eitaa logo
دیباج
89 دنبال‌کننده
360 عکس
51 ویدیو
4 فایل
دیباجِ (حریرِ) سخن از تار و پود واژگان پذیرای نظرات خوانندگان ارجمند هستم. ارتباط با مدیر: @Armaktab 💠
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر فرد خطاکار احساس کند که شخصیت او محترم است و نقطه‌ضعف او، عمل ناپسند اوست، زمینه ترک گناه و لغزش برای او فراهم‌تر می‌شود. اما اگر احساس کند که انسانى منفور و مطرود است، امید به بازگشت برای او کمتر خواهد بود و احتمالا هر روز به تباهى خود مى­‌افزاید. شخصی خدمت امام کاظم (علیه السلام) رسید و عرض کرد: “مردی از دوست‌داران [و پیروان] شما شراب می‌نوشد و مرتکب گناه می‌شود. آیا ما از او دوری و برائت جوئیم؟” امام (علیه السلام) فرمود: “[خیر؛ نه از خودش ولی] از کار زشتش برائت جویید و از کار نیکش دوری نکنید. عمل زشتش را ناپسند بشمارید.” شخص مجددا پرسید: “پس آیا می‌توانیم او را فاسق یا فاجر بنامیم؟” حضرت (علیه السلام) با متانت، مصداق فسق و فجور را برای او توضیح داده و دوباره فرمودند: “… شما بگویید کارش بد است و مرتکب اعمال زشت می‌شود. مؤمن است ولی کارش زشت است…” آری؛ این مرام اهل بیت (علیهم السلام) است که در مواجهه با اشتباهات افراد، بین شخص و عمل او تفکیک قائل می‌شوند؛ ما تا چه اندازه خود را به اخلاق آنان نزدیک می­‌بینیم؟ «برگرفته از کتاب: “امر به معروف و نهی از منکر”، تالیف: “حجت الاسلام محسن قرائتی” (با تلخیص و اضافات) @Deebaj
✅دیباج شصت و ششم 🔶 در چند قدمی بهشت! 📌تصور کنید در اجتماعی زندگی می‌کنید که همواره گوش‌ها تیز می‌شوند به سمت صدای خش‌دار یک لغزش و نگاه‌ها خیره می‌شوند به رعدِ گذرای یک گناه و زبان‌ها همچون تیرهایی زهرآگین به شرنگ سرزنش و تحقیر، در کمان دهان بی‌قراری می‌کنند تا آبرویی را نشانه روند و شخصیتی را فروریزند. 📌از سوی دیگر، جامعه‌ای را در نظر آورید که در آن، نگاه‌های افراد بر عیب خویش فروکاسته و از جستجو در عیب دیگران فروبسته و گوش‌ها جز از نیُوشیدن حقیقت، کَر گشته و زبان‌ها جز برای بیان سخن حقی که آبرویی را پاس داشته و یا حقیقتی را به مصلحتی فاش کند، در صندوق‌خانه دهان بی‌قراری نمی‌کنند. 📌هر لغزش، صدایی آزاردهنده و هر گناه، بویی ناخوشایند دارد که هرچند مشام جان‌های پاک را می‌آزارد اما سبب نمی‌شود ابلیسِ نفس، عنان از کف باکفایت ایمان مؤمنان برباید و افسار زبانشان را بگشاید تا به شماتت دیگران گرم شده و آتش به خرمن آبروی آنان اندازد.👇
📌مؤمنان پاک‌نهاد، در سیره و سیرت خود، اسماء و صفات حسنای الهی را نصب‌العین خویش قرار داده و به‌مقتضای آن، قطب‌نمای رفتار خود با دیگران را تنظیم می‌کنند. 📌از جمله صفات زیبای خداوند، «مُجمِل» یا «زیباساز» است. خدایی که با حکمت و مهر خویش، نه تنها زیبایی‌های اندک رفتار آدمی را با قلم سحرانگیز «شکر»، زیبایی فزون‌تری می‌بخشد، که پلشتی‌ها و زشتی‌های نشأت‌گرفته از بازیگوشی‌های طفل مکتب نارفته و ادب ناموخته نفس را با قلم زیبای «زُدایش» از چشم بندگان و کروبیان پوشیده می‌دارد. 📌جانشین خداوند اگر بخواهد از عالم ناسوت راهی به جهان لاهوت بگشاید، باید صفات زیبای خداوندِ زیباساز را در خود تجلی بخشد تا جامعه‌ای که در آن زیست می‌کند، مدینه فاضله‌ای شود که تنها چند گام با بهشت ملکوت فاصله دارد. @Deebaj
📷 عکسی از طبیعت سحرانگیز رودبار (صِبْغَةَ اللَّهِ ۖ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً ۖ وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ) اين است نگارگرى الهى؛ و كيست خوش‌نگارتر از خدا؟ و ما او را پرستندگانيم. بقره/١٣٨ @Deebaj
✅دیباج شصت و هفتم 🔶فقیه بمعنی الکلمه 📌فقه توان استنباط احکام شرعیه از منابع معتبر با درنظرداشت ساحات مختلف وجود آدمی؛ اعم از مادی و معنوی است. 📌تنها به ظاهر رفتار انسان پرداختن و از باطن و راز واقعی رفتار او دست‌شستن و به آن بی‌التفات‌بودن، فقه را ابتر می‌کند. 📌فقیه‌شدن افزون بر ضرورت احاطه‌داشتن به منابع، نیازمند آگاهی از نیازهای روحی و مادی انسان و نیز انگیزه‌های دست‌یازیدن او به کردارهای گونه‌گون و گاه متضاد است. 📌انسانِ ساحت شرع همچون انسان ساحت عرفان، قبض و بسط دارد. فقیه باید قبض و بسط‌های جاری در سیره و حیات دیگران را درک کند تا بتواند حکمی صواب درباره رفتار آنان صادر کند. 📌 مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی نماز و روزه استیجاری را فقط به کسانی می‌سپرد که به عدالت آنها اطمینان داشت. روزی فردی از ایشان خواست ادای نماز و روزه استیجاری را به وی بسپارد. از قضا آن زمان نزد میرزامحمدتقی پولی برای این کار وجود نداشت. آن شخص با شنیدن این مطلب به میرزا پرخاش و اهانت کرد و با فحاشی و ناسزاگویی از محضر ایشان بیرون آمد. 📌طولی نکشید که پولی برای ادای نماز و روزه استیجاری به دست میرزا محمدتقی رسید. پس به‌سرعت دستور داد برای آن شخص پولی بفرستند تا نماز و روزه را به‌جای آورد! 📌از ایشان پرسیدند: اگر شما در این کار عدالت فرد را شرط می‌دانید، پس چرا برای کسی که به شما ناسزا گفته است، پول می‌فرستید تا نماز و روزه استیجاری به‌جای آورد؟! 📌 فرمود: او در آن زمان از شدت فقر به من ناسزا گفت و حرف‌های او ارادی نبود. به همین سبب، از عدالت ساقط نشده است. @Deebaj
🔸 بیت الانتظار عابر آوارۀ آدینه‌ایم خسته‌تر از پای پُر از پینه‌ایم زائر صبحیم پی انتظار کعبه ندانیم به جز کوی یار جورکش حوصلۀ غیبتیم زخم‌خور دیدۀ بی‌غیرتیم عمر ندانیم چسان می‌رود اشک ولی در پی آن می‌دَود عمر همین فرصت آدینه بود صبح ظهورش غم دیرینه بود جمعه بسی رفت و نیامد سوار چشم دواندیم پی هر غبار دفتر اندوه اگر وا کنیم دامن این دشت چو دریا کنیم دست به دامان توأم ای صبا تا برسانی ز مَنَش این نوا : کای خلف شیر خدا دیر شد طفل جهان ز آمدنت پیر شد ما همه چشمیم به دنبال تو مست دو ابرو و یکی خال تو ما همه شیدای تو گل‌پیرهن گوشۀ نعلین تو را بوسه‌زن هست عبای تو پناه دلم عشق تو آمیزۀ آب و گِلم ما همه مجنون و تو لیلای ما نام گُلت نغمۀ شبهای ما بِه ز تو دلدار نداریم ما غیر غمت کار نداریم ما ای تو خریدار پریشانی‌ام وی تو طبیب غم پنهانی‌ام شام فراق است و دلم بی‌شکیب بر لب من نیست جز اَمَّن یُجیب 🖊 منصور ایمانی(صبا) @ravagh_channel @Deebaj
✅دیباج شصت و هشتم 🔶کتاب، بازتاب روح 📌مگر قماش کتاب، جز با گره‌خوردن تاروپود واژگان به یکدیگر، بافته می‌شود و مگر حیات کتاب جز با جریان کلمات در رگ رگ صفحات کتاب، پدیدار می‌گردد؟ 📌 هویت خارجی کتاب مرهون جنس تاروپود کلمات و واژگان جاری در لابلای صفحات آن است. اگر جنس تار کلمات از تقوا و پودشان از عدالت باشد، دیبایی بس زیبا پدیدار می‌آورند که می‌تواند فرش راه بشریت تا رسیدن به سعادت باشد و اگر کلمات جاری در جویبار صفحات کتاب، زلال و گوارا باشند، باغستانی به غایت خرم و دل‌انگیز را رقم خواهند زد که جان آدمی از نُزهت و خرمی حضور در آن، بال و پر می‌گیرد. 📌از سوی دیگر، چنانچه تار واژگان از شهوت و پودشان از ستم باشد، همچون سرابی، تشنگان آگاهی را به کام دیو دهشتناک جهل می‌کشاند و اگر کلماتی که کتاب از آن‌ها برساخته می‌شود، رنگ و بوی خودخواهی و غرور داشته باشند، خواننده را به برهوتی بی‌پایان خواهند کشاند. 📌اما این تاروپودی که کتاب از آن‌ها بافته می‌شود و این کلماتی که در هزارتوی صفحات کتاب جریان دارند، همگی نماینده روح نویسنده کتاب‌اند. نویسنده، روح و روان خود را در کتاب بازتاب می‌بخشد. 🟩پس هر کتابی شایسته خواندن نیست؛ زیرا هر روحی قابل ستودن نیست. @Deebaj
✅دیباج شصت و نهم 🔶دورویان از نگاه پیشوای راستگویان 📌دورویی و نفاق مرزی است میان ایمان و کفر و منافق بر این مرز ایستاده است تا هم از امتیازات ‏جامعه ایمانی بهره گیرد و هم از آبشخور آلوده کفر، جان بی‌ارزش خویش را سیراب کند. 📌منافق، آنگاه ‏که به جامعه مؤمنان وارد می‌شود، صورتک ایمان بر چهره می‌نشاند و آنگاه که پا در حلقه ‏همپالگی‌های کفرکیش خود می‌نهد، چهره حقیقی خود را آشکار می‌سازد. ‏ 📌اما منافق چه ویژگی‌هایی دارد که او را از باورمندان حقیقیِ به خدای یگانه متمایز می‌سازد؟ چگونه ‏می‌توان منافق را از مؤمن بازشناخت و راه خود را از راه او جدا ساخت؟ 📌امام صادق علیه السلام در سخنی نغز، از سه ویژگی منافقان در ناحیه رفتار خبر می‌دهد که معیار ‏مناسبی برای شناخت سره از ناسره است:‏ ‏1.آنگاه که سخن می‌گوید، راست بر زبانش جاری نمی‌شود.‏ ‏2.آنگاه که وعده می‌دهد، آن را زیر پا می‌نهد.‏ ‏3.آنگاه که مورد اعتماد قرار می‌گیرد، خیانت می‌کند.‏ 🟢به فرموده امام علیه السلام، فردی با این ویژگی‌ها، اگر چه نماز و روزه به‌پا دارد، از ویژگی ایمان تهی و نام منافق او را سزاست.‏ 🟩قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَاِنْ صامَ وَصَلّى: مَنْ اِذا حَدَّثَ كَذِبَ وَاِذا ‏وَعَدَ اَخْلَفَ وَ اِذَا ائْتـُمِنَ خـانَ‎. ‎ تحف العقول/ ص 229‏ @Deebaj
✅دیباج هفتادم 🔶اندک‌های بسیار! 📌در نگاه عموم مردم، برخی امور و یا چیزها به‌جهت نقش مهمی که در زندگی و سرنوشت آنان ایفا می‌کنند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند؛ از‌این‌رو حتی حضور کم‌رنگ و اندک آنها در زندگی، تأثیرات بزرگی از خود برجای می‌گذارد. 📌مثلا وجود اندکی سمّ در ظرف بزرگی از آب کافی است که آن را مسموم و اسباب هلاک نوشندگان را فراهم سازد. 📌یا در نگاه متشرّعان، وجود اندکی پلیدی، دیگی پر از برنج را که برای مهمانی‌ای باشکوه تدارک دیده شده، راهی زباله‌دان کند و... . 📌همچنین است وجود جرقه‌ای آتش که می‌تواند سبزی و خرمی جنگلی را به سیاهی خاکستر بدل کند و یا اخگر گناهی خُرد، دشتی ستُرگ و آکنده از گل‌های شاداب برآمده از کارهای نیک را به برهوتی بی‌انتها بدل کند. 📌یا تلخی اندکی دشمنی که دشمنی‌های بسیار را سبب شود و روح و جسم آدمی را در معرض تهدید قرار دهد. 📌و یا سایه بی‌رمق تنگدستی که فضای زندگی را تیره و تار سازد. 📌و نیز تشویش دردی خفیف که ذهن و جان انسان را به‌خود مشغول دارد. 📌این چیزها، کمشان نیز بسیار است! امام صادق علیه السلام فرمود: «اَرْبَعَةُ اَشْيـاءٍ اَلْقَليـلُ مِنْها كَثيرٌ: الَنّارُ وَالْعَداوَةُ وَالْفَقْرُ وَالْمَرَضُ.»؛ چهار چيز است كه اندك آن هم بسيار است: آتـش، دشـمنى، فـقر و بيـمارى. @Deebaj
✅دیباج هفتاد و یکم 🔶انسانم آرزوست! 📌برخی تیغ راحت طلبی خود را که به زهر خودبزرگ بینی، غرور، رفاه طلبی و جز آن آغشته شده، در غلافی از لبخندی مزورانه پنهان کرده و آرام بر قلب دیگران خراش می زنند. 📌اینان کاش زبان در کام می کردند و لبخند را با اخمی ژرف جایگزین، اما نخوت و غرور خود را در لفافه ای از لبخند پنهان نمی ساختند. 📌زیستن با درشت گوی راستگو به از به سر بردن با کسی که لجن و شورابه غرور را در جامی بلورین از دروغ و تزویر به دیگران پیشکش می کند. 📌همه ما با آدمهایی از این دست در زندگی رو به رو بوده ایم. دي شيخ با چراغ همي گشت گرد شهر کز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست گفتند يافت مي نشود جسته ايم ما گفت آنک يافت مي نشود آنم آرزوست @Deebaj
✅دیباج هفتاد و دوم 🔶جنس غیر منطقی 📌در تقرب به خداوند اصلا جنس و جنسیت مطرح نیست چون جنس و جنیست آفریده خود خداوند است و خداوند همه آفریدگان خود ‏را دوست دارد. 📌 اساسا خداوند، مثل برخی انسان‌ها، جنس بد تولید نمی‌کند. همه اجناسی که خداوند آفریده است، عالی هستند و ‏در دستگاه آفرینش خداوند، جنس متوسط و داني (پست) وجود ندارد. با این حساب، شاید وجود نوع حقیقی و نوع اضافی هم در این ‏ساختار بی‌معنا باشد.‏ 📌به‌نظر، هر آنچه که آفریده خداوند است، تحت تنها یک جنس و یک ماهیت گنجانده می‌شود (برخلاف نظر منطق‌دانان که اجناس ‏و ماهیات متنوع برای موجودات قائلند) و آن ماهیت «آفریده‌شدگی» است. 📌همه چیز جز وجود فرازمند خداوند، زیر چتر مخلوقیت ‏قرار می‌گیرد، پس جنس و جنسیتهای من‌درآوردی و ساختگی که شاکله ذهن بشر آن را برای تسهیل درک روابط بین أشیاء پدید ‏آورده است، در دستگاه آفرینش خداوند و در مسیر نزدیک‌شدن به او جایگاهی ندارد.‏ 📌جنس زن و جنس مرد، از آن بافته‌های ذهن بشر از دیرباز تاریخ تاکنون بوده است. شاید «عقل مذکر» بیشترین تأثیر را در این ‏مرزبندی ایفا کرده باشد.در دوران نوگرایی و با ظهور نهضت فریبای طرفداری از حقوق زن، به ظاهر تلاش شد تا این مرزبندی ‏کم‌رنگ شده و از بین برود، اما آنچه کم‌رنگ شد، مرز میان جنسیت‌ها بود و نه جنس‌ها. 📌هنوز هم باور به دو جنس از نگاه مادی ‏وجود دارد که تلاش می‌کند بر اساس طرد جنسیت و حرکت در مسیر ایجاد برابری یکی از دو جنسیت با دیگری، به نوعی دیگر، ‏جنسی را تا درجه جنسی دیگر برکشد.👇