رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله
ـ لأبي ذرّ ـ : .... يا أباذرٍّ، إيّاكَ والغِيبَةَ؛ فإنَّ الغِيبَةَ أشَدُّ مِن الزِّنا ... قلتُ : يارسولَ اللّه ِ ، وما الغِيبَةُ ؟ قالَ : ذِكرُكَ أخاكَ بما يَكرَهُ ، قلتُ : يارسولَ اللّه ِ ، فإن كانَ فيهِ ذاكَ الذي يُذكَرُ بهِ ؟ قالَ : اِعلَمْ أ نَّكَ إذا ذَكَرتَهُ بما هو فيهِ فقدِ اغتَبتَهُ ، وإذا ذَكَرتَهُ بما ليسَ فيهِ فَقَد بَهَتَّهُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
اى اباذر! از غيبت بپرهيز كه غيبت بدتر از زناست... عرض كردم : اى پيامبر خدا! غيبت چيست؟ فرمود : غيبت اين است كه از برادرت چيزى بگويى كه خوش ندارد. عرض كردم : اى پيامبر خدا! اگر آنچه درباره او گفته مى شود در او باشد چه؟ فرمود: بدان كه اگر آنچه در او هست بگويى غيبتش كرده اى و اگر آنچه در او نيست بگويى، به او بهتان زده اى.
بحار الأنوار : 77/89/3.
🌸 سلام
سه شنبه تون زيبا
🌸 روزتون پر از شادي
دلتون لبريز از عشق و اميد
🌸 تندرست و كامروا باشيد
بهترينها رو براتون آرزو ميكنم
@Emam_kh
#اسرار_عبادات
#اسرار_نماز
🔰قسمت پنجاه و دوم 🔰
🌴 گاهى با وعده رحمت واسعه خداوند ارحم الرّاحمين دست انسان از دامن رحمت كوتاه میشود.
🔶غافل از آن كه اين همه بعث رسل و ارسال كتب و
🔸 فرو فرستادن فرشتگان و وحى و الهام به پيغمبران و
🔸 راهنمايى طريق حق، از رحمت ارحم الرّاحمين است.
✨عالم را رحمت واسعه حق فرو گرفته.
🌑 و ما در لب چشمه جوشان از تشنگى به هلاكت مى رسيم.
💫از بزرگترین رحمتهاى الهى «قرآن» است.
🌴تو اگر به رحمت ارحم الرّاحمين طمع دارى
و آرزوى رحمت واسعه دارى، از اين رحمت واسعه استفاده كن.
❇️طريق وصول به سعادت را باز نموده
🔹 و چاه را از راه روشن فرموده.
🔴تو خود به پاى خود در چاه مىافتى.
و از راه معوج مى شوى، رحمت را چه نقصانى است؟
🔶اگر ممكن بود طريق خير و سعادت را به مردم به طور ديگر نشان بدهند،
مى دادند، به موجب وسعت رحمت.
✅ اگر ممكن بود اكراها مردم را به سعادت برسانند، مىرساندند،
لكن هيهات!
#اسرار_الصلاه
#حضرت_امام_خمینی_ره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ فرمایشات حضرت امام خمینی ره و مقام معظم رهبری در مورد یاس و ناامیدی و دلسرد کردن مردم
#رسانه_دولت_انقلابی_باشیم
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️همه ماجرای تخریب قبور ائمه به دست فرزندان شیطان
هشتم_شوال🥀
سالروز_تخریب_قبور_ائمه🏴
تسلیت_باد🥀
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
@Emam_kh
🔴علت دیر مستجاب شدن دعاها
🌼از امام صادق(علیه السلام) نقل است:
✳️ روزي حضرت ابراهيم(علیه السلام) در نزديكي بيت المَقْدِس پيرمردي را ديد.
حضرت با پیرمرد مشغول صحبت شدند وپرسیدند منزلت كجاست؟
🔆پاسخ داد كه:
منزلم پاي آن كوه است.
✨حضرت ابراهيم فرمودند مهمان هم ميپذيري؟
🍀پيرمرد تاملي كرد و گفت: عيبي ندارد ولي مانعي در مسير هست كه آبي است كه عبور از آن مشكل است و قایق هم نداریم!
🌹حضرت پرسيدند خودت چطور عبور ميكني؟
پيرمرد حضرت ابراهيم را نميشناخت ، جواب داد از روي آب رد ميشوم!
🌸حضرت فرمودند :برویم،شايد ما هم رد شديم.
به همراه هم به سمت آنجا رفتند تا به آب رسیدند.
پيرمرد عابد ازروي آب رد شد ، ناگهان ديد كه آن مهمان هم ازروي آب عبور كرد!
پیرمرد تعجب کرد ومهمان را احترام کردو به منزلش برد.
🍃صبح روز بعد حضرت به عابد فرمودند دعايي كن كه من آمين بگويم.
پيرمرد درد دلش باز شد وخطاب به حضرت گفت:
چه دعايي بكنم!؟ دعاي من مستجاب نميشود! سي وپنج سال است حاجتی دارم اما مستجاب نمیشود!
🌹حضرت پرسیدند حاجتت چیست؟
عابد پاسخ داد سی وپنج سال است از خدا ديدار ابراهيم خليل را ميخواهم اما مستجاب نميشود!
🌷حضرت فرمودند:دعایت مستجاب شد، ابراهيم خليل من هستم...
💥بله ! يك سرّي بوده است كه این عابد بايد سي وپنج سال منتظر اين خليل مي شد!
در اين سي وپنج سال ناله هايش او را به جايي رسانده بود كه از روي آب رد ميشد!
🌟گاهی وقتها صلاح و مصلحت در اين است كه بنده خيلي به در خانه ي خدا برود...
📘 در محضر آیت الله فاطمی نیا
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 راز و چرایی علمی... خواندن نماز انسانها و مدل وضو گرفتن و در یک جهت خواندن و مهمتر از آن چرایی اول وقت خواندن و.... از نظر بودا و در علم یوگا و....نظریه های علمی جهانی
♨️♨️ حیرت انگیز و شگفت آور از اینهمه انرژی و قوانین مترقی دین اسلام ♻️
@Emam_kh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 آیه ۱۴ سوره أنعام
🌸 قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ ۗ قُلْ إِنِّيٓ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ ۖ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
🍀 ترجمه: بگو: آیا غیر از خدا را كه پدیدآورنده آسمان ها و زمین است، سرپرست و یاور خود بگیرم؟ و او به همه غذا می دهد و خود بی نیاز از غذا است. بگو: همانا من مأمورم که نخستین كسی باشم كه تسلیم فرمان او باشد و به من فرمان داده شده كه: هرگز از مشركان نباش.
🌷 #قُل: بگو
🌷 #أَتَّخِذُ: انتخاب کنم
🌷 #وَلِي: سرپرست و یاور
🌷 #فَاطِر: پدیدآورنده
🌷 #السَّمَاوَات: آسمان ها
🌷 #الْأَرْض: زمین
🌷 #يُطْعِم: غذا می دهد
🔴 #شأن_نزول_آیه: این آیه همانند سایر آیات سوره أنعام در مکه نازل شده است. جمعی از مشرکین اهل مکه به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله گفتند: ما حاضریم تو را از مال و غذا بی نیاز کنیم تا با ما مخالفت نکنی این آیه نازل شد و به آنان پاسخ داده شد.
🌸 هدف اين آيه ، اثبات توحيد و مبارزه با شرک و بت پرستى است، مشركان با اين كه آفرينش جهان را مخصوص ذات خداوند مى دانستند اما بت ها را به عنوان تكيّه گاه و پناهگاه براى خود انتخاب كرده بودند. #قرآن براى از بين بردن اين تفکر غلط به پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» چنين می فرماید: «قُلْ أَ غَيْرَ اللّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ يُطْعِمُ وَ لا يُطْعَمُ: بگو: آیا غیر از خدا را که پدید آورنده آسمان ها و زمین است، سرپرست و یاور خود بگیرم؟ و او به همه غذا می دهد و خود بی نیاز از غذا است.»
🌸 قابل توجّه اين كه در ميان صفات #خدا در اينجا روى اطعام بندگان و روزى دادن آنها تكيّه شده است اين تعبير شايد به خاطر آن است كه بيشتر وابستگی ها در زندگى مادّى بشر بر اثر همين نياز مادّى است، همين به اصطلاح «خوردن يک لقمه نان» است كه افراد را به خضوع در برابر کسانی که زر و زور دارند وا مى دارد، و گاهى تا سر حدّ پرستش در مقابل آنها كرنش مى كنند. #قرآن مى گويد: روزى شما به دست خداست نه به دست اين گونه افراد. سپس به پیامبر می فرماید: «قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ: بگو همانا من مأمورم که نخستین کسی باشم که تسلیم فرمان او باشد و به من فرمان داده شده که: هرگز از مشرکان نباش»
🔹 پیام های آیه ۱۴ سوره أنعام 🔹
✅ یکی از روش های تبلبغ و هدایت #پیامبر بیان دلیل در قالب سؤال است.
✅ #خداوند آسمان ها زمین را بدون الگوی قبلی آفرید
✅ #خداوند هم خالق انسان و هم روزی دهنده اوست و نیازهایش را برطرف می کند، به این دلیل انسان باید نسبت به خدا تعبد و ولایت پذیری داشته باشد.
✅ پذیرش ولایت غیر خدا، #شرک است.
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ای مدینه ،ای بقیع ،،
روضه ناتمام من😭😭
🥀اللهم الرزقنا مدینه
بوی غم
بوی عزا دارد بقیع
غربتی
بی انتها دارد بقیع
اشک زهرا(س)
روی خاکش ریخته
روز و شب..
حال بُکا دارد بقیع..
🥀هشتم شوال ، سالروز
🥀تخریب بقیع تسلیت باد
@Emam_kh
🔰 جامعه کارگری بینی کسانی که قصد داشتند کارگران را تابلوی اعتراضات مردمی کنند به خاک مالید.
🔻 رهبر انقلاب : از روزهای اول انقلاب تحریکات کارگری شروع شد؛ تا امروز هم وجود دارد. جامعهی کارگری، بینی اینها را که قصد داشتند جامعهی کارگری را تابلو و نشانهی اعتراضات مردمی قرار بدهند به خاک مالید و در مقابل اینها ایستاد؛ در کنار انقلاب و نظام ایستاد.
۱۴۰۱/۰۲/۱۹
#دیدار_کارگران
@Emam_kh
#ثامن
🔴 صحبتهای رهبرانقلاب رو در دیدار با کارگران گوش دادید؟ که فرمودند: دولت کارهای اقتصادی مهمی در پیش دارد و همه باید به دولت کمک کنند
🔷گله و گلایهای با دوستان انقلابی🔷
حاج میثم "م"
سید یاسر "ج"
و.......
🔹چرا تو مواقع حساس، دوستان انقلابی شروع میکنن به خود زنی؟ حتما باید رهبری بیاد موضع بگیره تا بفهمیم راه صحیح چیه و چجوری باید موضع بگیریم؟
🔹چرا تا یه اتفاقی میفته همون لحظه اول میخوایم موضع بگیریم که عقب نیفتیم؟ چرا باید مثل ضدانقلاب بیتقوا باشیم.
فقط فرق ما با اونا اینهکه اونا همون ثانیههای اول بحران ها، پمپاژ محتوای دروغ میکنن، ماها دروغ نمیگیم، تحلیل غلط میکنیم، مثلا میخوایم بگیم منتقد دولتیم و قرار نیست چون بهش رأی دادیم ساکت بمونیم و خیلی آزاده هستیم و... در نهایت جوری نقد میکنیم که ضدانقلابم نمیتونه اینطوری نقد کنه. درحالیکه از ماجرا اصلا خبر نداریم
🔻نقدهای منصفانه رو کاری ندارم که حتی اونم در این برهه زیاد نیاز نبود. ولی طرف صحبتم با اون نقدهایی هست که به تخریب شبیهتره
به کار ضدانقلاب شبیهتره
اگه نمیدونی چه خبره حداقل سکوت کن
🔻یه سری جراحیهای اقتصادی باید تو دولتهای قبلی میشده، نشده که وضع اقتصادی به اینجا رسیده، شهامتشو نداشتن انجام بدن. حالا آقای رئیسی میخواد این جراحی رو بکنه، همه سختیها و فحشهاشو هم به جون خریده، ما دیگه نزنیمش، بله جراحی درد داره، حداقل ما داد نزنیم.
🔷... این روزها مطالب دوستان انقلابی رو میدیدم واقعا ناراحت میشه آدم
🔹هنر نیست که سریع جفت پا بریم تو شیکم دولت و با خاک یکسانش کنیم. تا بهما بگن انقلابی روشنفکر و منصف!
🔻تعجب کردم از توئیت حاج میثم "م" همون شعرهایی که برای روحانی تو نمازعید میخونده رو برای رئیسی هم دوتا گذاشته روش میخواسته بخونه، ای صف اولیها....
اعتراض هم کرد چرا دعوتم نکردید، البته اعتراضش بیراه هم نبود، خب دعوتش میکردید. ولی اون توئیت در شأن ایشون نبود. عجله کرد، مردم انقلابی هم کامنت کف و سوت میگذارن که ایول درد مردم رو گفتی
🔹آقا رئیس جمهور عوض شده، ۹ماهم نیست این بنده خدا اومده، چیکار میخوای بکنه؟ فعلا همینکه قرضهای قبلی رو پاس کرده خیلیه
🔹یا اون دوست عزیز انقلابی سیدیاسر "ج" اولِ جراحی بزرگ اقتصادی توسط دولت یعنی حذف ارز ترجیحی، بجای حمایت، میاد توئیت میزنه این جراحی اقتصادی نیست، کارای دیگه باید بکنید، نئولیبرالهای اقتصادی تو دولت نفوذ کرده! یکی از کاربلدان اقتصادی که چنددهه مسؤلیت اجرایی داشته حرف قشنگی میزد، میگفت این دوستان مشکلشون اینه تاحالا کار اقتصادی و اجرایی در سطح کلان نکردن و نمیدونن اصلا موضوع چیه، تو خونههاشون نشستن دارن توئیت میزنن و این طرف مسئولین دولتی و رئیس جمهور زیر بار کار اجرایی دارن لِه میشن و میرن جلو و اتفاقا تو مسیر درستی دارن میرن جلو و اینها همه سیاستهای نظامه، تاییدیهش هم سخنان امروز رهبرانقلاب بود
🔻تا وقتی روحانی بود عیار تحلیلگران انقلابی مشخص نمیشد، هرکی میرسید یه فحشی به روحانی میداد همه بهبه و چهچه میکردن تموم میشد میرفت، اگه راست میگیم الان باید درست تحلیل کنیم و موضع بگیریم. یا اگرم نمیدونیم یا مردد هستیم سکوت کنیم
یاعلی مدد✋
✍حسین_دارابی
@Emam_kh
🔻 قاب عكسی كه سردار دلها در آن نبود...
⭕️حسین امیر عبدالهیان در دلنوشتهای به بهانه دیدار رییس جمهوری سوریه با رهبر معظم انقلاب، از جای خالی سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی نوشت:
مسافر شام!
خوش آمدی!
در همه جای ایران، تصویر اقتدارآمیز و زیبای سردار رشید اسلام، قهرمان بزرگ مبارزه با تروریسم، حاج قاسم سلیمانی نقش بسته است.
🔻امروز دمشق در امنیت و ثبات است. حلب میخندد، دیرالزور آرام است، کودکان سوریه سرگرم بازی و شادی اند و کوچههای نبل و الزهرا، فوعه و کفریا و …از صدای خمپاره ها، دیگر نمی لرزد.
🔻امروز دیگر از کابوس داعش در دیار شام، اثری باقی نمانده و این همان وعده ای بود که حاج قاسم، مژده آن را داده بود.
🔻حاج قاسم، نامی است که برای همیشه در خاطر منطقه و جهان و ملت سوریه باقی خواهد ماند. نامی آشنا برای مردمانی که امید را از تبسم او، هدیه گرفتند و در اوج جولان پرچم سیاه داعش، دل به قدمهای سرشار از اراده قوی قاسم سلیمانی در کنار رزمندگان سوریه و در ریف دمشق و حلب و حمص و درعا خوش کردند.
@Emam_kh
❓❓پوشیدن لباس تنگ و چسبان(ساپورت) که تمام بدن را بپوشاند، برای بانوان و یا مردان چه حکمی دارد؟
✅ پاسخ :
پوشش بانوان در برابر نامحرم، غیر از پوشاندن، باید به گونهای باشد که #حجم بدن را نشان ندهد، بنابر این پوشیدن لباس چسبان توسط بانوان در برابر نامحرم جایز نیست.
در مورد مردان نیز اگر چنین لباس موجب جلب توجه و تحریک نامحرم شود، باید از پوشیدن آن خودداری شود.
@Emam_kh
💦⛈💦⛈💦⛈
#قسمت_نوزدهم
♥️عشق پایدار♥️
صبحی دیگر,صبحی غمزده وقاصد مرگی دیگر سر زد واینبار مادری بعداز چند ماه دوری از دخترش به دیدار او میشتافت وخاک سرد گور را در اغوش میگرفت,صبحی که باز برای خانواده ی عبدالله نوید مرگ میداد,ماه بی بی هم به سادگی وبی سروصدایی دخترش بتول وهمسرش عبدالله به خاک سپرده شد ومریم این دخترک نورسیده,هنوز طعم اغوش مادری دیگر را نچشیده بود دوباره بی مادر شد....
بعداز مراسم تدفین ماه بی بی,سرپرستی مریم را خاله اش صغری به عهده گرفت تا مادرشود برای این کودک بی مادر...انگار تقدیر خداوند فرزندی در پیشانی صغری ننوشته بود تا روزگاری دیگر این خاله ی مهربان ,مادر شود برای دخترکی بی مادر ،مریم هدیه ی خدا بود برای زندگی سوت وکور خاله اش صغری..
صغری از داغ مادر دلخون بود وبه بودن مریم دلخوش...انگار که مریم پا به این دنیا گذاشته بود تا در هر وهله ،مرهمی بر داغ فراق عزیزی بر دلی تنگ و غصه دار باشد و اینبار میبایست مرهم دل خاله باشد و دختر شود برای خانواده ای سوت وکور ..
این کودک رنگ وبویی دیگر به زندگی ساکت و بی رنگ ،صغری وغلامحسین بخشیده بود..
این زوج آنقدر سرخوش از این میهمان تازه رسیده بودند که میخواستند هرچه داشتند و نداشتند به پای این کودک بریزند..
آبادی برای صغری دلگیرشده بود وگویی بعداز ماه بی بی بهانه ای دیگر برای ماندنشان نبود,شوهرش از دیرزمانی زمزمه رفتن به شهر سرداده بود و تنها دلیل ماندنش مخالفت صغری بود, حال که صغری هم از اینجا دل بریده بود زمان خوبی برای رفتن رسیده.....
صغری برای خواهرش که تنها بازمانده خانوده اش بود از رفتن گفت و دید ته دل خواهرش نیز برماندن دراین آبادی که سراسر رنج است ,نبود
با توجه به خشکسالی,احمد اقا شوهر کبری که کشاورز بود عملا بیکارشده بود ,کبری موضوع رفتن خواهر رابرای شوهرش گفت وپیشنهاد داد تا آنها هم همراه صغری به شهر بروند...کبری انقدر از بدیهای ابادی وخوبیهای شهری که نرفته وندیده داستانها درگوش شوهرش خواند که
بالاخره احمد اقا راضی به رفتن شد وطی چند روز آنچه راکه میتوانستند بفروشند ,فروختند تا سرمایه ای جور کنند.
صغری خوشحال بود ازاینکه بازهم دو خواهر درکنار هم بودند و غلامحسین سرخوش از فرزند خوانده ی زییایش که باعث خیر و برکت وتنوع زندگیشان شده بود ,بارهجرت به شهر بست...
ادامه دارد....
💦⛈💦⛈💦⛈
#بخش_بیستم
♥️عشق پایدار♥️
حال که هر دو خانواده وهر دو بازمانده ی عبدالله تصمیم به ترک دیار گرفتند,دیگر تعلل کردن صلاح نبود ,غلامحسین واحمد انچه را که میشد بفروشند وبه پول تبدیل کنند فروختند وهرچه را که نمیشد فروخت,بخشیدند وچند تکه از زمینهای خوب وحاصلخیز عبدالله را که گل زمین هایش به حساب میامد به دست یکی از اقوامشان به اسم خداداد سپردند که اگر روزی روزگاری گذارشان به دیار پدریشان افتاد ,حداقل چند پارچه زمین برای گذران زندگی داشته باشند,کبری وصغری که داغ خواهر ومادرشان هنوز التیام نیافته بود اما هر کدام با سرخوشی تازه ای ,این درد را پنهان میکردند,یکی با عشق ورزیدن به فرزند تازه رسیده اش ودیگری با خیال اینده وزندگی درشهری بزرگ....عصر پنج شنبه وشب جمعه بود وطبق وعده ی,قبلی قرار بود خرسخوان فردا کاروان کوچک قصه ی ما مهاجرتشان رابه شهر اغاز کنند.
صغری طبق روال هر عصر پنج شنبه,سینی حلوا اماده کرددرحالیکه مریم کوچک را به سینه میفشرد راهی قبرستان کوچک ابادی شد,قبرستانی که عزیزانش را چون مرواریدی در صدف دلش ,نگه داشته بود,صغری میدانست که این اخرین باریست که بر سر مزار عزیزانش حاضر میشود,شیشه,ای گلاب را در دبه ای با اب قاطی کردوابتدا سنگ مزار عبدالله را شست وسپس مزار مادر را معطر نمود ودر اخر بر سر مزار بتول امد ,همزمان با شستن سنگ مزار,با خواهر جوانمرگش واگویه ها کرد ودر اخر مریم را بر روی سنگ مزار نشاند واز ته دل به خواهرش قول داد تا زنده است برای مریم از مادر مهربان تر باشد ومادری کند برای دخترک خواهرش وهر وقت عزیز وعباس را پیدا کردند,اگر مریم از,خاله اش دلکند,خاله اورا به پدرش واگذارد....مریم کوچک که تازه راه افتاده بود با پاهای نحیفش بر روی سنگ قبر مادر تاتا میکرد ونمیدانست که این اخرین باریست که بر روی سنگی اشنا که بوی مادر را میداد,جست وخیز میکند.
صبح جمعه,همگی با باروبنه ای بسته ,سوار بر الاغ وقاطری تازه نفس در سکوتی سنگین که هزاران حرف در خود پنهان داشت ,با یاد خدا سفرشان را شروع کردند.....
ابادیی که تابود برایشان غم داشت ورنج داشت ودرد داشت را ترک کردند وروبه شوی شهری غریب واینده ای مبهم حرکت نمودند...
ادامه دارد...
براساس واقعیت
نویسنده.....حسینی