eitaa logo
بنده امین من
2.9هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
3.5هزار ویدیو
61 فایل
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔹ان شاالله در این کانال، مفاهیم تربیتی هفت سال دوم، یعنی دوران بندگی را تقدیم خواهیم کرد. 🔹اجرای جدول فعالیتی جهت نهادینه کردن رفتار صحیح در فرزند و ... ✔️کانال اصلی👇 @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃✨﷽✨🍃🌸࿐ 🔮اجرای شعر صلوات برادر و خواهر گل آقا محمد و فاطمه خانم صرامی فروشانی 9ساله و 5ساله ازشیراز ❤️🧡💛 ۸ تا ۱۱سال 🔰 ╭───🍃🌼🍃🌼🍃─.┅╮ @farzandetanhamasiry8_11 ╰.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐ 🕊 🌷 پای درس‌ شهدا...💌 👤سرایدار مدرسه‌‌ای که شهید عباس بابایی در آن درس می‌خواند می‌گوید: کمردرد داشتم و نمی‌توانستم کار مدرسه را خوب انجام دهم. مدیر مدرسه به من گفت: اگر اوضاعت همیشه این باشد، باید بروی بیرون. 😔اگر من را بیرون می‌کردند، خیلی اوضاع زندگی‌ام بدتر می‌شد. آن شب همه‌اش در این فکر بودم که اگر من را بیرون بیندازند، چه خاکی توی سرم کنم؟ 💐فردا صبح که رفتم مدرسه، دیدم حیاط و کلاس‌ها عین دسته گل شده و منبع آب هم پر است. از عیالم که برنمی‌آمد؛ چون توان این همه کار را نداشت. نفهمیدم کار کی بوده. فردا هم این قضیه تکرار شد. 🤔شب بعد نخوابیدم تا از قضیه سردربیاورم. صبح، یک پسربچه از دیوار پرید پایین و یک‌ راست رفت سراغ جارو و خاک‌انداز. 💥شناختمش. از بچه‌های مدرسه‌ی خودمان بود. مرا که دید، ایستاد. سرش را پایین انداخت. با بغضی که در گلویم نشسته بود، گفتم: «پسرم! کی هستی؟» گفت: «عباس بابایی» گفتم: «چرا این کارها را می‌کنی؟» 🌷گفت: «من به شما کمک می‌کنم تا خدا هم به من کمک کند.» 📚کتاب «ظرافت‌های اخلاقی شهدا» ⇦ ۸ تا ۱۱سال 🔰 ╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮ 🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋 ╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯ 🔙 1127 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐ پشت همراه با رنگ آمیزی❤️🧡💛💚 ⇦ ۸ تا ۱۱سال 🔰 ╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮ 🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋 ╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯ 🔙 1129 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐ 📺 (قسمت چهل و دوم : چوپان دروغگو) ⇦ ۸ تا ۱۱سال 🔰 ╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮ 🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋 ╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯ 🔙 1130 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐ 📺 (قسمت چهارم) ⇦ ۸ تا ۱۱سال 🔰 ╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮ 🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋 ╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯ 🔙 1131 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐ این جامدادی و وسایل مدرسه را پسر پرتلاشم آقای علی رومنجانی ۱۰ ساله از مشهد به تنهایی ساخته😍👏👏👏 ۸ تا ۱۱سال 🔰 ╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮ 🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋 ╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐ سجاد کاسه را پر از آب کرد و توی سینی گذاشت، چندتا لیوان و پوست نارنگی هم کنارش گذاشت، مادر با چشمان گرد پرسید:«این ها را برای چه می آوری پسرم؟» سجاد در حالی که پوست نارنگی را توی کاسه می ریخت گفت:«دارم آزمایش می کنم، من یک مرد آزمایش کن هستم» مادر لبخند زد و گفت:«فقط مواظب باش آب روی فرش نریزی» سجاد چندبار پوست نارنگی را توی آب فشار داد رنگ آب زرد شد از جا پرید و گفت:«مادر ببین من یک دارو ساختم!» مادر لبخند زد و گفت:«من مطمئنم یک روز داروساز خوبی می شوی عزیزم» سجاد دارویی که ساخته بود توی بطری ریخت و کناری گذاشت. بابا از سرکار برگشت. سجاد دوید، خودش را توی بغل بابا انداخت و گفت:«سلام بابای خوبم برای پا دردت دارو ساختم تا بخوری و زودتر خوب شوی» بابا لبخند زد دستانش را شست سجاد را بغل گرفت و گفت:«سلام پسر مهربانم ممنونم که به فکر من بودی» بعد از شام سجاد بطری را آورد گفت:«بابا لطفا این دارو را بخور تا پایت خوب شود» بابا دستی سر سجاد کشید و گفت:« داروی پادرد را روی پا می مالند دارو را بده تا روی زانویم بمالم» سجاد کمی فکر کرد و گفت:«اما، من داروی خوردنی درست کردم» مادر گفت:«سجادم می دانی دکترها چطوری دارو می سازند؟» سجاد سرش را بالا گرفت و پرسید:«چطوری؟» مادر گفت:«با دستکش و در ظرف های تمیز با موادی که فایده های مختلف دارند» کنار سجاد نشست و ادامه داد:«می خواهی باهم یک داروی خوب برای بابا درست کنیم؟» سجاد با خوشحالی گفت:«بله می خواهم» مادر دست سجاد را گرفت و به آشپزخانه برد، قوری را به دستش داد گفت:«من چندتا گیاه دارویی می دهم توی قوری بریز» سجاد چَشمی گفت و منتظر ماند، مادر کمی چای کوهی، پونه و اویشن به سجاد داد، سجاد از هرکدام مقداری داخل قوری ریخت. با کمک مادر دو لیوان آب اضافه کرد. مادر قوری را روی گاز گذاشت و زیرش را روشن کرد، ده دقیقه بعد داروی گیاهی سجاد آماده بود. (باران) ⇦ ۸ تا ۱۱سال 🔰 ╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮ 🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋 ╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯ 🔙 1132 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐ 🦖🦖🦖🦖🦖🦖🦖🦖🦖🦖 🦕🦕🦕🦕🦕🦕🦕🦕🦕🦕🦕 ⇦ ۸ تا ۱۱سال 🔰 ╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮ 🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋 ╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯ 🔙 1133 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
30.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐ 📺 (پوریای ولی : قسمت چهل یکم : فرخ لقا) ⇦ ۸ تا ۱۱سال 🔰 ╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮ 🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋 ╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯ 🔙 1134 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐ 📺 (قسمت چهارم) ⇦ ۸ تا ۱۱سال 🔰 ╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮ 🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋 ╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯ 🔙 1135 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا