#دیباج_هشتم
«مباهله»؛ حقیقتی ایستاده بر ستیغ تاریخ
🖊علیرضا مکتبدار
📌در طول تاریخِ ادیان، حق مدعیان فراوانی داشته و هیچ گروه و یا فردی خود را در جبهه باطل نمیانگاشته است. پیروان هر دین که همواره داعیه حقمداری داشتهاند، برای اثبات حقانیت خود از دستیازیدن به هیچ وسیلهای دریغ ننمودهاند. گاه از برهان قاطع بهره برده و گاه از شمشیر آخته، گاه با گفتگو بر مدار منطق، خصم را مُجاب و گاه با سوزش شمشیر مشکل را علاج ساختهاند. و البته گاه که نه زبان منطق کارگر است و نه حوالتکردن به تیزی شمشیر به مصلحت، نه اژدرشدن عصای موسی چارهساز است و نه غرقهشدن فرعون در اعماق آبها، طرفین از رهگذر «مباهله» به اثبات حقانیت خود پرداختهاند.
📌مباهله نفرین طرفینی است؛ دو طرفی که هر یک خود را بر حق و دیگری را بر مدار باطل میشمارد. هر یک از دو طرف دیگری را به عذاب خداوند حوالت میدهد تا حقانیت خود را اثبات نماید.
📌رویداد مهم مباهله پیش از واقعه سِتُرگ غدیر، در سال نهم هجری رقم خورد. پیامبر گرامی اسلام (ص) پس از تثبیت پایههای حکومت نوپای خود، با سران حکومتهای معاصر خویش نامهنگاری کرد و آنان را به پذیرش دعوتش فراخواند. نامهای نیز خطاب به اسقف نجران املا فرمود و از مسیحیان نجران خواست که به اسلام بگروند. آنان چون خود را بر حق می دانستند، حاضر به پذیرش دعوت پیامبر نشدند اما تصمیم گرفتند گروهی از بزرگان خود را نزد پیامبر فرستاده تا با ایشان سخن نموده، درباره حقانیت ادعای او کنکاش نمایند.
📌هیات ده نفره نجرانیان در مسجد مدینه با پیامبر گفتگو کردند اما چون دو طرف بر حقانیت خویش اصرار داشتند، بنا را بر مباهله گذاردند و قرار شد فردای آن روز در محلی معین برای مباهله با یکدیگر ملاقات نمایند.
📌روز موعود فرا رسید. پیامبر اکرم (ص) چون خورشیدی درخشان که ماهِ روی علی علیه السلام از پرتوش نور میگرفت و فاطمه سلام الله علیها و حسنین علیهماالسلام همچون ستارههایی درخشان آن دو را همراهی میکردند، در میعادگاه حضور یافتند.
📌 زمین زیر گامهای استوار این پنج تن بیتابی می کرد و بر خود میبالید. فرشتگان بالهای خود را بر سر آنان افکنده بودند. در آسمان غوغایی بر پا بود. گویی نفس فرشتگان در سینه بند آمده بود!
📌پیامبر به حالت زانو بر زمین نشست و خود را برای مباهله آماده ساخت.
چون چشم مسیحیان نجران از دور به سیمای درخشان و معصوم آنان افتاد یکی از آن میان پرسید:
اینان کیانند که با محمد همراهند؟ و پاسخ شنید: آن که پیش روی اوست، پسر عموی او و شوهر دخترش و محبوبترین خلق نزد اوست؛ آن دو طفل، فرزندان اویند از دخترش؛ و آن زن، فاطمه دختر اوست که عزیزترینِ خلق، نزد اوست.
📌آن مسیحی تا این پاسخ را شنید گفت:
به خدا سوگند چنان نشسته است که پیغمبران برای مباهله مینشستند، و سپس برگشت.
یکی از او پرسید: کجا میروی؟ گفت: اگر محمد بر حق نبود با عزیزترین افرادش نمیآمد و اگر با ما مباهله کند پیش از آنکه سال بر ما بگذرد، یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند.
📌و در نقلی دیگر آمده است که وی گفت:
من صورتهایی را میبینم که اگر از خدا درخواست کنند کوهی را از جای خود بركَنَد، هر آینه کنده خواهد شد. پس مباهله مکنید که هلاک میشوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند.
📌و بدین سان مسیحیان نجران سپرهای دفاعی خود را فرونهادند و در مقابل عظمت شخصیت الهی و ملکوتی اهل بیت علیهم السلام سر تعظیم فرود آوردند. و اینگونه بود که مباهله بر ستیغ تاریخ جاودانه شد.
📌 مباهله سندی است محکم بر حقانیت ولایت علی علیه السلام که در سال دهم هجرت در واقعه غدیر خم، پیامبر گرامی اسلام بر آن تأکیدی چندباره داشت.
#علی_علیه_السلام
#اهل_بیت_علیهم_السلام
#مباهله
#غدیر
#مسیحیان_نجران
@Deebaj
✅دیباج بیست و نهم
تربیت توحیدی
امروز به حدیثی زیبا برخوردم که میتواند برای ما در محیط خانواده و نیز در فضای تبلیغ و آموزش، راهگشا باشد. نخستین نکتهای که در این حدیث توجه مرا به خود جلب کرد، روش تربیتی ای بود که امیرالمؤمنین علی علیه السلام در ارتباط با فرزند بزرگوار خود امام حسن مجتبی علیه السلام به کار میگیرند. در این روش، بهجای آنکه از ابزار «نصیحت» که گاه همچون پُتک، شخصیت و روان مخاطب را خُورد و او را کلافه و عصبانی میکند، استفاده شود پرهیز شده و در عوض با شخصیتبخشیدن به مخاطب و احترام به مقام انسانی و نیز اندیشه و خرد او، پرسشهایی مطرح و پاسخ آنها از خود او طلب شده است. این نکته را از آن جهت گفتم که روش معمول و متداول تربیت را در خانواده های مذهبی یادآور شوم که عموما بیگانه از روشهای تربیتی صحیح و مؤثر، در گام نخست به سرزنش و نکوهش فرد خطاکار به خاطر کردار و یا گفتار ناپسندش پرداخته و پس از آن، سیل پندهای صواب و ناصواب را به سویش روانه میکنند، در حالیکه میتوان از روش و الگویی دیگر بهره برد.
امیر المؤمنین علیه السلام که خود مجسمه فضیلتها و بری از هرگونه رذیلتی است، از فرزند بزرگوارش، با بیانی دلنشین و از سر مهر و شفقت با خطاب «پسرکم!» می پرسد:
سروری چیست؟ و فرزند پاسخ می دهد: نیکی به خویشاوندان و تحمل گناه دیگران (در حق انسان).
سپس پرسید: بی نیازی چیست؟ فرزند پاسخ داد: کمی آرزو و خشنودی به آنچه انسان را بسنده است. و در ادامه پرسید: فقر چیست؟ و فرزند پاسخ داد: طمع به دیگران داشتن و شدت نومیدی.(معانی الأخبار، ص 401)
#علی_علیه_السلام
#تربیت_توحیدی
@Deebaj
✅دیباج سی و پنجم
ارزش و معنای زندگی (۴)
آری، در پرتو نگاهی همچون نگاه علی علیه السلام، نه تنها زندگی ارج و قربی بس والا مییابد؛ بلکه فرصت زندگی تبدیل به تنها فرصتی میشود که میتوان با درک ارزش آن سعادت نهایی خود را رقم زد و با انکار ارزش آن، شقاوت ابدی را برای خود خرید. زندگی بازاری است که میتوان در آن تجارت پرسودی را برای خود رقم زد؛ در آن رحمت خداوند را به دست آورد و بهشت را سود برد: «بىترديد دنيا براى كسانى كه با آن به راستى و صادقانه رفتار كنند، سراى راستى است و براى كسى كه خبر و پيامش را درك كند، سراى امن و امان است. دنيا براى آنكس كه از آن توشه برگيرد، سراى توانگرى است و براى كسى كه از آن پند گيرد، موعظه است، و مسجد دوستان خدا و محل نماز و درود فرشتگان است، و جاى فرو آمدن وحى و پيغام خداوند و تجارتگاه دوستداران خدا است كه در آن فضل و رحمت خدا را به دست آوردند و بهشت را سود بردند.» نهج البلاغه، ص 493
ادامه دارد....
#معنای_زندگی
#علی_علیه_السلام
#دنیا
@Deebaj
📌کارل گوستاو یونگ، روانشناس معروف سوئیسی در دستهبندی انواع اخلاق، سخنی دارد که درک فرمایش امام را تسهیل میکند. او اخلاق را به دو دسته: اخلاق بردگی و اخلاق اربابی تقسیم میکند.
علیرغم انتقادی که به برشماری مصادیق اخلاق بردگی از نگاه او وارد است، تعریف او از اخلاق اربابی قابل تامل مینُماید.
📌او میگوید:
«اما اخلاق اربابی، کاملا [از اخلاق بردگی] متفاوت است. افرادی که به اخلاق اربابی پایبندند، از نظر روانشناسی، آدمهایی هستند که به بالاترین حد از بلوغ روانی رسیدهاند و قوانین اخلاقی را نه از روی ترس از خدا و جهنم و قانون و پلیس و همسر و پدر و مادر و نه به طمع پاداش و تشویق اجتماعی، که برمبنای وجدان خودشان تعریف میکنند. البته وجدان شخصی این افراد، مستقل، بالغ، صادق و سالم است، اهل ماستمالی و لاپوشانی نیست، صریح و بیپرده است و با هیچکس، حتی خودشان تعارف ندارد.
📌بزرگترین معیار خالقان اخلاق اربابی برای اعمال و رفتارشان، رسیدن به آرامش و رضایت درونی است. اخلاق اربابی مرزهای وسیع و قابل انعطافی دارد و هرگز خشک و متعصب نیست.
برای تودههایی که مقید و مأخوذ به اخلاق بردگی هستند، اخلاق اربابی، گاه زیبا و تحسین برانگیز، گاهی گناه آلود و فاسد و در اکثر مواقع گنگ و نامفهوم است.
📌افرادی که به اخلاق اربابی رسیدهاند تاوان این بلوغ را با تنهایی و طردشدگی پس میدهند. آنها به رضایت درونی میرسند ولی همیشه برای اطرفیانشان، دور از دسترس و غیرقابل درک باقی میمانند!»
#علی_علیه_السلام
#اخلاق
#اخلاق_بردگی
#اخلاق_اربابی
#یونگ
@Deebaj
📌لیله المبیت، شبی هراسناک بود. نفس در سینه جوانان قبایل حبس شده بود. از روزنها بستر پیامبر را میپاییدند. کسی در بستر پیامبر (ص)، بُرد یمانی آن حضرت را بر روی خود کشیده بود. ابتدا خواستند با پرتاب تکههای سنگ، از حضور کسی در زیر روانداز اطمینان یابند. علی (ع) در اثر دردی که از اصابت سنگها پدید آمده بود، بر خود میپیچید اما باید شکیبایی میکرد تا مأموریت خویش را به بهترین نحو به انجام رساند.
📌فروغ صبح که تابیدن گرفت، مشرکان به بستر پیامبر (ص) هجوم بردند. ناگاه علی (ص) روپوش را کنار زد و شمشیرهای برافراشته در دستان آنان بسان چوبهای خشک، بیحرکت ایستاد. از او سراغ پیامبر (ص) را گرفتند و او در پاسخ گفت: مگر او را به من سپردهاید که از من مطالبهاش میکنید؟
📌مشرکان، مات و مبهوت از منطق استوار او، سراسیمه جستن پیامبر (ص) را آغاز کردند؛ اما اراده خداوند بر آن قرار گرفته بود که با دلیرمردی و رادمردی علی (ع)، وجود آخرین فرستاده خداوند از هر گزندی مصون مانده و مدینه به قدوم حضرتش منور گردد.
#لیله_المبیت
#پیامبر_ص
#علی_علیه_السلام
@Deebaj
✅گویند علی میزده صد وصله به کفشش!
🔶من نیستم از بادهیِ این بادیه خشنود
کو آتشِ جامی که که کُنَد دردِ مرا دود
🔶از شیخ بپرهیز که یک عمْر عمل کرد
برعکسِ همان چیز که خود یکسره فرمود
🔶دلخستهام از خرقهی موسایی فرعون
از این همه اطوارِ خَلیلانهی نَمرود
🔶دلخستهام از شهرِ ریا! شهرِ تظاهُر
ای شهرِ پُر از رنگ و پر از حاشیه، بدرود!
🔶باید بروَم شهرِ نجف، جایِ من آنجاست
ما را ببَر ای عشق، به سَرمنزلِ مقصود
🔶ای کاش به گیسوی ضریحَش بزنم چنگ
تا چند بسوزیم و بسازیم چُنان عود
🔶گویَند علی میزده صد وصله به کفشَش
ای کاش دلِ خستهی من کفشِ علی بود
🔶گفتند علی کیست؟ همان کعبهی سیار
گفتند علی کیست؟ همان قبلهی موجود
🔶آن کوهتر از کوهتر از کوهتر از کوه
آن رودتر از رودتر از رودتر از رود
🔶آن مرد که مبهوتِ جمالش شده یوسُف
آن مرد که مبهوتِ صدایش شده داوود
🔶یک دانهی انگورِ ضریحَش به لَبَم خورد
دیگر پس از آن این لبِ وامانده نیاسود
🔶هرچند که نوشیدم از این جام کمی دیر
با هیچ شرابی نشدم مَست چنین زود
🔶قرآن و نماز و حرم و روزه وحج هم
جز عشقِ علی هیچ به عُشاق نَیَفزود
🔶پس ای تَرکِ کعبه بگو کیست، بگو کیست
در خانهی معبود به جز حضرتِ معبود؟!
🔶از بادهی باد است لَبَش تر لبِ دریا
هو میکشد از عشق علی مَست و کف آلود
🔶ما نیز ببینیم همه روی علی را
بر کعبه اگر تکیه زَنَد حضرت موعود...!
#علی_علیه_السلام
#شعر
#عشق
#زهد
#محسن_کاویانی
@Deebaj
✅دیباج ۱۷۵
🔶علــی، خلاصه خـــدا
اگر «کمال و زیبایی» را مجسم کنی، میشود «علی».
اگر «خدا» را خلاصه کنی، میشود «علی»!
#خدا
#علی_علیه_السلام
#سیزدهم_رجب
@Deebaj
✅از کلام اهل بیت علیهمالسلام
🔶بهترین نام
📌امام سجاد عليهالسلام فرمود:
روزى كه معاويه مروان حكم را بر مدينه گماشت و براى جوانان قريش حقوقى معين نمود، من رفتم. مروان اسم مرا پرسيد: گفتم: على. گفت: پس اسم برادرت؟ گفتم: على. گفت: على و على؟ (پدرت چه قصدى دارد كه نامى جز على بر فرزندانش نمىگذارد؟!)
📌امام سجاد عليهالسلام میفرمايد: به خانه برگشتم و سخن مروان را براى پدرم بازگو كردم، پدرم فرمود: اگر حتى صد فرزند برايم بود؛ دوست داشتم بر هيچيك نامى جز على ننهم.
•کافیشریف، جلد۶، صفحهٔ۱۹•
#علی_علیه_السلام
#امام_سجاد_علیه_السلام
#نامگذاری
#معاویه
#مروان
@Deebaj