eitaa logo
برای توجّه
492 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
7.2هزار ویدیو
31 فایل
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرّحیمِ لاحَولَ وَ لاقُوَّه اِلّا بِاللّهِ العلیِّ العظیم و صلّی اللهُ علی محمّد و الهِ الطّاهرین کپی مطالب کانال بدون ذکر لینک کاملاً جایز است اما مطالبی که دارای نام یا لینک سایرکانالهاست لینک و نامشون رو حذف نکنید @barayetvajoh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴آخه آفریقا چی داره که رئیسی رفته اونجا؟! ♦️‌ ۹۶ درصد الماس، ۹۰ درصد کروم، ۸۵ درصد پلاتین، ۵۰ درصد کبالت، ۵۵ درصد منگنز، ۴0 درصد بوکسیت، ۱۳ درصد مس، ۵۰ درصد فسفات، ۶۵ درصد طلا و ۳۰ درصد توریوم و اورانیوم جهان به صورت طبیعی در قاره آفریقا ذخیره‌شده است! ♦️همچنین این قاره از نظر دارا بودن فلزات ارزشمندی چون آهن، قلع، روی، سرب، زغال‌سنگ، سنگ‌های قیمتی و نیکل در جایگاه ممتازی قرار دارد و ۱۰ کشور این قاره از صادرکنندگان نفت به سایر نقاط جهان هستند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Tafsir E Hamd 26_برش.mp3
4.34M
تفسیر سوره حمد 26 آیت الله جوادی آملی 💜بخش اول حجم : ۴:۰۵مگابایت زمان : ۱۸دقیقه
Tafsir E Hamd 26_برش_1.mp3
4.56M
تفسیر سوره حمد 26 آیت الله جوادی آملی 💜بخش دوم حجم : ۴:۱۳مگابایت زمان : ۱۹دقیقه
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 26 🔵 بخش اول اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم تفسیر آيهٴ مباركهٴ  «اهدنا الصراط المستقيم»﴿1﴾ از اينكه همگان هدايت را مي‌خواهيم مي‌گوييم اهدنا= ما را هدايت كنيد. براي اينكه انسان وقتي مي‌تواند در يك جامعه‌ٴ امن زندگي كند كه همه از هدايت برخوردار باشند. اگر همه به يك سمت حركت كنند در رفاه و آسايشند. و اما اگر راه‌ها گوناگون باشند، اگر بعضي در مسير مستقيم باشند بعضي در مسير انحرافي، اين دار، دار زحمت است. وقتي انسان مي‎تواند به سلامت به مقصد برسد كه مانعي در بين راه نباشد. راهيان صراط مستقيم، رفيق حسن راهيان اين راه نه تنها مزاحم هم نيستند بلكه رفيق خوب يكديگرند. خدا از راهيان صراط مستقيم به عنوان رفيق حَسَن ياد مي‌كند. مي‌فرمايد «و حسن اولئك رفيقا»﴿2﴾. اينها همسفران خوبي هستند. همه به فكر هم هستند نه تنها مزاحم هم نيستند همه در سرعت و سبقت يكديگر كمك مي‌كنند، همه معين يكديگرند. همه دعاگوي يكديگرند همه معاون يكديگرند. اين صراط مستقيمي كه بسترش نه تخلف دارد و نه اختلاف راهيان او نه تنها به سهولت اين راه را طي مي‌كنند و هيچ كسي مزاحم ديگري نيست، بلكه همسفران خوبي هم هستند. كه فرمود «من يطع الله و الرسول فاولئك مع الذين أنعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئك رفيقا»﴿3﴾ اينها همسفران خوبي‌اند. اينها با رفق اين قافله را اداره مي‌كنند.
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 26 🔵 بخش دوم عالم طبيعت، دار تزاحم جواب: چرا ديگر در هدايت تكويني در جهان ماده مزاحمت هست خداي سبحان «ربنا الذي اعطي كل شيء خلقه ثم هدي»﴿4﴾. همه را هدايت كرده است و همه هم دارند در مسير خودشان مي‌روند و چون در عالم طبيعت هست، دار، دار تزاحم است. آن نسيم مي‌خواهد به صورت تند باد در بيايد. آن درخت هم حركت كرده مي‌خواهد گل بكند و شكوفه بشود و ميوه بدهد. آن به اين مي‌زند شكوفه‌اش از بين مي‌رود. همه در حركتند و تزاحم پيدا مي‌شود. آن باران مي‌خواهد ببارد خب يك كسي هم بيمار مي‌شود. يكي كسي هم سُر مي‌خورد، برف نيايد كه نمي‌شود. انسان هم كه نرود دنبال كارش كه نمي‌‌شود. سر خوردن و افتادن توش هست. اين جهان، جهان تزاحم و تكوين است البته اين تزاحم‌ها براي ايجاد قسط و عدل در نظام كلي است. اما در صراط معنويت برخوردي نيست. حركت معنوي با برخورد همراه نيست. همهٴ اعضاء اين قافله رفقاي خوبند براي يكديگر كه «حسن اولئك رفيقا»﴿5﴾. ظاهراً بحث ديگري دربارهٴ كلمهٴ اهدنا نخواهيم داشت، با آن بحثهايي كه قبلاً گذشت و روشن شد كه اين هدايت، هدايت مرحلهٴ بقا است و تكويني است. اگر عده‌اي تفسير كرده‌اند اهدنا يعني ادمنا علي الصراط به همين معناست. ثبتنا به همين معناست و مانند آن. سؤال... جواب: بله هدايت تشريعي آن است كه خداي سبحان قوانين را به اطلاع همه برساند. براي انسان‌ها قانون تعيين كند و قانون را هم ابلاغ كند. سؤال... جواب: در همهٴ مراحل تكوين انسان نياز دارد به قانون. اين درست، اما گاهي هدايت تشريعي هست گاهي هدايت تكويني نيست. مثل اينكه خداي سبحان همه را هدايت كرده است. «انا هديناه السبيل اما شاكرًا و اما كفورًا»﴿6﴾. آنكه شاكر هست اين راه را طي مي‌كند، از هدايت تكويني در مرحلهٴ بقاء برخوردار است. آنكه كافر است اين راه را پشت سر مي‌گذارد راه ديگر انتخاب مي‌كند از هدايت تكويني برخوردار نيست. سؤال اختصاص هدايت تكويني خاصه به مؤمنان جواب: هدايت تشريعي انجام مي‌شود به همگان خداي سبحان هدايت تشريعي كرده. اما هدايت تكويني يعني توفيق دادن كه اين راه را طي بكند مخصوص يك عده است. فقط مؤمنين را خدا فرمود من هدايت مي‌كنم. فرمود در سورهٴ حج كه بعضي از آياتش گذشت آيهٴ 54 سورهٴ حج اين است كه «و ان الله لهاد الذين آمنوا الي صراط مستقيم»﴿7﴾ خدا فقط مؤمنين را هدايت مي‌كند يا در سوره‌اي كه به نام رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) بود يا سورهٴ فتح در آنجا، در سورهٴ فتح «انا فتحنا لك فتحاً‌ مبينا ليغفر لك الله ما تقدم من ذنبك و ما تأخر و يتم نعمته عليك و يهديك صراطا مستقيما»﴿8﴾ خدا مي‌خواهد تو را به صراط مستقيم هدايت بكند. نه هدايت كند يعني يبين لك الاحكام الالهيه، احكام الهيه را براي همه بيان كرده. بيان احكام الهي هدايت تشريعي است. «اقيموا الصلاة»﴿9﴾ را به سمع مردم رساندن هدايت تشريعي است. و قرآن از نظر هدايت تشريعي جهاني است چون «هدي للناس»﴿10﴾ است. از نظر هدايت تكويني لطف خدا مخصوص كساني است كه چند قدمي اين راه را طي كرده‌اند. سؤال... جواب: نه اول هدايت تقسيم مي‌شود به تشريع و تكوين. آنگاه هدايت تكويني احكامي دارد، تشريعي احكامي دارد. آن هدايت عامه كه «ربنا الذي أعطي كل شيء خلقه ثم هدي»﴿11﴾ او كه عام است. او همگان را شامل مي‌شود. حتي «فاهدوهم الي صراط الجحيم»﴿12﴾ هم بر اساس همان هدايت عامه است و مانند آن. اما اين هدايتي كه مؤمنين از خداي سبحان مسئلت مي‌كنند،‌ هدايت تكويني است در بُعد . مي‌گوييم خدايا وسايل پيمودن راه حق را به ما بده. آن را بده را بده. آن را بده آن را بده. را بر طرف كن كه ماهم اين راه را كنيم.
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 26 🔵 بخش سوم سؤال... جواب: تزاحم منتهي به قسط و عدل مي‌شود در دار تكوين. سقوط نه. قسط و عدل، تزاحم حق است مثل همان دو كفهٴ‌ ترازو كه تزاحم مي‌كنند تا قسط و عدل برقرار بشود. سؤال... جواب: بله اما كسي كه متدين شد حالا خدا را قبول دارد قرآن را قبول دارد، وحي و رسالت را قبول دارد به نماز كه ايستاد مي‌گويد «اهدنا الصراط المستقيم»﴿13﴾. سؤال... جواب: خيلي خب آن يك امر تكويني است ديگر و را مسئلت مي‌كند يعني شما اين را به ما بدهيد ديگر و الا احكام را كه به ما فرمودي. سؤال... جواب:‌ آن باطنش كه تشريع نيست. باطنِ تشريع است سؤال... جواب: نه همهٴ اين از خداي سبحان صادر شده است. تشريع يعني چي واجب است چي حرام است چي مكروه است چي مستحب. سؤال... حكمت وضو در گفتار پيامبر، باطن و روح تشريع جواب: نه معرفت هم. باطن تشريع آن معارف حقه است. نه آن هم تشريعٌ. او باطن التشريع است. مثلاً‌ كسي آمده، اين را مرحوم شهيد ﴿رضوان الله عليه﴾ در آن اربعينش نقل كرده كه رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) بين الطلوعين بعد از نماز در مسجد مي‌نشستند به سؤالات مردم پاسخ مي‌دادند. دو نفر آمدند سؤالي داشتند، حضرت به اولي فرمود كه شما قبلاً آمدي نوبت گرفتيد ولي اين شخص كه بعد از شما آمده است مستعجل است و شما از خاندان كرم‌ايد اين نوبتتان را به او واگذار كنيد. عرض كرد بسيار خوب. حضرت فرمود من بگوييم براي چي آمديد يا خودتان مي‌گوييد‌؟ عرض كردند شما بگوييد ما براي چه آمديم. فرمود يكي آمد مسائل حج را بپرسد. يكي هم آمد مسائل وضو را بپرسد. آنگاه حضرت شروع كردند به جواب دادن. فرمودند دربارهٴ وضو گرفتن اينكه انسان دست را مي‌شويد. صورت را مي‌شويد، معنايش اين است خدايا من از دست شستم، معناي شستن صورت اين است خدايا اين صورتي كه بود با اين صورت گناه كردم يا با اين صورتم گناه كردم، اين صورتم را دارم شست‌ و شو مي‌كنم كه به تو بيايم. معناي مسح سر اين است خدايا هر باطلي كه در سر پروراندم دارم او را مي‌كنم. معناي مسح پا اين است كه خدايا هر جايي كه نبايد مي‌رفتم رفتم دارم اين پا را مي‌كنم كه از تا در تو بايستم.﴿14﴾ اين باطن تشريع است. اينكه تشريع نيست. اگر كسي به اينجاها مي‌رسد، از همان عنايتهاي خاص خدا برخوردار است. ظاهر تشريع، چي واجب است چي حرام است، چي مكروه است چي مستحب. اين هدايت تشريعي است اگر كسي اين احكام به او رسيد، همهٴ اين مسائل را فهميد الان رو به قبله ايستاد دارد نماز مي‌خواند مي‌گويد «اهدنا الصراط المستقيم»﴿15﴾، «اهدنا الصراط المستقيم»﴿16﴾ يعني بَيّن لي ما يجب و يحرم يا وفقني لادامه الطريق و لطي الطّريق؟
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 26 🔵 بخش چهارم سؤال... جواب: مقامات بالاخره تكويني است ديگر. ادامه سؤال قبلي: جواب:‌ آنها ديگر تشريع نيست. ادامه سؤال قبلي: جواب:‌ عمل مربوط به اشيای خارجيه است هر موطني يك حكم تشريعي دارد ديگر اما اگر كسي همهٴ اين مراحل را طي كرده است به آنجا هم كه رسيده‌ است مي‌گويد «اهدنا الصراط المستقيم»﴿17﴾، يعني اينكه به من دستور دادي مي‌دانم چي بر من واجب است آن را به من بده كه من اين را پياده بكنم. آنگاه ظاهراً در مسألهٴ اهدنا بحثي نداشته باشيم. عمده كلمهٴ صراط است. معنا و مصداق صراط دربارهٴ صراط كه از خداي سبحان مسئلت مي‌كنيم «اهدنا الصراط المستقيم»﴿18﴾، بايد مراجعه كرد كه صراط بر چي اطلاق شده؟ معناي ظاهري يعني همان . استقامت آن راه هم در برابر اعوجاج است راه گاهي معوج است، گاهي . راه معوج آن است كه و دارد. راه مستقيم آن است كه از تخلف و اختلاف مصون است. اما قرآن چي را صراط مستقيم مي‌داند؟‌ و آيا صراط مستقيم يكي است و يا متعدد است؟‌ و آيا بين سبيل و صراط فرق است يا نه؟ قرآن كريم را صراط مستقيم مي‌داند. در سورهٴ انعام آيهٴ 161 اين است: «قل انني هداني ربي الي صراط مستقيم»﴿19﴾ به رسول خدا (عليه آلاف التحية و الثناء) امر مي‌فرمايد كه بگو خدا مرا به صراط مستقيم هدايت كرده است. آنگاه صراط مستقيم را تشريع مي‌كند. «قل انني هداني ربي الي صراط مستقيم ديناً قيماً‌ ملة ابراهيم حنيفاً»﴿20﴾ صراط مستقيم همان دين قيم است. كه خود است و انسانهاست. هم خود ايستاده است، هم ديگران را مي‌كند. هم خود است هم ديگران. اين دين قيم و قيم را مي‌گويند صراط مستقيم «ديناً قيماً»﴿21﴾ و همهٴ اديان الهي صراط مستقيم هستند اما برجسته‌ترين روش را ابراهيم خليل (سلام الله عليه) نشان داد لذا مي‌فرمايد: «ديناً قيماً ملةابراهيم حنيفا و ما كان من المشركين»﴿22﴾ حنيف در برابر متجانف است و در برابر جنيف است. اگر كسي در اين راه گرايشش به آن پياده رو باشد،‌ تمام تلاشش اين باشد كه به سمت چپ يا به سمت راست گرايش داشته باشد اين را مي‌گويند جنيف. اين اهل جنف است اين متجانف است، هميشه به طرف پياده‌رو ميل دارد. ميل او به است كه اگر مواظبش نباشيد سقوط مي‌كند. اما آن رونده‌اي كه تمام تلاش و كوشش اين است كه در اين وسط باشد، ميل به وسط داشته باشد اين را مي‌گويند . حنيف مائل به وسط است. ديديد اينهايي كه خيلي احتياط مي‌كنند سعي مي‌كنند وسط جاده باشند كه اگر يك وقتي اتومبيل دارد مي‌آيد خودشان را به كنار بكشند. اما تلاششان اين است كه از پياده‌رو دور باشند. آنكه سعي مي‌كند به سمت چپ يا به سمت راست گرايش داشته باشد،‌ اين متجانف في الأثم است اين جنيف است. يعني پاهايش و لبه‌هاي پاهايش و انگشتهاي پاهايش به طرف پياده‌رو است،‌ بالاخره در دراز مدت منتهي مي‌شود به . اما آنكه انگشتهاي پايش به طرف خط مستقيم است، يعني پايي كه در جاده مي‌گذارد، انگشتهاي پا، چهرهٴ، پا سمت پا تو وسط جاده است. اين براي دراز مدت هم محدود است به آن راهيي مي‌گويند كه تمام اين است كه جاده باشد. آن را مي‌گويند كه ميلش به است. فرمود اين ديني كه حنيف است و هيچگونه شركي در اين دين نيست،‌ اين ملهٴ ابراهيم است خدا هم ما را به اين ملت كرده است و اين صراط مستقيم است. «انني هداني ربي الي صراط مستقيم ديناً‌ قيماً ملة ابراهيم حنيفاً و ما كان من المشركين»﴿23﴾ اين مي‌شود صراط مستقيم.
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 26 🔵 بخش پنجم سالك صراط اما چرا انسان صراط مي‌خواهد؟‌ صراط مال سالك و رونده است، انسان يك موجودي ايستايي نيست كه بماند و بپوسد و از بين برود مثل يك حجر نيست. انسان سالك است به كدام سمت؟ سالك الي الله اگر سالك است طريق مي‌خواهد. و اگر خدا است نامحدود است. و اگر طريق نامحدود است انسان از هر برود به مي‌رسد. منتها خدا حسنا دارد هم و است، هم «اشد المعاقبين»﴿24﴾. اگر به راه رفت به خداي ارحم الراحمين مي‌رود اگر بيراهه رفت به همان خدا مي‌رسد ولي آن خدايي كه «اشد المعاقبين»﴿25﴾ است او را مي‌بيند. آنگاه مي‌گويد «ربنا ابصرنا و سمعنا»﴿26﴾. اينطور نيست كه انسان به خدا نرسد. اينطور نيست انسان مثل حجر باشد بماند و بپوسد و ديگر هيچ. انسان خواه و ناخواه مي‌رسد. ولي سعي كند به غفار و ستار برسد نه خداي قهار. كه همان قهار همان غفار است همان غفار همان قهار است همان خداست ولي قرآن فرمود شما خواه و ناخواه به من مي‌آييد. ولي بيراهه نياييد مثل انساني كه در كنار درياي عظيم است، مي‌بينيد وقتي اين جدولها را نگاه مي‌كند، يك عده به حق در اين نهرهاي بزرگ راهي راهند، مي‌روند تا عمق دريا. عده‌اي هم در همين كناره‌هاي ساحل مي‌خشكند. فرمود اينچنين نيست كه شما به من و ما را ناتوان بكنيد. «و الذين يسعون في آياتنا معاجزين»﴿27﴾، آنهايي كه مي‌كنند ما را عاجز بكنند اينچنين نيست. «و لا يحسبن الذين كفروا سبقوا»﴿28﴾، آنهايي كه كافر شدند فكر نكنند كه زدند. جا بروند در مايند. منتها اين انساني كه به هر سمت برود به مي‌رسد،‌ خدا را قرآن كريم معرفي كرد كه «و لله الاسماء الحسني»﴿29﴾ قهار هست، غفار هست، ستار هست، «لا يعذب عذابه احد»﴿30﴾ هست «و لا يوثق وثاقه احد»﴿31﴾ هست، «ارحم الراحمين»﴿32﴾ هم هست. همهٴ اينها اسماء حسناي خداي سبحانند. تا كدام راه را كند. اين است كه در بين همهٴ اين راه‌ها، راه است. فرمود: «و أنَّ هذا صراطي مستقيما فَاتَّبعوه و لا تتبعوا السبل»﴿33﴾ راهي كه انسان را به خداي رحمان برساند،‌ است بقيه راهي است . انسان گم شده نه يعني به مقصد نمي‌رسد او را مي‌برند او اگر نخواست برود او را مي‌برند منتها «فاهدوهم الي صراط الجحيم»﴿34﴾. از اينكه به ما آموختند از خداي سبحان صراط مستقيم مسئلت كنيم، معلوم مي‌شود هست (يك) انسان است (دو) هست (سه) اگر راه را درست طي كرد به هدف راستينش اگر درست نكرد به هدفي مي‌رسد كه . اما آن معنا كه و كسي ايستا و واقف نيست در سورهٴ انشقاق «اذا السما انشقت»﴿35﴾ اينچنين فرمود:‌ آيه‌ 6 سورهٴ انشقاق «يا ايّها الانسان انك كادح الي ربك كدحا فملاقيه»﴿36﴾ فرمود چه مؤمن و چه كافر بالاخره به الله مي‌رويد، منتها يا خدايي را مي‌كني كه «ارحم الراحمين»﴿37﴾ است يا خدايي را ملاقات مي‌كني كه «اشد المعاقبين»﴿38﴾ است همان جا مي‌گويي «ربنا ابصرنا و سمعنا»﴿39﴾. اينچنين كه انسان و حركت نكند،‌ يا خدا را با بعضي از اسماء حسنايش ملاقات نكند. آن اسماء حسناي حق را او هرگز نمي‌بيند «انهم عن ربهم يومئذ لمحجوبون»﴿40﴾ اما اين اسماء و را مي‌بيند، مي‌گويد «ربنا ابصرنا و سمعنا»﴿41﴾. در همين سورهٴ انشقاق كه فرمود انسان سالك است راهي است مقصدي دارد فرمود:‌ راه براي اينها دو قسمت است؛ «يا ايها الانسان انك كادح الي ربك كدحاً»﴿42﴾؛ با و هر چه بيشتر «فملاقيه»﴿43﴾ بالاخره را . منتها دو دسته‌اند مردم «فاما من اوتي كتابه بيمينه فسوف يحاسب حساباً يسيرا و ينقلب الي اهله مسرورا»﴿44﴾ اهل نه يعني زن و بچه، اهل يعني آن همان ، هم عقيده‌ها ديگر. حالا خواه اهل و عيال او باشند، خواه ديگران. «و اما من أوتِيَ كتابه وراء ظهره فسوف يدعوا ثبورا و يصلي سعيرا»﴿45﴾ بعضی‌ها كتابشان را از پشت به اينها مي‌دهند، اينها همان‌هايي هستند كه «نبذوا كتاب الله وراء ظهورهم»﴿46﴾ آنكه امروز را پشت سر گذاشت فردا نامهٴ‌ را از پشت سر او به او مي‌دهند اين توسّع همان خواهد بود. پس هر است و هر هم به مقصد مي‌رسد و هر انساني هم به مي‌رسد، منتها انسان مقصد خود را با عمل صالح خود بايد تعيين كند. يا مقصد او «ارحم الراحمين»﴿47﴾ است، خداي غفار ستار است، يا مقصد او «اشد المعاقبين» است. كه «اشد المعاقبين»﴿48﴾ كه همان ارحم الراحمين است.
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 26 🔵 بخش ششم صراط مستقيم، سبل الهي و سبل انحرافي پس اگر انسان سالك است راه مي‌خواهد. و اين راه را قرآن كريم فرمود: گوناگون است يك راهش مستقيم است بقيه انحرافي مي‌روند. لذا صراط نه تثنيه بسته شد نه جمع. همه جا سخن از مفرد است. فرمود: «و ان هذا صراطي مستقيما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل»﴿49﴾ آن جمع است. صراط مستقيم همان است اگر در روايات گفته‌اند، قرآن صراط مستقيم است يا امام صراط مستقيم است، صراط مستقيم صراطي است كه اگر كسي وارد شد در است. آن بزرگراه را مي‌گويند صراط مستقيم. و عرب آن بزرگراه را مي‌گويد امام. كه در بحثهاي قبل در سورهٴ حجر اينچنين داشت «و انهما لبامام مبين»﴿50﴾ مي‌فرمايد ما اين دوتا شهري كه خراب كرديم شما برويد از نزديك ببينيد وقتي كه از مكه به طرف شام حركت مي‌كنيد،‌ جريان هلاكت انطاكيه را مي‌خواهيد ببينيد، انهما يعني اين دو شهري را كه ما خراب كرديم بر جاده است و «لبامام مبين»﴿51﴾، يعني سر است. سر اين بزرگراه. اين بزرگراه را قرآن مي‌گويد . اگر در روايات گفته شد صراط مستقيم معصوم (عليه السلام) است چون آن است. اگر كسي بدنبال امام معصوم بود يقيناً موفق خواهد بود. اين بزرگراه را مي‌گويند . راه‌هاي فرعي گاهي به اين بزرگراه گاهي راههاي فرعي است كه به اين بزرگراه . آن راههاي فرعي كه به اين بزرگراه ،‌ آنها الله است كه در پايان سورهٴ عنكبوت فرمود:‌ «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا»﴿52﴾ كه سبيل آن راه كوچكي است كه به اين بزرگراه مي‌رسد. و اگر چنانچه اين به اين بزرگراه نرسيد، همان راه ضلالت است كه رسول خدا فرمود:‌ «و ان هذا صراطي مستقيما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل»﴿53﴾ يعني آن راههاي كوچكي كه به صراط مستقيم نمي‌رسند و به پرتگاه مي‌رسد آنها را . چرا؟ چون آنها نه بزرگراهند نه به بزرگراه . اما خدا يك صراط مستقيم دارد كه همه بر صراط مستقيمند. استقامت و استواي صراط و هيچ ممكن نيست كسي دستي به اين صراط مستقيم بزند و اين راه را متخلف يا مختلف كند. چون خدا فرمود من اين صراطم. آيه‌اي كه فرمود «هذا صراطٌ عَلَيَّ مستقيم»﴿54﴾ اينكه فرمود «هذا صراط علي مستقيم»﴿55﴾ يعني هذا صراط مستقيم عليّ حفظه. آيهٴ‌ 41 سورهٴ حجر اين است. عجز شيطان از دستبرد به صراط شيطان وقتي گفت من اينها را گمراه مي‌كنم «رب بما اغويتني لازينن لهم في الارض و لاغوينهم اجمعين»﴿56﴾ اينها مردم بالاخره زيبا پسندند، من براي اينها را ترسيم مي‌كنم، مي‌گويم اين خوب است، اين خوب است، اين خوب است بالاخره مي‌گيرم اينها را، هر چي ديدند مي‌خواهند. اينها چشم و گوشند. من هم بلدم اينها را چگونه بدهم بر اينها تزيين مي‌كنم هر چه ديدند مي‌خواهند. بالاخره مي‌افتند. كار من اين است «لازينن لهم في الارض»﴿57﴾ هر چه ديدند بيايد. من هم از اين راه اينها را مي‌گيرم و نمي‌گذارم بيايند. خدا هم فرمود اين راه راهي نيست كه من به دست تو و امثال تو بدهم. «هذا صراط عليّ مستقيم»﴿58﴾ يعني هذا صراط مستقيم عليّ حفظها، من عهده دار حفظ او هستم. تو چه مي‌كني. تو بخواهي سالكين را ببري،‌ اينها مي‌افتند. اما دستي به راه بزني آن توان را نداري. محفوظ است. دين محفوظ است، معصوم محفوظ است محفوظ است و مصون است و مانند آن. راهيان را يكي پس از ديگري كني آن ندارد اما بخواهي دين را دستش بزني اينچنين نيست. «هذا صراط علي مستقيم»﴿59﴾ يعني هذا صراط مستقيم علي حفظها تو از# راه فريب بخواهي اينها را بدهي مجازي، آنها هم هر كس به دنبال تو آمدند «لاملان جهنم منكم اجمعين»﴿60﴾ اما محفوظ است.
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 26 🔵 بخش هفتم اتحاد سالك و صراط اين بزرگراه بيش از يكي نيست. از يك سمت به خداي سبحان از سمت ديگر به دست همهٴ‌ سالكان الي الله است. يك‌سرش به دست ،‌ يك سرش در هرانساني است كه اين بزرگراه اگر طي بشود انسان را به الله مي‌رساند. اين يك دانه هم بيشتر نيست، تثنيه هم ندارد هم ندارد. و واحد هم هست و بزرگراه هم هست. آن راههاي فرعي به اين راه اصلي ختم مي‌شوند. آنها راههاي مستقل نيستند. پس اگر در سورهٴ عنكبوت فرمود «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا»﴿61﴾ يعني سبلي كه به همين صراط ختم مي‌شود. و صراط واحد است. آنگاه به رسول خدا فرمود در اين مستقيمي. «انك علي صراط مستقيم»﴿62﴾‌ و من هم بر صراط مستقيم است «ان ربي علي صراط مستقيم‌»﴿63﴾‌ و من همهٴ موجودات را بر صراط مستقيم تدبير مي‌كنم «ما من دابه الا هو آخذ بناصيتها ان ربي علي صراط مستقيم»﴿64﴾ و چيزي در جهان تكوين معصيت نمي‌كند و در بين موجودات تنها است كه يك موجود دو بعدي است كه «اما شاكراً و اما كفورا»﴿65﴾ و او هم اگر كفر ورزيد بالاخر از حيطهٴ ما بيرون نمي‌رود. به ما مي‌رسد منتها بيراهه آمده است از ما دور شد. «اولئك ينادون من مكان بعيد»﴿66﴾ اينكه از راه و دعا آمده است يك راه نزديكي را طي كرده است. «اذا سألك عبادي عني فاني قريب»﴿67﴾ اينها راهشان است. آن راهش را كرده از ما فرار كرده از رحمت ما گريخته گرفتار قهر ما شده. اين دعاي پر بركت امام سجاد ﴿سلام الله عليه﴾ در سحرهاي ماه مبارك رمضان به نام دعاي ابو حمزهٴ ثمالي حضرت در آنجا عرض مي‌كند خدايا «ان الراحل اليك قريب المسافة»﴿68﴾ آنكه به سمت تو آمده راهش نزديك است. دور نيست. آنكه راه تو را طي نكرد او راهش دور است. اما «ان الراحل اليك قريب المسافة»﴿69﴾ اين كه انسان گاهي سؤال مي‌كند كنيم؟‌ اين داريم آنچه را كه آنرا مي‌گيريم. و گرنه راه باز است هم است نمي‌خواهيم برويم. و گرنه راه روشن است و رفتنش هم معلوم. «ان الراحل اليك قريب المسافة»﴿70﴾ اين انسان راهش است. هم مي‌فرمايد «فاني قريب اجيب دعوة الداع»﴿71﴾ هم امام مي‌فرمايد به اينكه اگر كسي بخواهد به سمت تو رحلت كند، سفرش است. «ان الراحل اليك قريب المسافة»﴿72﴾. قران و عترت ﴿عليهم السلام﴾، مصداق صراط مستقيم بنابراين آن را مي‌گويند مستقيم. گاهي تطبيق مي‌شود بر قرآن گاهي بر امام گاهي بر دين همه و همه مصاديق اين راه هستند و درست هم هستند. چون قرآن و امام «لن يفترقا حتي يردا علي الحوض»﴿73﴾ دين هم كه مجموعاً و است. اينطور نيست كه اگر در روايات براي صراط مصاديقي ذكر كردند، بين اين مصاديق اختلاف باشد همه از باب جري و تطبيق است. همه اين معنا را بر يك بعدش يا يك حمل كرده‌اند و همهٴ اين سمتها و ابعاد است و . سؤال... جواب: الان در صراط مستقيم بحث مي‌كنيم ديگر. وقتي صراط مستقيم در برابر سبيل تشريع شد مستقيم است يعني تخلف ندارد اختلاف ندارد اين نشانهٴ آن است سبيل ممكن است متعدد باشد، اما صراطي كه محل بحث است و قرآن او را به نام صراط مستقيم توصيف كرده است و مصداقش را هم دين مي‌داند اين ديگر بيش از يكي نخواهد بود.
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 26 🔵 بخش هشتم عدم راهيابي انحراف در صراط آنگاه اگر چنانچه انحرافي هست در خود صراط پيدا نمي‌شود. آن# رونده احياناً خواهد شد. اين را در سورهٴ نحل اينچنين فرمود، آيهٴ 9 سورهٴ نحل اين است فرمود:‌ «و علي الله قصد السبيل»﴿74﴾ يعني آنچه كه بر خداست بيان كردن راه مقتصد و ميانه است يعني صراط مستقيم است اما «و منها جائر»﴿75﴾ يك عده اهل و از اين راه مي‌گيرند. اينطور نيست كه به راه برسانند، راه را كنند يا راه را متخلف كنند. خود را مي‌بندند نه جلوي راه را ببندند. چون در آن سورهٴ حجر فرمود «هذا صراط علي مستقيم»﴿76﴾ يعني صراط مستقيم كه علي حفظها در سورهٴ نحل هم مي‌فرمايد «و علي الله قصد السبيل»﴿77﴾ يعني يك سبيل مقتصد و يك راه ميانه و مستقيم بر خداست كه رسم كند و نگه بدارد نه اينكه فقط خدا راه را ، بعد مي‌كند، بدست حوادث مي‌دهد،‌ اينچنين نيست. «و علي الله قصد السبيل»﴿78﴾ حدوثاً و بقائاً؛ يعني آن راهي كه انسان را به خدا برساند به لقاي خداي رحمان برساند،‌ آن راه را خدا مي‌كند و همواره مي‌كند. پس گاهي از اين معنا به اين صورت ياد مي‌شود كه «هذا صراط علي مستقيم»﴿79﴾ يعني هذا صراط مستقيم علي حفظها گاهي به اين صورت بيان مي‌شود كه «و علي الله قصد السبيل»﴿80﴾؛ يعني بر خداست سبيل قصد. اما «و منها جائر»﴿81﴾ يك عده هستند كه از اين راه جائرند و متجاوزند و از اين راه مي‌شوند. راه است، راهي مي‌افتد. و فرمود اگر من بخواهم همهٴ شما را هدايت كنم بالاجبار «و لو شاء لهداكم اجمعين»﴿82﴾ اما شما را به وا گذاشتم تا معلوم بشود «ليميز الله الخبيث من الطيب»﴿83﴾ در همان ذيل آيهٴ «و علي الله قصد السبيل و منها جائر»﴿84﴾ آمده است «و لو شاء لهداكم اجمعين»﴿85﴾ اگر خدا بخواهد به اضطرار همهٴ شما را مي‌كند. اما خب آن ندارد. به هدايت تشريعي كه همگان را هدايت كرده است «هدي للناس»﴿86﴾ شده. اما با هدايت الجائي و اضطراري همگان را به بهشت ببرد اينكه راه نشد. بنابراين اصل صراط مستقيم، آن بزرگ راهي است كه پيمودن اويقيناً انسان را به لقاي خداي سبحان با اسماء مي‌رساند. و بيش از يك هم نيست. و اين راههاي فرعي همه و همه انسان را به اين صراط مستقيم مي‌رساند. بعضي‌ها هستند كه در سبيل الله‌اند، هنوز به صراط الله نرسيده‌اند. يا نه صراط مستقيم يك راه عمودي طولاني يك بُعدي باشد كه در اطرافش راههاي فرعي باشد نيست، آن وحدت صراط مستقيم، آن وحدت گسترش داريست كه همه را زير پوشش مي‌گيرد. مثل اينكه يك شمس است و همه جا را روشن مي‌كند، گرچه اتاقها نورهاي گوناگون دارند، روزنه‌ها نورهاي متعدد دارند اما همه از يك شمس مي‌گيرند. سُبُل الهي كه در سورهٴ عنكبوت فرمود: «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا»﴿87﴾ (و الحمد لله رب العالمين)