🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
#قسمت_اول
🔸تولــد (به روایت مادر)
صفحات 21_19
#پارت_دوم 🦋
در یکی از روز های تابستان۱۳۳۹ متوجّه شدم که نهمین فرزندم را باردار هستم
خواب و بیداری های شبانه و دوران سخت بارداری خسته ام کرده بود،
تصمیم گرفته بودم به همین هشت فرزند قناعت کنم،امّا یادآوری جمله همسرم که:
((برگی از درخت نمی افتد مگر به خواست خدا))
خستگی را از تنم ربود.به #حکمت_خدا راضی شدم و از سویی آموخته بودم در برابر نعمت های خدا،#شکرگزار باشم.
در همین حال و هوا بودم که در خانه🏡
به صدا در آمد.
سعی کردم از این بارداری فعلاً با کسی حرف نزنم و خیلی تلاش کردم طبیعی جلوه بدهم...همسرم بود.من تا کنون هیچ چیزی را از او پنهان نکرده بودم و از طرفی مطمئن بودم اگر بفهمد باردار هستم،خوشحال😊میشود،
زیرا اون معتقد بود اولاد صالح هر چه باشد،کم است و همیشه در دعاهایش🤲
این را از خداوند می خواست و به خاطر همین در به دست آوردن نان#حلال تلاش می کرد.
بعد از نماز مغرب قرار بود جلسه دوره ای قرآن در منزل ما برگزار شود.با اینکه من همیشه با رویی گشاده و آغوشی باز از این جلسات استقبال میکردم،امّا نمیدانم چطور شد،غلامحسین صدا زد:((حاج خانم! مشکلی پیش آمده؟ می بینم خیلی تو فکری.))
گفتم:((مشکلی که نه،امّا...))
هنوز حرفم تمام نشده بود،پرسید:((بچّه ها اذیّت کردند یا از جلسات دوره ای خسته شدی؟))
گفتم:((نه تا به حال دیدی من از این بابت اعتراضی داشته باشم؟))
گفت:((نه...امّا مطمئنم اتفاقی افتاده که از من پنهان می کنی.))
برای اینکه نگران نشود، گفتم:((اتفاق که نه امّا خبری برایت دارم.))
و بعد اوگفتم که باردارم☺️
ایمان قوی و روح بلند او چیزی جز#شکرگزاری بر زبانش جاری نکرد.به شوخی گفت:((هنوز تا دوازده فرزند راه داری.))
بعد مشغول آماده کردن فضا برای جلسه شد.
روزهای بارداری در بهشت کوچکی که همسرم برایم مهیّا کرده بود،به تلاوت سوره های قرآن می پرداختم.
در ماه های آخر که سنگین بودم،بیشتر کاراهارا دختر های بزرگ تر(نرجس،اقدس،انیس و ناهید)انجام می دادند.من سعی می کردم در خلوت با خدای خود نجوا کنم و به ذکر و دعا🤲 بپردازم.
ماه اسفند فرا رسید،آخرین روز های بارداری ام سپری می شد. این ماه مصادف بود با ماه پربرکت و رحمت خدا🍃🌾
یعنی #ماه_رمضان📿📖
یادم می آید یکی از شب های احیا بود مردم برای مناجات با خدا به مساجد و تکیه ها می رفتند،با اینکه دلم به همراه آن ها می رفت،می بایست در خانه بمانم و منتظر تولد نوزادم باشم،چون بچّه ها کوچک بودند،همسرم من را تنها
نمی گذاشت و در خانه به احیّا و شب زنده داری می پرداخت.
شب بیست و شش اسفند بود و آسمان پوشیده از ابر🌥
همه جا تاریک و ظلمانی بود و هوا هم از همان سر شب بارانی.
غلامحسین سجّاده اش را کنار پنجره اتاق پهن کرد و مشغول راز و نیاز با خدا شد.
باران🌧کم کم شروع به باریدن کرد و من ساعتی نماز و دعا خواندم و رفتم که بخوابم.
مدّتی در رختخواب،فراز های دعای جوشن کبیر همسرم را که بلند بلند می خواند گوش می کردم.
ناگهان تمام خانه با نور سفید خیره کننده ای روشن شد😳
مو بر تنم راست شد. بسیار ترسیدم.با همان حالت همسرم را صدا زدم.او بالای سرم حاضر شد و گفت:((اتّفاقی افتاده؟))
گفتم:((ببین بیرون چه خبر است!آیا کسی وارد خانه ما شد؟))
گفت:((چطور مگه؟!....نه این وقت شب کی می آید؟!))
گفتم:((چند لحظه پیش تمام خانه روشن شد....خودم دیدم. روشنایی اش مثل روز بود.))
او به اطراف نگاهی انداخت:((همه جا تاریک است و هیچ خبری نیست🤔
شاید صاعقه زده و من متوجّه نشدم.))
سپس به بیرون اتاق
رفت و برگشت:((باران می بارد💦 امّا آسمان آرام است و خبری از صاعقه نیست.لابد شما خیالاتی شدی.))
از حرفش قانع نشدم معلوم بود او برای آرامش من تلاش می کند. سپس ادامه داد:((تا سحر بیدارم...شما با خیال راحت بخواب.))
بعد با همان صدای بلند شروع کرد به خواندن قرآن.
دقایقی نگذشت که.....
زندگی به سبک شهدا
🔸اخلاص و لقمههای #حلال تاثیر خود را روی پدرم گذاشته بود و ولایت پذیری پدرم از #امام_خمینی(ره) به اندازهی محبت او به حضرت فاطمهى زهرا (سلامالله علیها) بود.
🔹همرزمانش👥 برای مادرم نقل کردهاند که پدر در جبهه پس از اصابت گلوله💥 به #گلویش، با خون خود روی خاک نوشت "درود بر خمینی، #جانم_زهرا(س)"
🔸شهید #برونسی با این کار ارادت خود را به حضرت امام(ره) نشان داده است👌 در بیشتر عملیاتها پدرم سربند "لبیک یا خمینی و #یازهرا(س)" را به همراه داشته که در عملیات بدر سربند "لبیک یا خمینی" به پیشانیاش بوده که پیکرش🌷 هم با همین سربند پیدا شد.
#راوی: فرزند شهید
#شهید_عبدالحسین_برونسی
🌹🍃🌹🍃
بسم الله القاصم الجبارین
🌀همسرم #علی زادهاکبر ۲۸ 📅مردادماه ۱۳۹۲ در دفاع از #حرم حضرت زینب(س) به #شهادت رسید.🕊 من از روز اول
❤️🍃
🔰من و علی قبل از #ازدواج هیچ گونه آشنایی با هم نداشتیم و جالب است که واسطه وصلت بین ما هم #شهدا شدند. #همسرم قبل از ازدواج با بخش فرهنگی بنیاد #شهید همکاری میکرد و از طریق کارمند بنیاد به #خانواده ما معرفی شد.
🔰وقتی که به #خواستگاری آمدند، همان ایام مادرم در خواب دیده بود سه کبوتر 🕊روی پشت بام خانه 🏘نشستهاند. مادر خواب را این طور تعبیر کرده بود که علیآقا به #شهادت میرسد و به من هم گفت که احتمال دارد #خواستگارت شهید بشود.
🔰همان روزها یکی از #اقواممان فوت کرد و خواب کبوترها را به فوت ایشان تعبیر کردیم. #مراسم عقد و عروسی🎊 ما خیلی ساده برگذارشد. حتی ماشین 🚘عروس را خودشان #تزییین کردند. اصلا جهیزیه زیادی دوست نداشتند و کاملا با #تجملات مخالف بود.
🔰به هرحال ازدواجمان #صورت گرفت و چندین سال بعد که همسرم به شهادت رسید، فهمیدم کبوتری🕊 که پر کشید علی بوده و آن که مانده است فرزندمان مهدی است که از نظر #خصوصیات اخلاقی خیلی شبیه پدرش است.
🔰علیآقا مرد #زحمتکشی بود و چون سختیهایی را در زندگیاش تحمل کرده بود، نسبت به رفع #مشکلات دیگران خیلی حساس بود. من از اینکه میدیدم #همسرم به فکر دیگران است و سعی میکند لقمه #حلال به خانه بیاورد خوشحال بودم.🙂
🔰مهدی خیلی شبیه #همسرم است. علی به مسجد 🕌و شرکت در #هیئتها علاقه زیادی داشت و مهدی هم درست مثل اوست. پسرم متولد ۱۳۸۲📅 است و هنگام #شهادت پدرش تنها ۱۰ سال داشت، اما خوب همه چیز را درک میکرد و متن زیبایی هم در #تشییع پدرش قرائت کرد که مورد استقبال مردم قرار گرفت.
🔰ما سعی میکنیم تا آنجا که میتوانیم پسرم مهدی و #دخترم فاطمه را طبق وصیت پدرشان ولایتمدار بار #بیاوریم.
#شهید_علی_زاده_اکبر🌷
💓 #سبک_زندگی شهدا
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
✨ #سیره_شهدا
🍁شهید هادی باغبانی:
🍃رفتار او باخانواده و چه بادیگران
بسیارخوب و #مهربانانه بود زیرا
مهربانیاز خصوصیات بارز شـهدا
بود شهیدباغبانی همواره به دنبال
#کمک_کردن به دیگران بود و این
موضــــوع به اندازه ای بود که در
منزل به او لقب #ناجی داده بودیم
از دیگــر خصوصیات بارز و مثبت
همسرم #تبعــــیت محض از مقام
معظم رهــبری بود و خیلی انسان
#متواضـــع ، #صادق و #خوش_رویی
بود که به بحـــث #حلال و #حـرام
بسیار تــوجه داشت.
🌷یادش با ذکر #صلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#تلنگرشهیدانه🌱
میگفتـــ ↓
اگهطالب #شهادتــ باشۍ!
یڪ #نگاه حرامممکناستــ سالها؛
تورااز شهادتـــ دورڪند..
وگفتـــ ↓
منحرفهاۍ #لغو و بیهوده را
ڪمتر از لقمهۍ #حرام نمیدانم
میگفتـــ ↓
#فڪر ڪارباطل و حرام
حتۍاگرانجامهمنداده باشیم!
بهپاۍمانثبتــ خواهد شد
🕊شهدا #حلال کنید ڪه #حرام کردیم
جبهههاۍنور #اڪسیژن استــ برایما،
#غرق شدگان نَفَس ڪم آورده ...
شهدا شرمنده ایم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
✍️ شهید عبدالحسین برونسی خیلی روی #حلال و #حرام حساس بودند، برای اینکه توی زندگیشان نان حلال بیاورند از کلی زمین گذشتند و آمدند به شهر مشهد و در خانهای کوچک زندگی کردند،
🔹️چند تا شغل عوض کردند، اولین شغل ایشون کار در مغازه شیر فروشی بود، وقتی از شغلش آمد بیرون دلیلش را که پرسیدم گفت: من باید شیر را بکشم بدم به مردم و چون من میدونم صاحب مغازه آب میبندد داخل شیر، وزن شیر خالص کمتر میشود و آب قاطی شیر میشود، ولی باید پول شیر را بدهند من نمیتوانم به مردم دروغ بگویم.
📚 گروه فرهنگی نسیمی از بهشت در دیدار با خانواده شهید برونسی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بسم الله القاصم الجبارین
کنارم نشست👥 گفت: « تورو به #صبر دعوت نمیکنم، بلکه به رشد دعوتت میکنم. نمیشه که کسی #مومن رو اذیت
#خاطرات_شهدا 🌷
💠خصوصیات بارز اخلاقی
#شهید_سیاهکالی_مرادی
🎤به نقل از همسر شهید
🔰همیشه به همسرش میگفت: به من نگو خدا قوت، بهترین دعا اینه که بگی الهی #شهیدشی. هیچ وقت در آزمون دانشگاه تقلب نمیکرد❌میگفت حقوقی که از سوادم میگیرم باید #حلال باشه.
🔰همیشه عادت داشت قرآن📖 با معنی مطالعه میکرد و عادت به تامل داشت. #نماز اول وقت میخوند و اگه ما دیرتر میخوندیم، می گفت نماز اول وقت فوت نشه ها، حواسش جمع جمع بود👌
🔰به بزرگتر خیلی #احترام میگذاشت حتی اگه بنده خدا، طرف اشتباه می کرد. همیشه برای همه دعا میکرد خدا #هدایتشون کنه. بهترین علاقه اش مطالعه کتاب📚 و شعر گفتن بود. متن های عارفانه زیادی از حمید عزیز به جا مونده.
🔰همیشه میگفت #مدافع_حرم خانم زینب باید مثل حضرت اباالفضل شهید شه که نحوه شهادتشون🌷 بی شباهت نبوده. دست و پای راست به حالت قطع و دست و پای چپ به حالت کاملا خورد شده و احشای داخلی متلاشی و بینی هم شکسته ...
🔰تمام لحظات شهادت ذکر لبش #یاصاحب_الزمان و یا حسین بوده. گفته انا لله و انا الیه راجعون که دوستاش گفتن نگو حمید جان زوده که گفته نه دیگه #وقتشه😭
🔰وقتی مسواکشو انداخت بیرون همسرش مسواک رو بر می داره میگه بزار یادگاری بمونه، حالا شده #یادگاری. این شهید🌷 به امانت سپرده شد به خاک تا هنگام ظهور مولایش امام زمان عج رجعت کند🕊
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
📸 #حاج_قاسم و پدر عزیزشان
هردو قطعا👌 ساکن #بهشت
♦️شهید سلیمانی: من #شهادت میدهم پدرم در طول عمر یک گندم حرام وارد زندگی اش نکرد❌
🔸حاج قاسم سلیمانی با لقمه #حلال مرحوم پدرش سردار دلها شد. از این پدر، پسر چنین باید😍✅
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔹همسرم سال ۱۳۸۱📆 عضو سپاه شده بود. اوایل در اصفهان و بعد تهران و کرمانشاه #خدمت میکرد. بعد از ازدواج💍 سالی سه بار به مأموریت یک هفتهای میرفت. تقریباً به #مأموریتهایش عادت کرده بودم.
🔸وقتی وارد #سپاه شد شخصیتش تغییر کرد. ایمانش بیشتر شد. میگفت: من همه چیز را مدیون سپاه هستم🙂 ائمه اطهار (ع) را بیشتر شناختم. همیشه #خدا را شکر میکرد و میگفت: حقوق و پولی💰 که از سپاه میگیرم پاکترین و حلالترین پول و لقمه است👌 شاید اگر شغل دیگری داشتم به #حلال بودن حقوقش اینقدر اطمینان نداشتم.
#شهید_ستار_عباسی
#شهید_مدافع_حرم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بسم الله القاصم الجبارین
🌷شهید مدافع حرم:حسین امیدواری اردیبهشت ۱۳۶۵ کودکی پا به عرصه وجود گذاشت که نامش را 💚حسین💚 نامیدند
مادربزرگوار شهید✨
در کودکی هنگامی که بچهها میخواستند به مدرسه بروند برایشان #آیةالکرسی را میخواندم و پشت سرشان فوت میکردم.🌺 حسین همیشه میگفت:
من این آیةالکرسی مادر را همیشه کنارم احساس میکنم و هنگام لغزشها و حتی هنگامی که کسی قصد آزار و اذیت من را در مدرسه دارد آیةالکرسی مادر به دادم میرسد.❤️
حسين از همان كودكي به #حلال، حرام و حقالناس خيلي اهميت ميداد. 🌾
طوري نبود بخواهد بچهاي را بزند يا كسي را اذيت كند. 🍁
بارها در خيابان او را ميديدم كه سرش پايين است و كار خودش را ميكند.🌹
#خصوصیات✨
حسین در طول 29سال زندگی دنیایی در هر کاری سعی میکرد #رضایت_خدا را مد نظر داشته باشد. #باغیرت، #رئوف و #مظلومپناه بود. 🌹
اگر دست به کاری میزد سعی میکرد به بهترین نحو آن کار را به پایان برساند. فردی #خوشرو و #خوشبرخورد بود.🍂
اگر کسی به کمک نیاز داشت تا آنجایی که میتوانست به #کمک آنها میشتافت. در کارهایش بسیار #صبور بود. #شوخطبع بود در حالی که باعث شکستن عزت نفس کسی نمیشد (هرگز کسی را مسخره نمیکرد).🌈 حسین علاقه و ارادت خاصی به #امیرالمؤمنین(ع) و #حضرت_فاطمهزهرا(س) داشت؛ 💚🕊
به طوری که در تمامی لحظات زندگی، این دو معصوم را بر زندگیاش ناظر و حاضر میدید و در تمامی اعمال و رفتارش تا جایی که طاقت بدنی و توان روحی و روانی داشت، از حضرت علی(ع) و توصیهها و حکمتهای ایشان پیروی میکرد.🌹🍃
در زندگی اجتماعی و رفتار با خانواده در عین اینکه انسان #بسیارکوشا و پرتلاشی بود، اما خیلی #بشاش و خوشاخلاق بود. ✨
حسین آرزو داشت همیشه در اعمال و رفتارش مظهر انجام بسمالله الرحمن الرحیم باشد و از این جهت بسیار #مهربان بود.🌼🌱
و...
#شهادت✨
تك تيراندازها تيري به قلبش ميزنند.🍂
به حالت سجده روي زمين ميافتد و وقتي بلندش ميكنند، ميبينند خون زيادي از بدنش رفته است به او ميگويند حسين چيزي نشده ما تو را به عقب برميگردانيم كه نگاهي ميكند، لبخندي ميزند و تمام ميكند••💚🌹
حسین 21 دیماه به شهادت رسید.🕊
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
✍ آخرين پيام شهید
🍃امیدوارم کہ این حقیر رابخاطر بد رفتاری و سومدیریت عفوبفرمائید واگر دینی به شمادارم بنده را #حلال بفرمائید
💐شهیدمدافع حرم #محمد_بلباسی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin