eitaa logo
بصیـــــــــرت
2.3هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
68 فایل
﷽ با عرض ارادت به مقام بلندو بی بدیل شهدا وبا کسب اجازه ازولی امر مسلمین مقام معظم رهبری و آقا با توجه به فرمایش اخیر رهبر به افزایش بصیرت افزایی نام کانال به بصیرت تغییر یافت البته همچنان فرمایشات آقاو معرفی شهدا در برنامه های کانال در ارجعیت هستند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
تا ڪی دل من #حلقه به هر در بزند شب باشد و بر #شب_زدگان سر بزند ای‌ڪاش ڪه #برق استخوان های شما در ظلمـت شـهر مــا #منـــور بزند #شهدای_گمنام🌹 #شبتون_شهدایی🌙
بصیـــــــــرت
💐🍃🌸 🍃💖 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_چهل_و_یک(ب) دو دست مشت شده اش نظرم را جلب کرد،او که خوی وحشی
✨🌸💖 🌸💖 💖 ✍ آسمان ابری بود و چکیدن نم نم باران روی صورتم از فرط درد و تهوع، تک تک سلولهای بدنم خستگی را فریاد میزد و پاهایم هوس قدم زدن داشت. اینجا بود بدون رودخانه،میله های سرد،عطر قهوه و محبتهای عثمان همیشه نگران. اینجا فقط عطر بود و ، و حسامی که نگرانی اش خلاصه میشد در برق چشمان به زمین دوخته اش و محبتی که در آوازه قرآنش،گوشواره میشد به گوشهایم. دیگر از او نمی ترسیدم اما احساس امنیتی هم نبود فقط میدانستم که حسام نمیتواند بد باشد! به قصد بیرون رفتن،در را باز کردم که حسام مقابلم ظاهر شد.با همان صورت آرام و مهربان - جای تشریف میبرین سارا خانم؟ ابرو گره زدم فکر نکنم به شما مربوط باشه اینجا خونه ی منه. و اینکه چرا مدام انجا پلاسید،سر درنمیارم. زبانی به لبهایش کشید - هر جا خواستید تشریف ببرید من در خدمتتونم. به صلاح نیست تنها برید چون مسیرها رو بلد نیستید و حال جسمی خوبی هم ندارید. برزخ شدم - صلاحمو خودم بهتر از تو میدونم. از جلوی راهم برو کنار از جایش تکان نخورد،عصبی شدم. با دست یک ضربه به سینه اش زدم که مانند کنار رفت و از حماقت مسلمانان در ارتباط با زنان به قول خودشان خنده ام گرفت😏 قدمی به خروج نزدیک شده بودم که به سرعت مانتویم را کشید. چنان قوی و پر قدرت که نتواستم مقاومت کنم و تا نزدیک حوض وسط حیات به دنبالش کشیده شدم. به محض ایستادن به سمتش برگشتم و سیلی محکمی به صورتش زدم. صدای ساییده شدن دندانهایش را می شنیدم،اما چیزی نگفت و من هر چه بدو بیراه در چنته داشتم حواله اش کردم و او در سکوت فقط گوش داد. بعد از چند ثانیه سرش را بالا آورد - حالا آروم شدین؟میتونیم حرف بزنیم؟ شک نداشتم که دیوانگی اش حتمیست - اگه عصبانی نمیشین باید بگم تا مدتی بدون من نباید برید بیرون از منزل، بیرون از این خونه براتون امن نیست. معده ام درد میکرد - چرا امن نیست هان؟ تا کی باید صبر کنم؟ اصلا من میخوام برگردم آلمان