#خوابهای_مشترک
یه وقتایی من خواب می بینم و بعد می فهمم همون شب عروسمم خواب پسرمو دیده و به هر دومون در مورد یک موضوع صحبت می کنه☺️. مثلا بعضی موقعها که دیر به دیر میاد به من سر میزنه شبش آقا رضا به خواب من و خانمش میاد و از خانمش می خواد که حتما جویای احوال من باشه و از منم می خواد که جویای احوال زن و بچش باشم👌. ما بغیر از مادرو فرزندی باهم مثل دوتا دوست صمیمی بودیم و زمانیکه ماموریت نبود و تهران بود هرشب میامد بهم سر میزد و خیلی روی من حساس بود و هوای من مادر و داشت بعداز شهادتشم خیلی بیشتر از قبل هوامو داره😊 که اگر خانمش یه هفته نیاد منزلمون بخوابش میره و میگه برو به مادرم سر بزن. هر لحظه هم که از سفر برمی گشت اول به من سر میزد بعد میرفت خانه ی خودشون.☺️🌹
#شهید_رضا_خرمی
راوی : #مادر_شهید🌹
*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
یک بار حاجی گفته بود : من اصلا دیگر تیم حفاظت نمیخواهم!
هادی و رضا وشهروز مثل دیوانهها آتش کردند، رفتند دم خانه حاجی. داخل خانه حاجی سینی چای را که گذاشت، شیرینی کلمپه کرمان را که تعارف کرد.
هادی با بغض گفته بود: حاجی دیگه ما رو دوست نداری؟!
خودت گفتی هرکی رو از تیم حفاظت بذارم کنار یعنی دوستش ندارم!
حاجی هم گفته بود که نه همه شما را دوست دارم منتها بار بودن شما کنار من سنگین است، نمیخواهم برای وظیفه سازمانی ور دل من بمانید.
آن شب بچهها بار دیگر مجوز حضورشان را این بار با اشک از حاجی گرفته بودند. رابطهشان با حاجی یک جور دیگری شده بود. انگار که حاجی محافظ آنها بود. انگار قرار بود حاجی خیلی چیزها را برایشان تضمین کند.
راوی:محمدطه امیری
#شهید_هادی_طارمی
#شهید_رضا_خرمی
#شهید_شهروز_مظفری_نیا
#یاد_عزیزشان_با_صلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#خاطرات_شهید
مادرشهیدخرمی لحظه ای آرام وقرارندارد. زبان گرفته وباتنهاپسرش که حالابه شهادت رسیده صحبت میکند. چند جمله ای بیشترنمی تواندازفرزندش یادکند.
ازخصوصیات اخلاقی پسرش چنین می گوید:پسرم فامیل دوست، مومن ونمازخوان بود. آرزوی شهادت داشت.
خیلی رهبررادوست داشت.
من یک پسرو6دختردارم. کاش بازهم پسری داشتم واورا برای رهبرمی فرستادم.
بچه جنوب شهراست وخودش خواسته همین جنوب شهراورابه خاک بسپارند.
همه اش درسوریه پیش آقای سلیمانی بود. چقدرآقای سلیمانی رادوست داشت.
کاش بازهم فرزندداشتم وبه کمک آقای سليمانی میفرستادم. همه اش می گفت مادربه خدا توکل کن. می گفتم من تورا به ابالفضل می سپارم.
#شهید_رضا_خرمی
#سالروز_ولادت 🌷
#مدافع_حرم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin