#شاخبازی ۲
برای شاخ شدن، از مغزتون هم یاری بگیرید...
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2091🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦚 وقتی خــداوند
دست به قلــم می شود
بهتــــرین و
زیبـاترین را نقـاشی می کند🦚
پس مطمئن باشید
خــ💚ــداوند همیـــــشه
قشنـــــگ ترین ها را 🦚
برای شمارقــم خواهد زد
امیدوار باشید🍀
توکل بر خدایت کن😊سلام علیکم
صبح زیباتون پرمهر☺️
.
بنده امین من
🌿 (شهر ظهور)🌿 ..•••ا•••.. 👈قسمت اول ..•••ا•••.. از همان روزی که بابای کاوه برای او دوچرخه 🚲خرید، ت
🌱 (شهر ظهور)🌱
ا•••••••••
👈قسمت دوم
ا•••••••••
دوچرخه🚲 لبخند😊 زد و گفت: «بله که سراغ دارم . تو باید شهرظهور رو ببینی».
این کلمه به گوش 👂کاوه آشنا بود. حس کرد که این اسم را در جلسات دعای ندبه 🤲شنیده است.
کاوه سوار بر دوچرخه رویایی اش از میان ابرها☁️☁️
می گذشت و پیش می رفت، تا اینکه پس از مدتی به شهری سرسبز 🌳🌲و خوش آب و هوا رسیدند که در میان کوههایی 🏔⛰سربه فلک کشیده، پنهان شده بود. دوچرخه🚲 در یک چشم برهم زدن روی زمین🌎 فرود آمد و به کاوه گفت: «اینم همون جایی که آرزوشو داشتی».
کاوه زیرلب با
خودش نام شهر را تکرار کرد و از دوچرخه و پرسید:
«چرا به اینجا میگن شهر ظهور؟ دوچرخه که می دانست کاوه در دعای ندبه 🤲چیزهای زیادی از امام زمان عليه السلام✨ یاد گرفته، به او گفت:
«کاوه من و تو به آینده سفر کردیم، به زمان بعد ازظهور. یادته جمعه ها تو دعای ندبه 🤲چی خوندی؟»
کاوه متعجب😳 به سمت شهر حرکت کرد و از دوچرخه🚲 پرسید:
«چقدر ان شبیه شهر خودمونه!» دوچرخه که از هوش و ذکاوت دوستش، خیلی خوشحال بود؛ جواب داد «آفرین ! درست فهمیدی!👏 اینجا شهر خودمونه، اما گفتم که تو آینده اینطوری میشه».
از همان دور معلوم بود که شهرشان چقدر عوض شده.
درخت ها🌳 آن قدر بزرگ شده بودند که شاخه های بالایی آنها به همدیگر گره خورده بود و جاده ها مانند یک تونل سبز شده بودند ؛ کاوه وقتی درختان شاداب کنار جاده و جوی پراز آبش را دید، سؤالی برایش پیش آمد .
از دوچرخه🚲 پرسید:
«توی شهر ما که همیشه آب کم بود اما انگار اینجا آب خیلی زیاده، دیگه کسی مشکل کمبود آب نداره !).
دوچرخه گفت:
_ دوستِ من، آب هیچوقت کم نبود ولی اون هایی که شهر رو اداره میکردند آدم های خوبی نبودند.
« البته مردم هم خیلی تغییر کردن؛
با اینکه اب زیاد شده اما این باعث نمیشه مردم آب رو هدر بدن و قدرشو ندونن »
کمی که جلوتر رفتند بستنی قیفی های بزرگی را دیدند.
وقتی که خوب دقت کردند متوجه شد که قسمتی از دیوارهای شهر
را شبیه بستنی درست کرده اند.
کاوه با دیدن بستنی های پیچ پیچی به آن بزرگی، دهانش آب افتاد و به دوچرخه🚲 گفت:
«اونجارو ببین انگار اون بستنی ها واقعی هستن!» دوچرخه خندید و گفت:
«نه؛ اما فکرکنم همین نزدیکیها بتونیم کلی بستنی قیفی خوشمزه با طعم های موز 🍌و پرتقال 🍊پیدا کنیم».
کاوه از تعجب 😳چیز دیگری نپرسید. وقتی نزدیک دیوارهای شبیه بستنی🍦 رسید؛
جوانان مؤدب و مهربانی را دید که به همراه چند کودک👨👦👦، مشغول پذیرایی از میهمانان 🍱شهر بودند.
یکی از آنها با دیدن کاوه و دوچرخه🚲، به سمتشان آمد و خوش آمد گفت.
از آن طرف کودکی به کاوه بستنی 🍦تعارف کرد.
او باورش نمی شد، آن همه بستنی خوشرنگ را یکجا ببیند.
کاوه می خواست پول بستنی ها را حساب کند؛ اما متوجه شد چیزی همراهش نیست.
کودک با دیدن او لبخندی زد و گفت:
« نگران نباش، صلواتیه »..
با شنیدن این حرف، او یاد روزهای
نیمه شعبان افتاد که به همراه پدرش و بچه های هیئت، صلواتی از مردم پذیرایی می کردند، اما الآن به چه مناسبتی آنها ایستگاه صلواتی راه انداخته بودند؟
#داستان_مهدوی
#شهر_ظهور
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2092🔜
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینیم آقا محمد گل چی میگه به مامان و باباها
#انتخابات
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2093🔜
🌀احکام| #ردمظالم
🔸🔹به یکی از دوستان بدهکار هستم ولی از شهرمون رفته و هیچ شماره ای ازش ندارم چطوری باید بدهی رو بدم ⁉️
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2094🔜