eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
17.1هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔙براندازان قبل از : به خاک و خون میکشیم ، انتقام میگیریم! 🔜براندازان بعد از اتفاقات خونین چهارشنبه سوری: کار خود نظامه! ⚠️و همیشه افرادی هستند که ادعاهای احمقانه را باور کنند! ✍ میلاد خورسندی 🇮🇷 @Emam_kh
✅ رسم مسخره چهارشنبه سوری چند سال پیش بود که خبر رسید یکی از اقوام در مسیر منزل تو همین ایام داشته میومده که نارنجک دستی (اکلیل سرنج) به سمتش پرت می کنن بنده خدا می خواسته به صورتش نخوره که دستش رو میاره جلو و متاسفانه انگشتاش قطع میشه چند وقت بعد هم عفونت هی بالاتر رفت و مجبور شدن از آرنج دستش رو قطع بکنن نمی دونم خدا پیغمبر می شناسیم یا نه ولی اگر قد یه ترقه ما تو بزرگ شدن چنین روزی سهم داشته باشیم روز قیامت باید به امثال این بنده خدا جواب پس بدیم. نمیشه شما بگی من یه انداختم و چیکار به ترقه های بزرگ دارم؟ نه عزیزم تو جو روانی رو به اندازه ی خودت جوری پیش بردی که افراد حس کردن باید حداقل یه کاری بکنن از خدا بترسیم از آینده ای که برای این طفل معصوم ها درست می کنیم بترسیم و با این خدانشناس ها همراهی نکنیم. ✍ کاربر ساده 📌 انتشار بدید شاید یه نفر کمتر آسیب دید. @Emam_kh
هنگام مواجهه با افراد دچار سوختگی در چهارشنبه‌سوری چه کنیم؟ 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دختر_شینا به همین خاطر هی جلو می افتادم. صمد دنبالم می آمد و چادرم را می ڪشید. وقتی به خانه پدرم رسیدیم، سر پایم بند نبودم. پدرم را ڪه دیدم، خودم را توی بغلش انداختم و مثل همیشه شروع ڪردم به بوسیدنش. اول چشم راست، بعد چشم چپ، گونه راست و چپش، نوڪ بینی اش، حتی گوش هایش را هم بوسیدم. شیرین جان گوشه ای ایستاده بود و اشڪ می ریخت و زیر لب می گفت: «الهی خدا امیدت را ناامید نڪند، دختر قشنگم.» خانواده صمد با تعجب نگاهم می ڪردند. آخر توی قایش هیچ دختری روی این را نداشت این طور جلوی همه پدرش را ببوسد. چند ساعت ڪه در خانه پدرم بودم، احساس دیگری داشتم. حس می ڪردم تازه به دنیا آمده ام. ڪمی پیشِ پدرم می نشستم. دست هایش را می گرفتم و آن ها را یا روی چشمم می گذاشتم، یا می بوسیدم. گاهی می رفتم و ڪنار شیرین جان می نشستم. او را بغل می ڪردم و قربان صدقه اش می رفتم. عاقبت وقت رفتن فرا رسید. دل ڪندن از پدر و مادرم خیلی سخت بود. تا جلوی در، ده بار رفتم و برگشتم. مرتب پدرم را می بوسیدم و به مادرم سفارشش را می ڪردم: «شیرین جان! مواظب حاج آقایم باش. حاج آقایم را به تو سپردم. اول خدا، بعد تو و حاج آقا.» توی راه برعڪس موقع آمدن آهسته راه می رفتم. ریزریز قدم برمی داشتم و فاصله ام با بقیه زیاد شده بود. دور از چشم دیگران گریه می ڪردم. ادامه دارد...✒️ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 دختر_شینا صمد چیزی نمی گفت. مواظبم بود توی چاله چوله های ڪوچه های باریڪ و خاڪی نیفتم. فردای آن روز صمد رفت. باید می رفت. سرباز بود. با رفتنش خانه برایم مثل زندان شد. مادر صمد باردار بود. من ڪه در خانه پدرم دست به سیاه و سفید نمی زدم، حالا مجبور بودم ظرف بشویم. جارو ڪنم و برای ده دوازده نفر خمیر نان آماده ڪنم. دست هایم ڪوچڪ بود و نمی توانستم خمیرها را خوب ورز بدهم تا یڪ دست شوند. آبان ماه بود. هوا سرد شده بود و برگ های درخت ها ڪه زرد و خشڪ شده بودند، توی حیاط می ریختند. هر روز مجبور بودم ساعت ها توی آن هوای سرد برگ ها را جارو ڪنم. دو هفته از ازدواجمان گذشته بود. یڪ روز مادر صمد به خانه دخترش رفت و به من گفت: «من می روم خانه شهلا، تو شام درست ڪن.» در این دو هفته همه ڪاری انجام داده بودم، به جز غذا درست ڪردن. چاره ای نبود. رفتم توی آشپزخانه ڪه یڪی از اتاق های هم ڪف خانه بود. پریموس را روشن ڪردم. آب را توی دیگ ریختم و منتظر شدم تا به جوش بیاید. شعله پریموس مرتب ڪم و زیاد می شد و مجبور بودم تندتند تلمبه بزنم تا خاموش نشود. عاقبت آب جوش آمد. برنج هایی ڪه پاڪ ڪرده و شسته بودم، توی آب ریختم. از دلهره دست هایم بی حس شده بود. نمی دانستم ڪی باید برنج را از روی پریموس بردارم. ادامه دارد...✒️
دختر_شینا خواهر صمد، ڪبری، به دادم رسید. خداخدا می ڪردم برنج خوب از آب دربیاید و آبرویم نرود. ڪمی ڪه برنج جوشید، ڪبری گفت: «حالا وقتش است، بیا برنج را برداریم.» دو نفری ڪمڪ ڪردیم و برنج را داخل آبڪش ریختیم و صافش ڪردیم. برنج را ڪه دم گذاشتیم، مشغول سرخ ڪردن سیب زمینی و گوشت و پیاز شدم برای لابه لای پلو. شب شد و همه به خانه آمدند. غذا را ڪشیدم، اما از ترس به اتاق نرفتم. گوشه آشپزخانه نشستم و شروع ڪردم به دعا خواندن. ڪبری صدایم ڪرد. با ترس و لرز به اتاق رفتم. مادر صمد بالای سفره نشسته بود. دیس های خالی پلو وسط سفره بود. همه مشغول غذا خوردن بودند، می خوردند و می گفتند: «به به چقدر خوشمزه است.» فردا صبح یڪی از همسایه ها به سراغ مادرشوهرم آمد. داشتم حیاط را جارو می ڪردم. می شنیدم ڪه مادرشوهرم از دست پختم تعریف می ڪرد. می گفت: «نمی دانید قدم دیشب چه غذایی برایمان پخت. دست پختش حرف ندارد. هر چه باشد دختر شیرین جان است دیگر.» اولین باری بود در آن خانه احساس آرامش می ڪردم. 🔸فصل هفتم دو ماه از ازدواج ما گذشته بود. مادر صمد پا به ماه شده بود و هر لحظه منتظر بودیم درد زایمان سراغش بیاید. عصر بود. تازه از ڪارهای خانه راحت شده بودم. می خواستم ڪمی استراحت ڪنم. ڪبری سراسیمه در اتاقم را باز ڪرد و گفت: «قدم! بدو... بدو... حال مامان بد است.» ادامه دارد...✒️ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 دختر_شینا به هول از جا بلند شدم و دویدم به طرف اتاقی ڪه مادرشوهرم آنجا بود. داشت از درد به خود می پیچید. دست و پایم را گم ڪردم. نمی دانستم چه ڪار ڪنم. گفتم: «یڪ نفر را بفرستید پی قابله.» یادم آمد، سر زایمان های خواهر و زن برادرهایم شیرین جان چه ڪارهایی می ڪرد. با خواهرشوهرهایم سماور بزرگی آوردیم و گوشه اتاق گذاشتیم و روشنش ڪردیم. مادرشوهرم هر وقت دردش ڪمتر می شد، سفارش هایی می ڪرد؛ مثلاً لباس های نوزاد را توی ڪمد گذاشته بود یا ڪلی پارچه بی ڪاره برای این روز ڪنار گذاشته بود. چند تا لگن بزرگ و دستمال تمیز هم زیر پله های حیاط بود. من و خواهرشوهرهایم مثل فرفره می دویدیم و چیزهایی را ڪه لازم بود، می آوردیم. بالاخره قابله آمد. دلم نمی آمد مادرشوهرم را در آن حال ببینم، پشتم را ڪردم و خودم را با سماور مشغول ڪردم ڪه یعنی دارم فتیله اش را ڪم و زیاد می ڪنم یا نگاه می ڪنم ببینم آب جوش آمده یا نه، با صدای فریاد و ناله های مادرشوهرم به گریه افتادم. برایش دعا می خواندم. ڪمی بعد، صدای فریادهای مادرشوهرم بالاتر رفت و بعد هم صدای نازڪ و قشنگ گریه نوزادی توی اتاق پیچید. همه زن هایی ڪه دور و بر مادرشوهرم نشسته بودند، از خوشحالی بلند شدند. ادامه دارد...✒️
. ⃟ٜٖ👶🏻 •| نسل_مهدوے🍃|• مادر امام_خمینے رحمة الله علیه هیچ‌وقت قبل ولادت ایشون فڪر نمی‌کرد فرزندش مسیر عالم رو عوض ڪنه! شاید فرزند بعدے تو همون سردار سیصدوسیزدهم باشه ڪه آقا منتظرشه! و تو هم مادر سیصدوسیزدهمین یار حضرت باشے! پس دنیا و آخرت و رزق و روزے و تربیتش رو از همین الان بسپار به فرمانده و همه سختے‌ها رو به عشق شنیدن یه صداے سلام_فرمانده دیگه تبدیل به شیرینے کن! ربِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما في‏ بَطْنے مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّميعُ الْعَليم‏ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵صدای انقلاب را از اینجا🔺بشنوید نه افراد و کانال هایی که ادعای صدای انقلاب بودن دارند! 🔰 علامت دلسوزانه بودن انتقاد این است که... 🎙مقام معظم رهبری 🎙حضرت امام خمینی @Emam_kh
🔴 رسانه ملی و دهن کجی به قانون!! مدت هاست در بخش های مختلف خبری، چند جوان تازه کار مطالب منتشر شده در توئیتر را روخوانی می کنند و به نام رصد فضای مجازی به خورد مخاطب می دهند!! این کار اولا تبلیغ برای توئیتر صهیونیستی آمریکایی و ثانیا دهن کجی عملی و علنی به قانون مملکت می باشد که به هیچ وجه از سوی صداوسیما که به تعبیر امام خمینی(رض) یک دانشگاه عمومی است، پذیرفتنی نیست ... ✍ "قاسم اکبری" @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 نمونه‌ای عجیب و عبرت‌آموز از تشخیص نداد اولویت ها ⁉️ اولویت امروز ما چیست؟! 🎙 از سخنرانی حجت_الاسلام_راجی @Emam_kh
📎چهارشنبه سوری... یادی کنیم از مردانی که نه یه روزدرسال؛ بلڪه هرروز تو ۸ سال چهارشنبه سوری داشتن... نه بااین تیر وترقه ها... بلکه با مین و نارنجڪ و آر پی جی... و الله اکبر گفتند و آتـش خود را بر سر خصم فرو ریختند نکند فراموشی راهشان و سرخی خون‌شان رو سیاهمان کند ... 🌷شهدا نگاهی... 📸دفاع مقدس؛ آتش چهارشنبه سوری 🌹🌹نسئل_الله_منازل_الشهداء @Emam_kh
🚨شاید فکر کنید راهبرد «» که توسط رسانه‌های معاند در اتفاقات مختلف علیه جمهوری اسلامی اجرایی می‌شود ، یک روش و جهت گیری جدیدِ رسانه‌ای است!!! 🚨اما باید گفت خیر ، این یک راهبرد تاریخی است که بارها و بارها شاهد اجرایی شدن آن در تاریخ بوده‌ایم! 🚨شاید بتوان استادِ استفاده از راهبرد «کار خودشونه» را معاویه دانست. هنگامی که ردپای او در قتل خلیفه‌ی سوم کاملا مشهود بود ، اما در اذهان عمومیِ مردم عامل این قتل را امیر المومنین علی [علیه السلام] معرفی کرد و از همانجا بود که گروه‌های بسیاری با خیال خونخواهی ِ خون خلیفه‌ی سوم ، علیه امام علی [علیه السلام] قیام کردند و برای حکومت آن حضرت هزینه تراشی نمودند! ✍ میلاد خورسندی 🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⚠️رقص سلبریتی ها و فتنه آینده ❌این ویدیو رو ببینید و منتشر کنید. @Emam_kh
⭕️ وزیری برای زمین زدن دولت! ▪️در یک سال اخیر بارها شاهد استفاده از زنان برهنه یا رقص و حرکات خلاف اخلاق و قانون برای تبلیغ برخی کالاها یا اماکن تجاري بوده ایم و تکرار این تخلفات نشان می دهد که وزارت صمت به عنوان مسئول اصلی حوزه تجارت، در مواجهه با این مفاسد و قانون شکنی ها جز سکوت و تماشا کاری نکرده است. ▪️اما این که در چند روز اخیر مدیریت یک فروشگاه زنجیره ای به خود جرات داده تا به بهانه جلب مشتری، سرود «سلام فرمانده» را مسخره کرده و دلقکی فاسد و ضدانقلاب را در برابر چشم مردم به رقاصی و حرکات مستهجن بگمارد و نگران انتشار فیلم این اقدامات هم نباشد، نکته ای نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد! ▪️وزیر صمت یا نمی خواهد مانع چنین مفاسدی شود، یا نمی تواند، یا از وقوع چنین مفاسدی بی خبر است... یا جرأت مقابله با این رفتارهای خلاف شرع و مغایر با اخلاق و قانون را ندارد..... ویا موافق چنین رفتارهایی است! 🔹 و هر یک از این موارد برای اثبات بی لیاقتی وزیر صمت کافی است! وزیری که «خرید خودرو»را به«بحرانی ملی»تبدیل کرده، در مبارزه با گرانفروشی و تخلفات صنفی نمره ای بالاتر از صفر نگرفته، مانع تولید و فروش لباسهای مبتذل نشده،...... وبه همین علل، ادامه حضورش در کابینه برای زمین زدن دولت رئیسی کفایت می کند! ❇️ سکوت مجلس در برابر چنین وزیر اعجوبه ای قابل درک است ( چون مجلس محترم و ریاست آن در برابر بسیاری از مسائل مهم کشور ساکت و منفعل نشسته و مشغول تماشاست! ) ▪️اما بر اساس شرع و قانون، مسئولیت اقدامات و ترک فعلهای این وزیر بر عهده رئیس جمهور است و خدا کند «رئیسی» تکلیف خود و مردم با وزیر زیان بار صمت را (قبل‌ از آن که هزینه اقدامات او دامنگیر رئیس‌جمهور شود) روشن کند! ✍دکتر کوشکی @Emam_kh
🌠☫﷽☫🌠 🔥«چهارشنبه سوری قرآنی مدرن» 💥اشتباهات خود را بسوزانید ^_^ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً ✓تحریم 8 💥کینه ها و نفرت ها را بسوزانید ^_^ وَ لا تَجْعَلْ فی‏ قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا... ✓الحشر : 10 💥بدی ها را بوسیله خوبی ها بسوزانید ^_^ وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ ✓فصلت : 34 💥گناهان را با صدقه بسوزانید إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَكُمْ ✓ البقرة : 271 ادرکنا🥀 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 درمان_برونشیت_ذات_الریه ✅ اسطوخودوس ✅ گل ختمی 🍃طریقه مصرف 🍃 جوشانده اسطوخودوس صبح و شب میل کنید و اگر خلط غلیظ و مزمن شده آن را با گل ختمی مخلوط کنید . ☘🍂☘🍂☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اموزش بافت یک دقیقه ای طرح توری مناسب شال .وانواع بافتهای زنانه
🔴از مخالفان بارز چهارشنبه سوری آیت الله جوادی آملی ست، ایشون چهارشنبه سوری رو سنت سیئه می دونند 🔹وجهی برای گرامیداشت این روز نمی بینند، و سنخیت آتش و این روز رو خرافه قلمداد میکنند البته شما می تونید خوش‌تون نیاد، ایشون بعنوان یه فیلسوف و متاله حرفی که بنظرشون درسته می زنند @Emam_kh
🔴 تحویل بگیرید ... 🔹بعد از حجاب اجباری به قول خودشان نوبت رمضان اجباریه ... 😱🚫اگر از اعتقاد و شرفمون دفاع نکنیم روزی سراغ نوامیسمون میان ... روزی هم دنبال معیشتمون ... روزی هم دنبال قلب و جانمون ... ⏪جانهای بیدار ، باید بپاخیزیم . @Emam_kh
💌آذوقه‌های فرهنگی در تربیت فرزند 📚 رهبرانقلاب: زن اگر به تربیت فرزند اهمیت داد، برای آنها آذوقه‌های فرهنگی - قصص، احکام، حکایت‌های قرآنی، ماجراهای آموزنده - فراهم کرد، نسلها در آن جامعه بالنده خواهند شد. این هنر زن، منافاتی با درس خواندن و امثال اینها ندارد. ۷۵/۱۲/۲۰ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این متن آرامش خاصی داره بخونید ولذت ببرید. ✦❀•┈┈┈•✦❀ ✦❀•┈┈┈•✦❀ ...💚 خداوندا تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم! مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را... مبادا گم کنم اهداف زیبا را... مبادا جا بمانم از قطار موهبتهایت... مرا تنها تو نگذاری... که من تنهاترین تنهام؛ انسانم! خدا گوید : تو ای زیباتر از خورشید زیبایم! تو ای والاترین مهمان دنیایم! تو ای انســــان ! بدان همواره آغوش من باز است! شروع كن ... یك قدم با تو تمام گامهای مانده اش با من👣 @Emam_kh