eitaa logo
دروس الشباب
392 دنبال‌کننده
122 عکس
25 ویدیو
53 فایل
محور مباحث این کانال، علوم اسلامی و دروس حوزوی است. باز ارسال مطالب با ذکر آدرس کانال، مجاز است. ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
آيۀ 222 سورۀ بقره: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّسٰاءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لٰا تَقْرَبُوهُنَّ حَتّٰى يَطْهُرْنَ ...» 1- به اجماع فقهای امامیه و عامه، این آیه بيانگر وجوب کناره گیری از زن، در دوران حيض است. 2- عبارت «حَتّٰى يَطْهُرْنَ» دو گونه، با تشديد «طاء» () و بدون تشديد «طاء» () قرائت شده است، امّا بيشتر قاريان آن را بدون تشديد قرائت كرده‌اند. 3- با توجه به اختلاف معنایی و ، دربارۀ زمان حرمت آميزش‌ با زن، اختلاف شده است: الف- بنا بر قرائت نخست، تنها پس از انجام غسل حیض، می-توان به زن نزدیک شد. ب- بنا بر قرائت دوم، به محض قطع شدن خون حیض، می توان به او نزدیک شد. 4- فتواى مشهور، طبق قرائت دوم است. 5- برخى از واژۀ «أذى» استفاده كرده‌اند كه خون حيض نجس است. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
: جرجانی: ترادف عبارتست از: ورود الفاظ گوناگون بر یک معنی به اعتبار واحد . (التعریفات ص31) در البرهان ج2 ص107 استعمال آن را در قرآن، پذیرفته است. در حالی که در الفروق اللغویه ص13 و محمد بن زیاد معروف به این الأعرابی و ابوالعباس ثعلب و احمد بن فارس قزوینی و ابن درستویه، استعمال واژگان مترادف در قرآن را مردود می داند. اینان معتقدند همان طور که استعمال یک لفظ در بیشتر از یک معنی جایز نیست، استعمال دو لفظ نیز در یک معنی جایز نمی باشد. ابوالفتوح رازی در روض الجنان و ابوعبیده معمر بن مثنی در مجازات القرآن «» و «» و «» را به معنای جستجو کردن و مترادف دانسته اند ولی ابوهلال عسکری بین آنها گذاشته است او می گوید: در مورد جستجوی در پی چیز خوب و برای جستجوی در پی چیز بد است. : قرآن، تحسس را در مورد یوسف و برادر وی به کار برده که امر خوبی است: « يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخيهِ » (یوسف/87) (پدر به فرزندانش امر می کند به دنبال یوسف و برادرش بگردید) و تجسس را نهی کرده است: « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا » (حجرات/12). https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
: گوشه ای از اختلافات کوفی و بصری 1- فعل می دانند: ، ، در حالی که ، آن را به دو قسم و دانسته و اما فعل را نوعی می دانند. (الإنصاف في مسائل الخلاف لابن الأنباري 2: 524 - 525 وهمع الهوامع: للسيوطي 1: 7، وشرح الحدود في النحو: للفاكهي، ص 97.) 2- به حروفی که عمل جر انجام می دهند می گویند در حالی که به آنها یا می گویند. (شرح المفصل: لابن يعيش 4: 74 و 8: 7، وهمع الهوامع: للسيوطي 2: 19، وشرح الحدود في النحو: للفاكهي ص 277، والمصطلح النحوي: عوض القوزي ص 118.) 3- به عقیدۀ ، یکی از شروط کلمه ای که جمع مذکر سالم بسته می شود این است که خالی از باشد. در حالی که جمع مذکر سالم بستن چنین کلمه ای را جایز می دانند. (الإنصاف: لابن الأنباري 1: 40 - 44 وشرح الألفية:لابن الناظم ص46، والهمع 1:45.) 4- اصطلاح و ، از تعبیرات است در حالی که از اصطلاح یا استفاده می کنند. (همع الهوامع: للسيوطي 1: 56: والمصطلح النحوي: عوض القوزي ص 174.) 5- معتقدند فعل ، است در حالی که آن را و می دانند. (الإنصاف في مسائل الخلاف: لابن الأنباريّ 2: 524.) 6- یکی از اقسام توابع را می نامند در حالی که به جای این اصطلاح از اصطلاح یا یا استفاده می کنند. (الهمع 2: 125.) 7- به عقیدۀ ، معارف، است در حالی که کوفیین را می دانند. و این اختلاف و شرح آن در کتابی به خوبی الإنصاف ابن انباری نیامده است. (الإنصاف في مسائل الخلاف: لابَن الأنباريِّ 2: 707.) 8- فعل مضارع بعد از را منصوب به خود می دانند در حالی که معتقدند می توان یا را دانست زیرا حرف مشترکی است که برای عمل جر و به معنای لام نیز، به کار می رود. (شرح ألفية ابن معطٍ: لابن القوَّاس 1: 340 - 341، وهمع الهوامع: للسيوطي2: 4 - 5.) 9- اصطلاح خاستگاه دارد در حالی که از اصطلاح یا استفاده می کنند. (همع الهوامع 2: 116.) 10- اصطلاح نیز از ویژگی های مکتب است در حالی که از اصطلاح یا استفاده می کنند. (شرح المفصل: لابن يعيش 3: 74، وهمع الهوامع 2: 128.) مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
منبع: التصریح علی التوضیح/ خالد بن عبدالله الأزهری لسان العرب/ ابن منظور النهایة فی غریب الحدیث و الأثر/ ابن اثیر تلفظ و تحلیل : الف- تلفظ : به فتح همزه و سکون زاء یا سین (یعنی: أسد به سکون سین نیز گفته می شود) جوهری در صحاح گفته: «أزد» نام پدر قبیله ای از اهالی یمن است و در لغت فصیح تر به او «» (به سکون سین) می گویند. ب- ترکیب أزد: واژۀ «أزد» به سه ترکیب به کار می رود: ؛ ؛ . (گویا نام سه نفر بوده است) ج- وجه تسمیه: در وجه نام گذاری او به «أزد» یا «أسد» دو نظریه است: 1- أسد از ریشه «سدی» به معنای «بخشیدن فراوان» است، و «أزد» نیز لهجه و لغتی در «أسد» است. پس او را بدین نام، نامیده اند زیرا «کثیر العطاء» (بسیار بخش) بوده است. ابن اثیر در النهایة فی غریب الحدیث و الأثر می نویسد: «أَسْدَى و أولى و أعطى بمعنى. يقال أَسْدَيْتُ إليه معروفا أُسْدِي إِسْدَاءً.» 2- أسد و أزد به معنای «نکاح» می باشد و او را چنین نامیده اند زیرا کثیر النکاح بوده است. تلفظ : به فتح شین و ضم نون و فتح همزه خوانده می شود. مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
() () () : در اصل (یا یُوسُ فِ) بوده است. منادای مرخَّم است که اکنون مبنی بر ضم شده است و فعل امر از می باشد. و اما توهم اضافه به و حذف یاء و بقاء کسره به عنوان قرینه، صحیح نیست زیرا یوسف علم است و اضافه معرفه ممتنع است. مگر اینکه بدون هیچ قرینه ای ادعا کنیم یوسف نکره فرض شده و سپس اضافه شده است. : جمع مکسر می باشد همانطور که جمع أصل است. : مبتداست و جار و مجرور، متعلق به فعل عام مقدر، خبر است و به معنای است. مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
بین و و و و و چیست؟ حالات روانی انسان نسبت به هر گزاره ای که می شنود یا کشف می کند، چند گونه است ( ، ، ...)؛ از دیدگاه منطق دانان کدام یک از این حالات و کدام یک است؟ و در از کدام یک و در چه بابی سخن می گویند؟ مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
حالات روانی انسان نسبت به هر گزاره ای که می شنود یا کشف می کند، 8 فرض دارد. ادامه دارد .... مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
: أحمدُ رَبِّي اللهَ خَیرَ مالِکٍ حَمداً یُنَجِّینِي مِنَ المَهالِکِ ثُمَّ أصَلِّي مُتَوالِیاً عَلَی مُحَمّدٍ خَیرِ نَبِیٍّ أرسِلا لِیَهدِیَ الخَلقَ مَنَاهِجَ الهُدَی فَمَا لَنا إلا إتِّباعُ أحمَدا وَ الفُمُّ حَیثُ المِیمُ مِنهُ بانَا لَم یَبقِ مَا بَینَهُما فُرقَانَا (أحمد ؛ أحد) فَإنَّهُ أحمَدُ وَ اللهُ أحَد فَسِیرَ سَیرَتَینِ سَیرَ ذِي رَشَدٍ (من المسجد الحرام إلی المسجد الأقصی و منه إلی السماء) وَ هُوَ مِنَ الخَلقِ جَمِیعاً أصطُفِي وَ ما سِواهُ ناقِصٌ وَ النَّقصُ فِي ماهِیَّةِ الإمکانِ أمرٌ ثابِتٌ إلا إذا إبتَدَی بِهِ فَإستَثبِتُوا فَإنَّهُ أوَّلُ صَادِرٍ بِلا هَمزٍ فلإثنَینِ بِهِ تَوَصَّلا (خلقت علی و فاطمه بعد از نبی بود) وَ آلِهِ الغَرِّ الکِرامِ البَرَرَة أسرَتِهِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ لا سِیَّمَا عَلَی الإمَامِ الأوَّلِ إذ لَم یَفُوا إلا إمرُءٌ إلا علیٌّ خَلِیفَةُ الرَّسُولِ ثَانِي إثنَی کِسَا فَهوَ بِهِ فِي کُلِّ حُکمٍ ذُو إتِّسَا مَرتَبَتَینِ قَد عَراهُما وَ مِن سِوَاهُما إجعَل کُلَّ ما لَهُ زُکِنَ(غیر از الوهیت و نبوت را دارد) فَلَن تَرَی فِي النَّاسِ مِن وَلِيٍّ أولَی بِهِ الإکرَامُ مِن عَلیٍّ وَ أحَداً أذکُر وَ صِلَنهُ بِعَشَر مُرَکِّباً لِیَکمِلَ الإثنَی عَشَر مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
كتاب القصاص.pdf
220.9K
نمونه ای از به: (سؤال اصلی) و ذیل آن مسأله تقدیم به دوستان عزیزی که خواهان ارائۀ نمونه ای از تجزیۀ متن شهید ثانی به مسأله و فروع ذیل آن شده بودند. 15 صفحه از ابتدای کتاب القصاص. ان شاء الله چند نمونه دیگر هم بارگذاری خواهم کرد. مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
كتاب الجهاد.pdf
196.9K
نمونه دوم از به: (سؤال اصلی) و ذیل آن مسأله کتاب شایسته است در ابتدای هر کتاب، یک و ذیل هر فصل یک از آن بحث، تهیه کنید تا هندسه هر کتاب را به خوبی به ذهن بسپارید. مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
متن ويرايش شده و کامل کتاب الصيد و الذباحة.pdf
419.1K
نمونه سوم از به: (سؤال اصلی) و ذیل آن مسأله کتاب در این نوشته و با آن به خوبی جدا شده و همه را شماره گذاری کرده ام. ضمنا و هم دارد. مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB