بسم الله الرحمن الرحيم
روز ما بود! روز ولادت حضرت معصومه(س) را مى گويم. مدرسه از قبل به مادرهامان اطلاع داده بود كه روز ولادت حضرت، روز جشن تكليف ما سومى هاست! به نظرم مامان راست مى گفت: مديرمان خيلى خوش سليقگى كرده بود كه اين روز را روز جشنمان قرار داد.
كلاس سوم الف، يك سرود دسته جمعى آماده كرده بود، سوم ب يك نمايش و ما كه سوم ج بوديم يك مسابقه درست كرده بوديم.
مسابقه مان، اين شكلى بود ما دو تا يعنى من و هدى مجرى بوديم و مدام جا و مكان هاى مختلف را مى گفتيم و وسطش هم براى سخت تر شدن مسابقه جند تا از فاميل هاى محرم و نامحرم را. بچه ها ٤ نفرى مى آمدند جلوى سكوى نمازخانه. مامان ها با كمك همديگر يك رخت آويز با لباس هاى مختلف گذاشته بودند آنجا همين كه ما اسم مكان يا زمان خاص يا شخص را مى گفتيم بايد بچه ها مى دويدند سمت رخت آويز و تا ١٠شماره لباس مناسب موقعيت را مى پوشيدند!
خيلى بامزه بود! يكبار كه اين شعر را خواندم: "ميخوام برم به مدرسه! هفت صبحه چى بپوشم؟" بيشتر بچه ها دويدند سمت مانتو و شلوارها ولى مريم صالحى فكر كرد قرار است برود عروسى چون فورى دويد و رفت يك لباس عروس تورى را برداشت و پوشيد!
لباس عروسش با كفش كتانى خيلى بامزه شده بود! سرش هم مقنعه كرده بود! يعنى شلم شورباى لباس شده بود! هدى با ميكروفون رفت جلويش و گفت: خب خانم صالحى، مقنعه تون ميگه: ميخوايد بريد مدرسه، لباستون ميگه: ميخوايد بريد عروسى، كفشتون هم ميگه ميخوايد بريد يه جايى كه راحت باذيد و بدويد! بالاخره عازم كجاييد حاج خانم؟!
مريم كه خنده اش گرفته بود گفت: آخه، اين اباس عروسه خيلى خوشكل بود از اول دلم مىخواست فقط اين رو بپوشم!
بعد من گفتم: آن وقت خانم سياوشى، معاونمون راهت ميدن توى مدرسه؟!
مريم زيرزيركى نگاهشان كرد و گفت:نه!
بقيه بچه ها را تشويق كرديم و نوبت بعدى شد.
هدى خواند: توى خونه نشستم، زنگ درو كه ميزنن مامان ميگه دوست باباست، عمورضا!
اينجا هم دو تا از بچه ها رفتند و يك تيشرت و شلوار راحتى پوشيدند و دوتاى ديگر فورى يك تونيك بلند و روسرى را انتخاب كردند.
از يكى از آن تيشرت پوش ها كه اسمش حنانه بود، پرسيدم: دوست باباتون محرم شماند؟! با تته پته گفت: آخه گفتيد عمورضا! فهميد ركب خورده و عمويى كه فقط دوست بابا باشد با عمويى كه برادر بابا باشد فرق مى كند. دلم برايش سوخت.گفت: يعنى خاله ها هم راست راستى و الكى دارن؟! مثلا" براى پسرا؟! هدى گفت: بله حنانه خانم.
خيلى مسابقه باحالى بود. ما هم هى سؤالهاى سخت سخت مى داديم بچه ها هم گاهى هول ميشدن لباسها را اشتباهى مى پوشيدن و با هم مى خنديديم. يكبار يكى از بچه هاى كلاس سوم ب، وقتى خوانديم: ميخوايم بريم به مسجد، چى بپوشم مناسبه؟! رفت و يك شلوارك پسرانه با تيشرت و كلاه پسرانه پوشيد! دوستهاش سر به سرش گذاشتن و گفتن: پس چادرت كو آقا پسر؟! شمل اينجورى ميرى نماز؟! لابد ميرى مردونه؟!
خودش هم خنده اش گرفته بود. خلاصه مسابقه اى شده بود، مسابقه روز جشن تكليفمان!
مامان هاى بقيه كلاسها خيلى ما و مامان هامان براى اين مسابقه جذاب تشكر كردند. بچه ها هم هى شعرها را مى خواندند و مقنعه و مانتوهاشان را تند تند عوض و بدل مى كردند.
شنيدم كه مامان داشت به مادر حنانه مى گفت: فكر كرديم خوبه توى جشن تكليف، بچه ها تكليف لباس پوشيدن هاشون رو توى جاهاى مختلف، جلوى آدم هاى مختلف ياد بگيرن. مادر حنانه هم گفت: آره. حرفتون حقه. شيوه تون هم جذاب بود.
آخر سر هم مدير مدرسه به همه بچه ها يك كادوى جالب داد. گفتم كه خوش سليقه است. يك عروسك نمدى برش خورده دوخته نشده با نخ و سوزن كه بايد خودمان مى دوختيمش و چادر گل گلى اش را سرش مى كرديم و با گلهاى رس توى جعبه برايش مهر و تسبيح درست مى كرديم و مى چسبانديمش توى قاب عكسى كه عكس حرم حضرت معصومه (س) تويش بود.
❤️كاش هميشه روز جشن تكليفمان بود.
#داستان
#جشن_تكليف
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1412🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تماشایی | عارف پانزده ساله
🤩 کسانی که راه چهل ساله را چهار ماهه رفتند.
😉 چه خوبه یه وقتی تو روز بذاریم و وصیتنامههاشونو بخونیم...
💎 #نقشه_گنج
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1413🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خلاقیت
درست کردن شمع
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1414🔜
#تنبلخان ۳
تنبلی باعث میشود که زندگی برایتان سخت بشود...
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1415🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
📺
#کارتون_مثل_نامه (قسمت پنجاه و دوم : روباه و چاه)
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1416 🔜
#سلام_امام_زمانم 💚
امام مهربانم . . .
بِنَفْسي أنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضاهی
ای نعمت خاصّ خدا سلام ؛
به قَلبَت سلام ؛
به چَشمَت سلام ؛
به رنج و به بغض و به صبرت سلام
🦋صبحت بخیر آقا🦋
🌸اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج🌸
🍃
47.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کتاب_راهنمای_من
قسمت دهم ویژه برنامه
کتاب راهنمای من
در این قسمت می بینیم :
🔻 یک سوال ما ایرانی ها میریم بهشت ولی کل دنیا میرن جهنم ❗ بابا طرف اون طرف دنیا داره کلی خدمت می کنه و اختراع داره یعنی جهنمیه چون مسلمان نیست؟!!!
🔻چطور تشخیص بدیم مومن رو از منافق ؟
تفسیر آیات ۶و۷و۸ سوره بقره
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1417🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ #امامزمان🍀
بیا نور چشمان دنیا بیا💔
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1418🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خلاقیت
شمع
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1419🔜
#تنبلخان ۴
روی رفاقت آدمهای تنبل نمیشود حساب کرد...
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1420🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
📺
#کارتون_دورت_بگردم_ایران(قسمت چهاردهم)
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1421🔜