهی جواب ناله هایم را بده جان بابای غریبت کربلایم را بده
. سلام آقا. تو هستی یوسف زهرا سلام آقا. شدی آوارهٔ صحرا غریب آقا سلام آقا ‌. میدونم که عزاداری در این شبها.به درد و غم گرفتاری غریب آقا میاد امشب . صدای گریه های تو غمِ بابا. شده امشب عزای تو غریب آقا زبان حال امام عسکری علیه السلام بیا بابا . کنارم با دوچشم تر ببوسم من . لب تو لحظهٔ آخر عزیز من همین روزا. به زخم ما نمک خورده همین روزا. بدون مادر؛ کتک خورده عزیز من همین روزا . عمومون محسن و کشتن همین روزا. یه کوهه هیزم آوردن عزیز من همین روزا. میون یک در و دیوار شده زخمی . یه سینه با نوک مسمار عزیز من لب ِتشته؛غریب عالمینم من دم آخر فقط یاد حسینم من حسین جانم به هرسختی . مرا آخر کفن کردی توهم گریه . برای پیرهن کردی حسین جانم دم مغرب . سرش بر نیزه ها بردند همه زن ها. به هر کوچه کتک خوردند حسین جانم .👇
. قربان آن جگر که چهل‌سال پاره بود ..................... هرکس که بر کریم پناهنده می‌شود دل‌مرده هم اگر برسد زنده می‌شود آنقدر می‌دهند که شرمنده می‌شود آیا به روز حشر سرافکنده می‌شود؟ واللهِ اعتقاد من این است تا ابد زین‌خانه نا امید گدایی نمی‌رود وقتی به گریه طینت من رنگ و بو گرفت این چهره‌ی سیاه کمی شستشو گرفت کم‌کم تمام زندگی‌ام بوی او گرفت این‌گونه بود بی سر و پا آبرو گرفت از آن به بعد خانه‌ی دلدار شد دلم تا آمدم به خویش گرفتار شد دلم امشب حسن‌حسن نکنم شب نمی‌شود بی یا حسن تجلی یارب نمی‌شود زلفی که باد خورده مرتب نمی‌شود هر کس به هم نریخت مقرب نمی‌شود آتش زده هوای وصالت به جان من یا ایها الکریم و یا ایها الحسن ما را خدا کنارِ کریمان بزرگ کرد ریزه‌خورِ دیارِ کریمان بزرگ کرد آنقدر در جوارِ کریمان بزرگ کرد انگار از تبارِ کریمان بزرگ کرد عمری به دستگیری‌ات اقرار کرده‌ایم ما اعتماد بر کرم یار کرده‌ایم عمری سبو ز جام کرم می‌زنم حسن نقش تو را به چشم ترم می‌زنم حسن سربند سبز رویِ سرم می‌زنم حسن با نام تو به سینه حرم می‌زنم حسن باید مدینه محشر کبری به پا کنیم بالای قبر تو حرمی را بنا کنیم از راه دور دست تمنا گرفته‌ایم عمری‌ست در حریم تو مأوا گرفته‌ایم دستان خویش سوی تو بالا گرفته‌ایم هرچه گرفته‌ایم ز زهرا گرفته‌ایم بیهوده نیست آبروی رفته می‌خَرَند فرزندها ز مادرشان ارث می‌برند زلفت رها کنی همه بی‌خانه می‌شویم ابرو نشان دهی همه دیوانه می‌شویم ما خاک‌بوس گوشه‌ی میخانه می‌شویم گِرد تو پر کشیده و پروانه می‌شویم در آسمان چشم سیاهت هوایی‌ام شکر خدا ز روز ازل مجتبایی‌ام چشمان من به سوی درِ بسته‌ی بقیع بُغضی‌ست در گلویِ درِ بسته‌ی بقیع سر می‌نَهیم رویِ درِ بسته‌ی بقیع گریه شده وضویِ درِ بسته‌ی بقیع ای کاش پرچمی سرِ این قبر می‌زدیم با گریه پرچمی سرِ این قبر می‌زدیم 👇 قربان آن جگر که چهل‌سال پاره بود زخمی از آن شکستگی گوشواره بود در کوچه‌ها فقط پیِ یک راهِ چاره بود با ماه رفته بود و عصایِ ستاره بود چون کوچه تنگ بود کسی در برابرش بگذاشت پا به چادر و رد شد ز مادرش در کوچه مادرت به عصا احتیاج داشت چشمش ندید، راهنما احتیاج داشت پهلو شکسته ضربه کجا احتیاج داشت سیلی که خورد، ضربه‌ی پا احتیاج داشت؟؟؟ لعنت بر آن‌که با لگدش بارِ او شکست بادستِ بسته شخصیت یار او شکست از آن به بعد خنده به لب‌ها حرام شد تو هفت‌ساله بودی و عمرت تمام شد در شهر، آلِ فاطمه بی‌احترام شد توهینِ بر علی همه‌جا لفظِ عام شد دیدی کسی که حرمت صدیقه را شکست بر منبر پیمبر و جایِ علی نشست آهسته‌تر قدم بزن ای مردِ کوچه‌ها بشکن سکوتِ بی‌کسی و سردِ کوچه‌ها مویت سپید کرده دگر دردِ کوچه‌ها یادت نرفته خنده‌ی نامردِ کوچه‌ها دیدی ز مالیات مغیره معاف شد این‌ها سپاسِ شدت ضربِ قلاف شد لعنت به هر کسی که تو را بد صدا زده زخمِ زبان به سینه‌ی درد آشنا زده صبر تو طعنه بر همه‌ی انبیا زده صلحِ تو ریشه‌ی همه‌ی فتنه را زده آری چکیده‌ی علی و مصطفی توئی بنیانگذار نهضتِ کرببلا توئی با زهرِ همسرت جگرت ریخته به هم زهرا کجاست؟ مویِ سرت ریخته به هم تصویرهایِ چشم ترت ریخته به هم خانه دوباره در نظرت ریخته به هم بیرون بریز خون جگرهای خود حسن کمتر به پیش خواهرِ خود دست و پا بزن خونین‌دهن ز کرببلا حرف می‌زنی از ماجرایِ راس جدا حرف می‌زنی از نیزه‌هایِ بی‌سر و پا حرف می‌زنی از لشگری بدون حیا حرف می‌زنی گرچه بناتِ فاطمه در تاب و در تب‌اند شکر خدا محارمِ تو دورِ زینب‌اند دستِ حرام‌زاده به معجر نمی‌خورد ضربِ لگد به پهلویِ دختر نمی‌خورد آتش زبانه‌اش به مویِ سر نمی‌خورد با ناسزا به زینب تو ، بر نمی‌خورد خون جگر اگر چه به لب‌هایِ تو نشست آهسته جان بده که ابالفضل زنده است در کربلا سپاهِ حرامی چه می‌کنند با چشمِ خیره خواهرِ تو دوره می‌کنند پوشیه‌ی زنان حرم پاره می‌کنند زن‌ها و دختران همه آواره می‌کنند زینب پس از حسین گرفتار می‌شود آواره بین کوچه و بازار می‌شود .👇
. قربان آن جگر که چهل‌سال پاره بود ..................... هرکس که بر کریم پناهنده می‌شود دل‌مرده هم اگر برسد زنده می‌شود آنقدر می‌دهند که شرمنده می‌شود آیا به روز حشر سرافکنده می‌شود؟ واللهِ اعتقاد من این است تا ابد زین‌خانه نا امید گدایی نمی‌رود وقتی به گریه طینت من رنگ و بو گرفت این چهره‌ی سیاه کمی شستشو گرفت کم‌کم تمام زندگی‌ام بوی او گرفت این‌گونه بود بی سر و پا آبرو گرفت از آن به بعد خانه‌ی دلدار شد دلم تا آمدم به خویش گرفتار شد دلم امشب حسن‌حسن نکنم شب نمی‌شود بی یا حسن تجلی یارب نمی‌شود زلفی که باد خورده مرتب نمی‌شود هر کس به هم نریخت مقرب نمی‌شود آتش زده هوای وصالت به جان من یا ایها الکریم و یا ایها الحسن ما را خدا کنارِ کریمان بزرگ کرد ریزه‌خورِ دیارِ کریمان بزرگ کرد آنقدر در جوارِ کریمان بزرگ کرد انگار از تبارِ کریمان بزرگ کرد عمری به دستگیری‌ات اقرار کرده‌ایم ما اعتماد بر کرم یار کرده‌ایم عمری سبو ز جام کرم می‌زنم حسن نقش تو را به چشم ترم می‌زنم حسن سربند سبز رویِ سرم می‌زنم حسن با نام تو به سینه حرم می‌زنم حسن باید مدینه محشر کبری به پا کنیم بالای قبر تو حرمی را بنا کنیم از راه دور دست تمنا گرفته‌ایم عمری‌ست در حریم تو مأوا گرفته‌ایم دستان خویش سوی تو بالا گرفته‌ایم هرچه گرفته‌ایم ز زهرا گرفته‌ایم بیهوده نیست آبروی رفته می‌خَرَند فرزندها ز مادرشان ارث می‌برند زلفت رها کنی همه بی‌خانه می‌شویم ابرو نشان دهی همه دیوانه می‌شویم ما خاک‌بوس گوشه‌ی میخانه می‌شویم گِرد تو پر کشیده و پروانه می‌شویم در آسمان چشم سیاهت هوایی‌ام شکر خدا ز روز ازل مجتبایی‌ام چشمان من به سوی درِ بسته‌ی بقیع بُغضی‌ست در گلویِ درِ بسته‌ی بقیع سر می‌نَهیم رویِ درِ بسته‌ی بقیع گریه شده وضویِ درِ بسته‌ی بقیع ای کاش پرچمی سرِ این قبر می‌زدیم با گریه پرچمی سرِ این قبر می‌زدیم 👇 قربان آن جگر که چهل‌سال پاره بود زخمی از آن شکستگی گوشواره بود در کوچه‌ها فقط پیِ یک راهِ چاره بود با ماه رفته بود و عصایِ ستاره بود چون کوچه تنگ بود کسی در برابرش بگذاشت پا به چادر و رد شد ز مادرش در کوچه مادرت به عصا احتیاج داشت چشمش ندید، راهنما احتیاج داشت پهلو شکسته ضربه کجا احتیاج داشت سیلی که خورد، ضربه‌ی پا احتیاج داشت؟؟؟ لعنت بر آن‌که با لگدش بارِ او شکست بادستِ بسته شخصیت یار او شکست از آن به بعد خنده به لب‌ها حرام شد تو هفت‌ساله بودی و عمرت تمام شد در شهر، آلِ فاطمه بی‌احترام شد توهینِ بر علی همه‌جا لفظِ عام شد دیدی کسی که حرمت صدیقه را شکست بر منبر پیمبر و جایِ علی نشست آهسته‌تر قدم بزن ای مردِ کوچه‌ها بشکن سکوتِ بی‌کسی و سردِ کوچه‌ها مویت سپید کرده دگر دردِ کوچه‌ها یادت نرفته خنده‌ی نامردِ کوچه‌ها دیدی ز مالیات مغیره معاف شد این‌ها سپاسِ شدت ضربِ قلاف شد لعنت به هر کسی که تو را بد صدا زده زخمِ زبان به سینه‌ی درد آشنا زده صبر تو طعنه بر همه‌ی انبیا زده صلحِ تو ریشه‌ی همه‌ی فتنه را زده آری چکیده‌ی علی و مصطفی توئی بنیانگذار نهضتِ کرببلا توئی با زهرِ همسرت جگرت ریخته به هم زهرا کجاست؟ مویِ سرت ریخته به هم تصویرهایِ چشم ترت ریخته به هم خانه دوباره در نظرت ریخته به هم بیرون بریز خون جگرهای خود حسن کمتر به پیش خواهرِ خود دست و پا بزن خونین‌دهن ز کرببلا حرف می‌زنی از ماجرایِ راس جدا حرف می‌زنی از نیزه‌هایِ بی‌سر و پا حرف می‌زنی از لشگری بدون حیا حرف می‌زنی گرچه بناتِ فاطمه در تاب و در تب‌اند شکر خدا محارمِ تو دورِ زینب‌اند دستِ حرام‌زاده به معجر نمی‌خورد ضربِ لگد به پهلویِ دختر نمی‌خورد آتش زبانه‌اش به مویِ سر نمی‌خورد با ناسزا به زینب تو ، بر نمی‌خورد خون جگر اگر چه به لب‌هایِ تو نشست آهسته جان بده که ابالفضل زنده است در کربلا سپاهِ حرامی چه می‌کنند با چشمِ خیره خواهرِ تو دوره می‌کنند پوشیه‌ی زنان حرم پاره می‌کنند زن‌ها و دختران همه آواره می‌کنند زینب پس از حسین گرفتار می‌شود آواره بین کوچه و بازار می‌شود .👇
. سلام آقا. تو هستی یوسف زهرا سلام آقا. شدی آوارهٔ صحرا غریب آقا سلام آقا ‌. میدونم که عزاداری در این شبها.به درد و غم گرفتاری غریب آقا میاد امشب . صدای گریه های تو غمِ بابا. شده امشب عزای تو غریب آقا زبان حال امام عسکری علیه السلام بیا بابا . کنارم با دوچشم تر ببوسم من . لب تو لحظهٔ آخر عزیز من همین روزا. به زخم ما نمک خورده همین روزا. بدون مادر؛ کتک خورده عزیز من همین روزا . عمومون محسن و کشتن همین روزا. یه کوهه هیزم آوردن عزیز من همین روزا. میون یک در و دیوار شده زخمی . یه سینه با نوک مسمار عزیز من لب ِتشته؛غریب عالمینم من دم آخر فقط یاد حسینم من حسین جانم به هرسختی . مرا آخر کفن کردی توهم گریه . برای پیرهن کردی حسین جانم دم مغرب . سرش بر نیزه ها بردند همه زن ها. به هر کوچه کتک خوردند حسین جانم ✍ .👇
. سلام آقا. تو هستی یوسف زهرا سلام آقا. شدی آوارهٔ صحرا غریب آقا سلام آقا ‌. میدونم که عزاداری در این شبها.به درد و غم گرفتاری غریب آقا میاد امشب . صدای گریه های تو غمِ بابا. شده امشب عزای تو غریب آقا زبان حال امام عسکری علیه السلام بیا بابا . کنارم با دوچشم تر ببوسم من . لب تو لحظهٔ آخر عزیز من همین روزا. به زخم ما نمک خورده همین روزا. بدون مادر؛ کتک خورده عزیز من همین روزا . عمومون محسن و کشتن همین روزا. یه کوهه هیزم آوردن عزیز من همین روزا. میون یک در و دیوار شده زخمی . یه سینه با نوک مسمار عزیز من لب ِتشته؛غریب عالمینم من دم آخر فقط یاد حسینم من حسین جانم به هرسختی . مرا آخر کفن کردی توهم گریه . برای پیرهن کردی حسین جانم دم مغرب . سرش بر نیزه ها بردند همه زن ها. به هر کوچه کتک خوردند حسین جانم ✍ .👇
سلام آقا تو هستی یوسف.mp3
2.02M
▪️▪️▪️▪️▪️▪️ سلام آقا تو هستی یوسف زهرا سلام آقا شدی آوارهٔ صحرا غریب آقا سلام آقا ‌میدونم که عزاداری در این شبها به درد و غم گرفتاری غریب آقا میاد امشب صدای گریه های تو غمِ بابا شده امشب عزای تو غریب آقا 🔹زبان حال امام عسکری علیه السلام بیا بابا کنارم با دو چشم تر ببوسم من لب تو لحظهٔ آخر عزیز من همین روزا به زخم ما نمک خورده همین روزا بدون مادر کتک خورده عزیز من همین روزا عمومون محسنُ کشتن همین روزا یه کوهِ هیزم آوردن عزیز من همین روزا میون یک در و دیوار شده زخمی یه سینه با نوک مسمار عزیز من لب ِتشنه غریب عالمینم من دم آخر فقط یاد حسینم من حسین جانم به هر سختی مرا آخر کفن کردی توهم گریه برای پیرهن کردی حسین جانم دم مغرب سرش بر نیزه ها بردند همه زن ها به هر کوچه کتک خوردند حسین جانم
السلام علیک یا بقیة الله: ❣﷽❣ هر گوشه صدای ربنا می آید آواز خوش خدا خدا می آید از شوق امام عسکری مست شده خورشید ز سمت سامرا می آید 🌹🍃🌹🍃🌹 بر پیکر عاشقانه ها جان آمد حادی عشر از تبار خوبان آمد خُلقش حسن و خِلقت او احسن بود با نام حسن شکوه ایمان آمد 🌹🍃🌹🍃🌹 جمعی به تولای شما دلشادند عمری ست که بر جمالتان جان دادند از یمن حدیث اربعینت مولا در راه فرج پیاده راه افتادند 🌷💐🌷💐🌷 باران کرامت خدا می بارد نور از نفس فرشته ها می بارد صد دسته گل محمّدی باز امشب بر صحن و سرای سامرا می بارد 🌹🍃🌹🍃🌹 تو آینه ی خدا نمایی آقا سوم پسر از نسل رضایی آقا می خوانمتان کریم زیرا که شما دوم حسن آل عبایی آقا 🌹🍃🌹🍃🌹 این درد که مانده بی دوا را چه کنم؟ این سینه تحبس الدعا را چه کنم؟ این ها به کنار، یک نفر می گوید؟ این دوری راه سامرا را چه کنم؟ 🌷💐🌷💐🌷 گه میلاد دوّمین حسن است شیعه ی او بُرون ز هر محن است نور چشم محمّد است و علی عسکری است و نور ذوالمنن است 🌹🍃🌹🍃🌹 مجمع اهل ولا پر شور شد سامرا سینا و کوه طور شد در جهان آمد امام عسکری از قدوم او جهان پر نور شد 🌹🍃🌹🍃🌹 باز حق از راه جود و مرحمت بر بشر لطف فراوان کرده است مَقدم مولی امام عسکری سامرا را نورباران کرده است 🌷💐🌷💐🌷 ره باز کنید، دلبری آمده است بر شیعه امام دیگری آمده است در مطلع هشتم ربیع الثانی میلاد امام عسکری آمده است 🌹🍃🌹🍃🌹 ما دیده به راه دلبری مه روئیم با باده ناب دیده را می شوئیم در این شب پر شکوه با هر صلوات تبریک به صاحب الزمان میگوئیم 🌹🍃🌹🍃🌹 ره باز کنید، دلبری آمده است بر شیعه امام دیگری آمده است در مطلع هشتم ربیع الثانی میلاد امام عسکری آمده است 🌷💐🌷💐🌷 خواهی که اگر شوی تو عالی درجات یا این که شوی شامل لطف و برکات با عشق علی شاه ولایت بفرست بر گل پسرحضرت هادی صلوات 🌷💐🌷💐🌷 میل سفر در سر چرا دارم دوباره شوق زیارتنامه را دارم دوباره صحنی پر از خلوت شده فکر و خیالم انگار میل سامرا دارم دوباره 🌹🍃🌹🍃🌹 این اشک های روی گونه نازنین اند وقتی سر خان کریمان می نشین اند یک قطره بردم باز دریا پس گرفتم در مکتب شیعه حسن ها اینچنین اند 🌹🍃🌹🍃🌹 این که فقیری، را به ما ها هدیه دادی می ریزد اشک شوق مان غیر ارادی قنداقه ی نور تو را خیل فرشته آورده اند از عرش بر دستان هادی 🌹🍃🌹🍃🌹 حاجاتمان را دست پاک تو سپردیم ما دست خالی از حریم تو نبردیم یک خواهش اما مانده بین سامرایت ای کاش فرزندت بیاید تا نمردیم 🌹🍃🌹🍃🌹 آقا بمیرم من برایت! باز دشمن؟ این غربت صحن تو بد تا کرد با من وقتی صدای تیر و شلیک است آن جا بعدش صدای بال کفتر هاست حتما 🌷💐🌷💐🌷 ابن نقی و وصی احمد آمد ارکان علوم و سر سرمد آمد از لطف خدا هشت ربیع الثانی زیبا گل گلزار محمد آمد 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 خورشید به بر ستاره دارد امشب افروخته ماه پاره دارد امشب حسن است امام عسکری پا تا سر زهرا حسن دوباره دارد امشب 🌹🍃🌹🍃🌹 خورشید سپهر رهبری پیدا شد احیا گر فقه جعفری پیدا شد تبریک به مهدی که به عالم امشب رخسار امام عسکری پیدا شد 🌷💐🌷💐🌷 آیینه ی حسن ایزدی آمده است گنجینه ی علم احمدی آمده است یک غنچه ز گلزار امام هادی با عطر گل محمدی آمده است 🌹🍃🌹🍃🌹 از مقدم تو شاد دل ما همه است از حسن جمالت همه جا زمزمه است فرزند دهم امامی و در جنت خشنود ز یمن مقدمت فاطمه است 🌹🍃🌹🍃🌹 ای اهل ولا بدر تمام آمده است آئینه ی نور ذوالکرام آمده است امشب حسن عسکری از گلشن وحی با جلوه ی یازده امام آمده است (( )) 🌷💐🌷💐🌷 در حُسنِ تو ، مبهوتِ خداوند توایم دلداده ی آن نگاه و لبخند توایم با هر صلوات و ذکر "عجل فرجه" ما منتظر ظهور فرزند توایم 🌷💐🌷💐🌷 با جلوه ی عشق و دلبری آمده است پوشیده لباس سروری آمده است حُسن حَسن و هیبت حیدر با اوست یعنی که امام عسکری آمده است 🌷💐🌷💐🌷 دلبر به سراغ دلبری می آید خواجه پی بنده پروری می آید بر سینه نهید دست خود وز سر شوق خیزید به پا که عسکری می آید 🌷💐🌷💐🌷 خورشید سپهرِ رهبری پیدا شد احیاگر فقه جعفری پیدا شد تبریک به مهدی که به عالم امشب رخسار امام عسکری پیدا شد 🌹🍃🌹🍃🌹 جهان به کام غلام امام عسکری اَست که شاه می شود آن که غلام عسکری اَست برای بار دهم مرتضی نما آمد نمای عرش مزین به نام عسکری اَست 🌹🍃🌹🍃🌹 باران کرامت خدا می بارد نور از نفس فرشته ها می بارد صد دسته گل محمدی باز امشب بر صحن و سرای سامرا می بارد
پیامی به اسرائیل جنایت کار در پی شهادت دبیرکل حزب الله سیدحسن نصرالله اینان که به اشک چشم ما می خندند بارِ به درک رفتن خود می بندند با داغِ شهادت حسن نصرالله این قوم پلید قبر خود را کندند ........ . ما اهل بصیرتیم، ما آگاهیم با رهبر فرزانه خود همراهیم امروز زمان مرگ اسرائیل است ما منتقم شهید نصراللهیم ✍ .
. بسم الله القاصم الجبّارین أَلا إِنَّ نَصرَ اللَّهِ قَريبٌ یک شب بارانی پائیز بود سینه ها از دلهره لبریز بود قلب‌ها با قلب لبنان می تپید چون ز «ضاحیه» خبرها می‌رسید اشک‌ها از یک خبر آگاه بود چشم‌ها دنبال نصرالله بود از خبرها بوی هجران می‌رسید بوی عاشورا ز لبنان می‌رسید کاسه صبر مجاهدها شکست این خبر بر صفحه عالم نشست عاقبت سید حسن هم پر کشید رفت و بر یاران همرزمش رسید گرچه آن شب هست ما تا راج شد کربلایی «ضاحیه»معراج شد سید ما تا حرم عازم شده کربلا مهمان حاج قاسم شده این شهادت باز کرده راه را بنگرید آغاز نصرالله را نهضت ما نهضت آگاهی است طبق قرآن شیعه حزب اللهی است می‌شود صهیون به زودی سرنگون «ان حزب الله هم الغالبون» آن کسی که قافیه را باخته ریشه این خاک را نشناخته معرفت پیدا کند ما کیستیم؟! ما و آمریکا برادر نیستیم!!!! او نمی‌داند که اسرائیل چیست؟! یا که او فرزند نا مشروع کیست؟! دشمن ما تکیه گاهش جائی است ریشهٔ این غده آمریکائی است دشمن ما قدرتش پوشالی است جای تهرانی مقدم خالی است دشمن ما اشهدش را خوانده است انتقام حاج قاسم مانده است دشمن این ترویج را باورنداشت خونِ مظلومان ،اثرخواهدگذاشت حال،دشمن محورِ ناکامی است شاهدِ بیداریِ اسلامی است نهضت ما در جهان تکثیر شد راهِ روح الله عالم گیر شد شکرِ حق از بعدِ آن پیرِ خمین شدامیرِ راه، فرزندِ حسین پرچم ِ اسلام بر دوشِ ولیست خون روح الله در سیدعلیست ما چهل سال است عزت یافتیم در جهان،بسیار قدرت یافتیم مستقل از سلطة بیگانه ایم تحتِ امرِ رهبری فرزانه ایم ما چهل سال است خون ها داده ایم در مسیرِ اقتدار افتاده ایم ما چهل سال است در تصمیم ها صبرها کردیم در تحریم ها دردها دیدیم و درمان یافتیم اقتدار از نورِ ایمان یافتیم بینِ عالم قدرو جائی یافتیم با تکامل،خود کفائی یافتیم ماچهل سال است پابر جا شدیم خوارِ چشمِ حاکم دنیا شدیم کد خدا زانو زده درپیشِ ما محضرِ آقایِ دور اندیشِ ما خوابشان، فتحِ فرات و نیل شد نامِ ما کابوسِ اسرائیل شد رهبرم فرمود جای بیم نیست ضربة ما قابل ترمیم نیست بعد از این دشمن نبیند خواب ِ خوش ننگ بر این ظالمِ مظلوم کُش افتخارِ گنبدین کرده سقوط گشته نازک تر ز بیت عنکبوت غزه حالا کربلایی دیگر است حرمله صیدش علی اصغر است لاله ها در باد پرپر میشوند کودکان با تیر بی سر می شوند مادران آهسته با اشکی روان خاک میریزند روی کودکان آتش افتاده به جان خیمه ها دود پیچیده میان خیمه ها کوچه های غزه گشته قتلگاه قتلگاه کودکانی بی گناه لیک این فریادهای بی صدا می رود هر لحظه تا عرش خدا نالة مظلوم بی تاثیر نیست روز پیروزیِ شیعه دیر نیست از فلسطین ذکر یازهرا رسد روز فتح مسجد الاقصی رسد حرف دارم بیت های آخرم با تَاسّی از کلام رهبرم کفر در این دوره دارد احتیاج نا امیدی بین ما یابد رواج صبر ما چون روزهای سال شصت پشت اهل فتنه را خواهد شکست اندکی صبر ای غیورانِ صبور انقلاب ماست پایانش ظهور روزهای سخت پایان می رسد بر کویر خشک باران می رسد می رسد از راه ماه عالمین با شعار یا لثارات الحسین مژده آن نور مجسم می رسد یار مظلومان عالم می رسد کاش باشیم و بگوئیم آن زمان السلام ای مهدی صاحب زمان ✍ .
. يا سيدالکريم مددى عليه السلام دلم گداى کوى تو از قديمه يه عمره مهمون گوشه اين حريمه صاحب سفره اقا عبدالعظيمه مولامون سيدالکريمه خاک سراى اون قبله گاه ماشد آبروى ما همين صحن و سرا شد زائر اينجا زائر کربلا شد مولامون سيدالکريمه ماهمه عاشقاى اين اقائيم سينه چاکه بچه هاى زهرائيم دلمون تنگ کربلا تا ميشه حرم سيد الکريم مى ائيم مددى سيدالکريم يا مولا بند دوم نسيم صبح حرم گدا نوازه در خونت روى ما هميشه بازه نيمه نگاهت هميشه چاره سازه صحن تو چون صحن حسينه شده دلامون اسير زلف ليلى تو اسمونا ستاره سهيلى شبهاى جمعه سفره دار کميلى صحن تو چون صحن حسينه همه ى عشقمو به تو مديونم توى صحنت تا از حسين مى خونم ميپيچه بوى سيب ميون هئيت انگارى بين الحرمين مهمونم مددى سيدالکريم يا مولا بند سوم صدا صداى طپش هاى دل ماست پرچم سبزت تو اسمونا بالاست نوکرى ما همه ز لطف زهراست اينجا خاک گريه کنا شد تو يادگار حسن تو اين زمينى ز نسل مولا امير المومنينى وقت کرامت اقا تو بى قرينى چشماى تو قبله نما شد ما همه نوکر مرامت هستيم ريزه خوار على الدوامت هستيم بچه هاى شهررى ايم وعالم ميدونه اقا که غلامت هستيم مددى سيدالکريم يا مولا .👇
. سلام‌الله‌علیها 🎤 ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی باخاکِ زیرِ پای خود هستی صمیمی مثل حسن تفسیر ذکر ِ «یاکریمی» مشهور در عالم به شاه عبدالعظیمی بوی حسن می آید از صحن وسرایت تعظیم دارد سبزیِ گلدسته هایت با چشم هایِ خود گره وامی کنی تو می آیی و در عشق ، غوغا می کنی تو با مقدمت این چشمه ، دریا می کنی تو «ری» را حسینیة زهرا می کنی تو ما تاقیامت خاک بوسِ این حریمیم مدیونِ احسان ِ تو آقایِ کریمیم عبدالعظیمی عاشقِ پروردگاری بر آستانِ قربِ حق سر میگزاری این جمله بس باشد ز اوصافِ تو آری «تو مُهرِ تأیید از امامِ خویش داری» از بسکه زیبا عهد با دلدار بستی الحق زیارانِ امامِ هادی هستی مارا تو از دستان غم آزاد کردی از خاک نفرین گشتة ما یاد کردی در خاک ِ ری کرببلا ایجاد کردی این سرزمین را تو حسین آباد کردی بی شک تورا زهرا فرستاده به ایران مدیون تو هستیم وآقای خراسان خیلی در این وادی کنارت گریه کردیم با نوکران بی قرارت گریه کردیم هر مسلمیه در جوارت گریه کردیم سینه زنان دورِ مزارت گریه کردیم شاید تسلایِ دل مادر نماییم شاید که از شرمندگی ها در بیاییم صحن وسرای تو دیارِ گریه کن هاست هرگوشه از صحنت مزارِ گریه کن هاست صحنت شبِ جمعه قرارِ گریه کن هاست چون مادری در انتظارِ گریه کن هاست دلداده و سرگشته ایم الحمدلله مایارِ مادر گشته ایم الحمدلله با یک سلام از کویِ تو پرباز کردیم تاگوشة صحنِ حسین پرواز کردیم سیر و سلوکِ عاشقی آغاز کردیم مانند فطرس بر ملائک ناز کردیم راه رسیدن تا خدا تنها حسین است زیباترین ذکر لبِ زهرا حسین است شبهایِ جمعه گریه آب و رنگ دارد پیراهنی که جا صدها چنگ دارد مادر شکایت ها زروز جنگ دارد گوید چرا رویِ تو جای سنگ دارد گوید مرا با روضه هایت پیر کردی مثل خودم زیرِ لگدها گیر کردی مانند من ترکیب ِ ابرویت بهم ریخت باهر تکان ضربه گیسویت بهم ریخت خوردی زمین ووضع پهلویت بهم ریخت آتش گرفتی حالت رویت بهم ریخت خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو آشفته گیسو زیرِ دست وپا شدی تو بر نیزه ها و نیزه دارِ پست لعنت بر آنکه راهِ حنجرت را بست لعنت بر خیزران وتشت و قومی مست لعنت بر آنکه دندان تورا بشکست لعنت با هر تکان خیزران زینب زمین خورد از تشت و افتاد وسرت بالب زمین خورد ✍ .👇
. علیه السلام توو سامرا ، شده زمستی ، ولوله برپا میگن ملائک ، اومده دنیا ، عزیز زهرا پدره امامه بت شکنه زیباترین یاسه این چمنه ثانی علمداره جمله پسرعلی اسمش حسنه ( مولا مولا یا امام عسکری / ۳ ) ۳ ------------------------ کرامتش شده زبون زد ، میون مردم خاک حریمش ، داره نشون از ، امام هشتم هرکی داره حاجت توو عالمین میره تا حریم عسگریین هرکی میبده توو حرم دخیل میرسه به شیش گوشه حسین ( مولا مولا یا امام عسکری / ۳ ) ۳ ------------------------ به عشق تو ، حوله احرام ، میخرم آقا توو هرطوافی ، نام قشنگت ، می برم آقا بی تو طواف خونه خدا بخداحرومه برای ما دستم و دراز میکنم جلوت شبیه گداهای سامرا ( مولا مولا یا امام عسکری / ۳ ) ۳ ------------------------ ✍ 👇
. خواهر شدن یعنی،بلا بر جان خریدن از کودکی نازِ برادر را کشیدن خواهر شدن یعنی جدائی از تو هرگز مرگ است یک شب روی دلبر را ندیدن خواهر شدن یعنی مدینه تا کنارت با پای دل صحرا به صحرا را دویدن خواهرشدن یعنی چو شمعی آب گشتن قطره به قطره پایِ دیدارت چکیدن خواهر شدن یعنی زهجران پیر گشتن درکمتر از یک سال دور از تو خمیدن مشتاق دیدارم رضا جانم کجایی ای کاش وقت احتضار من بیایی   قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله زخمی نشد بال و پرم الحمدلله قم احترامم حفظ کرده تا که دیده من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند مانند زهرا مادرم الحمدلله باضربة سیلی میانِ کوچه ای تنگ خونی نشد چشم ترم الحمدلله بین در ودیوار با داغیِ مسمار زخمی نگشته پیکرم الحمدلله دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست خاکی نگشته معجرم الحمدلله ماخاطراتی تلخ از بازار داریم باز است هرسو معبرم الحمدلله تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله در کوچة تنگ یهودی ها نرفتم آتش نیفتاده سرم الحمدلله بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم محمل نگشته منبرم الحمدلله حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا دارم تمام ِ زیورم الحمدلله کنج خرابه آبرویم را نبُردند دشمن نگفته کافرم الحمدلله دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد قبرم همان دم شد حرم الحمدلله مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند باشد تنِ من محترم الحمدلله غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه مویم نپیچیده به هم الحمدلله تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد همراهِ سر از داغِ  دختر گریه میکرد .👇
(سلام‌الله‌علیها) زبان حال حضرت زهرا (سلام الله علیها) با جناب سلمان (رحمت الله علیه) : بیدار هستم تا سحر از درد ، سلمان در پشت در بَد زد مرا نامرد ؛ سلمان تو شاهدی  من هم کلام جبرئیلم زهرا کجا و عده ای ولِگرد، سلمان فهمید تا پشت درم ؛ لج کرد و هُل داد رد شد ز روی پیکرم خونسرد ؛ سلمان ممنون عموجان که عبا رویم کشیدی دادِ مرا مسمار، در آورد، سلمان خیلی برای غربت حیدر دلم سوخت پیش همه دیدی؟ که گریه کرد سلمان!!! وقتی زمین می خورد پیشم زنده می شد آن خاطرات ِدستمالِ زرد سلمان حیدر زمین می خورد و قنفذ کیف می کرد از پا درآورده مرا این درد سلمان
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها سبک زمینه مرو ای مهربانِ حیدر بمان یارِ جوانِ حیدر یازهرا یا زهرا یازهرا بزن گیسیوی زینب شانه مرو ای روشنیّ خانه ببین اشکِ یتیمانت را دلت می آید ای حنانه یازهرا یازهرا یا زهرا همینکه صحبت ِ هجران شد چشمِم از بی کسی گریان شد تا که تابوت تو حاضر شد خانه رویِ سرم ویران شد یازهرا یازهرا یازهرا مانده ازجسم تو تصویری دست ِ خود بر کمر می گیری چین ِ افتاده بر روی تو می دهد رنگ وبویِ پیری یازهرا یازهرا یازهرا مثلِ یک لاله پژمردی تو تاکه نامِ مرا بُردی تو فاطمه آبرو ریزی شد پیش چشمم زمین خوردی تو یازهرا یازهرا یازهرا
شب و روز شهادت حضرت زهرا (س) خداحافظ ای مهربانم ، مرو ای یار قد کمانم تماشا کن اشک روانم ، یازهرا ببین زهرا در اضطرابم ، بدون تو خانه خرابم مده با داغ خود عذابم ، یازهرا الوداع ، بگو رو به قبله چرا خوابیدی همه زندگیِ مرا پاشیدی ، ز من دل بریدی؟ خدا نگهدار ، ای همسر علی ببین چه خاکی ، شد بر سر علی نظر نما بر ، چشم تر علی فاطمه جانم ، زهرا مرو مرو زنم دست غم روی دستم ، ز روی تو شرمنده هستم ببین دیگر از پا نشستم ، عزیزم فدای آه بی صدایت چرا می لرزد دست و پایت مپوشان از من ناله هایت ، عزیزم یا زهرا ، نگفتی چه شد بین دیوار و در فقط پیکرت می شود لاغرتر ، زدی بسکه پرپر دلم گرفته ، حرفی نمی زنی بدان که آخر ، تو قاتل منی امان ز دست ، مسمار آهنی فاطمه جانم زهرا مرو مرو نگاهت دارد بوی هجران ، زبان دور لب ها نچرخان رخت را با چادر مپوشان ، عزیزم دهد فضه تا که تکانت ز هم وا گردد استخوانت نشیند خون روی لبانت ، عزیزم واویلا ، چرا رنگ و رویت چنین برگشته مگو که دگر روز آخر گشته ، تنت خوب نگشته رسیده وقت ، هجران ما دو تا نما مدارا ، با حال بچه ها نزن به پیشم ، اینگونه دست و پا فاطمه جانم زهرا مرو مرو
. با هر نفس آتش کشد از در زبانه افتاده پشت در زمین بانوی خانه انسیه الحورا دگر سیلی نمی خواست بازوی ریحانه کجا و تازیانه گشته رواق صورتش آیینه کاری دارد ز ضرب دست یک ظالم نشانه در کوچه ها پیش حسن مادر زمین خورد پشت و پناه حضرت حیدر زمین خورد آه و واویلا مظلومه زهرا عالم به پیش چشم او شد ای تیره و تار مادر یکی از دست خورد یکی زدیوار آه و واویلا مظلومه زهرا طوری زده بالا نمی آید صدایش شد قد و بالای حسن اینجا عصایش آه و واویلا.مظلومه زهرا گم کرده راه خانه را با چشم کم سو دستی به صورت دارد و دستی به پهلو آه و واویلا مظلومه زهرا افتاده ای در بستر و در اضطرابم می دانم آخر می کنی خانه خرابم زهرا یازهرا پهلو به پهلو می شود اما به زحمت مسمارِ در خیلی تورا کرده اذیت زهرا یازهرا با هر نفس سر واکند زخمِ تن تو گُل کرده صدها لاله بر پیراهن تو زهرا یازهرا با پهلویت لگ‌کرده بود آن لحظه مسمار مقتل نوشته صورتت خورده به دیوار زهرا یازهرا ✍ ................. .👇
. فاطمه جان خیز و بنگرناله‌هایم در کنار تربت تو در نوایم نیمه‌شب ها دیده گریان بهر دیدارت بیایم آه بی‌کس و تنها شدم من صاحب غم‌ها شدم من فاطمه جان آه ای جوان قدکمانم کن دعا زنده  نمانم فاطمه جان صدیقه کبرایی یازهرا یازهرا   انسیه الحورایی یا زهرا یا زهرا خانه من بی تو گشته قتلگاهم کی رود از خاطر من سوز آهم پشت در شد خیره سوی پیکرت زهرا نگاهم آه زیر پا افتاده بودی از نوا افتاده بودی فاطمه جان آه بی پسر گشتی و دیدم من عبا رویت کشیدم فاطمه جان صدیقه کبرایی یازهرا یازهرا   انسیه الحورایی یا زهرا یا زهرا ✍ .👇
. عطر و بوی دیدن دلدار دارد جمکران الفتِ دیرینه ای با یار دارد هرسه شنبه گریه ی چشم انتظاران دیدنیست خاطره با عاشقان بسیار دارد جمکران صحن این مسجد فضایش فیض کعبه می دهد چون نشان از کعبه ئ سیار دارد جمکران عاشقان امضا شده اینجا برات وصلشان در دلِ خود کوهی از اسرار دارد جمکران در نمازم غرقِ در«ایاک نعبد»ها شدم اُنسِ با تکرار این اذکار دارد جمکران می دهد بوی گل نرگس در و دیوارها از حضور یارما آثار دارد جمکران بهترین باب توسل روضه های مادر است بر دلش داغ در و دیوار دارد جمکران دیده محرابش سحرها گریه های منتقم سینه اش زخم از نوک مسمار دارد جمکران آخر شعرم بگیرم زانوی غم‌در بغل ناله دارم ای تقاص خون زهرا العجل ✍ .
( سلام الله علیها ) اهل البیت مهدی احمدی خداحافظ ای مهربانم ، مرو ای یار قد کمانم تماشا کن اشک روانم ، یازهرا ببین زهرا در اضطرابم ، بدون تو خانه خرابم مده با داغ خود عذابم ، یازهرا الوداع ، بگو رو به قبله چرا خوابیدی همه زندگیِ مرا پاشیدی ، ز من دل بریدی ؟ خدا نگهدار ، ای همسر علی ببین چه خاکی ، شد بر سر علی نظر نما بر ، چشم ترِ علی ( فاطمه جانم ، زهرا مرو مرو ... ) تکرار زنم دست غم روی دستم ، ز روی تو شرمنده هستم ببین دیگر از پا نشستم ، عزیزم فدای آه بی صدایت چرا می لرزد دست و پایت مپوشان از من ناله هایت ، عزیزم یا زهرا ، نگفتی چه شد بینِ دیوار و در فقط پیکرت می شود لاغرتر ، زدی بسکه پرپر دلم گرفته ، حرفی نمی زنی بدان که آخر ، تو قاتل منی امان ز دست ، مسمار آهنی ( فاطمه جانم ، زهرا مرو مرو ... ) تکرار شاعر :
#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ ✅ بند اول ای وای افتاده مادر- در بین بستر- بی‌کس و یاور هر شب با دو چشم تر- می زندپرپر- درپیش حیدر کار زهرا_ هر شب آه ست خانه مگو _قتلگاه است یا زهرا یا زهرا _زهرا ✅ بند دوم زهرا عصمت کبری است- یک تنه غوغاست- لشکر مولا است عالم با او پابرجاست -هرچه در دنیاست- مدیون زهرا است عرش خدا_ را قائمه ذکر حیدر- یا فاطمه یازهرا-یازهرا-زهرا ✅ بند سوم این‌جا مادر را دیدند- آهش بریدند- نقشه کشیدند اما عصر عاشورا -زینب کبری -بی‌کس و تنهاـ می زند آوا کربلا نه -چهل منزل نامحرم‌ها- دور محمل یازهرا یازهرا _زهرا ✍ ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─