داستان 💞 از عشق تا حوزه 💞
🍁 قسمت هفتم 🍁
🌟 شهرک دانشگاه بودم
🌟 و در مراسمی که برای امام زمان بود
🌟 شرکت داشتم
🌟 شب نیمه شعبان بود
🌟 در اونجا سوالی مطرح کردند
🌟 که امام زمان در چند سالگی
👈 به امامت رسید
🌟 اما کسی بلد نبود
🌟 و من روز قبلش این سوال رو
🌟 در مسجدمون بلد شدم
🌟 به خاطر همین پا شدم و جواب دادم .
🌟 هدیه رو گرفتم
🌟 و با خوشحالی به خونه برگشتم
🌟 ناگهان خانوادم رو دم در ناراحت دیدم ،
🌟 گفتند که دایی من تصادف کرده
👈 و فوت شده .
🌟 بعد از اون ماجرا
🌟 من رفتم پیش خاله بابام کار کنم
🌟 گاهی پیش خودش لباس فروشی می کردم
🌟 گاهی پیش پسرش فلافل می فروختم.
🌟 بیست روز بعد از ازدواج داداش حمزه
🌟 خبردار شدم داداش حمزه گم شده
🌟 اومدم خونه
🌟 گفتند سه چهار روزه که گم شده
🌟 بیمار بوده و رفته سرکار
🌟 در همون جا با همکارش حرفش میشه
🌟 میزنه بیرون و تا امروز خبری ازش نیست.
🌟 همه فامیل بسیج شدند
🌟 تا دنبالش بگردند
🌟 از مهمانسراها و هتل و بیمارستان
🌟 تا کلانتری و پزشک قانونی
🌟 تا پارکها و تفریح گاهها و لب ساحل
🌟 همه جا گشتیم اما پیداش نکردیم
🌟 تا اینکه روز دهم غیبتش
👈 یعنی 25 بهمن ماه
🌟 جنازش از توی رود پیدا شد .
🌟 مرگ داداش حمزه
👈 که 22 سال بیشتر نداشت
🌟 شاید ظاهرا خودکشی بود
🌟 ولی در حقیقت قتل بود
🌟 تک تک ما و فامیل
👈 در قتل او شریک بودیم
🌟 حمزه ، آدم سرسختی بود
🌟 مغز عجیب خلاقی داشت
🌟 نابغه بود
🌟 در اون سن کم با کمترین امکانات
🌟 وسایل الکتریکی عجیبی می ساخت
🌟 حمزه ، اگر یک مشوق در فامیل داشت
🌟 ادامه تحصیل می داد
🌟 و حتما مهندس رباتیک قوی می شد
🌟 ولی متاسفانه نداشت
🌟 هیچ کس نگفت چرا درسشو ول کرد
🌟 چرا سربازی شو ول کرد و...
🌟 همه ، درد او را سوژه خنده می دیدند
🌟 بدون اینکه دوایی براش پیدا کنند
🌟 شاید مشکلات حمزه
🌟 با یک جلسه مشاوره یا روان شناسی
👈 حل می شد
🌟 اما برای کسی این چیزا مهم نبود.
داستان 💞 از عشق تا حوزه 💞
🍁 قسمت هشتم 🍁
🌟 زندگی ما برادرا ، پر از سختی روحی بود
🌟 گاهی از اشتباه کوچک ما در خانه خودمون ،
🌟 صد کیلومتر اونورتر باخبر میشدند
🌟 یا به گوش فامیل شهر دیگر می رسید
🌟 و مضحکه عالم می شدیم
🌟 فضای خانه خفه بود
🌟 و هیچ حریم خصوصی نداشتیم
🌟 همه عالم و آدم به ما امر و نهی می کردند
🌟 و نظر خودشون رو به ما تحمیل می کردند
🌟 همه مسخره مون می کردند
🌟 اما کسی از ما حمایت نمی کرد
🌟 بیش از حد کمبود محبت پیدا کردیم
🌟 گاهی برای جلب توجه دیگران ،
🌟 زیاد حرف می زدیم یا شوخی می کردیم
🌟 یا در عروسی ها می رقصیدیم
🌟 تا فقط یک نفر پیدا بشه
🌟 از ما تعریف کنه
🌟 گاهی با اینکه متدین و مسجدی بودیم
🌟 ولی حلال خدا رو حرام می کردیم
🌟 و حرام خدارو حلال می کردیم
🌟 می دانستیم ورق بازی حرامه
🌟 یا آهنگ گوش دادن حرامه
🌟 می دونستیم گوش دادن به غنا
🌟 آثار خیلی بدی داره
🌟 و حتی می دانستیم کسی که آهنگ گوش بده
🌟 یا خودش یا بچه هاش
👈 به عمل منافی عفت کشیده می شود
🌟 ولی باز به خاطر یه کم توجه
🌟 مرتکب عمل زشت ورق بازی و غنا و رقص می شدیم.
🌟 سالها می گذشت و به طرز فجیعی
🌟 منافق گونه، هم رنگ جماعت می شدیم.
🌟 در مسجد نماز می خوندیم
🌟 و در مجالس می رقصیدیم.
🌟 با جماعتی زندگی می کردیم
🌟 که یه روز می گفتند پاسور حرامه
👈 و بازی نمی کردند
🌟 یه روز می گفتند حلاله و بازی می کردند
🌟 یه روز انقلابی یه روز ضد انقلاب
🌟 یه روز طرفدار اسلام یه روز منکر اسلام
🌟 یه روز قرآن به سر گرفتن یه روز پاره کردن قرآن
🌟 یه روز موافق حجاب یه روز مخالف حجاب
🌟 یه روز مخالف ماهواره یه روز موافق ماهواره
🌟 یه روز مخالف ساز و آواز یه روز موافق و...
🌟 با مردمی بزرگ شدیم
🌟 که از اینکه مخالف آیات و روایات
👈 حرفی بزنند ، ترسی ندارند
🌟 خند ه ها و شوخیا و خوش گذرونی هاشون
👈 مال مردم شده
🌟 سرکوفت و نصیحت های بیجا و زندگی سیاه
👈 نصیب ما شده...
🌟 در این جو پر خفقان و مسموم ،
🌟 من مسلک سکوت پیش گرفتم
🌟 وتمام عقده ها و کینه ها رو در دلم دفن کردم.
🍁 ادامه دارد .....
📝 نویسنده : حامد طرفی
یاامام_الرئوف🌺
بیمارم و دنبـال شفـا آمده ام
محتاجم و در پے عطا آمده ام
سوگند بہ تڪ تڪ ڪبـوترهـایٺ
با آرزوی ڪرب_و_بلا آمده ام
🕊 صـلوات_خاصه ( امام_رضا_علیه السلام) ✵به نيت خشنودي آن حضرت ✵و بر آورده شدن حاجات✵.
بِسْمِ_اللّٰهِ_الرَّحْمٰنِ_الرَّحیٖم
•❥•➼═❧═───┄✧✦
۩﷽• #اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ ๑۩﷽
•❥• بارالها درود و رحمت فرست بر على بن موسى الرضا پسنديده پيشواى پارسا و منزه
•❥•➼═❧═───┄✧✦
۩﷽• وَحُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ ๑۩﷽
•❥• وحجت تو بر هر كه روى زمين است و هر كه زير خاك بسيار راستگو و شهيد
•❥•➼═❧═───┄✧✦
۩•﷽ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِك َ๑۩﷽
•❥• درود و رحمتى فراوان و كامل و با بركت و متصل و پيوست و پياپى و دنبال هم همچون بهترين رحمتى كه بر يكى از اوليائت فرستادى.
•❥•➼═❧═───┄✧✦
✵ خدایازیارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان
❁ الهـے آمیݧ التمـاس دعـا❁
صلوات
@Emam_kh
📛انتقام از صدا و سیما با تمام قوا📛
🔻حذف بودجه سه ماهه دوم به خاطر پخش سریال گاندو
🔻تخصیص بودجه تصویبی در صورت تأیید دفتر ریاست جمهوری
🔻 تحریم صدا و سیما توسط سلبریتی ها
🔻حذف برنامه جهان آرا و عدم پخش زنده برنامه های عصرانه و ثریا
🔻صدا و سیما فقط باید بسته های خبری رئیس جمهور که توسط تیم اطلاع رسانی روحانی تولید شده است را بدون دخل و تصرف پخش کند و در غیر این صورت حق ندارد اخبار روحانی را منتشر کند
✍ میخواهند صدا و سیما را صدا و سیمای #میلی کنند تا در جنگ رسانه ای فتنه آینده کاملاً منفعلانه و در راستای اهداف آنها کار کند، از طرفی رسانه های جبهه انقلابی را نیز در پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی خارجی قلع و قمع کردند، هشدار میدهم بوی تعفن فتنه فضای سایبری و رسانهای کشور را پر کرده است اگر کاری نکنیم قطعاً خسارت های زیادی به انقلاب و ایران تحمیل میشود
🔴 وظایف ما در این شرایط چیست؟
🔻نرم افزارهای داخلی را جایگزین نمونه های خارجی بکنید
🔻با کمک رسانه فشار افکار عمومی ایجاد کنید تا صدا و سیما بتواند مقاومت کند
🔻کمپین تحریم نرم افزارهای ارتباطی خارجی راه بی اندازید و فیلتر اینستاگرام و وی پی ان ها را مطالبه کنید
🔻 به چشم رقیب به سایر کانال ها و پیج های خودی نگاه نکنید و از آنها حمایت کنید تا رشد کنند و تأثیرگذارتر شوند
🔻اختلاف ها را کنار بگذارید و به کار تشکیلاتی منظم روی بیاورید، به سایر جزیره ها پل زده و با خودی ها تعامل برقرار کنید، با هم همکاری داشته باشید و از هم حمایت کنید
🔻ما افسران آتش به اختیار جنگ نرم باید جبهه سایبری و رسانهای گسترده و منسجمی برعلیه دشمن ایجاد کنیم
🔻از نظرات کارشناسان و تحلیلگران بهره ببرید و احساسی عمل نکنید
🔻 تکنیک ها و تاکتیک های جنگ روانی و خبر نویسی را یاد بگیرید و به دیگران هم یاد بدهید
🚨 قطعاً عامل پیروزی در تمام جنگ ها فداکاری، استقامت، ایمان به خدا و کار مخلصانه توأم با تدبیر و برنامه ریزی است
#فتنه
#جهان_ارا
🗣 محمدمهدی شریعت
@Emam_kh
↫✳️ گلو_درد عبارت است از التهاب حاد مخاط حلق که در اکثر اوقات با التهاب مجاری تنفسی همراه است.
علائم: خشکی، سوزش و قرمزی انتهای حلق
درمان:
۱. چکاندن #روغن بادام شیرین، زیر زبان هر نیم ساعت ۲ قطره
۲. پرهیز از مصرف سرخ کردنیها و ادویهجات گرم و خشک از قبیل فلفل، زنجبیل، سیر و همینطور پرهیز از مصرف نوشیدنیهای سرد و یخ و بستنی
۳. مصرف غذاهای #آبکی و #گرم مانند سوپ و آش
@Emam_kh
⛔️شیطنت رسانه ای نفوذیها برای کوبیدن جبهه انقلابی
ایشان که در عکس می بینید حجه الاسلام و المسلمین مرتضی آقا تهرانی هستن که ۹سال از طرف ایران در آمریکا زندگی کردن ،درس خوندن و امام جمعه نیویورک بودن و موسسه اسلامی نیویورک رو تاسیس کردن. عده ای با بزرگنمایی ادعا کردن که ایشون برای گرفتن گرین کارت به پرچم آمریکا قسم خورده تا در موقع لزوم برای امریکا بجنگه
❗️❗️❗️درحالی که این جریان قسم خوردن و ... مربوط به گرفتن تابعیت و پاسپورت امریکا هست نه گرین کارت که یه نوع اجازه نامه ورود به امریکاست.
❗️❗️❗️اما در مورد ایشون،الان گرین کارتشون بعد از قریب به ده سال که به آمریکا نرفتن به خودی خود باطل شده..
👈برای تمدید گرین کارت باید حداقل سالی یکبار برن امریکا و بیان که ایشون بعد از مراجعت نرفتن.
✅حواسمون باشه تا انتخابات هر پیامی رو بانشر ندیم.
#سواد_رسانه_ای
@Emam_kh
✅تلنگر
✍فردی پیش بهلول آمد و گفت: راهی بگو که گناه کمتر کنم. بهلول گفت: بدان وقتی گناه میکنی، یا نمیبینی که خدا تو را میبیند، پس کافری. یا میبینی که تو را میبیند و گناه میکنی، پس او را نشناختهای و او را نزد خود حقیر و کوچک میشماری.
پس بدان شهادت به اللهاکبر، زمانی واقعی است که گناه نمیکنی. چون کسی که خدا را بزرگ ببیند نزد بزرگ مؤدب مینشیند و دست از پا خطا نمیکند.
@Emam_kh
کلاه نوزاد کشباف قرینه
دومیل
اندازه دور صورت دانه سراندازید
دوتا زیر دوتا رو شروع به بافت کنید و4رج ببافید
از اینجا به بعد در هر رج رفت و برگشت یک دانه را نبافید وداخل میل نگهدارید باید دانه اخر صفت ببافید تا هنگام بافت معکوس سوارخ بین بافت ایجاد نشود حالا تا 6دانه از دانه هاتون باقی بماند بافت ادامه دهید ودر هر رج دانه اخر نبافید
ادامه بافت را با 4رج ساده بافی به زیر و 4رج ساده بافی به سمت رو هست بعداز این در هر رج رفت و برگشت یک دانه اخر بافت از دانه های نگهداشته شده را هم ببافید سعی کنید با یک پیچش نخ باشه تا سوراخی ایجاد نشه وتا انتهای شروع سرانداخته بافت ادامه دهید در اخر 4/6رج کشباف بافته و کور کنید.این کشباف مثل مدل پشت گردن قرار می گیرد
🔴 پرونده های ناتمام ...
🔹در روز هشتم شهریور ۱۳۶۰ انفجاری مهیب در دفتر نخست وزیری رخ داد و رئیس جمهور رجایی و نخست وزیر باهنر به شهادت رسیدند.
🔹جریانی نفوذی عامل این انفجار وحشیانه بود.
بعد از مدتی ، مسعود کشمیری از اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که در اطلاعات نخست وزیری و تا رده های بالای آن ، نفوذ کرده بود به عنوان عامل این بمب گذاری اعلام شد ولی بدلیل ابهامات بسیار زیاد پرونده ، از سوی حضرت امام خمینی (ره) گروهی سه نفره متشکل از علی قدوسی ، محمد مهدی ربانی املشی و اسدالله لاجوردی مسئول پیگیری پرونده شدند.
🔺اما جریان نفوذ بیکار ننشست و ابتدا علی قدوسی و سپس ربانی املشی به شهادت رسیدند و لاجوردی هم از قوه قضائیه اخراج گردید!!
🔺نکته مهم اینجاست که با فشارهای بسیار زیاد همین جریان نفوذی ، بررسی این پرونده از روال عادی خارج و بالاخره با لطایف الحیل پیگیری این پرونده مسکوت ماند!! (که توضیح ابعاد آن در این مقال نمی گنجد)
🔺درسال ۱۳۷۷ اسدالله لاجوردی که حدود ۱۴ سال قبل از قوه قضائیه اخراج شده و در حجره ای در بازار مشغول بود ، با تلاش فراوان قصد داشت که رسیدگی به پرونده انفجار نخست وزیری را دوباره به جریان بیندازد اما در مسیر حجره اش توسط همان جریان نفوذ ، با شلیک چند گلوله به شهادت رسید!
او تنها بازمانده گروه سه نفره مامور از سوی امام(ره) برای پیگیری پرونده بود!!!
🔺آری. جریان نفوذ خیلی گسترده تر ، پیچیده تر ، مخوف تر ، بی رحم تر ، سفاک تر ، مرموزتر ، عمیق تر و منافق تر از آن چیزی است که ما فکر می کنیم...
⛔️ آیا سرنوشت پرونده هواپیمای اوکراینی با همه سوالات و ابهاماتش (بخصوص موضوع عدم لغو پروازها در حالت صددرصد جنگی) نیز مانند سرنوشت پرونده انفجار نخست وزیری می شود ؟؟؟ ...
✍️"قاسم اکبری"
@Emam_kh
⭕️ یادداشت حجت الاسلام حامد کاشانی درباره ممنوعیت پخش زنده برنامه جهان آرا و ثریا: زمانی برای توضیح واضحات نیست، گوشی هم برای شنیدن.
زیرا مساله بودجه سازمان است و جگری که زیر دندان دولت محترم.
لذا به عزیزان برنامههای #جهان_آرا و #ثریا پیشنهاد میکنم، زیر بار ذلت برنامه بهدردنخور( ضبطی) نروند و برنامه را در فضای مجازی ادامه دهند.
آقایان هم که برای هر سلیقهای برنامه دارند، جز منویات اصیل انقلاب، کلاهشان را بالاتر بگذارند که یا مخاطب رهایشان میکند یا به دام دشمن میافتد.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸با هر گناه فاصله میگیرم از شما
کم کم وجب وجب دو سه فرسنگ میشود
آقا ببخش بسکه سرم گرم زندگی ست
کمتر دلم برای شما تنگ میشود
سه_شنبه_های_جمکرانی✨
اللهم_عجل_لولیک_الفرج🥀
سه_شنبه_های_مهدوی
@Emam_kh
حسین دارابی:
🔴مرغ کشورهای خارجی غازه
غاز کشور خودمون مرغه
درحالیکه بخشهای زیادی از جنگلهای استرالیا در آتش میسوزد، طوفان شدید بهمراه بارش و رگبار عجیب باران و تگرگ این کشور رو درنوردیده، شدت آتش سوزی به حدی بود که حدودا یک میلیارد حیوان در آتش سوختن
داشتم به این فکر میکردم اگر این اتفاقات تو ایران میفتاد مردممون چه حرفایی میزدن؟ احتمال زیاد این حرفارو میزدن:
_این همه مرگ به کشورهای دیگه فرستادیم، همش به خودمون داره برمیگیرده
_چرا هرچی بلا و بدبختیه برای کشورهای مسلمونه، هرچی خوبی و خوشی برای کشورهای خارجکی
_چرا تو ایران به دنیا اومدیم
_یکی میگفت تقصیر روحانیه، یکی میگفت تقصیر رهبره، یکیم میگفت تقصیر سپاهه
_کار خودشونه
_قبل انقلاب کجا اینجوری بود؟ این بلاها نبود
_ انقدر که فکر جنگیدن با دنیا هستید یکم کشور خودمون رو مدیریت کنیم تو آتیش نسوزیم و زیر رگبار نمیریم
_کاشکی گاو بودیم تو سوئیس ولی آدم نبودیم تو ایران
_دیگه چیا میگفتیم؟ بنظرتون
الان درمرحلهای هستیم که مرغ همسایه برامون غازه، نواقص کشورهای غربی و متمدن رو نمیبینیم، همچنین پیشرفتها و خوبیهای کشور خودمون رو، همه چیز رو تو کشورمون سیاه میبینیم، همه سیاهیهای کشورهای غربی رو سفید و زیبا
بدترین چیز برای یک کشور خودباختگی و خودکمبینی و عدم اعتماد بنفس هستش. تا وقتی این حس رو داشته باشیم نمیتونیم پیشرفت کنیم. پیشرفتهایی هم که داشتیم تو سالهای اخیر در برخی قسمتها، بخاطر این بوده که خودمون رو باور کردیم
وقتی دیدمون به داخل اینطوری شد و همه چی رو سیاه دیدیم، همین میشه که تو یک عملیات نظامی عظیم که پایگاه آمریکا تو عراق رو زدیم و کل دنیا بهتزده شده بودن از این قضیه، ما خودمون اصلا برامون مهم نبود
از اون طرف سپاه هواپیمارو در شرایط بسیار سخت، به اشتباه زد، چنان جو سیاه و خرابی توکشور راه افتاد که انگار 80میلیون نفر کشته شدن. درحالیکه عکسالعمل کشورهای پیشرفته رو میدیدی، این رو یه چیز خیلی عادی دیده بودن که تو شرایط جنگی طبیعیه
ماها ایرادهای خودمون رو هزار برابر میکنیم و دربارهش صحبت میکنیم و موفقیت هامون رو هزار برابر کوچیک میکنیم و ازش میگذریم
حسین_دارابی
@Emam_kh
برای همدیگه دعاهای قشنگ کنیم
ﺩﻋﺎ کنیم هیچکس ﺩﻟﺶ ﻧﮕﯿﺮﻩ، ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﺪﺍ ﯾﻪ هم صحبت ﺧﻮﺏ ﺑﺬﺍﺭﻩ ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺶ!
ﺩﻋﺎ کنیم که هیچکس ﺍﺷﮑﯽ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﻧﯿﺎﺩ، ﺍگه هم اﻭﻣﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺎﺷﻪ!
ﺩﻋﺎ کنیم هیچکس ﺩﻟﺶ ﭘُﺮ ﻧﺸﻪ، ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﭘﺮ ﺷﺪ ﭘﺮ ﺑﺸﻪ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ!
ﺩﻋﺎ کنیم هیچکس ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﺸﻪ، ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﺷﺪ، ﺧﺪﺍ ﺯﻭﺩ ﯾﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻬﺶ ﺑﺪﻩ!
ﺩﻋﺎ کنیم ﻫﺮ ﮐﯽ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺗﻮ ﺩﻟﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﺶ ﺑﺮﺳﻪ! الهی که حکمت خدا با آرزوهامون یکی باشه❣️☞
شبتون در پناه امن الهی🌹🍃
@Emam_kh
🌸مولای خوبم
یا صاحب الزمان
درقید غمم ،
خاطرِ آزاد کجایی؟
تنگ است دلم،
قوّت فریاد کجایی؟
کو هم نفسی..؟!
تا نفسی، شاد برآرم؟
ای آن که نرفتی
دمی از یاد کجایی؟
امام خوب زمانم
هر کجا هستی
با هزاران عشق سلام
🌸السلام_علیک_یابقیه_الله🌸🍃
@Emam_kh
📚سه پند لقمان_حکیم به پسرش :
🌹در زندگی بهترین غذا را بخور ...
🍃در بهترین رختخواب جهان بخواب ...
🌹در بهترین خانه ها زندگی کن ...
پسر گفت :
ما فقیریم چطور این کارها را بکنم ؟
لقمان :
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری ،
هر غذایی ، طعم بهترین غذای جهان را میدهد .
اگر بیشتر کار کنی و دیرتر بخوابی ،
هر جا که بخوابی بهترین خوابگاه جهان است ،
و اگر با مردم دوستی کنی ، در قلب آنها جای میگیری ،
و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست!
🍁🍂🍁🍂🍁
🌷ســـــــــــــلام
صبـح زیبـاتـون بخیـر
بـا یک دنیـا آرزوی خـوب
روزتـون پر از لطـف خـدا🌷🍃
@Emam_kh
*مرام شیعه*
ما یکی از اشرار بزرگ سیستان و بلوچستان را که سالها به دنبال او بودیم و هم در مسئله قاچاق مواد مخدر خیلی فعالیت میکرد و هم تعداد زیادی از بچههای ما را شهید کرده بود را با روشهای پیچیده اطلاعاتی برای مذاکره دعوت کردیم به منطقه خاصی و پس از ورود آنها به آن جا او را دستگیر کردیم و به زندان انداختیم. خیلی خوشحال بودیم. او کسی بود که حکمش مثلا پنجاه بار اعدام بود.
در جلسهای که خدمت مقام معظم رهبری رسیده بودیم، من این مسئله را مطرح کردم و خبر دستگیری و شرح ماوقع را به ایشان گفتم و منتظر عکسالعمل مثبت و خوشحالی ایشان بودم. رهبری بلافاصله فرمودند: همین الان زنگ بزن آزادش کنند!
من بدون چون و چرا زنگ زدم، اما بلافاصله با تعجب بسیار پرسیدم که :«آقا چرا؟ من اصلا متوجه نمیشوم که چرا باید این کار را میکردم؟ چرا دستور دادید آزادش کنیم؟»
رهبری گفتند:«مگر نمیگویی دعوتش کردیم؟»
بعد از این جمله من خشکم زد.
البته ایشان فرمودند:«حتما دستگیرش کنید.» و ما هم در یک عملیات سخت دیگر دستگیرش کردیم.
مرام شیعه این است که کسی را که دعوت میکنی و مهمان تو است حتی اگر قاتل پدرت هم باشد حق نداری او را آزار بدهی.
منبع: خاطرات شفاهی *شهید حاج قاسم سلیمانی* در کتاب «ذوالفقار»
🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴واکنش آیت الله میرباقری به عملکرد اخیر صداوسیما: در لابی های تصمیمساز نفوذ هایی جدی وجود دارد، باید شفاف سازی شود این تصمیمات کجا گرفته میشود.
#ثریا
#عصرانه
#جهان_آرا
@Emam_kh
🔴فتنه ای برای حذف انقلابی ها از رسانه ملی
✍سعید درخشان
حواستون هست که دارند فرزندان انقلاب مانند دکتر کوشکی ها و زینب ابوطالبی ها را به اسم تندرو از عرصه روشنگری در رسانه ها پایین میکشند؟
حواستون هست که برخی خودی های غافل هم اسیر جنگ روانی منافقین نام آشنا و شبکه های زنجیره ای یک جریان آلوده امنیتی شده اند و به این فرزندان انقلاب می تازند؟
توطئه بزرگی درکار است تا تمام سنگرهای روشنگری انقلاب را یکی یکی خفه کنند و چه سلاحی بهتر از برچسب تندروی!!!
دیروز استاد حسن عباسی ها را به بند کشیدند و امروز نوبت دکتر کوشکی ها و زینب ابوطالبی ها و جهان آراها شده و فردا نوبت من و شما .....
خدا بر درجات سپهبد شهید قاسم سلیمانی بیفزاید که همیشه به نیروهایش میگفت جنگ یک سومش روی زمین است و دو سوم آن در رسانه هاست.....او جنگ رسانه ای و روانی دشمن را خوب شناخته بود اما برخی مدعیان نه.....
#منافقین_نام_آشنا
@Emam_kh
🏴نماز خواندن با لباس سیاه
🔷س 2349: آیا نماز خواندن با لباس سیاهی که در ایام سوگواری و شهادت اهل بیت(علیهم السلام)پوشیده می شود، مکروه است؟
✅ج: نماز با لباس سیاه مکروه است و در غیر نماز کراهتش ثابت نیست و پوشیدن لباس سیاه جهت اظهار حزن در ایام سوگواری اهل بیت علیهم السلام مستحسن است.
@Emam_kh
🔴 ۳ توصیه منتشر نشده سردار سلیمانی به جوانان
🔸متن این نوشته برای نخستین بار منتشر میشود:
مهدی جان!
🔹۱- تمام کسانیکه به کمالی رسیدند خصوصا کمالات معنوی که خود منشأ و پایه دنیوی هم میتواند باشد، منشأ همه آنها سحر است. سحر را دریاب نماز شب در سن شما تأثیری شگرف دارد اگر چندبار آنرا با رغبت تجربه کردی، لذت آن موجب میشود به آن تمسک یابی.
🔹۲- زیربنای تمام بدیها و زشتیها #دروغ است.
🔹۳- احترام و #خضوع در مقابل بزرگترها خصوصاً #پدر_و_مادر؛ به خودت عادت بده بدون شرم دست پدر و مادرت را ببوسی، هم آنها را شاد میکنی و هم اثر وضعی بر خودت دارد.
عمویت ۹۱/۸/۱۷
@Emam_kh
🔴 درمان ناراحتی_اعصاب
♻ شبی یک لیوان جوشانده ترکیب بهارنارنج و اسطوخودوس با عسل بنوشد.
🔹 برای اینکه مغزشان را قوی کنند روزی 14 عدد بادام به مدت 120-40 روز میل کنند.
🔹 هنگام خواب عطر_گل_نرگس استشمام کنند.
♻ ترک یکدفعه داروهای شیمیایی بسیار_خطرناک است بنابراین پس از بهبود کامل میتوانید بتدریج آن را کم کنید.
حکیم حسین خیراندیش
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 کدام فعال هنری با سفیر انگلیس در اغتشاشات اخیر همراهی کرد؟
@Emam_kh
داستان 💞 از عشق تا حوزه 💞
🍁 قسمت نهم 🍁
🌟 بعد از فوت پدر بزرگ و دایی و برادرم ،
🌟 غم بزرگی در دل پدرم نشست
🌟 از آن زمان به بعد
🌟 شوخی و خنده های پدرم با فامیل
🌟 کمتر شد
🌟 توجه و محبتش به ما بیشتر شد .
🌟 من برای پدر احترام زیادی قائل بودم
🔸 همیشه به حرفاش گوش می دادم
🔸 و نصیحتاشو به جون می خریدم
🌟 تجربیات و دانسته هایش
🌟 در زندگی من خیلی کار گشا بودند
🌟 برای کار کردن رفتم آبادان
👈 پیش محمد پسر خاله بابام
🌟 کارش سخت و سنگین بود
🌟 خودش هم که به من رحم نمی کرد
🌟 و ناجوانمردانه کار حمالی ازم می کشید
🌟 چندهفته آنجا ماندم
🌟 ولی طاقت نیاوردم و برگشتم
🌟 رفتم سوسنگرد
🌟 در سازمان فنی و حرفه ای
🌟 رشته فیلمبرداری ثبت نام کردم
🌟 و همان جا خوابگاه گرفتم
🌟 با اینکه خوابگاه داشتم
🌟 ولی دوست داشتم
🌟 بیشتر به خونه فامیل برم
🌟 بیشتر وقتها ، خونه عمو کریم می موندم
🌟 عمو کریم ، با من مهربونه
🌟 خیلی به من محبت می کرد .
🌟 به خاطر روحیه مذهبی
🌟 و معنوی ای که داشتم
🌟 احترام ویژه ای برام قائل بود
🌟 من در همان سوسنگرد
🌟 علاوه بر کلاس فیلمبرداری
🌟 به کلاس هلال احمر و کنگ فو
🌟 و بدن سازی می رفتم.
🌟 یه روز در بدن سازی
🌟 یه آقای هیکل گنده اومد پیشم
🌟 و هیکل و قدرتش رو
🌟 به رخ تن ضعیف و نحیف من می کشید.
🌟 وسعی داشت با حرفای تحکمانه
🌟 و با قلدری ، اعصاب منو به هم بریزه
🌟 ولی من با آرامی و مهربون ،
👈 جوابشو می دادم
🌟 بعد از نیم ساعت ازم عذرخواهی کرد
🌟 و از کارش خجالت زده شد.
🌟 برای بچه های محله ابوذر ،
👈 تیم فوتبال درست کردم
🌟 نماز جماعت در حسینیه برپا کردم
🌟 کلاس برای بچه ها می ذاشتم
🌟 همین ایام بود که خبر رسید
🌟 مرتضی پسر دوازده ساله دایی ناجی
🌟 فوت کرد .
🌟 عقرب نیشش زده بود
🌟 و حدود ده روز در بیمارستان بستری بود
🌟 شنیدم در این مدت
🌟 مرتب خونشو عوض می کردند
🌟 تا جان به جان آفرین تسلیم کرد .
🌟 مرتضی پسری فعال و مسجدی و متدین بود
🌟 پسری که هر پدر و مادری
🌟 آرزوی داشتن او را می کردند...
داستان 💞 از عشق تا حوزه 💞
🍁 قسمت دهم 🍁
🌟 در سازمان فنی و حرفه ای
🌟 از یکی از دوستان یاد گرفتم ،
🌟 که گاهی برای بدست آوردن چیزی
🌟 باید از چیز دیگری گذشت
🌟 به همین خاطر نه در این مدت
🌟 ونه در دوره سربازی
🌟 زیاد به خونه نمی رفتم
🌟 تا کمتر دل تنگ خانوادم بشم.
🌟 با بچه های فامیل ،
🌟 خیلی مهربون بودم
🌟 و آنقدر بهشون محبت می کردم
🌟 که وابسته به من شده بودند.
🌟 به پدر و مادراشون التماس میکردم
🌟 که شما هم به بچه هاتون
👈 محبت و عطوفت نشان دهید .
🌟 از بین همه دخترا ،
🌟 دخترِ عمو احمد بیشتر به دلم نشست
🌟 نُه ساله بود .
🌟 دختری با حیا و نجیب و آروم و کم حرف
🌟 احساس عجیبی بهش داشتم.
🌟 احساسی که باعث می شد
🌟 درمقابلش سربه زیر بشم .
🌟 کوچکتر که بود
🌟 هر وقت به سوسنگرد می آمدیم
🌟 باهاش بازی می کردم
🌟 شکلک در می آوردم
🌟 باهاش شوخی می کردم .
🌟 اما الآن نمیتونم آن کارها را انجام دهم
🌟 نمیدانم چرا
🌟 نمیدانم چه احساسی است
🌟 که حتی نمیذاره باهاش حرف بزنم
🌟 نمیدانم عشقه یا احترامه
🌟 نمیدانم خوبه یا بده
🌟 16 آذر 85 ، عروسی پسر دایی خالد بود
🌟 و من دو روز دیگه باید به سربازی برم.
🌟 روز عروسی پر از استرس و اضطراب بود
🌟 باران به شدت می بارید
🌟 خالد از سوسنگرد به اهواز رفت
🌟 تا عروس خانم رو بیاره
🌟 فاصله دو شهر ،
🌟 حدود شصت کیلومتر بود
🌟 باران شدیدتر می شد
🌟 بطوری که آب جمع شده در حیاط خانه
🌟 تا زانوی پا می رسید
🌟 همه نگران و مضطرب بودند
🌟 وبرای سلامتی کاروان عروسی
🌟 دعا می کردند.
🌟 آنقدر فضای معنوی بیشتر شد
🌟 که تا آمدن عروس و داماد ،
🌟 کسی جرأت نکرد آهنگ بذاره.
🌟 فرداش موهامو تراشیدم
🌟 و پس فردا خودمو
🌟 به نظام وظیفه معرفی کردم.
🍁 پایان فصل اول 🍁
ادامه دارد......