#مطالعات_تکمیلی
واژه #دون
اسم #دائم_الإضافه
*واژه #دون به چه معناست؟
#معنای_وضعی #دون:
اسم برای #مکان_پایین_تر از #مکان_مضاف_إلیه: جلست دون زيد (مکان جلوس متکلم پایین تر از مکان زید بوده است.)
#معنای_مجازی_اول:
#مکانت و #منزلت پایین تر از #منزلت_مضاف_إلیه: زيد دون عمرو فضلا (در این استعمال که زیاد است، #دون از باب #إستعاره است، یعنی مکانت و منزلت که از امور معنوی و معقول است به مکان خارجی محسوس تشبیه شده و سپس از باب استعاره تصریحیه، «مشبّهٌ به» به معنای «مشبّه» به کار رفته است.)
#معنای_مجازی_دوم:
گاهی از معنای مجازی اول هم خارج شده و در معنای #تجاوز و گذشتن از یک شیء و إقبال به چیز دیگر است. «أكرمتُ زيداً دونَ عمروٍ». (در این مثال از إکرام عمرو (مضاف إلیه #دون) چشم پوشی شده و زید إکرام شده است) «فعلت بزيدٍ الإكرامَ دونَ الإهانةِ» (در این مثال نیز از توهین (مضاف إلیه #دون) گذشته و به إکرام زید روی آورده است.)
با ذکر #آدرس #کپی شود.
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#لغت
#فروق_اللغة
سرف و تبذیر
«سَرَف» یعنی: تجاوز از حدّ. جوهری آن را ضد «قصد» یعنی اعتدال و میانه روی دانسته است.
نکته:
اسراف و سَرَف هر دو به يك معنى است
ولى به عقيده طبرسى:
اگر تجاوز در جانب افراط باشد اسراف گفته ميشود
و اگر در جانب تقصير باشد سرف (ذيل آيه 6 سوره نساء).
در قرآن:
استعمال آن در قرآن همه جا از باب افعال است. #أَسْرَفُوا (زمر: 53.) #لا_تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُ #الْمُسْرِفِينَ (اعراف: 31) #إِسْرافاً (نساء: 6)
#لَمْ_يُسْرِفُوا (فرقان:67)
بَذر: پاشيدن تخم
به اسراف كار مبذّر مي گويند زیرا مال را مي پاشد و متفرّق مي كند. راغب می گويد:
تبذير به معنى تفريق است و اصل آن بذر پاشيدن است بعدا به طور #استعاره به کسی که مال خويش را ضايع مي كند مبذّر گفتند
«إِنَ الْمُبَذِّرِينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطِينِ» اسراء: 27
ابن مسکویه در #فرق بين «سرف» و «تبذير» می گوید:
سرف عبارت است از جهل به اندازۀ حقوق مثلا كسى كه حقش هزار تومان به وى دو هزار تومان بدهند
ولى تبذير عبارت است از جهل به مواقع و مواضع حقوق مثلا مالى را كه مستحقش زيد است بواسطه نادانى و جهل به عمرو دهند.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB