eitaa logo
مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه
3.6هزار دنبال‌کننده
973 عکس
147 ویدیو
69 فایل
❇️ مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه مجموعه ای‌ است که سعی دارد در عرصه ترویج گفتمان تحول علوم انسانی قدم بردارد. ◽️آدرس سایت: http://www.nsayeh.com ◻️مدیر مسئول: @hamedshams ◽️معاونت علمی و آموزشی: @saeed_karimdadashi ◽️ادمین: @Mahdiniksefat
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 💢 در متافیزیک یونانی که عقل جوهری الهی بود در دوران خصوصیات دیگری پیدا می کند . در نزد عقل هویت جوهری خود را از دست می دهد دکارت از سه جوهر سخن می گوید خدا ، نفس و جسم عقل در نزد او به عنوان قوه ای از قوای نفسانی آدمی و به صورت عَرَض در می آید یعنی عقل سوبژه و جوهری مجرد و متعالی نیست بلکه عَرَضی است که عارض نفس انسان می شود. نفی هویت جوهری و متعالی عقل زمینه را برای حرکتهای بعدی در تاریخ اندیشه غرب فراهم آورد عقل در نزد دکارت بُعد وجود شناختی خود را از دست داد لیکن بُعد روشنگرانه خود را همچنان نگاه داشت. ⭕️ در اندیشه کانت هویت روشنگر خود نسبت به واقعیات را از دست داد و به صورت امری سوبژکتیو و در عین حال ثابت درآمد عقل در فلسفه کانت به عنوان امری استعلایی و شبه متعالی شناخته می شود یعنی واقعاً متعالی نیست عقل در اندیشه این نه امری متعالی است که فیضی الهی و جوهری نورانی باشد و نه نوری است که جهان را روشن کند و صور حقایق را بشناسد، بلکه یک نظام اندیشه ای است که عالم را صورتگری می کند. ⭕️ عقل در اندیشه حال (حلول کرده) در جهان حرکت و سیال است و در نزد نظریه پردازان ،نوکانتی یک واقعیت است. با مرگ سوبژه، عقل پدیده ای فرهنگی و ابزاری و در عین حال تاریخی است که در متن ارتباطات انسانی ساخته می.شود اگر گفته است که فیلسوفان تاکنون برای شناخت جهان آمده اند و ما اینک برای تغییر عالم آمده ایم معنای سخن او این است ، فلسفه که ره آورد عقل است از آغاز چیزی جز یک ابزار برای زندگی انسان نبوده است هر چند که فیلسوفان تاکنون متوجه این امر نبوده اند .تحولات معنای عقل تطورات معنای علم را نیز به دنبال می آورد زیرا علم و فلسفه در ذیل عقل معنا پیدا می کنند و اگر عقل برساخته باشد علم نیز برساخته خواهد بود. ⭕️ ساحت قدس ، وجود و تاریخ ص۱۶۲ و ص۱۶۳ لینک کانال ↙️↙️ 🆔 @olum_ensani_eslami
📌 💢 که ریشه در الهیات اساطیری یونان دارد پس از ورود به فرهنگ مسیحیت به شرحی که گذشت در فرایند تحولات معنای عقل به نظامی از آگاهی ختم می شود که مجالی برای دسترسی به و آگاهی و علم به ساحت قدس باقی نمی گذارد زیرا در این نظام اندیشه ای مفهوم و مقدس نیز از زمره مفاهیم برساخته بشری معرفی می شود؛ یعنی از جمله اموری است که انسان برای تأمین نیازهای دنیوی و این جهانی خود ساخته و ایجاد کرده است. لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
📌 💢 که ریشه در الهیات اساطیری یونان دارد پس از ورود به فرهنگ مسیحیت به شرحی که گذشت در فرایند تحولات معنای عقل به نظامی از آگاهی ختم می شود که مجالی برای دسترسی به امر قدسی و آگاهی و علم به ساحت قدس باقی نمی گذارد زیرا در این نظام اندیشه ای مفهوم امر متعالی و مقدس نیز از زمره مفاهیم برساخته بشری معرفی می شود؛ یعنی از جمله اموری است که انسان برای تأمین نیازهای دنیوی و این جهانی خود ساخته و ایجاد کرده است. یعنی در این جهانی که عقل و علم اموری برساخته دانسته می شوند می توان از امر متعالی و دینی سخن گفت؛ و الزاماً در این عالم چنین نیست که از امر متعالی سخن گفته نشود و لکن امر متعالی و دینی در این عالم واقعیتی سکولار و دنیوی پنداشته می شود. ⭕️ نظام دانایی و دانش علمی ای که در پایان تئولوژی جهان غرب شکل میگیرد در چارچوب معرفتی خود امکان عبور از عالمی را که در آن زیست میکند باقی نمیگذارد به همین دلیل اگر کسی بگوید علم مدرن و تفسیری که انسان مدرن از علم دارد دینی نیست و راه حیات و زیست دینی را نیز بر آدمیان میبندد سخنی به گزاف نگفته است و به همین دلیل بنده با کسانی که امکان امر دینی را در بستر معرفتی مزبور نفی میکنند موافقم و بر این نکته تأکید میکنم دیانتی که در چارچوب عقلانیت سوبژکتیو و خود بنیاد یا عقلانیتی شکل بگیرد که هویت خود را به زمینه های فرهنگی ارتباطی و تاریخی فرو کاهیده باشد دینی سکولار و به تعبیر علی علیه السلام دینی اسیر است که در خدمت منافع و مطامع این عالم به کار گرفته می شود نه تنها نظام معرفتی بلکه نظام اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی این عالم نیز اصالتی برای دیانت یا حتی حقیقت و علم باقی نمیگذارد هورکهایمر در مقدمه کتاب خسوف خرد به این مطلب اشاره دارد که در این عالم یعنی در که در آن اثری از عقلانیت متافیزیک الهیات و مانند آن نیست جایی برای حقیقت نیست به این معنا که هیچ یک از نهادهایی که در این عالم شکل گرفته جایی را برای حقیقت حفظ نکرده است؛ و اگر حقیقتی باشد باید در پستوخانه زندگی فردی افراد پنهان شود و با استفاده از تعبیر میتوان گفت هر چه از حقیقت بوده است در این عالم دود شده و به آسمان رفته است؛ یا با الهام از عبارت سوخت شده و در خدمت این عالم به کار گرفته شده است به همین دلیل نیز باید بر حال کسانی گریست که به دنبال تفسیر دیانت خویش در ذیل روشهای علم گرایانه و سیانتیستی مدرن یا روشهای پراگماتیستی و تفسیرهای هرمنوتیک مفسر محوری هستند که با رویکردهای نوکانتی خود متن و ماتن را در گورستان تاریخ دفن می کنند. ⭕️ ساحت قدس ، وجود و تاریخ ص۱۶۳ و ص۱۶۴ لینک کانال ↙️↙️ 🆔 @olum_ensani_eslami
📌 💢 وقتی که اصطلاح «اقتصاد «اسلامی» را به کار میبریم منظور ما مستقيماً نیست ، چرا که این علم تقریباً یک دانش تازه تولد یافته است و نیز به دلیل اینکه اسلام دین دعوت و آیین زندگی است وظیفه اصلی آن پرداختن به بحث های علمی نیست منظور ما از اقتصاد اسلامی است که در آن شیوه اسلام در ساماندهی زندگی اقتصادی براساس پشتوانه فکری این نظام تجسم مییابد این پشتوانه شامل اندیشه های اخلاقی ،اسلام اندیشه های علمی آن در قلمرو اقتصاد، اندیشه های تاریخی مربوط به مسائل اقتصاد سیاسی و یا تحلیل تاریخی جوامع بشری است. ⭕️ اقتصادنا ج۱ ص ۳۹ لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
📌 💢 تمام بحث هایی که در نقادی ما بعد الطبيعه مطرح کرده است را من می پذیرم منتهی من معرفت شناسی کانتی را بسیار عقل زده میدانم انسانی که سوژه است عقل زده است و اراده و احساس در آن حضور ندارد. دومین اشکال کار این است که مقولات وی کاملاً formal هستند، نه تاریخی و واقعی و به همین دلیل است که این مقولات اجازه نمی دهند ما درباره و حرف بزنیم این بدان جهت بود که تلقی از علم در دو علم و خلاصه شده بود و همه اش را به پای و ریخت. ⭕️ لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
📌 💢 اگر « » نداشته باشید در برابر حوادث و فتنه‌ها قدرت تحلیل و تشخیص و موضع‌گیری صحیح نخواهید داشت. ⭕️ استاد لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
نظام فکری و حوادث اجتماعی.MP3
17.68M
📌 💢 اگر « » نداشته باشید در برابر حوادث و فتنه‌ها قدرت تحلیل و تشخیص و موضع‌گیری صحیح نخواهید داشت. ⭕️ استاد لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
📌 💢 صاحب این علم (علم مدنی) چون در صناعت خود ماهر شود، بر حفظ صحت مزاج عالم که آن را اعتدال حقیقی خوانند و ازالت انحراف از آن قادر شود و او به حقیقت طبیب عالم بود و بر جمله ثمره این علم اشاعه خيرات بود در عالم و ازالت شرور به قدر استطاعت انسانی . ⭕️ اخلاق ناصری ص۲۶۲ لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
📌 💢 شما این انقلاب را به ثمر رساندید و گروههایی که در سرتاسر این کشور این انقلاب را به ثمر رساندند، همان زن و مرد محروم [بودند] و همانهایی که مستضعف هستند و کاخ‏نشینها آنها را استضعاف می‏کنند و اینها ثابت کردند که کاخ‏نشینها هستند که ضعیفند و پوسیده‏اند و برای این ملت هیچ کاری نکرده‏اند و نخواهند کرد. ⭕️ صحیفه امام، ج‏14، ص: 261 لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
📌 💢 در زمینه میتوان ادعا کرد که چیزی که امروز به عنوان علم جامعه شناسی می شناسیم نتیجه اندیشه و است ‌، بدون هگل به این گونه وجود نمی داشت من اینجا مایلم به نگاه نسبت به بپردازم که مکمل بحثهای ما درباره (اگو) یا آزادی است میدانیم که جامعه یک کل برساخته از افراد است اما هگل در سطح تعریف فردگرایانه از جامعه نمی ماند وی در نهایت جامعه را چیزی بیش از افراد می داند و برای آن اصالتی قائل است. البته این اتهام مرسوم را نیز نمیدتوان به هگل وارد کرد که وی افراد را فدای کل می کند زیرا هر چند کل چیزی بیش از جمع جبری افراد است اما در نهایت چیزی ورای افراد نیست در حقیقت کل محصول رابطه دیالکتیکی افراد یا اجزاء است همین امر باعث می شود که هگل اصالت را نه به فرد مجزا و تک افتاده بدهد و نه به یک کل صُلب و پیشینی بلکه مسأله بر سر رابطه میان این دو است که را بر می سازد این نکته هگلی که جامعه چیزی نیست جز نسبتها پس از او توسط جامعه شناسان و متفکران آگاهانه یا ناآگاهانه به اشکال مختلفی تکرار میشود برای مثال همین تعریف در به حقیقت زیر بنایی جامعه در مقام مناسبات تولید بدل میشود؛ یا در به اراده معطوف به بدل میشود و در به نسبت اجزاء با «قدرت» در مقام نیروی بر سازنده وضعیت بدل میشود در نتیجه ایده جامعه در مقام کلیت دیالکتیکی یکی از میراثهای هگل برای متفکران پس از اوست. لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
📌 💢 پرفسور لنگهاوزن در بخشی از مقاله «خدا و دین در اندیشه هگل» به روایتی از شهید بهشتی اشاره کرده و درباره نگاه و عقیده او به هگل می نویسد: ⭕️ در روزهای اقامت در آلمان به دیدار قبر در برلین شرقی رفت. پس از مدتی جست ‌‌و جو در قبرستان، سرانجام قبر پیدا شد. یکی از همراهان وی با عناوین زننده و ناپسندی از یاد کرد. از این کار وی خشمگین شد و اظهار داشت آنچه در زمان و مکان خود کرد، از نظر تأثیرگذاری قابل مقایسه با کاری است که در انجام داد. لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
📌 سواستفاده از و برای حفظ و 💢 سعی دارد که برای نجات خود از دست شکاکیت که احتمالا توسط دیو فریبکار به وجود آمده به خدای کامل پناه ببرد و خدا را با اینکه از حیث سر سلسله می داند ولی در اندیشه اش همچو ابزاری در وادی عمل می کند که فریبکاری را منتفی نماید. ⭕️ از سوی دیگر می خواهد با تمایز بین (من) بدنی _که با حواس شناخته می شود و احتمال خطا وجود دارد _ و (من) نفسانی _ که احتمال خطا وجود ندارد منظور علم حضوری نیست_ جوهر نفس (روح) را اثبات کند تا اینکه پایه اخلاق نلرزد!! ⭕️ در کل سعی نجات (من) از شکاکیت و بی اخلاقی است که این را معللانه سعی دارد با جوهر نفسانی و جوهر خدا حفظ نماید اگر چه ادله برای این دو جوهر ارائه می دهد ولی در عمل هیچ یک نمی تواند دلیل محسوب شود. لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
📌 💢 در حوادث و اغتشاشات اخیر کشور، مطالبات و شعارهای به وضوح شنیده شد اما آیا واقعا اطلاعی از حقیقت و واقعیت های در میان مدعیان وجود دارد؟ و این گفتمان، امری مترقی برای قشر زن است یا روکشی زیبا بر کالاشدگی زن در بستر حکمرانی سرمایه داران می باشد؟ آیا توانسته ایده ی رقیبی را تصویر کند؟ اگر توانسته به گفتمان تبدیل شده است یا نه؟ لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
📌 💢 زن در اروپا تا قبل از قرن بیستم، از نظر قانون و در مقام عمل، فاقد بود. از زبان کلیسا گفته اند: «زن باید از اینکه زن است شرمسار باشد. زن موجودی است با گیسوان بلند و عقل کوتاه». در قرون وسطا، زن را انسان کامل و تمام عیار نشناخته و در نتیجه، او شایسته زندگی مستقل و آزاد نبود. ⭕️ با آنکه در اروپا از قرن هفدهم به بعد، بحث «» آغاز شد و اعلامیه های گوناگونی از جمله اعلامیه ۱۶۸۸ انگلستان، ۱۷۷۶ آمریکا و ۱۷۸۹ فرانسه صادر شد، اما چون زن را فاقد و یا حداقل جنس پست تر می دانستند، مقصود از بشر، مردان بود. تنها برای اولین بار در قرن بیستم، مسئلۀ در برابر مرد مطرح شد و دول اروپایی و آمریکایی تسلیم این امر شدند. 🔻 کتاب به قلم سید ابراهیم حسینی لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
📌 💢 فمینیست ها عمدتا در قالب نظریه های رادیکال و تندرو، خانواده را محل عمده ستم بر زنان دانسته و ازدواج را وضعیتی غیرارادی می دانند که در آن مجموعه ای از خشونت، بیکاری و تقاضاهای جنسی ناخواسته به زنان تحمیل می شود. تفکرات افراطی این دسته تا آنجا پیش می رود که فحشا و ازدواج را هم شأن یکدیگر می دانند. ⭕️ برابری نقش های زن و مرد با تمام مشقت جسمی و روحی که بر زنان حمل می کند و آسیبی که به کانون خانواده می زند، همچنان مطلوب آرمانی گروهی از زنان است. فمینیست ها معتقدند اساس خانواده به سوی برابری پیش نرفته و مطابق با دیدگاه شان، محیط خانه جایی ست که در آن زنان مطیع هستند و نقش های آنان از پیش تعیین شده است. ⭕️ ماکس هورکهایمر، از طرفداران فمینیسم، واقعیت های زندگی خانوادگی را با دیدگاهی انتقادی مورد بررسی قرار داده است. او در مقاله مشهور خود، «خانواده و اقتدار در دوران معاصر»، به طور خاص به روش های اقتداری مرد در خانواده توجه کرده و با توجه به پیشینه تاریخی اقتدار، وجود آن را در خانواده امروزی مضر تشخیص داده است. 🔻 کتاب به کوشش زاده و لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
💢نگاه ، نگاه تکریم و احترام است؛ نقطه‌ی مقابلِ نگاه رایج غرب به که و ابزاری است و حرمت در منطق غربی و روش غربی و سبک زندگی غربی در هم شکسته. شما دیدید که یکی از عالی‌ترین مقامات دولتی و نظامی زن در همین چند ماه قبل از این اعلام کرد که مورد تعرّض و تجاوز قرار گرفته؛ یعنی حتّی زنانی که به رتبه‌های بالای اداری و اجتماعی و سیاسی میرسند، از آسیب منطق غربی در مورد زن در امان نیستند و بر کنار نمیمانند. ⭕️ نگاه این است که و مرد از لحاظ ارزشهای انسانی برابرند: اِنَّ المُسلِمینَ وَالمُسلِماتِ وَالمُؤمِنینَ وَالمُ‌ـؤمِنٰتِ وَالقٰنِتینَ وَالقانِتٰتِ وَالصٰدِقینَ وَالصّادِقٰتِ وَالصٰبِرینَ وَالصّابِرٰت، تا آخر؛ مرد مسلمان و مسلمان در مورد ارزشهای الهی و انسانی هیچ تفاوتی با همدیگر ندارند. وظایف مشترکی هم هر دو دارند؛ وظیفه‌ی امر به ‌معروف مشترک است، وظیفه‌ی خدمت مشترک است، وظیفه‌ی جهاد فی‌سبیل‌الله [برای] هر کدام به نوعی مشترک است، مربوط به مرد یا مربوط به ویژه نیست. هر کدام هم وظایف ویژه‌ای دارند؛ وظایفی دارد، مرد وظایف ویژه‌ای دارد که خدای متعال به خاطر اداء همین وظایف ویژه، ترکیب ساختمان جسمی و روحی آنها را هم متناسب با آن وظیفه بنا کرده و خلق کرده. بنابراین این نگاه اسلام و نگاه جمهوری اسلامی به است، و ما به این نگاه افتخار میکنیم؛ ما سر تا پا اعتراض به منطق غربی و روش غربی و سبک زندگی غربی در مورد زنیم؛ معتقدیم آنها به دارند ظلم میکنند. ۱۳۹۹/۱۱/۱۵ لینک کانال ↙️↙️ 🆔 @olum_ensani_eslami
📌 💢 باید سلطنت کنند، ولى مردان باید حکومت کنند; چرا که این هوا و هوس است که سلطنت مى کند و این خرد است که حکومت مى کند. لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
توماس کوهن در مقاله اى به نام «نقدى بر فلسفه قانون کانت» نظر دیگرى ابراز مى دارد: 💢 فکر مى کند که بنا به ، مردان مى توانند لقب نجیب زادگى خود را به همسرانشان انتقال دهند، ولى عکس این امر صادق نیست. چنین برخوردى با مسأله، موقعیت را تا آن جا تنزل مى دهد که این سؤال در اذهان شگفت زده مطرح مى شود که چگونه چنین ذهن قدرتمندى ممکن است حتى در سنین کهولت تا بدین حد پوچ و نامعقول بیندیشد. لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
📌 💢 يكی از اين جنبش‌های اجتماعی و فرهنگی ، جنبش است. اين مناقشه كه تنها جنبش‌های سياسی را جنبش می‌داند، ناشی از يک خلط مفهومی در دستگاه آكادميک ماست. بدين شكل كه ما در حوزه زبان فارسی برای سه مفهوم يک مفهوم بكار می بريم و اين سه مفهوم عبارت‌اند از:Policy -Polity - Politics که ابعاد سه‌گانه امر سياست هستند. در فضای زبان اروپائی امری را كه ما سياست می فهميم در این سه مفهوم بيان می كنند و آن‌را بكار می برند یعنی: 1- وجه هنجاری سياست (Policy) 2- وجه دولتی و حزبي سياست (Polity) 3- وجه تدبير در جهت حل کشمکش‌ها (Politics) ⭕️ حال با اين شفافيت مفهومی است كه می توانيم به ارزيابی كنش درصحنه جامعه ايران بپردازيم. همواره كنش‌های اجتماعی كه در جنبش‌های اجتماعی تعين می يابند خود را در زیر مفهوم Policy تعريف می‌کنند چراکه اين جنبش‌ها كنش‌های معطوف به هدف‌اند كه ابعادی هنجاری دارند نه ابعادی حزبی و دولتی. ⭕️ اگر جنبشی به‌سوی تغيير دولت حركت كرد و آماج اصلی خود را اين هدف قرار دهد ابعادی از سياست مدنظرش است كه به آن Polity می گويند. ازاین‌رو ، جنبش وسيعی است كه وجهی هنجاری دارد. يعنی با هنجارهای مرسوم كه ناشی از نگاه مردسالارانه است بی‌مهابا مبارزه می كند اما ادعا و سودای حزبی و دولتی ندارد، چراکه گزينه‌ای برای تشكيل دولت ندارد و نمی خواهد كه حزب زنان به وجود آورد. ازاین‌رو جنبش زنان يک جنبش سياسی به مفهوم Polity نيست، اما اين جنبش سياسی، به مفهوم Policy است، پس بايد اين ابعاد را به‌خوبی شناخت. ⚛ در ادامه بخوانید
مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه
📌 #جنبش_زنان_ايران_و_نظام_مفهومی 💢 يكی از اين جنبش‌های اجتماعی و فرهنگی ، جنبش #زنان است. اين مناقش
⭕️ جنبش از اين دورنما يكی از وسيع‌ترين جنبش‌های ايران بعد از جنبش «ارتقا سطح كيفی زندگی» است چراکه می‌توان گفت جنبش «ارتقا سطح كيفی زندگی» ايرانی، وسیع‌ترین جنبش در دوران جديد جامعه ايران است، زیرا اين جنبش است همه آحاد جامعه ايران را از زن و مرد، كودک و جوان، روحانی و دانشگاهی، تحصیل‌کرده غیر تحصیل‌کرده در برگرفته است. به‌طور مثال ما در ايران گرایش‌هایی كه خواهان ارتقا سطح كيفی زندگی خود نباشند (به شکلی که مثلاً در هند وجود دارد) نداريم. ⭕️ جنبش مهم‌ترين جنبش ايرانيان در صدساله اخيراست كه تمام پهنه جامعه ايران را در برگرفته است و مهم‌ترين آماج و هدف آن اين است كه هنجارهای گذشته نسبت به را به‌طور بنيادين تغيير دهد و می كوشد هنجاری نو در مناسبات زن و مرد بيافريند. اين جنبش می كوشد خودبسندگی را از طريق آموزش‌وپرورش، ورزش و هنر سازمان‌دهی كند. اين جنبش در سطوح مختلف هنجارهای تاريخی زن ستيزانه را به چالش می كشد تا زنان همچون مردان تحصيل كنند، به نويسندگی و ساير كارهای هنری بپردازند، نقاشی و كارگردانی كنند و مدير، كارمند عالی‌رتبه و بالاخره وزير شوند. ⭕️ اگر با نگاه موشكافانه به پهنه ايران توجه كنيم كنش‌های همه‌جانبه اين جنبش وسيع را در جابه‌جای ايران در کوچک‌ترین روستا تا در شهرهای بزرگ می توانيم به‌روشنی ببينيم. اينک میلیون‌ها دانش‌آموز دختر و به دنبال آن دانشجوی دختر، میلیون‌ها كه در سطوح مختلف به توليد و ارائه خدمات مشغول هستند و از اين طريق امرارمعاش می كنند و هزاران زن و دختر به كارهای مختلف هنری می پردازند. به نقاشی و گرافيک يا به عكاسی و تئاتر و سينما مشغول‌اند، صدها زن كه كارگردانی می كنند، صدها زن كه مدير شرکت‌های بزرگ هستند و سازمان‌های توليدی كه از طريق كار فكری هزاران زن مهندس ايرانی چرخ آنها می گردد، صدها محفل زنان كه در آن باهم كتاب می خوانند و از نگاه خود متون گوناگون را تأویل و تفسير مي‌كنند، صدها زن و دختر كه در كرسی وكالت می نشيند، همه این‌ها حاكی از يك جنبش وسيع است كه در آن فاعل شناسای زن ايرانی می خواهد بر روی پای خود بايستد و اين شجاعت را داشته باشد كه نگاه ويژه خود را داشته باشد و «من» خود يا به عبارت علمی سوژه زنانگی خود را در بطن جامعه ايرانی بارور كند. ⭕️ اين جنبش وسيع اجتماعی كه از ميان ريگ‌ها و الماس‌ها می‌گذرد آرام و به‌تدريج مانند هر جنبش ديگر اجتماعی و فرهنگی در تداوم و استمرار خود می آموزد كه سازمان‌های ويژه خود را ايجاد كند، نهادها و انجمن‌های خود را ساماندهی كند و در اين نهادهای خودانگیخته سطح سازمان خود را به‌طور كيفی ارتقا دهد تا سازمان‌هایی شوند كه در تاروپود جامعه ايران تنيده شده و به جزئی جدائی‌ناپذیر از جامعه ايران تبديل شوند. جنبش زنان آن‌چنان‌که گفتم به وجه ای هنجاری از سياست می پردازد اما اين ظرفيت و پتانسيل را دارا است كه به سطح ديگر ارتقا يابد، يعنی اينكه مطالبات و ساماندهی خود را از امر اجتماع به تغييرات در سطح قدرت سياسی بكشند. اين امر مستلزم ارتقا كيفيت اين جنبش در سازمان‌ها و نهادهای خود است و اگر اين جنبش بخواهد به‌ويژه در سطح كيفی ارتقا يابد نيازمند پرداختن به كار نظری است، امری كه جنبش زنان ايران از آن رنج می برد. بدين معنا كه بتواند ايده و پراكسيس خود را در دستگاه‌ها و قالب‌های مفهومی بكشاند و آرام و به‌تدريج تئوری های منسجم برای خود طراحی كند. بدون اين كار يعنی ايجاد روابط دوجانبه بين عمل و نظر بين ايده‌ها و مفاهيم بين پراكسيس و تئوری اين جنبش نمی تواند به‌طور آگاهانه به ساختار منسجم و كارآمد در جهت منافع جامعه به‌طور عام و منافع زنان به‌طور خاص عمل كند. ⭕️ اين نظام تئوريک بايد متكی بر اين اصل راهنما باشد كه برآمده از تجربه جنبش زنان ايران باشد نه اينكه تنها به اين امر بسنده كند كه بازگوكننده تئوری های ديگران باشد آنچه جنبش زنان ايران در طی صدساله گذشته همواره از فقدان آن رنج‌برده است، اين مطلب است كه نتوانسته در ساحت نظری خود را آرايش دهد. البته اين خاص جنبش زنان نيست، اين ضعفی است كه در ديگر عرصه‌ها بروز کرده است و جنبش زنان را نيز شامل شده است، چراکه بنيادهای فكری ما نتوانسته تجديدی نظری در بنيان‌های خود صورت دهد.