.
#زمینه
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_زمینه
روضه از اینجا شروع شد
وقتی دیدم مادرم با یه حرومی روبرو شد
روضه از اینجا شروع شد
از همون لحظه که مرگم دیگه واسم آرزو شد
روضه از اینجا شروع شد...
هر چی ایستادم روی پنجه ی پا، قدّم نرسید
نانجیب رو سر مادرم همش، نعره می کشید
از غم سیلی و صورت کبود، شد موهام سفید
خودم دیدم
وسط کوچه، جلوی همه (مادرمو زد ۲)
هر چی می گفتم، بی حیا نزن (کوتاه نیومد ۲)
[مادر مادر مادر، مادر مادر مادر...]
آسمون و غم گرفته
یاد اون سیلی که افتادم بازم گریه ام گرفته
وقت برگشتِ به خونه
چادرش رو روی صورتش دیدم محکم گرفته
آسمون و غم گرفته...
مادرم با کسی دعوا نداره، بی حیا نزن
دستتو رو ناموسم بلند نکن، بی هوا نزن
من خودم دارم بلندش میکنم، هی با پا نزن
خودم دیدم
یه جوری زد که گوشواره شکست (ای وای مادرم ۲)
مادرمو زد با هر دو تا دست (ای وای مادرم ۲)
[مادر مادر مادر، مادر مادر مادر...]
#علیرضا_عابدی ✍
👇
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت #مرثیه
استاد #غلامرضا_سازگار ✍
سلام ای ذکر خاص حق ثنایت
درود ای گفته احمد من فدایت
تو فرقانی تو یاسینی تو طاها
تو زهرائی تو زهرائی تو زهرا
تو حبل محکم حبل المتینی
امید رحمة للعالمینی
تو بسم الله سماواتت کتابند
تو خورشیدی و عالم آفتابن
ملک موج لطیفی از نگاهت
فلک گردی حقیر از خاک راهت
حیات عشق از خون حسینت
بلندی خاک بوس زینبینت
نیایش سائل بیت گِلینت
دعا را سجده بر خاک جبینت
امامان آبرومند جلالت
امیرمؤمنان محو کلامت
محمّد عاشق راز و نیازت
خدا فخریّه دارد بر نمازت
ضمیر خلق، در آئینۀ تو
بهشت قرب احمد سینه تو
ملک یا حور یا آدم چه هستی
خدا داند خدا داند که هستی
جهان از رازها بس پرده انداخت
سر موئی تو را نشناخت نشناخت
تو سرّ ناشناس انبیائی
تو آن عبدی که سر تا پا خدائی
تو استاد و جهان دانشگه توست
تو قرآن و علی بسم الّه توست
الا ای مام باب آفرینش
همه ذریهات ارباب بینش
تمام آفرینش پای بستت
محمّد خم شد و بوسید دستت
خدا را طلعتت آئینۀ رو
نبی را روح مابین دو پهلو
گنهکاران چو رو در محشر آرند
همه چشم شفاعت بر تو دارند
به جز باب عنایات دری نیست
تو گرنائی به محشر محشری نیست
اگر گیرد کسی از خلق، دستی
تو هستی و تو هستی و تو هستی
به محشر ناقهات چون پا گذارد
برات عفو از هر سو ببارد
همه حوران به استقبال خیزند
برات عفو پیش پات ریزند
شود تا نازنین قلب تو خورسند
ببخشند و ببخشند و ببخشند
ز محشر بر فراز چرخ گَردون
ندا خیزد که این الفاطمیون
چنان گرد که از فرمان دادار
بگردد عفو دنبال گهنکار
به پویند و به پویند و به پویند
بگردند و گنهکاری نجویند
بهشت خویش را تا درگشاید
خدا را خود شفیعی چون تو باید
تو سر تا پا بهشت مصطفائی
تو جانان علی مرتضائی
سرایت جنّت، ای خاکم به دیده
بهشت و شعلۀ آتش که دیده؟
که دیده باغ جنت بر فروزد
که دیده حور در اتش بسوزد
چه گویم با که گویم منطقم لال
که قرآن شد به بیت وحی پامال
چه نیکو با تو همدردی نمودند
که با آتش در بیتت گشودند
عدو حق ذوی القربی ادا کرد
زقرآن قل هو الله را جدا کرد
امیر مؤمنان جان داد آن روز
که پشت در زدی فریاد جان سوز
چو مولا یافت پهلوی تو خستند
بگفتا آه رکنم را شکستند
در اینجا بسته نطق «میثم» تواست
سخن کوچک تر از شرح غم تواست
📚 نخل میثم
.
1.11M
.
ای بهشت آرزوهای علی
ای دو چشمت دین و دنیای علی...!
ای مسیحای علی اعجاز کن
من علیم چشم خود را باز کن
تا تو هستی مفخر کاشانهام
کعبه میگردد به گِرد خانهام
کعبه ی من با تو این کاشانه بود
قبله ی امید من این خانه بود
خانۀ ما گرچه از خِشت است و گِل
خشت روی خشت نَه، دل روی دل
حیف حیف این خانه را آتش زدند
با کبوتر لانه را آتش زدند
نام خود را خصم داغ ننگ زد
دید بارِ شیشه داری، سنگ زد
اما فاطمه جان:
تا خدا هست و خدایی می کند
حیدر از تو عذرخواهی میکند
#حاج_علی_انسانی
#فاطمیه
.
#فاطمیه
امشب خدا هم از محنت گریه می کند
با مرتضی کنار تنت گریه می کند
هنگام غسل دادن تو چشم همسرت
با خون زیر پیرهنت گریه می کند
گاهی برای غربت و تنهایی خودش
گاهی برای سوختنت گریه می کند
امشب بگو چه می گذرد بر دل کفن ؟
وقتی لباس , بر بدنت گریه می کند
از سوز گریه های غریبانۀ علی
آهسته گوشه ای حسنت گریه میکند
زینب تمام غصّۀ خود را ز یاد برد
از بس حسین بی کفنت گریه می کند
محسن مهدوی
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
.
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا_زمزمه
از ما گذشت
وقتی شکسته گوشواره
از ما گذشت
خدا برا کسی نیاره
وقتی می رفت ، قدش رشیده بود
وقتی اومد ، ولی خمیده بود
چادرشو رو خاک کشیده بود... آه
تو سینه یه بغض بی حد داریم ...
از کوچه خاطره ی بد داریم ...
یکی زدی
ولی اومد صدای چندتا
من جون دادم
دستای تو نرفته بالا
با زدنت سیاهی رفت چشاش
برگ گلم ، ضرر داره براش
بسه نزن ، آخه می مونه جاش آه
راه میره با چشمایی که تاره
این سیلی تقاص سختی داره
#ناصر_دودانگه ✍
#کوچه_بنی_هاشم
.👇
.
#زمینه_حماسی
#شور
#امام_علی
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
علی ای رود بی پایان
علی ای سیل بنیان کن
علی ای مرد بی تکرار
علی ای سد روئین تن
علی ذکر رجز های
همه یل های شیر افکن
چه نیاز این همه لشکر که پیمبر علی را دارد
چه غم از دشمن کافر که پیمبر علی را دارد
چه غم از قلعه ی خیبر که پیمبر علی را دارد
فاتح خیبر علی
قائد و رهبر علی
یک تنه لشکر علی
میرو غضنفر علی
شاه مظفر علی
شیر دلاور علی
از همه برتر علی
سید سرور علی
ساقی و ساغر علی
حضرت حیدر علی
یا علی مولا علی
وقسم بر خداوندی
که ن مثل و قرین دارد
و همه آسمانهایی
که به دور زمین دارد
که خداوند عالم یک
امیر المومنین دارد
ز تمامی عوالم امیر المومنین سر بوده
و تماشای جمالش از عبادات قنبر بوده
علیٌ حق همه دم ذکر لبان پیمبر بوده
نور معلی علی
عالی و اعلی علی
والی و والا علی
آیت العظمی علی
صاحب دنیا علی
مالک عقبی علی
ذکر مسیحا علی
منجی موسی علی
هر دم عیسی علی
حضرت مولا علی
یا علی مولا علی
دلیل خلق افلاک و
همه اهل زمین زهرا
و به انگشتر ایمان
شده نقش نگین زهرا
ضربان دل و جان
امیر المومنین زهرا
علی مولا علی آقا طنین هر نوای زهراس
همه عالم یک علی دارد و آن هم برای زهراس
و بدانید علی فرمانده ی کل قوای زهراس
نور مبین فاطمه
حامی دین فاطمه
حصن حصین فاطمه
پرده نشین فاطمه
حبل متین فاطمه
نقش نگین فاطمه
نام وزین فاطمه
خلد برین فاطمه
علم یقین فاطمه
ماه زمین فاطمه
فاطمه یا فاطمه(س)
#محسن_میرزایی ✍
👇
.
#زمزمه (#واحد_سنگین)
#مقتل
#فاطمیه #حضرت_زهرا
خیلی شلوغه کوچمون
رسیده دود به آسمون
از در خونه شعله میره بالا
جلوی چشمای ترم
داره میسوزه مادرم
حالا باید چیکار کنم خدایا
آدمای بی حیا
اومدن تو کوچه مون با داد و فریاد
با لگد زدن به در
پشت در روی زمین مادرم افتاد
تو همین شلوغیا
همه گفتن که دیگه فاطمه جون داد
غصه رو دلم نشسته
پهلوی مادرم شکسته
راه گلومو گریه بسته
پهلوی مادرم شکسته
یه عده ای برا ثواب
رسیدن از راه با طناب
دستای بابامو میخوان میبندن
چجور باید کنار بیام
ک عده ای جلو چشام
به اشک چشم مادرم بخندن
میکشن از یه طرف
سمت مسجد بابامو چهل تا نامرد
مادرم یک نفره
بابامو رها نکرد با اون همه درد
اما قنفذ اومدو
یه جوری زد که دیگه کارو تموم کرد
غصه رو دلم نشسته
بازوی مادرم شکسته
راه گلومو گریه بسته
بازوی مادرم شکسته
#محسن_میرزایی ✍
👇
.
#حضرت_زهرا
#شور_حضرت_زهرا
#فاطمیه
روشنی چشم و دل پیمبری
قوت بازوان شیر خیبری
سیدة النساء عالمینی
مایه ی عزت مقام مادری
فاطمه
علت خلق ما سوا یا زهرا
آینه ی شمس و ضحی یازهرا
آیه به آیه سوره ی توحیدو
محور اصحاب کسا یازهرا
در رتبه و شأن و جلالت
مثل تو نیامده دنیا
توصیف تو کار بشر نیست
مداح تو حی تعالا
در مدح تو گفته خداوند
هم فاطمة و ابوها
اُمنا یا زهرا(س)
ذکر شریف یا من اسمه و دوا
اجابت دعای ذکره شفا
طلایه دار انما و هل أتی
تجلیه پاکی و عصمت و حیا
فاطمه
عالمه ی سر و عیان یازهرا
منشا خیرات جهان یا زهرا
حوریه و راضیه و مرضیه
قدر تو ما فوق بیان یا زهرا
از نور وجود تو کوثر
در ارض و سما شده تفسیر
منظومه ی لولو و مرجان
از دامن تو شده تکثیر
در شأن وجود تو مادر
نازل شده آیه ی تطهیر
اُمنا یا زهرا(س)
نور تو با خدا نداره فاصله
کسی شبیه تو نبوده فاضله
قطره ای از بحر فضائل تو بود
شأن نزول آیه ی مباهله
فاطمه
جلوه ای از نور خدا یازهرا
سر اجابت دعا یا زهرا
مقصود از انفسنا حیدربود
مقصود از نساءنا یازهرا
سوگند به ساحت انجیل
سوگند به عصمت مریم
در وصف مقام تو بانو
فرموده پیمبر خاتم
زهراست بهانه ی هستی
زهراست یگانه ی عالم
#محسن_میرزایی ✍
👇
.
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#زمینه_احساسی
حسن جان مادر
میدونم سخته برات چیزایی رو که دیدی
حسن جان مادر
میدونم سخته برات چیزایی که شنیدی
ولی مادر
فراموش کن
شدیم توی کوچه گرفتار
فراموش کن
که شد آسمون چشام تار
فراموش کن
که من خوردم اون روز به دیوار
تو دیگه واسه خودت یک مردی
اون روزم سعی خودت رو کردی
نزاری بابات بفهمه مادر
که زده به صورتم نامردی
حسین جان مادر
چرا آسمون چشمات شده پر ستاره
حسین جان مادر
یکمی برای دلخوشیم بخند دوباره
بیا مادر
فراموش کن
که دیدی منو پشت اون در
فراموش کن
تو آتیش چطور سوخته مادر
فراموش کن
که اومد تو خونه یه لشکر
پسرم گریه نکن آروم باش
غم و غصه تو نبینم ای کاش
دوباره میام پیشت روزی که
آسمون خونه برا تو چشماش
بیا زینب جان
کمکم کن که بلندشم از میون بستر
بیا زینب جان
موهاتو شونه کنم برای بار آخر
دیگه مادر
فراموش کن
اگه خون پهلومو دیدی
فراموش کن
کبودیه بازومو دیدی
فراموش کن
اگه زخم ابرومو دیدی
کاش میشد پیشت بمونم اما
دیگه خسته شدم از این دنیا
زینبم گریه نکن واسه من
بزار اشکاتو برا عاشورا
#زبانحال_حضرت_زهرا
#کوچه_بنی_هاشم
#محسن_میرزایی ✍
👇
.
#شور
#امام_زمان عج
#فاطمیه
زیر خیمه ی حضرت زهرا(س)
همه واسه ی فرج دعا کنیم
واسه حل مشکلات دنیا
فرجش رو طلب از خدا کنیم
تا بشیم مهیای ظهورش
همگی آقامونو صدا کنیم
بیا منجی دنیا
بیا آقای تنها
بیا (یوسف زهرا3)بیا
یا مولانا یا صاحب الزمان(عج)
آقا جانم الغوث ألأمان
من بدم میدونم ولی آقا
تو دعام کن تو نمازای شبت
لحظه های عمرم داره میره
کاش بشه یه بار تورو ببینمت
زیر خیمه ی حضرت زهرا(س)
اومدم فقط بگم اینو بهت
بیا روح و روانم
بیا جان جهانم
بیا (آرام جانم3)بیا
یا مولانا یا صاحب الزمان(عج)
آقا جانم الغوث و الامان
#شور_امام_زمان
#محسن_میرزایی ✍
.👇
.
#زمینه_حضرت_زهرا
بسم الله الرحمن الرحیم
#آجرک_الله_بقیت_الله
علی که واسه همه خوشی میخواد
پس چرا خوشی به قلبش نمیاد
اونی که هیزم اورده پشتِ در
خوب جوااابِ لطفِ حیدرُ داد
یه نفر نه دو نفر نه چِل نفر
دورِ خونه ی علیِ چه خبر
تا شنیدن صدایِ فاطمه رو
وحشیونه هی لگد زدن به در
خوب میدونستن
پشتِ در زهراست
میدونستن بی فاطمه علی تنهاست
یه لگد محکم
کرد تموم کارو
هم شکست حیدرُ هم سینه ی زهرا رو
توی اتیش ، میسوخت زهرا ، علی و دستایِ بسته واویلا
اونی که فتح خیبر کرد ، با دست بسته کمک میخواد حالا
بند دوم
زبان حال
همه ی کوچه شنیدن خبرُ
که سوزوندن درِ بیتِ حیدرُ
همه فهمیده بودن که با لگد
چِل نفر زده بودن یه مادرُ
کسی اما یه سراغی نگرفت
که بپرسه حالِ زهرایِ منُ
اونا که ندیده بودن غمَمُ
حالا دیدن همه اشکایِ منُ
حالا من موندم
با تبِ زهرا
عَجّل وفاتیِ روی لبِ زهرا
مادرِ بیمار
حیدرِ تنها
نیمه شب میاد صدایِ ناله ی زهرا
خمیدم من ، شکستم من ، مثِ زهرا رو خاکا نشستم من
بُریدم من ، دویدم من ، ولی پهلوشُ شکسته دیدم من
بند سوم
یکی بود یکی نبودِ قصه ها
برایِ علی یه واقعیته
فاطمه صدات چرا در نمیاد
هرچی بات حرف میزنم یه ساعته
میگیرم تو بغلم سرِ تو رو
نرو فاطمه توروخدا نرو
تو که بهتر میدونی که هیچکسی
نمیگیره اخه جای مادرُ
چشماتُ وا کن
پاشو که دیره
حسن از شدت گریه داره میمیره
چشماتُ وا کن
پاشو لالایی
تو بخون بازم برا زینبِ بابایی
دلم تنگه ، دلم خونه ، علی با خاطره های کوچه میمونه
بخواب اروم ، شدی خسته ، باید گریه کنم بعد تو اهسته
بند چهارم(گودال)
صبح نمیشه شبِ مهتابِ حسین
شبِ و بیتو نمیخوابه حسین
هنوزم تشنه که میشه نیمه شب
چشم به راهِ کاسه ی ابِ حسین
لباسی که بافته بودی یادته
یادگاریِ توعه برا حسین
هی نگاش میکنه هی غش میکنه
از غمِت غریبِ کربلا حسین
حرفِ پیراهن
حرفِ گودالِ
تنِ بی سری که تو صحرا لگدمالِ
روی تل زینب
داره میبینه
قاتلش چجوری روی سینه میشینه
بخون روضه ، بخون زهرا ، از اون انگشتی که میشه ناپیدا
از اون خیمه ، از اون صحرا ، از اون خواهر که میره تو بازار
#خادم_زینب ✍
#فاطمیه
#زمینه_روضه_ای
.👇
زمینهکوچه،اومدبیمعطلی.mp3
4.27M
﷽
#زمینه_کوچه
#فاطمیه_۱۴۰۳
بند1️⃣
اومد بی معطلی
عقده داشت از بابام علی
راه مادر و گرفت
دادزدم بی حیا نزن _ولی
یه جوری زد که دنیا ، روی سرم خراب شد
سهم دلم ازون روز ، غصه ی بی حساب شد
وای دلم کباب شد
اون روز بین اون گذر
هی مردم زنده شدم
پیش چشم مادرم
خیلی شرمنده شدم
(مادر،وای)
بند2️⃣
هر روز دارم اضطراب
خاطراتم میده عذاب
پیش چشمم بوده که
دنیا روی سرم شده - خراب
چه آتیشی توُ کوچه ، توی دلم روشن کرد
الهی خیر نبینه ، دس روی زن بُلَن کرد
چکار با حسن کرد
چیزی رو که من دیدم
باعث شد که بِشکنم
تا عمر دارم بخدا
باید که دم نزنم
(مادر،وای)
بند3️⃣
داغ کوچه اوج غم
به زینبم چطور بگم
خواهر اوج عاطفه است
خواهرم یعنی ملجاء - حرم
کربلا هم یه روزی ، برا علیِ اکبر
جلو چشای زینب ، وا میشه کوچه آخر
وای از ارث مادر
تا محشر فقط میگیم
آه از داغ کوچه ها
ای وای از غمِ حسین
آه از داغ کربلا
(حسین،وای)
🖍️بهقلم؛
#محمد_زنجانی✍
#امیر_طاهری ✍
#کوچه_بنی_هاشم
#فاطمیه