eitaa logo
دیباج
91 دنبال‌کننده
352 عکس
51 ویدیو
4 فایل
دیباجِ (حریرِ) سخن از تار و پود واژگان پذیرای نظرات خوانندگان ارجمند هستم. ارتباط با مدیر: @Armaktab 💠
مشاهده در ایتا
دانلود
✅دیباج چهل و هفتم شیشه‌ کبود چنان‌چه صفحه پاک قلب به زنگار گناه آلوده نباشد و یا آن که پس از زنگارگرفتن، با آب توبه پاکی خود را باز یابد، قابلیت بازتاب نور ایمان را می‌یابد. ایمان نور است و مؤمن با نور خدا می‌نگرد. آن‌گاه که مؤمنان با یکدیگر دیدار کنند، آینه‌ها در برابر آینه‌ها می‌ایستند، در یکدیگر بازتاب می‌یابند و جهان پر از آینه می‌شود، پر از نور و دیگر تاریکی و ظلمتی نمی‌ماند. هر ذره کینه، حسد، بخل و یا هر رذیلت اخلاقی دیگر، همچون لکه‌ای است که بر صفحه این آینه‌ها پدیدار می‌شود. با حضور این لکه‌ها، نگاه‌ها تیره می‌گردد، دل‌ها می‌گیرد، روان‌ها رنجور می‌شود، روابط به سستی می‌گراید و آینه‌ها کارکرد اصلی خود را از دست می‌دهند. برای داشتن جامعه‌ای سالم و پویا، بیاییم به‌سرعت دست‌به‌کار شویم و به‌محض اظهار وجود این لکه‌ها، با آن‌ها به مقابله برخیزیم تا دل‌ها وارونه نگردد و همواره نورانیت افزون گردد و تیرگی از روابط میان مؤمنان رخت بربندد. مؤمنان آیینهٔ همدیگرند این خبر می از پیمبر آورند پیش چشمت داشتی شیشهٔ کبود زان سبب عالم کبودت می‌نمود گر نه کوری این کبودی دان ز خویش خویش را بد گو مگو کس را تو بیش @Deebaj
می‌پندارم در این شهر غریب هستی و مسافری هستی که از شام آمده‌ای. مرد پاسخ داد: بله. آنگاه امام به او فرمود: با من بیا، اگر نیاز به منزل داری، تو را منزل دهم، اگر نیاز به مال داری، مال در اختیارت می‌گذارم و اگر نیازی داشته باشی، آن نیاز را برآورده خواهم ساخت! مرد شامی که انتظار چنین پاسخ کریمانه‌ای از جانب امام را نداشت، از رفتار ناپسند خود شرمنده گشت و از کَرم و خلق پسندیده امام در شگفت شد. پس از آن برخورد کریمانه امام بود که مرد با کوله‌باری از عشق و محبت نسبت به امام، به شهر خود بازگشت. کشف الغمة، ج 1، ص 561 @Deebaj
📌مؤمنان پاک‌نهاد، در سیره و سیرت خود، اسماء و صفات حسنای الهی را نصب‌العین خویش قرار داده و به‌مقتضای آن، قطب‌نمای رفتار خود با دیگران را تنظیم می‌کنند. 📌از جمله صفات زیبای خداوند، «مُجمِل» یا «زیباساز» است. خدایی که با حکمت و مهر خویش، نه تنها زیبایی‌های اندک رفتار آدمی را با قلم سحرانگیز «شکر»، زیبایی فزون‌تری می‌بخشد، که پلشتی‌ها و زشتی‌های نشأت‌گرفته از بازیگوشی‌های طفل مکتب نارفته و ادب ناموخته نفس را با قلم زیبای «زُدایش» از چشم بندگان و کروبیان پوشیده می‌دارد. 📌جانشین خداوند اگر بخواهد از عالم ناسوت راهی به جهان لاهوت بگشاید، باید صفات زیبای خداوندِ زیباساز را در خود تجلی بخشد تا جامعه‌ای که در آن زیست می‌کند، مدینه فاضله‌ای شود که تنها چند گام با بهشت ملکوت فاصله دارد. @Deebaj
✅دیباج شصت و نهم 🔶دورویان از نگاه پیشوای راستگویان 📌دورویی و نفاق مرزی است میان ایمان و کفر و منافق بر این مرز ایستاده است تا هم از امتیازات ‏جامعه ایمانی بهره گیرد و هم از آبشخور آلوده کفر، جان بی‌ارزش خویش را سیراب کند. 📌منافق، آنگاه ‏که به جامعه مؤمنان وارد می‌شود، صورتک ایمان بر چهره می‌نشاند و آنگاه که پا در حلقه ‏همپالگی‌های کفرکیش خود می‌نهد، چهره حقیقی خود را آشکار می‌سازد. ‏ 📌اما منافق چه ویژگی‌هایی دارد که او را از باورمندان حقیقیِ به خدای یگانه متمایز می‌سازد؟ چگونه ‏می‌توان منافق را از مؤمن بازشناخت و راه خود را از راه او جدا ساخت؟ 📌امام صادق علیه السلام در سخنی نغز، از سه ویژگی منافقان در ناحیه رفتار خبر می‌دهد که معیار ‏مناسبی برای شناخت سره از ناسره است:‏ ‏1.آنگاه که سخن می‌گوید، راست بر زبانش جاری نمی‌شود.‏ ‏2.آنگاه که وعده می‌دهد، آن را زیر پا می‌نهد.‏ ‏3.آنگاه که مورد اعتماد قرار می‌گیرد، خیانت می‌کند.‏ 🟢به فرموده امام علیه السلام، فردی با این ویژگی‌ها، اگر چه نماز و روزه به‌پا دارد، از ویژگی ایمان تهی و نام منافق او را سزاست.‏ 🟩قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَاِنْ صامَ وَصَلّى: مَنْ اِذا حَدَّثَ كَذِبَ وَاِذا ‏وَعَدَ اَخْلَفَ وَ اِذَا ائْتـُمِنَ خـانَ‎. ‎ تحف العقول/ ص 229‏ @Deebaj
✅دیباج هفتادم 🔶اندک‌های بسیار! 📌در نگاه عموم مردم، برخی امور و یا چیزها به‌جهت نقش مهمی که در زندگی و سرنوشت آنان ایفا می‌کنند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند؛ از‌این‌رو حتی حضور کم‌رنگ و اندک آنها در زندگی، تأثیرات بزرگی از خود برجای می‌گذارد. 📌مثلا وجود اندکی سمّ در ظرف بزرگی از آب کافی است که آن را مسموم و اسباب هلاک نوشندگان را فراهم سازد. 📌یا در نگاه متشرّعان، وجود اندکی پلیدی، دیگی پر از برنج را که برای مهمانی‌ای باشکوه تدارک دیده شده، راهی زباله‌دان کند و... . 📌همچنین است وجود جرقه‌ای آتش که می‌تواند سبزی و خرمی جنگلی را به سیاهی خاکستر بدل کند و یا اخگر گناهی خُرد، دشتی ستُرگ و آکنده از گل‌های شاداب برآمده از کارهای نیک را به برهوتی بی‌انتها بدل کند. 📌یا تلخی اندکی دشمنی که دشمنی‌های بسیار را سبب شود و روح و جسم آدمی را در معرض تهدید قرار دهد. 📌و یا سایه بی‌رمق تنگدستی که فضای زندگی را تیره و تار سازد. 📌و نیز تشویش دردی خفیف که ذهن و جان انسان را به‌خود مشغول دارد. 📌این چیزها، کمشان نیز بسیار است! امام صادق علیه السلام فرمود: «اَرْبَعَةُ اَشْيـاءٍ اَلْقَليـلُ مِنْها كَثيرٌ: الَنّارُ وَالْعَداوَةُ وَالْفَقْرُ وَالْمَرَضُ.»؛ چهار چيز است كه اندك آن هم بسيار است: آتـش، دشـمنى، فـقر و بيـمارى. @Deebaj
✅دیباج هفتاد و یکم 🔶انسانم آرزوست! 📌برخی تیغ راحت طلبی خود را که به زهر خودبزرگ بینی، غرور، رفاه طلبی و جز آن آغشته شده، در غلافی از لبخندی مزورانه پنهان کرده و آرام بر قلب دیگران خراش می زنند. 📌اینان کاش زبان در کام می کردند و لبخند را با اخمی ژرف جایگزین، اما نخوت و غرور خود را در لفافه ای از لبخند پنهان نمی ساختند. 📌زیستن با درشت گوی راستگو به از به سر بردن با کسی که لجن و شورابه غرور را در جامی بلورین از دروغ و تزویر به دیگران پیشکش می کند. 📌همه ما با آدمهایی از این دست در زندگی رو به رو بوده ایم. دي شيخ با چراغ همي گشت گرد شهر کز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست گفتند يافت مي نشود جسته ايم ما گفت آنک يافت مي نشود آنم آرزوست @Deebaj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅دیباج هفتاد و ششم 🔶نقد جوانی علی‌رضا مکتب‌دار 📌دوره پیری، دوران تثبیت باورها، ارزش‌ها و رفتارهاست. تغییر در این دوران، اگر هم بخواهیم، به‌دشواری رخ می‌دهد. 📌نشاط و نیروی جوانی و تحول‌خواهی جوان، او را مستعد پذیرش تغییر می‌سازد اما خستگی، بی‌حوصلگی و خمودی، سد راه هرگونه تغییر است. 📌فرصت جوانی، بهار خودسازی و پرکشیدن تا اوج قله معنویت است. 🔶جوانی را دریابیم! @Deebaj
🟡۵.نگاه به چهره مؤمن مؤمنان را ایمان به خداوند به یکدیگر پیوند می‌دهد. هر چه رشته مودت و محبت میان مؤمنان مستحکم‌تر گردد، ایمان در جان و دل آنان و نیز در جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند رسوخ می‌یابد. از این رو، در اسلام بر نگاه محبت آمیز مؤمنان به یکدیگر تأکید شده و چنین نگاهی عبادت شمرده شده است. امام زین العابدین(علیه‌السلام) فرمود: نگاه کردن مؤمن به چهره برادر مؤمن خود، به واسطه دوست داشتن و محبت به او، عبادت است. 🗞روزنامه قدس، ۱۹ مرداد ۱۳۹۶ @Deebaj
📌هرچند این جمله به اندازه کافی کلیشه‌ای و مبتذل بود که مانع از آچمز و میخکوب شدن من و دوست فاضلم شود. 📌من نیز با یک جمله کوتاه به واکنش او پاسخ دادم: محور و نقطه مشترک برای گفتگو، میتواند «اخلاق» باشد. 📌خیلی زود مقصود از این جمله کوتاه- که خاستگاهی قرآنی دارد- در ذهن آن پیرمرد حقیقت‌جو، به اصطلاح ماسید و او که تا چند لحظه پیشتر وضعیت حمله به خود گرفته بود، با تکان دادن سر و غنچه کردن لبهای کبودی که از زیر ابر سپید سبیل‌هایش کاملا پیدا بود، سپر انداخت و برای ادامه «گفتگوی اسلام و مسیحیت» چراغ سبز نشان داد. @Deebaj
📌نظریه «نگاه مکعبی» هارولد کِی به همین موضوع اشاره دارد که بر اساس آن، در ارزیابی رفتار دیگران همواره باید سه متغیر مهم زیر را در نظر گرفت: هدف یا محرک متعلق عمل، عمل‌کنندگانی که آن رفتار را انجام می‌دهند و سرآخر، وضعیت یا بافتی که رفتار در آن رخ می‌دهد.👇 📌نگاهی اجمالی به احادیث رسیده از معصومان علیهم السلام هم بر اهمیت حاکمیت این نوع نگاه در ارزیابی رفتار دیگران، دلالت دارد که از آن میان تنها به ذکر یکی بسنده می‌کنیم. علی علیه السلام فرمود: ﴿رفتار برادرت را به بهترين وجه آن تفسير كن تا زمانى‌كه كارى از او سر زند كه راه توجيه را بر تو ببندد، و هيچ‌گاه به سخنى كه از دهان برادرت بيرون آيد، تا وقتى براى آن توجيه خوبى مى‌يابى ، گمان بد مبَر.﴾ @Deebaj
دیباج ۱۲۲ 🔶سنگینی سنگ کینه 📌شاید یک برخورد ناخوشایند در محل کار یا در خیابان، تاثیر خیلی بدی بر ما بگذارد. این ماجرا بعد از چند دقیقه پایان می‌گیرد اما ناراحتی و آزردگی حاصل از آن ممکن است یکی دو روز یا حتی بیشتر در ذهن ما باقی بماند و ما را بیازارد. 📌اگر دقیق‌تر محاسبه کنیم خواهیم دید که فکر و اندیشه آن برخورد ناخوشایند یا اتفاق بد، خیلی بیشتر از خود آن اتفاق باعث ناراحتی ما شده است. 📌بنابراین این بار که اتفاق بدی افتاد یا برخورد ناخوشایندی پیش آمد می‌توانیم تصمیم بگیریم که کمتر ناراحت شویم و زودتر آن را فراموش کنیم. نباید افکار و احساسات منفی، مانند خشم و نفرت و آزردگی را در ذهن و دل خود نگه داریم. 📌تصور کنید اگر زباله‌های آشپزخانه را چند روزی بیرون نگذارید چه اتفاقی خواهد افتاد. تمام خانه بو می‌گیرد و آلوده می‌شود. در چنین خانه‌ای نمی‌توان احساس شادی و آرامش کرد. یا اگر تک تک کینه‌ها را به قلوه سنگ‌های سختی تشبیه کنیم که در جیب خود می‌گذاریم، حرکت و راه رفتن به سمت اهداف، برای ما دشوار و دشوارتر خواهد شد. دقیقا همین مسئله در مورد افکار و احساسات منفی هم درست است . اگر آنها را مدت طولانی در خود نگه داریم ذهن و دل ما را آلوده خواهند کرد، آنگاه مشکل است که بتوانیم شاد باشیم. 📌امام علی علیه السلام فرمود: «مَنِ اطَّرَحَ الحِقدَ اسْتَراحَ قَلبُهُ و لُبُّهُ؛  هركه كينه را دور ريزد، دل و دماغش آسوده گردد.» @Deebaj
🔶نفس‌هایم عطرآگین شد! آنگاه که گذشت کردم، نفسهایم عطرآگین شد، و از دردها و بیماریها رهایی یافتم، و با همنشیان به آسودگی نشستم، و از اینکه از حرفهای شیرینم شاد شدند، شادمان شدم. روزی که همه مردم را بخشیدم را دوست داشتم، و در روزی که روزگار را بخشیدم، خوشبخت شدم. @Deebaj
📌کارل گوستاو یونگ، روانشناس معروف سوئیسی در دسته‌بندی انواع اخلاق، سخنی دارد که درک فرمایش امام را تسهیل می‌کند. او اخلاق را به دو دسته: اخلاق بردگی و اخلاق اربابی تقسیم می‌کند. علی‌رغم انتقادی که به برشماری مصادیق اخلاق بردگی از نگاه او وارد است، تعریف او از اخلاق اربابی قابل تامل می‌نُماید. 📌او می‌گوید: «اما اخلاق اربابی، کاملا [از اخلاق بردگی] متفاوت است. افرادی که به اخلاق اربابی پایبندند، از نظر روان‌شناسی، آدم‌هایی هستند که به بالاترین حد از بلوغ روانی رسیده‌اند و قوانین اخلاقی را نه از روی ترس از خدا و جهنم و قانون و پلیس و همسر و پدر و مادر و نه به طمع پاداش و تشویق اجتماعی، که برمبنای وجدان خودشان تعریف می‌کنند. البته وجدان شخصی این افراد، مستقل، بالغ، صادق و سالم است، اهل ماست‌مالی و لاپوشانی نیست، صریح و بی‌پرده است و با هیچ‌کس، حتی خودشان تعارف ندارد. 📌بزرگترین معیار خالقان اخلاق اربابی برای اعمال و رفتارشان، رسیدن به آرامش و رضایت درونی است. اخلاق اربابی مرزهای وسیع و قابل انعطافی دارد و هرگز خشک و متعصب نیست. برای توده‌هایی که مقید و مأخوذ به اخلاق بردگی هستند، اخلاق اربابی، گاه زیبا و تحسین برانگیز، گاهی گناه آلود و فاسد و در اکثر مواقع گنگ و نامفهوم است. 📌افرادی که به اخلاق اربابی رسیده‌اند تاوان این بلوغ را با تنهایی و طرد‌شدگی پس می‌دهند. آن‌ها به رضایت درونی می‌رسند ولی همیشه برای اطرفیانشان، دور از دسترس و غیرقابل درک باقی می‌مانند!» @Deebaj
دیباج ۱۳۰ 🔶جگرگوشه (۱) 🖊علی‌رضا مکتب‌دار 📌از همراهی و مجالست با او سیر نمی‌شدم. سیمای جذاب و نورانی و نگاه‌های معصومانه‌اش، هر انسانی را شیفته‌اش می‌ساخت. رفیق گرمابه و گلستانش بودم. ‏ 📌روزی دوشادوش او از محلی می‌گذشتم که ناگاه ایستاد. دو طرف عبای رنگ و رو رفته‌اش را جمع کرد، ‏نگاهش را به زمین دوخت و به آرامی سرپا نشست و قدری خم شد. دستش را روی نقطه‌ای از خاک گذاشت. ‏فقط با دقت زیاد می‌شد از حرکت آهسته لبانش فهمید که دارد چیزی را زیر لب زمزمه می‌کند.‏ 📌به آن نقطه از زمین خیره شدم. نه مزار امام‌زاده‌ای بود و نه قبر کسی! این کار او معمایی شده بود برای ذهن ‏کنجکاو من. پرسیدم: اینجا مگر قبر انسان بزرگی است؟ و او با لبخندی زیبا مرا از کنجکاوی باز داشت. حتما ‏صلاح نمی‌دانست پرده از راز این حرکت کنار زند و مرا از آن آگاه سازد.‏ 📌پسری داشت که چشم و چراغ دل پدر بود. بازی‌گوشی‌ها و نمک‌ریزیهای گاه و بیگاهش، دل او و همسرش را به ‏وجد می‌آورد و به خانه‌شان روح می‌داد.‏ 📌هر ساله، در روز عید غدیر، مراسم جشنی در منزلش برپا بود. مردم که شیفته منش و روش پیامبرگونه او ‏بودند، با شوق و ذوق به منزلش آمدوشد می‌کردند. او با چهره‌ای گشاده از همه آنان استقبال می‌کرد. شاعران در ‏وصف مقام امیرالمؤمنین و واقعه غدیر، تازه‌ترین اشعار خود را برای حاضران می‌خواندند. ‏ 📌آن روز، بوی اسپند و عود فضا را پر کرده بود. تُنگ‌های شربت گلاب و بیدمشک بود که مرتب از خمره ‏سفالی گوشه ایوان پر می‌شد و درون پیاله‌های سفالی، با لب مهمانان آشنا می‌گردید. 📣ادامه دارد. @Deebaj
دیباج ۱۵۴ 🔶به رنگ خدا 🖊ع.ر.م 📌وجود انسان در طول زندگی، رنگ‌های گوناگون می‌پذیرد. گاه رنگ زرد تعلق، گاه رنگ سرخ خشم، گاه رنگ آبی بلاهت، گاه رنگ صورتی فریب، گاه رنگ سیاه گناه، گاه رنگ قهوه‌ای تنگ‌نظری و گاه رنگ‌های دیگر؛ اما رنگ خدا بهترین رنگ است که همه رنگ‌ها در برابرش رنگ می‌بازند و محو می‌شوند. 📌ایمان، تقوا،کردار شایسته، خلوص، مهرورزی، انسان‌دوستی و... همچون رشته‌های نرم و دیباوَش قلم‌مویی، به وجود انسان رنگ خدایی می‌زنند و او را هم‌رنگ خدا می‌سازند. آنگاه، وجود چنین انسانی می‌شود تابلو زیبایی که دیوار حیات آدمی را زینت می‌بخشد و وجودهای متکثر انسان‌هایی که رنگ خدایی گرفته‌اند، دنیا را بهشت‌گونه می‌سازند. @Deebaj
از دیگران 🔶زخم و مرهم @Deebaj
✅از سخن بزرگان 🔸نیش کلام 📌بعضی‌ها عادت دارند در خانه وقتی می‌خواهند یک تذکری به شوهرشان بدهند یا شوهر می‌خواهد یک تذکر به خانم بدهد یا والدین می‌خواهند یک تذکر به بچه بدهند؛ می‌گویند: «اگر دستت درد نمی‌گیرد این ظرف‌ها را بردار و بگذار آنجا» یا می‌گویند: «اگر پایت درد نمی‌گیرد در را هم ببند»، «اگر زبانت درد نمی‌گیرد یک تلفنی به فلانی بزن»! 📌این چه عادتی است؟! این‌ها تربیت شیطانی است، این‌ها راه خدایی نیست، این روش امامان شما نبوده، این روش پیغمبر شما نبوده. نعنا داغ ریختن روی کلمات، فلفل آن را زیاد کردن، درست نیست. @haerishirazi @Deebaj
از دیگران 🔶در گناه خود نگر! 📌چه کسی جرأت دارد، در این دنیایی که هیچ‌کس بی‌گناه نیست، مرا محکوم کند؟ @Deebaj
🔶خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود! 🌼امام صادق عليه السلام‌: هیچ غنیمتی مانند غنیمتی که آدمی از راه کنترل چشم به دست می‌آورد نیست؛زیرا دیدگان کسی از نگاه به نامحرم فرو بسته نمی‌شود، جز آنکه در قلب او عظمت و جلال الهی مشاهده می شود. @Deebaj
دیباج ۱۸۶ 🔶دست‍ــاورد خِــرد 📌امروزه و در عصر شتاب و اضطراب، وجود کم‌ترین بهانه، برای آغاز ستیزی بدفرجام کافی است. ستیزه، آسمان عقل را تیره و تار می‌سازد؛ اما مدارا چون آبی زلال، در رگ‌رگ وجود انسان می‌دود و حیات پاک و طیب را به همراه می‌آورد. 📌مؤمن که به حقانیت خویش باور دارد، نیاز به ستیزه با دیگران ندارد، در مواجهه با آنان مدارا پیشه می‌کند، دست به خشونت نمی‌زند و با نرمی سخن و گذشت، از زمختی ستیزه می‌پرهیزد تا غبار تردید را از دل‌های ستیزه‌گران بزداید و آینه قلب آنان را برای انعکاس انوار هدایت صیقلی کند. 📌عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‏»: مُدَارَاةُ النَّاسِ‏ نِصْفُ الْإِیمَانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَیْش»؛ امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل فرمود: مدارا کردن با مردم نصف ایمان است و نرمى با آنها نصف زندگى است. @Deebaj
✅از سخن بزرگان 🔶رشد معنوی 📌به حضرت علّامه عرض کرد: «برای رشد معنوی دستورالعمل می‌خواهم.» آقا فرمودند: بهترین دستورالعمل و ریاضت «خوش‌اخلاقی با خانواده» است. 📚عَلّامه، صحفه۷۸ @Deebaj
✅از سخن دیگران 🔶دروغ، تیری به قلب حقیقت @Deebaj
✅از کلام معصوم 🔶پوزش‌پذیری امام حسن مجتبی عليه السلام: «لاتُعاجِلِ الذَّنبَ بِالعُقُوبَةِ واجْعَلْ بَينَهُما لِلاِعتِذارِ طَريقاً؛ در مجازات خطا كار شتاب مكن و ميان خطا و مجازات، راهى براى عذرخواهى قرار ده.» بحار الأنوار، جلد ۷۸، صفحه‌ی ۱۱۳ @Deebaj
📌گفت: اتفاقا اومده بودم بیام موکب، چون امام حسین رو دوست دارم (دوستاش خندیدن بهشون گفت مرض راست میگم) گفتم: می‌دونی تا خدا دوستت نداشته باشه نمی‌تونی امام حسین رو دوست داشته باشی؟ رفت تو فکر ... گفت: عمو! دو ساعته اینجام ولی هیچکس بهم هیچی نگفته بود، منم فکر کردم مشکلی نداره لباسم. (انصافا موندم چی جوابش بدم!) ولی خودمو نشکوندم. گفتم: عموجان! شاید فکر کردن از این بی‌جنبه‌هایی که نمی‌شه باهات حرف زد. (دوستش گفت: اتفاقا خیلی بی جنبس و خندیدن) خلاصه که قول داد بره خونه عوض کنه و برگرده. 📌عرضم اینه که، ما مقصریم اگر گناه انقدر راحت شده، یعنی خود گناهکار منتظره یکی بهش اعتراض کنه، ولی ما می‌گیم: بی‌خیالش، کی اهمیت میده؟ نگاه نمی‌کنیم حکم چه کسی رو داریم زیر پا می‌زاریم. این دختر حتی اگر امشب به قولش عمل نکنه ولی باز همیشه منتظره یکی بهش معترض بشه، پس بهتر می‌پوشه. 🖌از کانال: روشنگری @Deebaj