11.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞سردار شهید حاج علی قوچانی فرمانده تیپ 1 لشکر مقدس 14 امام حسین علیه السلام
دفاع مقدس
🌷سردار شهید حاج علی قوچانی
مالک اشتر لشگر 14 امام حسین (ع)
فرمانده تیپ یکم لشکر 14
گردانش معروف بودبه گردان خط شکن،هرجا کسی نمی توانست عملیات کند،قوچانی داوطلب می شد.
بعضی وقتها انسان خود را در راهی میبیند که در آن راه یا باید کشته شدن در راه خدا را انتخاب کند یا سر تعظیم در برابر غیر خدا فرود آورد. مردان خدا اولین راه را انتخاب میکنند... (فرازی از وصیت نامه سردار شهید قوچانی)
علی قوچانی سال 1342 به دنیا آمد،از کودکی با کاستیها و سختیها انس گرفت و سازندگی او از همین دوران آغاز شد.در دوران نوجوانی، مقارن با دوران انقلاب ،در تظاهرات شرکت و اعلامیههای حضرت امام خمینی (ره) را پخش میکرد. پس از انقلاب برای کمک عازم مناطق محروم سمیرم و بویین و میاندشت شد. وقتی درگیریهای غرب کشور بالا گرفت، علی که حالا 17 ساله بود بعد ازآموزش نظامی عازم دهگلان کردستان شد. هنوز غائله کردستان ادامه داشت که دشمن بعثی، مرزهای کشور را آماج گلولههای خود قرار داد. سردار قوچانی به همراه گردان مسلم عازم جبهه جنوب شد، حالا سردار شهید حسین خرازی جوانی را یافته بود که علاوه بر گذراندن دوره آموزش نظامی عمومی و تکاوری از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار بود.
نقش سردار شهید قوچانی در دفاع مقدس
در دوران دفاع مقدس، اولین عملیاتی که سردار قوچانی 18 ساله در آن شرکت داشت، عملیات فرماندهی کل قوا بود.
در جبهه تکیه گاه خوبی برای رزمندهها بود، شجاعت و جذبه اش دلگرمی خاصی به بچه ها میداد.
وی در مدت شش سال حضور در جنگ تحمیلی در عملیات های ثامن الائمه ، طریق القدس،علی بن ابی طالب(ع) ، فتح المبین و بیت المقدس ، فرماندهی گروهان را بر عهده داشت یا فرماندهی گردان.
در عملیات رمضان به عنوان فرمانده محور عملیاتی و فرمانده تیپ انتخاب شد و همچنان در عملیات محرم ، والفجر1 ، والفجر 2 و والفجر4 بر این مسئولیت بود . در عملیات خیبر در مرحله دوم در طلائیه به علت حساسیت منطقه و نقش کلیدی که این محور در کل عملیات داشت ، به دستور سردار خرازی ، ،قوچانی 20ساله به فرماندهی یک گردان خط شکن پیشتاز ، منصوب شد .
در دوران دفاع مقدس، سردار قوچاقی بیش از 12 بار مجروح شد، صورتش بر اثر ترکش، شکافی برداشته بود که تا آخر جای آن باقی بود . پاهای او بارها در اثر تیر و ترکش، شکسته شد و هر بار قبل از حمله، خودش گچ پاهایش را باز میکرد و خود را به جبهه میرسانید.
در بیشتر حمله ها نقش حیاتی و حساس داشت و با اینکه فرماندهای رشید و کارساز بود، بسیار گمنام و ناشناس بود و خود را خدمتگزار کوچک رزمندگان میدانست
▫️🌷▫️▫️🌷▫️🌷
پیکر مطهر این سردار رشید، پیچی از ده سال مفقودیت، توسط تیمهای تفحص پیدا شد و او را در گلستان شهدای اصفهان ، قطعه کربلای 5 در کنار سردار شهید حسین خرازی به خاک سپردند
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
8.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆 #حتما_ببینید 👆
👆🎞 مادر شهید حاج علی قوچانی، خواب برزخی خود را از زبان فرزند شهیدش بیان میکند.
🌴 شرح حالات شهدا در عوالم غیب و آنسوی این جهان خاکی ...
🌷 وقتی شهدا هوای ما را دارند و نمیگذارند آسیبی به این انقلاب بخورد
کمک آنها به حفظ نظام ... حتی در فتنه پیچیده ۸۸
▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️
🌷سردار رشید سپاه اسلام، شهید علی قوچانی
مالک اشتر لشگر مقدس امام حسین (ع)
فرمانده تیپ یکم لشکر ۱۴
🕊عروج: ۲۴ بهمن ماه ۶۴ --- عملیات والفجر ۸ -- منطقه #فاو
💠 حاج حسین #خرازی می گفت: حسین خرازی بدون #قوچانی ، حسین خرازی نیست، از وقتی علی رفته است ماندن برای من خیلی سخت شده ...!!!
🌴 شادی روح مطهر شهدا صلوات:
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
🌷علی قوچانی سال 1342 به دنیا آمد،از کودکی با کاستیها و سختیها انس گرفت و سازندگی او از همین دوران آغاز شد.در دوران نوجوانی، مقارن با دوران انقلاب ،در تظاهرات شرکت و اعلامیههای حضرت امام خمینی (ره) را پخش میکرد. پس از انقلاب برای کمک عازم مناطق محروم سمیرم و بویین و میاندشت شد. وقتی درگیریهای غرب کشور بالا گرفت، علی که حالا 17 ساله بود بعد ازآموزش نظامی عازم دهگلان کردستان شد. هنوز غائله کردستان ادامه داشت که دشمن بعثی، مرزهای کشور را آماج گلولههای خود قرار داد. سردار قوچانی به همراه گردان مسلم عازم جبهه جنوب شد، حالا سردار شهید حسین خرازی جوانی را یافته بود که علاوه بر گذراندن دوره آموزش نظامی عمومی و تکاوری از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار بود.
نقش سردار شهید قوچانی در دفاع مقدس
در دوران دفاع مقدس، اولین عملیاتی که سردار قوچانی 18 ساله در آن شرکت داشت، عملیات فرماندهی کل قوا بود.در جبهه تکیه گاه خوبی برای رزمندهها بود، شجاعت و جذبه اش دلگرمی خاصی به بچه ها میداد.
وی در مدت شش سال حضور در جنگ تحمیلی در عملیات های ثامن الائمه ، طریق القدس،علی بن ابی طالب(ع) ، فتح المبین و بیت المقدس ، فرماندهی گروهان را بر عهده داشت یا فرماندهی گردان.
در عملیات رمضان به عنوان فرمانده محور عملیاتی و فرمانده تیپ انتخاب شد و همچنان در عملیات محرم ، والفجر1 ، والفجر 2 و والفجر4 بر این مسئولیت بود . در عملیات خیبر در مرحله دوم در طلائیه به علت حساسیت منطقه و نقش کلیدی که این محور در کل عملیات داشت ، به دستور سردار خرازی ، ،قوچانی 20ساله به فرماندهی یک گردان خط شکن پیشتاز ، منصوب شد .
در دوران دفاع مقدس، سردار قوچاقی بیش از 12 بار مجروح شد، صورتش بر اثر ترکش، شکافی برداشته بود که تا آخر جای آن باقی بود . پاهای او بارها در اثر تیر و ترکش، شکسته شد و هر بار قبل از حمله، خودش گچ پاهایش را باز میکرد و خود را به جبهه میرسانید.
در بیشتر حمله ها نقش حیاتی و حساس داشت و با اینکه فرماندهای رشید و کارساز بود، بسیار گمنام و ناشناس بود و خود را خدمتگزار کوچک رزمندگان میدانست.
سالها شرکت فعالانه و مستمر او در جبهه و درگیری با گروههای محارب و منافق در جنوب و غرب، از او فرماندهای ساخته بود: شجاع، صبور و رازدار، زاهد شب بود و شیر روز، بارها تا مرز شهادت پیش رفت.
منافقان او را شناسایی کرده بودند چند بار به جان اوسوء قصد شد، هر وقت مرخصی میآمد پیگیر کارهای جنگ و شناسایی منافقان و عوامل ضد انقلاب بود که در داخل شهرها فعالیت میکردند.
نیم نگاهی بر زندگی فرمانده گمنام و سلحشور
سردار قوچانی سال 1363 برای انجام حج واجب به مکه مکرمه مشرف شد و پس از انجام حج با دختری که شرایط زندگی وی را پذیرا بود ، ازدواج کرد ؛ ولی زندگی مشترکشان بیش از شش ماه به درازا نکشید و ثمره آن دختری به نام زینب بود که هیچگاه پدر قهرمان خود را ندید.
در دوران دفاع مقدس ،مرخصی که میآمد تمام کارهایش را با دو چرخه انجام میدادو میگفت:"وقتی آقای خرازی به عنوان فرمانده لشکر14 امام حسین(ع) از ماشین بیت المال استفاده نمیکند چطور انتظار دارید من این کاررا بکنم." هرگز از سرکشی به خانواده شهدا غافل نمی شد.
سعی میکرد ایام مرخصی را روزه بگیرد، می گفت: "شاید دیگر وقتی برای گرفتن روزههای قضا نداشته باشیم."
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
13.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منزل شهید حاج علی قوچانی
خاطره برادر مصطفی سینی ساز از شهید
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گاهـی
فاصله ما و شهدا
یه خمپاره است؛
یه سیم خاردارِ به اسمِ نَفْس!
از اینها که بگذریم،
میرسیم....
aviny-15.mp3
3.68M
🌴 «لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً، إِلَّا قِيلًا سَلاماً سَلاماً»
(بهشتیان در بهشت موعود، سخن بيهوده و نسبت گناه به ديگرى را نمىشنوند. در آنجا سخنى جز سلام و درود نيست.)
🔸تجلی این آیه مبارکه، امروز در دنیای پر از فساد ما زمینیان نیز محسوس است. تعجب نکنید! سخنان بهشتی سید مرتضی آوینی را می گویم.
📢 اگر باور نمی کنید گوش دهید تا این صدا تفسیری عملی باشد بر این آیه مبارکه!
دلم را خوب میفهمد، هر آنکس ماجرا دارد
میان سینهاش هر کس، که قلبی مبتلا دارد...
دفاع مقدس
🔺27 بهمن سالروز شهادت عارف واصل شهید احمدعلی نیری گرامی باد🌷 ✍️او یکی ازشاگردان خاص آیت الله حق شنا
#استوری | نیمههای شب بود که احمد آقا بیدار شد. من هم بیدار شدم ولی از جای خودم بلند نشدم. احمد آقا میخواست برای نماز وضو بگیرد اما احساس کرد این کار باعث اذیت صاحبخانه میشود. لذا قرآن را برداشت و در گوشهای از اتاق مشغول خواندن قرآن شد. او بیداری سحر را حفظ کرد ولی بر خلاف همیشه نماز شب نخواند! بعد هم که اذان را گفتند و رفقا بیدار شدند وضو گرفتیم و نماز را خواندیم. روز بعد با ایشان صحبت میکردم. به دلیلی صحبت از سحرگاه و قرآن خواندن احمد آقا شد. ایشان به من گفت: من به خاطر رعایت حال صاحبخانه نتوانستم وضو بگیرم و نماز شب بخوانم، اما خداوند به واسطهی قرائت قرآن در آن سحرگاه پاداش عظیم و تاثیرات عجیبی به من داد.
#شهید #احمد_علی_نیری
زیباست ...
تـو را دیـدن
از این پنجره صبح
زیباست هـوای تو
در این صبح دل انگیز 🌸🌿
#صبح_بخیر
#طراوت
#شادابی
#نشاط
#جوانی
#تقوی
#پاکدامنی
#نورانیت
به ...
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
.... بپیـــــــوندید
✅ مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
⚪️ روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
#کپی_آزاد
🌱نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبح های ڪربلای پنج بخیر ...
#کربلای_پنج
#پرورش_ماهی
#شلمچه
⚪️ دوران جنگ تحمیلی
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
#استوری | نیمههای شب بود که احمد آقا بیدار شد. من هم بیدار شدم ولی از جای خودم بلند نشدم. احمد آقا
#نديد_تا_ببيند !!
#چندین_دختر_جوان
▫️یک روز بهش گفتم: من نمیدانم چرا توی این چند سال اخیر شما در معنویات رشد کردی؟! میخواست بحث را عوض کند، امّا سئوالم را تکرار کردم. گفتم: حتماً علتی داره. گفت: "اگه طاقتش رو داری بشین تا برات بگم. یه روز با رفقای محل و بچه های مسجد رفته بودیم دماوند. همه مشغول بازی بودند یکی از بزرگترها گفت: احمد آقا برو کتری رو آب کن، بیار.
🚶♂منم راه افتادم. راه زیاد بود کم کم صدای آب به گوش رسید. از بین بوته ها به رودخانه نزدیک شدم. تا چشمم به رودخانه افتاد، یه دفعه سرم را انداختم پایین و همانجا نشستم. بدنم شروع کرد به لرزیدن. نمیدانستم چه کار کنم. همانجا پشت درخت مخفی شدم. میتوانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم....
🌿 پشت آن درخت و كنار رودخانه چندین دخترِ جوان، نیمه برهنه، مشغول شنا بودند!!! همانجا خدا را صدا زدم و گفتم: خدایا! کمک کن. خدایا! الان شیطان به شدت من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچکس هم متوجه نمیشود، امّا خدایا من به خاطر تو ازین گناه میگذرم📛
⚪️ کتری خالی را برداشتم از جایی دیگر آب تهیه کردم و رفتم پیش بچه ها و مشغول درست کردن آتش شدم. به سختی آتش را آماده کردم و خیلی دود توی چشمم رفت و اشکم جاری بود. يادم افتاد حاج آقا گفته بود؛ هر كس برای خدا گريه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت. گفتم ازین به بعد برای خدا گریه میکنم. حالم منقلب بود و از آن امتحانِ سختِ کنارِ رودخانه هنوز دگرگون بودم!!
😭....و اشك میريختم و مناجات میکردم. خیلی با توجه گفتم: یا الله، یا الله…. به محض تکرار این عبارات صدایی شنیدم که از همه طرف شنیده میشد! به اطرافم نگاه کردم صدا از همه سنگریزههای بیابان و درختها و کوه میآمد!!! همه میگفتند: «سبوح القدوس و ربنا الملاکه والروح»....از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد...."
💠 خاطره اى به ياد عارف شهيد، احمدعلى نيرى كه در تـاریخ ٢٧/١١/١٣٦٤، در سن ١٩ سالگى آسمانى شد.
🌴 مزار اين شهيد صاحب کرامت، محل زيارت بسيارى از حاجتمندان است. محل مزار: بهشت زهراى تهران، قطعه ٢٤، رديف ٧٦، شماره ٣٢
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️
💢 خاطره ای از شهید احمدعلی نیری
#مثل_بقیه_نبود!!
....گفتند: چند دقیقهی دیگه امتحان شروع میشه. صدای اذان اومد. احمد آهسته رفت سمت نمازخانه. دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمیگیره اما گوش نداد و رفت.... مرتب از داخل کلاس سرک میکشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه میکردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه. همه رو به صف کرده بودند و آماده امتحان بودیم اما بیست دقیقه همینطور توی کلاس نشسته بودیم. نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد!
همه داشتند توی کلاس پچ پچ میکردند که یکدفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگههای امتحانی وارد شد. همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگهها آماده بشه! بعد هم یکی از بچهها را صدا زد و گفت: پاشو برگهها رو پخش کن. هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد و مثل بقیه نشست و امتحانش را داد ....
🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
🌷 #شهيد_بیحساب_و_كتاب
🌿 آیت الله حق شناس، در مجلسی که بعد از شهادت احمدعلی داشتند بین دو نماز، سخنرانیشان را به این شهید بزرگوار اختصاص داده و با آهی از حسرت که در فراق احمد بود، بیان داشتند: "اين شهيد را دیشب در عالم رویا دیدم. از احمد پرسیدم: چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که از برزخ و.… میگویند حق است. از شب اول قبر و سئوال و… اما من را بیحساب و کتاب بردند. رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند. اما من نمیدانم این جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اينجا رسید؟!"
〰 انتشار بمناسبت سالروز شهادت رزمنده متقی و عارف، شهید احمدعلی نیری// ۲۷ بهمن ۱۳۶۴ // عملیات والفجر ۸
[معرفى كتاب: كتاب "عارفانه" زندگينامه و خاطرات عارف شهيد احمدعلى نيرى]
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷
https://eitaa.com/DefaeMoqaddas