eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
136.9هزار عکس
168.2هزار ویدیو
237 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
صدای دربی سیم📞 بلند شد من .... تیـ💥ــرخوردم .... دارم حسینی می شوم😭 عبدالله، عبدالله، مشتاق محمود، محمود، مشتاق من بشدت مجروح💔 شدم، بفرستید. من دارم حسینی می شوم. تانکها و نیروهای دشمن😈 خانه زرد رااشغال کرده اند وضعیت خونه زرد🏚 خیلی هست. تمام تلاش‌ها انجام گرفت تا کمکی بفرستیم. خونه زرد کاملا در دشمن وتمامی راههای دسترسی به آن توسط دشمن مسدود🚫 شده بود. درتمامی خطوط تماس📞 درگیری های سنگین وجود داشت. محور خانه زرد به تونل دوقلو🏘 یکی از ترین معابر وصولی بود که تمام تلاش دشمن برای رسیدن به بود. مقاومت رزمندگان ورشادتهای شهیدان🌷 وجانبازان و.... مانع⭕️ از دستیابی سریع دشمن به اهدافش شده بود. ، هم دراثر شدت مجروحیت درکنار یار و دوست باوفایش به شهادت رسید😔 متاسفانه بدلیل شرایط سخت منطقه، پیکرهای شهیدان⚰ سیدرضا طاهر و حسین مشتاقی در ، ماند. شهید طاهر بعد پیکرشون برگشت و شهید مشتاقی بعد شهادت🕊 روحشان شاد و راهشان پررهرو باد. 🌹🍃🌹🍃
🥀 ●کنارشهرک محل زندگیمان باغ سبزے کاری بود،هر ازگاهی" "بہ آنجا سَری میزد بہ پیرمردی کہ آنجا مشغول کار بود میکرد،یکبارازنماز جمعہ برمیگشتیم کہ گفت: بنظرت سَری بہ پیرمردسبزی کار بزنیم از احوالاتش با خبر بشیم؟!مدت زیادی بود کہ به خاطر جابجایے خبری ازاو نداشتیم. زمانیکہ رسیدیم پیرمرد بیل زدن بود حاج حمیدجلورفت بعداز احوال پرسی،بیل را از او گرفت مشغول بیل زدن شد،پیرمرد سبزے کار چند دستہ بہ حاج حمید داد. ●سبزیها را پیش من آورد وگفت:این سبزیها را بجاے دست مزد بہ من داد. گفتم:ازخانمم میپرسم اگر نیاز داره بر میدارم.گفتم: نہ سبزی احتیاج نداریم. در ضمن شما هم کہ فی سبیل اللّه کار کردی.بعدازشهادتش یکی ازهمسایہ ها به پیرمردگفتہ بود کہ حاج حمید شده. ●پیرمرد با گریہ گفته بود من فکرکردم اون آدم است که بہ من کمک میکرد. اصلاً نمیدونستم شغلی بہ این مهمی داره و سپاهہ... ✍راوی: همسر شهید ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بسم الله القاصم الجبارین
🔰خوابی که خبر از شهادت مهدی را داد 🔸دو روز مانده به #شهادت مهدی مادر بزرگش خوابی می بیند. وی در این
🌷 📿مادر شهید: 🍁 از بچگی فردی بود و هیچ وقت گریه نمی‌کرد، طوری بود که من گمان کردم مشکلی دارد که گریه نمی‌کند اما دیدم نه، او فقط می‌زند. خیلی زود راه افتاد و اولین کلامی که به زبان آورد «شهیدم کن» بود طوری که مادربزرگش تعجب می‌کرد که زبانش با این کلمه باز شده است. 🍁از پولش چیزی برای خود پس‌انداز نمی‌کرد و همیشه آن را به دیگران می‌کرد و  با ارتباط عاطفی زیادی داشت. 🍁هر كسي با هر منش و رفتاري اگر با او ارتباط برقرار مي كرد، با او مي شد. مهدي مي گفت كه شايد اين رفتار و اين اخلاق من خودش را بگذارد و از راه اشتباهي كه انتخاب كرده اند برگردند. مهدي در جذب حداكثري داشت. 🍁او پای ثابت مکتب آیت الله حق شناس بود، یه روز به‌ همراه تعدادی از دوستانش به‌ دیدن آیت‌الله رفته‌ بودند که آیت‌الله از بین دوستانش، فقط به‌ مهدی یک داده و گفته‌ بود اشک‌هایی😭 که برای امام‌ حسین ‌(ع) می‌ریزی را با این دستمال پاک‌ کن و آن‌ را نگه‌دار تا در کفنت بگذارند. 🍁در يك جلسه كه مهدي در محضر استاد مي‌رود، آيت‌الله ‌حق‌شناس تا او را مي‌بيند به مي‌افتد. دوستانش تعجب مي‌كنند كه چرا استاد گريه مي‌كند و چه رازي بين او و مهدي وجود دارد؟ و هيچ‌كسي نمي‌دانست كه مرد خدا در چهره آفتاب سوخته شاگردش، نور را مي‌بيند. مهدي همه راز و نيازش با امام حسين(ع) بود. 🍁مهدی همیشه به‌ جز روزهای‌ عید لباس‌ مشکی⚫️ به ‌تن‌ داشت و معتقد بود که بعد از مصیبت (‌س) باید همیشه‌ عزادار بود، در آخر نیز به‌ توصیه خودش تربت و دستمال‌ اشکش را در کفنش گذاشتند. راوی:مادر شهید 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
انسان نیازمند به تعاون است. انسان ها میتوانند بسیاری از نیازها و مشکلات خود را با یکدیگر حل کنند و برای ترویج کارهای خیر در جامعه بکوشند. به همان اندازه که کمک به مردم دارای آثار نیکو و اجر و ثواب است، بی اعتنایی به وضع مردم و مشکلات آنها، عواقب سوء دارد. 📌در عصر غیبت، منتظران باید غمخوار و مدد کار هم باشند، تا در هجوم مشکلات و در میان انبوه دشمنان دچار ضعف و انزوا نشده و قدرت اجتماعی خود را حفظ کنند. 📚اخلاق مهدوی، اسماعیل حاجیان 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
مهدی میرزایی صفی آبادی🍃⚘🍃 در سال ۱۳۴۱در شهر مشهد متولد شد. دوران نوجوانی را در محیط کار فنی گذراند.با آن که همه از و مطمئن بودند اما تصمیم گرفت تا عصای دست باشد‌. 🍃⚘🍃 و برای به امرار معاش خانواده میدان کار و تلاش اقتصادی رو تجربه کند. خداوند مهربان در آن مسیر سخت و پرتلاش استادکاری مومن و پاک دامن را سر راه ایشان قرار داد.تا انرژی روحی و فکری اش به بیهودگی هدر نرود. و ایشان در کنار او به رشد و لازم دست پیدا کرد و با نهضت امام خمینی آشناشدو علیه رژیم مبارزه کرد. 🍃⚘🍃 با حضور در ها و مخفیانه ی مبارزان مسلمان روز به روز آبدیده تر شد. و با اوج گیری مبارزه ی مردم و علنی شدن تظاهرات خیابانی و خروش محرومان در اواخر دوران حاکمیت رژیم پهلوی اسلحه به دست گرفت. و به همراه تعدادی دیگر از جوانان به ساختمان مزدوران ساواک در پاستور شهر مشهد کردند. این شعبه پس از ساعت ها درگیری با رشادت ایشان و همرزمانش به تصرف نیروی های در امد. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
با پیروزی انقلاب اسلامی ایشان به همراه دیگر جوانان پرشور و متعهد با حضور در نهاد مردمی جهاد سازندگی درقسمت# فنی و مهندسی مشغول به کار شد. 🍃⚘🍃 به روستاییان محروم و ستم دیده و عاصی از ظلم خان ها بزرگی بود که با و انجام داد. و در این راه خطر های فراوانی رو تحمل کرد. 🍃⚘🍃 با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه انقلاب نوپای اسلامی ایران عرصه وسیع تر و آزمونی سخت تر برای ایشان ایجاد شد. پس از گذشت #۲۵روز از آغاز جنگ به همراه گروهی از نیروی های اعزامی جهاد خراسان عازم جبهه های جنوب کشور شد. 🍃⚘🍃 و درقسمت و مهندسی برای از تلاش شبانه روزی کرد. 🍃⚘🍃 اما روح و ایشان تاب تحمل خط را . احساس میکرد که بیشر از آن میتواند در خدمت رزمندگان باشدباید در سخت آنان را یاری میداد. 🍃⚘🍃 پس از چند ماه با خود از جهاد به سپاه پاسداران خراسان منتقل شدو به خاطر علاقه اش به کردن مین و عملیات انفجاری به عنوان چی لباس سپاه را به تن کرد. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بسم الله القاصم الجبارین
🌷شهید مدافع حرم:حسین امیدواری اردیبهشت ۱۳۶۵ کودکی پا به عرصه وجود گذاشت که نامش را 💚حسین💚 نامیدند
مادربزرگوار شهید✨  در کودکی هنگامی که بچه‌ها می‌خواستند به مدرسه بروند برای‌شان را می‌خواندم و پشت سرشان فوت می‌کردم.🌺 حسین همیشه می‌گفت: من این آیةالکرسی مادر را همیشه کنارم احساس می‌کنم و هنگام لغزش‌ها و حتی هنگامی که کسی قصد آزار و اذیت من را در مدرسه دارد آیةالکرسی مادر به دادم می‌رسد.❤️ حسين از همان كودكي به ، حرام و حق‌الناس خيلي اهميت مي‌داد. 🌾 طوري نبود بخواهد بچه‌اي را بزند يا كسي را اذيت كند. 🍁 بارها در خيابان او را مي‌ديدم كه سرش پايين است و كار خودش را مي‌كند.🌹 ✨ حسین در طول 29سال زندگی دنیایی در هر کاری سعی می‌کرد را مد نظر داشته باشد. ، و بود. 🌹 اگر دست به کاری می‌زد سعی می‌کرد به بهترین نحو آن کار را به پایان برساند. فردی و بود.🍂 اگر کسی به کمک نیاز داشت تا آنجایی که می‌توانست به آنها می‌شتافت. در کارهایش بسیار بود. بود در حالی که باعث شکستن عزت نفس کسی نمی‌شد (هرگز کسی را مسخره نمی‌کرد).🌈 حسین علاقه و ارادت خاصی به (ع) و (س) داشت؛ 💚🕊 به طوری که در تمامی ‌لحظات زندگی، این  دو معصوم را بر زندگی‌اش ناظر و حاضر می‌دید و در تمامی ‌اعمال و رفتارش تا جایی که طاقت بدنی و توان روحی و روانی داشت، از حضرت علی(ع) و توصیه‌ها و حکمت‌های ایشان پیروی می‌کرد.🌹🍃 در زندگی اجتماعی و رفتار با خانواده در عین اینکه انسان و پرتلاشی بود، اما خیلی و خوش‌اخلاق بود. ✨ حسین آرزو داشت همیشه در اعمال و رفتارش مظهر انجام بسم‌الله الرحمن الرحیم باشد و از این جهت بسیار بود.🌼🌱 و... ✨ تك تيراندازها تيري به قلبش مي‌زنند.🍂 به حالت سجده‌ روي زمين مي‌افتد و وقتي بلندش مي‌كنند، مي‌بينند خون زيادي از بدنش رفته است به او مي‌گويند حسين چيزي نشده ما تو را به عقب برمي‌گردانيم كه نگاهي مي‌كند، لبخندي مي‌زند و تمام مي‌كند••💚🌹 حسین 21 دی‌ماه به شهادت رسید.🕊 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
4⃣ 💠انسان نیازمند به تعاون است. 💢انسان ها میتوانند بسیاری از نیازها و مشکلات خود را با یکدیگر حل کنند و برای ترویج کارهای خیر در جامعه بکوشند. 💢به همان اندازه که کمک به مردم دارای آثار نیکو و اجر و ثواب است، بی اعتنایی به وضع مردم و مشکلات آنها، عواقب سوء دارد. 📌در عصر غیبت، منتظران باید غمخوار و مدد کار هم باشند، تا در هجوم مشکلات و در میان انبوه دشمنان دچار ضعف و انزوا نشده و قدرت اجتماعی خود را حفظ کنند. 📚اخلاق مهدوی 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🕊🌺 🌸علی خودش که خیلی خوب بود بعد از 4 ماه خوبتر شده بود. علی از اول خیلی خالص بود. به تیپ و لباسش نمیخورد که بچه مذهبی باشه ولی اعتقاداتش تو قلبش بود. 🍃 میخواست به کسی بکنه اینکه بفهمه انجام میداد. مثلا نمیگفت من امروز رفتم به فلانی کمک کردم یا پول به فلانی دادم یا مشکل فلانی رو حل کردم ، ریاکار نبود. که میخواست انجام بده انجام میداد.من همیشه میگم چون خدایی کار میکرد خدایی نتیجه گرفت.خیلی واقعا خدایی بود خیلی. 🌸مثلا اگه از یه نفر یه خطایی میدید میکرد ،نمیومد بگه که مثلا فلانی همچین کاری کرد یا فلانی رو بافلان نفر دیدم یعنی واقعا از عیبهای مردم، از چیزایی که میدید چشم پوشی میکرد 🍃وقتی بعد از 4 ماه برگشت، خیلی تغییر کرده بود. نگاهاش، طرز رفتارش با ما، نمیدونم حالا شاید یه خرده ازمون دور شده بود، شاید بیشتر قدر خونه و قدر نعمتی که داشت رو بدونه و واقعا از لحاظ ایمانی خیلی ایمانش قوی تر شده بود. 🌸حالا رو خیلی تاکید میکرد که وقت بخونه، مخصوصا نماز رو. منو بیدار میکرد میگفت پاشو نماز صبحت رو اول وقت بخون . کسی که ملتزم به نمازش و به مسائل مذهبیش نباشه نمیتونه جهادگر خوبی باشه. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🚩در_محضر_شهدا : مسولیت و بر عهده ماست . امروز متعال به ما کرده ، داده ، عالم تر شدیم ، بیشتری داریم ، بدانید که دشمن را شکست خواهیم داد ، نکنید 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
✳️ می‌دانی «الله اکبر» یعنی چه؟ 🔻 ابراهیم می‌گفت: می‌دانی یعنی چه؟ یعنی خدا از هرچه که در داری بزرگ‌تر است. خدا از هرچه بخواهی فکر کنی باعظمت‌تر است. یعنی هیچ‌کس مثل او نمی‌تواند من و شما را کند. الله اکبر یعنی خدای به این عظمت در کنار ماست، ما کی هستیم؟ اوست که در سخت‌ترین شرایط ما را کمک می‌کند. برای همین به ما یاد داده بود که در هر شرایط، به‌خصوص وقتی در قرار گرفتید فریاد بزنید: الله اکبر! و خودش نیز در عملیات‌ها با همین ذکر، حماسه‌های بزرگی آفریده بود. می‌گفت: «با بیان این ذکر شما زیاد می‌شود.» 📚 از کتاب ۲ 📖 صفحه ۱۳۰ ❤️ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
💠نحوه شهادت شهیدی که قبل از اعزام به سوریه حضرت_زینب را در خواب دید و به او گفت که شما هم انتخاب شدید. 🌷شهیدمجیدسلمانیان در خانطومان از آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد... تا آخرین ساعات مقاومت کرد...موقع نشینی داشت از خاکریز رد میشد که روی خاکریز یه تیر از پشت خورد و گفت یازهرااا...و با صورت از بالای زمین افتاد... 🌷تیر خورده بود توی شش... و اش خیلی خس خس میکرد و یا و یا زهرا میگفت...بهم گفت داری گفتم نه...گفت پس جیب خشاب رو بازکن داره رو سینه‌ام سنگینی میکنه 🌷جیب خشاب رو که باز کردم شروع کرد گفتن...گفتم شیخ مجید من میرم بیارم ببرمت...گفت نمیخواد...و لحظاتی بعد شهید شد...پیکر مطهرش هم همونجا موند... 🌷 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin