22.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
📺
#کارتون_جزیره_دانش(قسمت پنجاه و دوم )
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۴سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
@farzandetanhamasiry8_14
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙1444 🔜
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
🍃صبحت بخیر ای غزل ناب دفترم
ای اولین سروده و ای شعر آخرم
🍃صبحی که یادتو در آن شکفته شد
گویا تلنگری زده بر صبح محشرم
تعجیل درظهورش #صلوات
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
مسئول جدید باغ وحش
سهیل به سختی کلمات توی مجله را هجی کرد:«ب ا غ باغ و ح وح و ح ش باغ وحش»
به تصویر مجله نگاه کرد. از مادر پرسید:«مامان این جا نوشته باغ وحش! این حیوونا هم تو عکس پشت میله هستن!»
مادر کنارش ایستاد به کتاب نگاه کرد و گفت:«بله پسرم نوشته باغ وحش!»
سهیل سرش را بالا گرفت و پرسید:«باغ وحش کجاست؟»
مادر توضیح داد:«به جایی که حیوانات رو توی قفس نگه می دارد تا مردم برن و اون ها رو ببینن باغ وحش میگن»
سهیل سرش را تکان داد و گفت:«وای وای وای چه جای بدی!»
به عکس نگاه کرد و ادامه داد:«مامان ببین این خرس توی قفس چقدر ناراحته! من باغ وحش رو دوست ندارم!»
مادر لبخندی زد و دست بر سر سهیل کشید:«با تو موافقم باغ وحش جای خوبی نیست»
سهیل مجله را کنار گذاشت و کمی فکر کرد و گفت:«اما من دلم میخواد حیوانات رو از نزدیک ببینم و باهاشون آشنا بشم!»
مادر خندید و گفت:«خب عزیزم خارج از باغ وحش نمیشه حیوانات رو از نزدیک دید» مجله را ورق زد و ادامه داد:«البته حیوانات اهلی رو میشه از نزدیک دید»
مادر که دید سهیل توی فکر است گفت:«حالا شما برو یه نقاشی خوشگل بکش منم کارها مو انجام بدم برای دیدن حیوانات یه فکری می کنیم»
سهیل گفت:«چشم» و سراغ دفتر و مدادهایش رفت.
مادر به اتاق رفت. از توی کمد کوچکش یک جعبه برداشت. بعد هم مشغول دوخت و دوز و چسب کاری شد.
کارش که تمام شد دست روی کمر گذاشت و گفت:«بالاخره تمام شد»
پیش سهیل رفت:«سهیل جان هنوز داری نقاشی می کشی؟»
سهیل نقاشی اش را برداشت و به مادر نشان داد:«مامان ببین خرسم چقدر خوشحاله!»
مادر سهیل را بوسید و گفت:«افرین پسرم خیلی زیبا شده! حالا بیا که می خوایم با هم بریم باغ وحش!»
سهیل با چشمان گرد پرسید:«باغ وحش؟»
مادر دست سهیل را گرفت و به اتاق برد. مادر با نمد و کاغذهای رنگی حیوانات باغ وحش را درست کرده بود. هر کدام از حیوانات در محل زندگی خودشان بودند. بعضی ها در جنگل، بعضی توی دشت و بعضی کنار ساحل!
مادر به وسیله تلفن همراه صدای حیوانات را برای سهیل پخش می کرد و در مورد هر کدام از حیوانات توضیحاتی می داد.
سهیل با همه ی حیوانات باغ وحش آشنا شد. رو به مادر گفت:«خیلی ممنون مامان جون من حالا همه ی حیوانات رو می شناسم!»
مادر لبخندی زد و گفت:«خیلی خوبه پسرم حالا تو مسئول جدید باغ وحشی و امشب می تونی حیوانات باغ وحش رو به بابا هم معرفی کنی»
#باران
#داستان
🌸🍂🍃🌸
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1445🔜
بنده امین من
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ الزّهَراء مجموعه انیمیشنی مادر خوبی ها 1️⃣ قسمت اول: مادر بابا
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ الزّهَراء
مجموعه انیمیشنی مادر خوبی ها
2⃣ قسمت دوم: پیراهن بهشتی
#مادر_خوبی_ها
#انیمیشن
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1444🔜
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ارسالی_کاربر
علی صالحی
۷ ساله
از استان همدان
ممنون آقا پسر گل
عیدتون خیلی مبارکا باشه😍
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿