آیات و روایات اجتماعی
💠 سه مولفه بنیادین در سیره اجتماعیِ مومنِ واقعی 🔸حضرت در این روایت، برای #کنشگری در عرصه اجتماعی، ب
🔺مورد اول من رو یاد فرهنگ #قبیله_گرایی میندازه، چیزی که محورش #عصبیت بود، اینکه کاری نداری حق با کیه، مهم اینه که از هم گروهیت، از رفیقت، از هم طایفه ای خودت دفاع کنی، هرچند حق با او نباشه.
➕من رو یاد ماجرای عدم رای #شهید_آیت به #میرحسین_موسوی در قضیه وزارت خارجه او میندازه که قبیله گرا برخورد نکرد؛ درحالی که همه اعضای #حزب_جمهوری موافقش بودن اما آیت شروع به تبیین #افکار_انحرافی او کرد.
➕من رو یاد پرت کردن میکروفن توسط #آخوندی انداخت، همین چند سال پیش.
➕من رو یاد پرت کردن میکروفن توسط #فاضلی انداخت، همین چند روز پیش.
🔺مورد دوم من رو یاد آقای #محمدی_گیلانی(رئیس دادگاه های انقلاب) میندازه، وقتی بهش خبر دادن یه عده از #منافقین رو تو یه خونه تیمی محاصره کردیم و بچه های شما هم تو اون خونه هستن و اینکه الان چی کار کنیم؟ گفت هر کاری با بقیه کردید با اون هم بکنید.
➖البته که موارد مثبت و منفی دیگری هم خاطرم می آید:
➕موضع آیت الله #خزعلی درباره پسرش مهدی و اعلام برائت از او
➕موضع آیت الله #جنتی درباره پسرش محمدحسین که نذر کرده بود اگر دستگیر شود، 40 روز روزه بگیرد
➕موضع #امام_خمینی درباره نوه اش سیدحسین که اگر اسلحه کشید، بزنیدش
➕ماجرای سیلی زدن #عنابستانی، نماینده مجلس به سرباز ساده به خاطر راه ندادن او در مسیر ویژه
➕ماجرای #صیاد_شیرازی و بازدید شبانه از پاسگاهی که سرباز نگهبان، آنها را که راه نمیدهد هیچ، بلکه به سمت آنها نارنجک هم پرتاب میکند و صیاد زخمی میشود اما از او تمجید میکند چون احتمال میداده کلکی در کار باشد
🔺مورد سوم من رو یاد #شهدای خودمون میندازه، که هیچ وقت از #امکانات_دولتی برای استفاده شخصی استفاده نمیکردن، حتی وقتی که کارشون گیر میکرد، مثل صیاد که ماجراش معروفه.
اما در مقابل چقدر از حتی به ظاهر مذهبی ها و یقه بسته ها دیدیم که #بیت_المال رو حسابی خوردن و یک آب هم روش.
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 قانع نشدن حُجر از تبیین امام حسن و رجوع به امام حسین جهت قیام
🔺#انساب_الاشراف نقل میکند:
اصحابی که #مخالف_صلح بودند، وقتی دیدند کارشان با حسن(ع) به جایی نمیرسد، نزد حسين(ع) آمدند و آنچه را به حسن(ع) پيشنهاد داده بودند، با او نیز در ميان نهادند و پاسخ ردّ حسن(ع) را نيز بازگو كردند.
🔺حسين(ع) نیز در پاسخ فرمود:
«صلحى بود و بيعتى، و من آن را #ناخوش مىدارم[، همانگونه که برادرم هم آن را ناخوش میدارد، بلکه از سر اکراه و اجبار مجبور به پذیرش آن شده است]؛ امّا تا آن گاه كه اين فرد (#معاويه) زنده است، #منتظر بمانيد و هر گاه هلاك شد، ما و شما دو باره كار را #بررسى مىكنيم».
(قَد كانَ صُلحٌ و كانَت بَيعَةٌ كُنتُ لَها #كارِهاً، فَانتَظِروا ما دامَ هٰذَا الرَّجُلُ [مُعاوِيَةَ] حَيّاً، فَإِن يَهلِك نَظَرنا و نَظَرتُم)
🔺لذا این دسته از اصحاب انقلابی، بعد از این توصیه حسین(ع)، با آن كه حقوق خود را از #بيت_المال میگرفتند و در نبردهاى مسلمانان با ديگران، شركت مىجستند اما هيچ چيز نزد آنها و ديگر شيعيان، محبوبتر از #هلاكت_معاويه نبود.
🔺#الأخبار_الطوال(ص220) و #انساب_الاشراف نقل میکنند:
#حُجر_بن_عَدى و #عُبَيدة_بن_عَمرو، نزد حسين(ع) آمدند و گفتند:
🔺«اى اباعبد اللّٰه! با #عزّت، #ذلّت را خريديد، كم را پذيرفتيد و فراوان را وا نهاديد. امروز به #سخن_ما گوش كن و بقيّۀ روزگار، سخن ما را گوش مكن.
(شَرَيتُمُ الذُّلَّ بِالعِزِّ، و قَبِلتُمُ القَليلَ و تَرَكتُمُ الكَثيرَ، أطِعنَا اليَومَ وَ اعصِنَا الدَّهرَ)
🔺#حسن(ع) و #انديشۀ_صلحطلبى اش را كنار بگذار و پيروانت را از كوفه و ديگر جاها، به دور خود جمع کن.
(دَعِ الحَسَنَ عليه السلام و ما رَأىٰ مِن هٰذَا الصُّلحِ، وَ اجمَع إلَيكَ شيعَتَكَ مِن أهلِ الكوفَةِ و غَيرِها)
🔺من (#حجر) و همراهم (#عُبيده) را بر طلايۀ سپاه بگمار [یا در نقل دیگری میگوید قیس بن سعد را به عنوان فرمانده پیاده نظام بگذار و منِ حجر را به عنوان فرمانده سواره نظام] تا پيش از آن كه #پسر_هند(معاویه) بفهمد، ما او را با شمشير مىكوبيم.
(و وَلِّني و صاحِبي هٰذِهِ المُقَدِّمَةَ، فَلا يُشعِرُ ابنُ هِندٍ إلّا و نَحنُ نُقارِعُهُ بِالسُّيوفِ)
🔺حسين(ع) در پاسخ به آنها فرمود: «ما با #معاويه بيعت كردهايم و #پيمان بستهايم. هيچ راهى براى #پيمانشكنى ما نيست». یعنی آنچه که شما میگویید عملی نیست و راهی برای آن وجود ندارد.
(إنّا قَد بايَعنا و عاهَدنا و لا سَبيلَ لِنَقضِ بَيعَتِنا / إنّا قَد بايَعنا و لَيسَ إلىٰ ما ذَكَرتَ سَبيل)
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع)
1️⃣ ابوذر (بخش اول)
🔺#ابوذر دارای صراحت لهجه ای مختص به خود بود. او هرگاه #فساد یا #تبعیضی میدید، دست به #افشاگری میزد. برای او خلیفه و غیر خلیفه مهم نبود، هرکه دست از پا خطا میکرد، با فریادهای بیدارگر خود، #عدالت را فریاد میزد.
🔺#عثمان، خلیفه سوم، آنقدر از #بیت_المال به خویشان و دوستان خود بذل و بخشش میکرد که شیرینی آن زیر زبان خیلی ها مزه کرده بود لذا خود را کنار کشیده بودند.
🔺ابوذر، جزو معدود صحابه ای بود که با #جهاد_تبیین خود، عثمان و اطرافیانش را عاصی کرده بود، به حدی که عثمان ترسید مردم علیه او بشورند لذا مجبور شد، ابوذر را از مدینه به شام، #تبعید کند تا شاید #معاویه بتواند او را کنترل کند و کمی از گزند زبان حقگوی او راحت بشود.
➕ابن ابی الحدید نقل میکند:
روزی ابوذر به عثمان گفت: شما برای اینکه کار خود در عدم کمک به فقرا را توجیح کنید، این #تفکر_یهود را ترویج میکنید که دست خدا برای بخشش به فقرا بسته است. این برای آن است که شانه خود را از مسئولیت خالی کنید.
🔸ابوذر گفت از پيامبر خدا شنیدم که میگفت: «چون #پسران_ابوعاص، سى نفر گردند، #مالخدا را در ميان خود دست بهدست مىگردانند و بندگان خدا را #برده خود مىكنند و #دين_خدا را سرمايه خود مىسازند یعنی دین را پوششی برای کسب ثروت خود قرار میدهند».
(إذا بَلَغَ بَنو أبِي العاصِ ثَلاثينَ رَجُلاً جَعَلوا مالَ اللّهِ دَولاً، و عِبادَ اللّهِ خَوَلاً، و دينَ اللّهِ دَخلا)
🔸عثمان از حاضران که اصحاب بودند پرسید این کلام را از رسول خدا شنیده اید؟ اصحاب گفتند خیر. عثمان به ابوذر گفت: وای برتو که بر پیامبر خدا دروغ میبندی.
خلاصه دعوا بالا میگیرد و عثمان برای صحت سنجی این کلام ابوذر، حضرت امیر را میخواند و از حضرت میپرسد این کلام را از پیامبر شنیده است یا نه.
🔸حضرت تاکید میکند که من چنین بیانی از پیامبر نشنیده ام اما قطعا ابوذر راست میگوید. چرا که از پیامبر شنیدم: آسمان بر کسی سایه نیانداخته و زمین کسی را بر روی خود حمل نکرده که #راستگوتر از ابوذر باشد.
(لَأَنّي سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ يَقولُ: ما أظَلَّتِ الخَضراءُ، و لا أقَلَّتِ الغَبراءُ مِن ذي لَهجَةٍ أصدَقَ مِن أبي ذَر)
➕مُروج الذهب ماجرای جهاد تبیین ابوذر در مقابل #کعب_الاحبار یهودی که در زمان #عُمَر مسلمان شده بود و مورد احترام خلفا بود و به نحوی نقش توجیه کارهای عثمان را بازی میکرد را نقل کرده. در پایان این افشاگری های ابوذر، دارد که عثمان به ابوذر گفت:
چقدر مرا #آزار مىدهى! از جلوى چشمم دور شو، كه ما را آزار دادى.
(ما أكثَرَ أذاكَ لي! غَيِّب وَجهَكَ عَنّي؛ فَقَد آذَيتَنا)
🔺این کنش فعالانه ابوذر در مدینه جهت #بیدار_کردن_مردم نسبت به #ناعدالتی، فسادها و تبعیض های عثمان، موجب شد که عثمان او را به شام تبعید کند تا بلکه #معاویه بتواند او را کنترل کند. اما در ادامه ببینید ابوذر چه بر سر معاویه می آورد.
➕تاریخ یعقوبی نقل میکند:
وقتی به عثمان خبر رسيد كه ابوذر بر او #انتقاد و خُردهگيرى مىكند و تغيير و تبديلهاى او در سنّتهاى پيامبر خدا و ابوبكر و عمر را برای مردم بازگو و تبیین میکند، او را به شام نزد معاویه تبعید کرد.
ابوذر در شام نیز همان کنش فعالانه خود را ادامه داد.
🔹او در مسجد مىنشست و مردم نیز به گرد او جمع مىشدند، تا آن كه اجتماعكنندگان و شنوندگانِ او فراوان می شدند و ابوذر نیز همان #حرفهای_افشاگرانه خود را برای مردم تبیین میکرد.
ابوذر، نماز صبح خود را که میخواند، به دروازه دمشق میرفت و به #جهاد_تبیین خود میپرداخت.
(كانَ يَجلِسُ فِي المَسجِدِ، فَيَقولُ كَما كانَ يَقولُ، و يَجتَمِعُ إلَيهِ النّاسُ، حَتّى كَثُرَ مَن يَجتَمِعُ إلَيهِ، و يَسمَعُ مِنهُ. و كانَ يَقِفُ عَلى بابِ دِمَشقَ إذا صَلّى صَلاةَ الصُّبحِ فَيَقول...)
🔹کار به آنجا رسید که معاويه نیز از دست ابوذر عاصی شد و به عثمان نامه نوشت و گفت: تو با تبعيد ابوذر به اینجا، #شام را براى خود #تباه ساختى.
(إنَّكَ قَد أفسَدتَ الشّامَ عَلى نَفسِكَ بِأَبي ذَر)
➕مُروج الذهب مینویسد:
معاويه به عثمان نوشت: مردم بر گِرد ابوذر جمع شدهاند و مىترسم كه آنها را بر ضدّ تو بشوراند. اگر به این مردم نياز داری که با تو همراهی کنند، اگر #افکار_عمومی مردم برای تو مهم است، ابوذر را از شام، به سوى خود بازگردان، تا افکار عمومی را بیش از این بهم نریخته است.
(إنَّ أباذَرٍّ تَجتَمِعُ إلَيهِ الجُموعُ، و لا آمَنُ أن يُفسِدَهُم عَلَيكَ، فَإِن كانَ لَكَ فِي القَومِ حاجَةٌ فَاحمِلهُ إلَيك)
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 علی یعنی شمع بیت المال را خاموش کن...
🔺نقل است شبی حضرت امير در بیت المال مشغول تقسیم اموال و امور حکومتی بود. #طلحه و #زبير بر او وارد شدند. حضرت چراغى كه در برابرش بود را خاموش كرد و فرمود تا چراغى از خانه برایش بیاورند. طلحه و زبير، علت را پرسيدند. حضرت فرمود: «روغنِ چراغ، از #بيت_المال بود. درست نيست با شما در روشنايىاش هم نشينى كنم».
▫️(كانَ أميرُ المُؤمِنينَ عَلِيٌّ دَخَلَ لَيلَةً في بَيتِ المالِ يَكتُبُ قِسمَةَ الأَموالِ، فَوَرَدَ عَلَيهِ طَلحَةُ وَ الزُّبَيرُ، فَأَطفَأ عليه السلام السِّراجَ الَّذي بَينَ يَدَيهِ، و أمَرَ بِإحضارِ سِراجٍ آخَرَ مِن بَيتِهِ، فَسَأَلاهُ عَن ذلِكَ، فَقالَ: كانَ زَيتُهُ مِن بَيتِ المالِ، لا يَنبَغي أن نُصاحِبَكُم في ضَوئِه) [إحقاق الحقّ،ج8، ص539؛ المناقب المرتضويّة، ص289]
🔺حضرت به شدت بر حفظ اموال بیت المال تاکید داشت. لذا همیشه به کارگزارانش نیز این مسئله را گوش زد میکرد. تا آنجا که حضرت براى اينكه كارگزارانش را به نهايت #صرفهجويى از درآمدهاى عمومى توجّه دهد و آنان را به جلوگيرى از #اسراف وا دارد، در #بخشنامه اى از آنان خواست تا حتى در نوشتن نامه به او اینچنین صرفهجويى كنند:
➕قلمهايتان را تيز كنيد و سطرها را به هم نزديك سازيد. در نگارش نامه براى من، زيادىها را حذف كنيد و به معنا بنگريد، و بپرهيزيد از زياده نويسى؛ چرا كه بيت المال مسلمانان، زيان را بر نمىتابد.
▫️(أَدِقُّوا أَقْلَامَكُمْ وَ قَارِبُوا بَيْنَ سُطُورِكُمْ وَ احْذِفُوا عَنِّي فُضُولَكُمْ وَ اقْصِدُوا قَصْدَ الْمَعَانِي وَ إِيَّاكُمْ وَ الْإِكْثَارَ فَإِنَّ أَمْوَالَ الْمُسْلِمِينَ لَا تَحْتَمِلُ الْإِضْرَارَ)[خصال، ج1، ص310]
📌پ.ن: وقتی کارگزاران حضرت، این درجه از دقت و اهمیت را ببینند، قطعا در مصرف اموال عمومی در امور اشرافی و غیر ضرور دست خواهند کشید، از سفرهای آنچنانی گرفته تا خرید ماشین های باکلاس، از تجهیز دفتر به لوازم تزئیناتی اشرافی گرفته تا انداختن سفره های آنچنانی و... .
#مسئولین_امروز_جمهوری_اسلامی دیگر خود تا ته ماجرا را بخوانند. چقدر از اموال عمومی به خاطر عدم دقت در همین امور حیف و میل میشود. و روزی خواهد آمد که امیرالمومنین(ع) همه این ها را به همین جهت بازخواست خواهد کرد.
وقتی حضرت امیر خود تا آن حد دقت دارد که نمیگذارد حتی #شمع_بیت_المال برای امور شخصی استفاده شود، شما دیگر بقیه ماجرا را خود بخوانید.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9