eitaa logo
دولت جوان انقلابی🇮🇷
125 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
178 فایل
🔆﷽🔆 ☘ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است 🍃ما برآنیم که این ذکر جهانی بشود⚘ 📲ارسال انتقادات بسیار ارزشمند شما👇 @Taha_Yasin3 🛑هشدار: هر گونه کپی‌برداری از مطالب کانال بدون ذکر منبع، اصلا حرام نبوده و کاملا مجاز است✔😉 ♨️کانال دوم ما👇 @vacsam
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مصباح دوستان
. هم رفت. امشب آرام بخوابید ها، ها، ها، ها، ها، ها، ها ، ها ، ، ها، ها ، ها، ها ، ها ، ها ، ، ها و همه کسانی که شامه ی قوی علامه ی انقلاب شما را از اسلام و انقلاب تشخیص داد و برّان منطق علامه مصباح شما را مخاطب خود ساخت... 👈 سوگ عمار ولایت در فضای مجازی ━━━💠🍃🌸🍃💠━━━ 🌹eitaa.com/mesbahedustan🌹
هدایت شده از قاسم روانبخش
🔺اینجا همون موسسه ایه که میگن زیرزمینش دادگاه تفتیش عقاید تشکیل دادند! 🔹اینجا همون موسسه ایه که می‌گن بنیان‌گذارش تئوریسین خشونته! 🔹اینجا همون موسسه‌ایه که خیال می‌کنند یک عده با چماق نشستند برای سرکوب زنها و دیوارکشی میان مردان و زنان نقشه می‌کشند! 🔹بله، اینجا موسسه آموزشی پژوهشی یزدی، هست، که خانم دکتر «پریرخ دادستان» از شاگردان پیاژه، برای تدریس به طلاب دعوت شده بود به این موسسه. 🔹نه فقط این عکس‌؛ که ده‌ها فکت و تصویر دیگر هست که نشون می‌ده یک‌درصد از آزاداندیشی و بلندمنظری آیت الله رو که نمودش در موسسه‌ی ایشون بوده، بسیاری از مدعیان دروغین آزادی بیان و روشنفکری نداشتند. http://eitaa.com/joinchat/2315059211Cdc06065a5f
دولت جوان انقلابی🇮🇷
🔻 از احمد توکلی تا عباس عبدی، داستان بداخلاقی ها علیه آیت الله مصباح یزدی(ره) ادامه دارد... 🆔@tahav
🔴دروغ‌هاي متراکم ديده‌بانهاي شفافيت و عدالت! 🖊احمدحسين شريفي 🔸جناب احمد توکلي، که مدتي است با تأسيس سازماني مردم‌نهاد با عنوان «ديده‌بان شفافيت و عدالت»دوربين شفاف‌سازي و عدالت‌طلبي را بر چشمان خود زده است، با مشارکت معاون آموزشي‌شان جناب حسين رجائي در مطلبي با عنوان «ثروتمندان ناشناس، خطری برای زمامداران و روحانیون سرشناس!»، نکاتي دربارة آيت‌الله مصباح نوشتند که نشان مي‌دهد ديده‌بانان محترم اين سازمان يا با دوربيني عوضي مي‌بينند و يا اينکه اساساً چشمان سالمي پشت آن دوربين ندارند تا حقايق را ببيند. 🔸اين دو بزرگوار در نوشتة خود ضمن توصيه همه علما و امراء به دوري از ثروتمندان (کلمة حقٍ) اراده‌اي سراسر باطل و دروغين و افتراهايي بزرگ بر وارد کرده‌اند (يراد بها الباطل). چنين نوشتند که آي مردم! کشفي تازه کرده‌ايم و آن اينکه حتي آيت‌الله مصباح هم با کساني که ابهاماتي دربارة فعاليت‌هاي اقتصادي‌شان مطرح است(!) دست در يک کاسه داشته‌اند! چرا که در ديده‌باني خود ديديم که غسال او يکي از کساني بوده که ابهامات مالي در پرونده‌اش است! و جنازه ايشان هم در منزل چنان فردي غسل داده شده است! 🔸در حالي که اولاً، غسال ايشان چنين فردي نبوده است؛ ثانياً، بدن مطهر ايشان در منزل چنين فردي غسل داده نشده است؛ ثالثاً، آيت‌الله مصباح در طول عمرشان با چنين فردي ارتباط نداشته‌اند و بعيد مي‌دانم که حتي يکبار ايشان را ديده باشند. رابعاً، آيت‌الله مصباح اساساً دفتر و بيتي به معناي مصطلح نداشتند که وجوهاتي دريافت کنند يا چنين افرادي با قصدهاي سوء بخواهند در آن نفوذ کنند و از ايشان سوء استفاده کنند؛ خامساً، زندگي شخصي آيت‌الله مصباح و فرزندانش که از زاهدانه‌ترين و کم‌مؤنه‌ترين زندگي‌هاي ممکن در اين عصر بوده و هست؛ در مرأي و منظر همگان است؛ و سادساً‌، همه مسائل مالي مؤسسه امام خميني(ره) نيز با شفاف‌ترين شکل ممکن، سالانه توسط مسؤولان ذي‌صلاح رسمي کشور بررسي مي‌شده و مي‌شود و در تمام اين سال‌ها حتي يک ريال، تأکيد مي‌کنم حتي يک ريال، تخلف مالي در اين مؤسسه وجود نداشته است. 🔸حال سؤال ما از اين ديده‌بانان محترم شفافيت و عدالت(!) اين است که گمان نمي‌کنيد يک جاي کار ايراد پيدا کرده است؟ گمان نمي‌کنيد که يا چشماني که پشت آن دوربين‌هاي ديده‌باني است کم‌سو و کج‌بين شده است و يا دوربين‌تان از کار افتاده و به جاي آب، به شما سراب نشان مي‌دهد؟ عزيزان من، شما نيت خوبي داريد، شعار قشنگي هم مي‌دهيد؛ سازماني بسيار لازم و ضروري هم تأسيس کرده‌ايد، اما گويا توجه به الزامات و اقتضائات ديده‌باني شفافيت و عدالت نداريد. و در نتيجه نه تنها از حق و عدل و شفافيت ديده‌باني نمي‌کنيد، که با دروغ‌ها و افتراهاي متراکم خود، تيرگي بر تيرگي مي‌افزاييد: «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ» و خوف آن دارم که زماني چشم باز ‌کنيد و به کارنامه خود نگاه ‌کنيد که متوجه ‌شويد نه تنها از ديده‌باني‌تان هيچ حقيقتي آشکار نشده است که چنان حجاب‌هايي بر ديده و دلتان زده شده باشد که آشکارترين حقايق و نزديک‌ترين مسائل را هم نبينيد: «إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَراها وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُور» (نور، 40) 🔸شما اگر حقيقتاً دنبال کشف حقيقت بوديد که نيازي به رفتارهاي کارآگاه پوآرويي نبود! خيلي راه آساني داشت؛ با فرزندان آيت‌الله مصباح يا با مؤسسه امام خميني(ره) يا با داماد مکرمشان جناب آيت‌الله محمدي عراقي تماس مي‌گرفتيد و حقيقت ماجرا را جويا مي‌شديد و چنين در صف تروريست‌هاي فکر و فلسفة «عقبة تئوريک نظام» (علامه مصباح) قرار نمي‌گرفتيد! دوستان عزيز باور کنيد دوربين‌هاي ديده‌باني‌تان ايراد دارد؛ فکري کنيد، و الا دير يا زود متوجه خواهيد شد که اين راهي که در پيش گرفته‌ايد به ترکستان است. شک نکنيد اين راه، همان راهي است که خوارج نهروان و داعشي‌ها طي کرده‌اند. اما شما با قلمي روان و در ادبياتي امروزين و با هاله‌اي از قداست و مردم‌فريبي آن را مي‌پيماييد. خواهش مي‌کنم قدري فکر و تأمل در روش و روية خود داشته باشيد. 🔸ضمناً بنده اولين بار است که به واسطة نوشته شما نام رضا مطلبي کاشاني را مي‌شنوم؛ اما در اينجا گفته‌ايد که ايشان «ابهاماتي» در پرونده‌ مالي‌شان مطرح است. راستي اين کدام عدالت‌طلبي است که به شما اجازه مي‌دهد آبرو و حيثيت فردي را صرفاً به اين دليل که ابهاماتي درباره‌اش مطرح است،‌به حراج بگذاريد؟! اين کدام مکتب اخلاقي و ديني است که به شما چنين حقي داده است؟ معيار شفافيت و عدالت‌تان چيست يا کيست؟! آيا همين که عنوان مقدس شفافيت و عدالت بر سازمان خود نهاده‌ايد کافيست که با اين الفاظ مقدس آبروي هر کسي را که نمي‌پسنديد به صرف وجود ابهاماتي در پرونده مالي‌اش حراج کنيد؟! «ترسم نرسي به کعبه اي اعرابي/کاين ره که تو ميروي به ترکستان است» 🏴eitaa.com/mesbahedustan
هدایت شده از مصباحیه ...
🔴نتیجه برخورد مناسب با مخالفان 🖊احمدحسین شریفی 🔶(ره) می‌گفتند سال ۳۱ که به نجف مشرف شده بودم به منزل رفتم. خود ایشان حضور نداشتند اما پسرشان داستانی را نقل کردند که بعد از انتشار جلد نخست الغدیر عده‌ای از عالمان سنی متعصب سوری با خواندن آن بسیار ناراحت شده و تصمیم می‌گیرند که به نجف آمده و به عنوان اینکه سؤالاتی از علامه امینی دارند، به گونه‌ای او را از از بین ببرند یا دست کم آسیب جسمانی شدیدی به ایشان وارد کنند. اما وقتی به منزل علامه امینی آمدند ایشان با گرمی از آنها استقبال کرد و در زیرزمین منزل خود با آنان به گفتگو پرداخت. آنان مدعی شدند که شما در کتابتان به صحابه پیامبر بی‌احترامی کرده‌اید و مطالب نادرست و بی‌سند در آن آورده‌اید! 🔶علامه امینی با طمأنینه و آرامش فرموند من در این کتاب هر چه نوشته‌ام از منابع خود شماست اگر مطلبی را غیر از کتابهای شما نقل کرده باشم نشان دهید تا آن را اصلاح کنم. 🔶آنها جایی را نشان دادند که اینجا از کتابهای ما نیست. علامه امینی به پسرشان می‌فرمایند فلان کتاب را بیاورید. سپس خطاب به آنها فرمودند: «اين کتاب شماست چاپ مثلا مصر در فلان تاريخ چاپ شده اين هم نويسنده‌اش است اين هم کتاب اين هم حديث اين هم چيزي که من نقل کردم عين همين عبارت است از همين کتاب.» 🔶در ادامه آنان سعی کردند بهانه‌های دیگری برای عصبانی کردن علامه امینی دست و پا کنند. اما علامه با کمال متانت و ادب با آنان برخورد کرد. و دربرابر بی‌ادبی‌های آنان هیچ عکس العملی نشان نداد و سپس فرمود: «من يک تحقيق علمي کرده‌ام هر جايش را برای من اثبات کنید که اشتباه کرده‌ام حتما تغییرش می‌دهم.» 🔶همین رفتار متین و مؤدبانه علامه امینی موجب شد که یکی از آنها منقلب شود و از فرط ناراحتی و عصبانیت سر خودش را به ستون وسط زیر زمین منزل بزند و حتی به خلیفه دوم لعن و نفرین کند! و در این میان علامه امینی ایشان را نصیحت کرد که به صحابه بد نگو! چرا به خلیفه دوم بدگویی می‌کنی؟! چرا فحش می‌دهی؟ ما راضی نیستیم کسی به خلیفه فحش دهد. ما با کسی قصد دشمنی نداریم. ما با کار علمی خود می‌خواهیم حقیقت را برای مشتاقان حقیقت آشکار کنیم.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
💯 در مبارزه با فرقه‌های غلط اولویت‌بندی می‌کردند 💠 حجت‌الاسلام ابوترابی: ⭕️ حضرت علامه در بحث مبارزه و مقابله و افشای فرقه‌ها، مثل بقیه کارهای خود، آن را اولویت بندی می‌کردند. توجه داشتند که کدام فرقه خطر یا آسیب بیشتری دارد. خیلی وقت خود را صرف فرقه‌های کوچک و جزئی یا غیر موثر نمی‌کردند. ❗️ایشان سراغ تفکرات و انحرافاتی می‌رفت که ممکن بود مسیر انسان‌های دیندار یا جامعه مذهبی و انقلابی را تغییر داده و یا تحت تاثیر قرار دهد، فرقه‌های مذهبی کم نبوده و نیستند. 🌴🌴🌴
هدایت شده از ملارد / ارنگه / مارليک / انديشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ فحش_درمانی این فیلم مربوط به مصاحبه چندسال پیش با است. .خبرنگار( به صداش میخوره باشه): به یاد داریم که تا قبل از دوره اصلاحات به دلیل بیماری میگرن شدیدی که شما داشتید، کمتر تدریس، سخنرانی و فعالیت های سیاسی به این شکل علنی داشتید، ولی در ایام تحرک اصلاح طلبان آمریکایی، گاهی اوقات در یک روز پنج تا شش سخنرانی داشتید؛ همان ایام در خاطره ای، موضوع "فحش درمانی" را مطرح کردید. قصه این "فحش درمانی" چه بود؟ می خواهیم از زبان خودتان بشنویم. 🔸علامه مصباح: آنچه که بنده یادم می آید این است که بعد از مدتی کسالت یکبار که خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب شده بودم، ایشان احوالپرسی کردند، بنده عرض کردم که برای درمانم یک کشف جدیدی کرده ام. ایشان تعجب کردند و پرسیدند چه راه درمانی پیدا کرده اید؟ گفتم من تا به حال آب درمانی، طب سوزنی و مواردی شبیه به آن را شنیده بودم ولی مدتی است که داروی جدیدی کشف کرده ام و در خودم تجربه کردم، دیدم موثر است. ایشان گفتند این داروی جدید چی هست؟ گفتم فحش درمانی؛ هر چه در این روزنامه های زنجیره ای بیشتر به ما فحش می دهند حالمان بهتر می شود. ایشان خندیدند و دعا کردند. بله بحمدالله ما از این نعمت در آن زمان بخصوص، خیلی بهره مند بودیم و خدای متعال هم لطف می فرمود آسیب قابل توجهی به ما نخورد. 👇👇👇
هدایت شده از ملارد / ارنگه / مارليک / انديشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبرانقلاب: جناب آقای که حقیقتاً یکی از وجودهای مبارک و مغتنم در دوره‌های ما هستند. منبع فکر و اندیشه‌ی بی‌غل‌وغش معارف اسلامی...
هدایت شده از روحانیت بیدار 🇵🇸
📌 بیانیه محکومیت هتاکی به علامه مصباح 🌐 PHHA.IR امضای بیانیه بسم الله الرحمن الرحیم ♦️ بیانیه محکومیت توهین حسین قدیانی به آیت الله علامه مصباح یزدی 🔹 حضرت آیت الله علامه مصباح یزدی از ابتدای شروع مبارزات نهضت امام خمینی کبیر(ره) تا پایان عمر با برکت خویش همواره چون خورشیدی درخشان روشنگر مسیر انقلابیون اصیل و پاسدار کیان مبانی و معارف اسلام ناب و مرزهای ایدئولوژیک و گفتمان انقلاب اسلامی بوده و شاگردان انقلابی بسیاری تقدیم انقلاب و کشور کرده است. کارنامه علامه مصباح در مبارزه عملی و نظری با جریان‌های غیر انقلابی و خصوصاً التقاطی چنان روشن و برجسته است که همواره مغضوب دشمنان خارجی و منافقین داخلی بوده و می‌باشد. 🔸 نوشته‌ای از حسین قدیانی آن هم با ادبیاتی بسیار سخیف خطاب به مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در صفحات مجازی ایشان منتشر شده است که سرشار از توهین و تهمت به آیت الله مصباح یزدی، اندیشه‌ها، شاگردان و مجموعه‌های نزدیک به ایشان می‌باشد. ما امضاء کنندگان این بیانیه ضمن محکوم کردن این اقدام هتاکانه از مسئولین مربوطه خواهشمندیم نسبت به این هتاکی رسیدگی‌ها و برخورد متناسب قانونی را داشته باشند تا زین پس شاهد توهین و هتک حرمت‌ به ساحت علمای مجاهد اسلام نباشیم. سنگ بدگوهر اگر کاسهٔ زرین شکند قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود 12 تیر 1400 - 22 ذی‌القعده 1442 🌐 PHHA.IR نوشته قدیانی #️⃣ 🆔 Eitaa.com/joinchat/2119827468C8c138b7326 صدای رسای انقلاب در خدمت شما 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1737359374C70e3695ffe
♦️ کسی حواسش هست؟ 📌 حسین قدیانی هنوز هم به صورت علنی مشغول بی حرمتی به علامه مصباح است و هتاکی و اتهام را ادامه می‌دهد... 🌐 PHHA.IR امضای بیانیه محکومیت هتاکی به علامه مصباح 🔹 گویا هتاکی به علامه مصباح خیلی کم هزینه‌تر از این حرف‌ها است. اگر به یکی از مراجع بزرگوار هم بی احترامی می‌شد شاهد این سکوت مرگبار حوزه‌ها و مسئولین بودیم؟ بعید میدانم... یاد حرف ساده دلانی می‌افتم که می‌گفتند رهایش کنید دیگر، عذرخواهی کرده است! آنها یا قدیانی را نمی‌شناسند و یا قدیانی سازها را... عالم سیاست پشت پرده زیاد دارد. 🔸 ماجرای قدیانی آزمون خوبی برای مدعیان انقلابی گری و مسئولین بود... تبعیض در این ماجرا موج می‌زند! اگر کس دیگری کارهای قدیانی را کرده بود الان صد بار بازداشت شده بود. قدیانی به کجا وصل است و از حمایت چه کسانی برخوردار است که چنین می‌تازد؟ حرف‌های قدیانی عقده‌های فرو خورده برخی محافل اصولگرایی قلابی است که الان بیرون زده است! #️⃣
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴نقدی بر کوتاه‌نوشت دکتر مصلح با عنوان «علوم انسانی اسلامی» و «آیت‌الله محمدتقی مصباح» 🖊احمدحسین شریفی جناب دکتر علی‌اصغر مصلح استاد دانشگاه علامه طباطبائی در کوتاه‌نوشتی ضمن اعتراض به نامگذاری روز رحلت یزدی (۱۲ دی ماه) به روز «علوم انسانی اسلامی»، نکاتی بیان کرده است که بررسی آنها نیازمند فرصتی فراخ است. در عین حال، ضمن دعوت از ایشان برای حضور در یک مناظره و گفتگوی علمی در این موضوع، در هر مکانی که صلاح می‌دانند، به اختصار چند نکته را متذکر می‌شوم: نکته اول: نوشته‌اند: «‌آیت‌الله مصباح درکی سطحی و مخدوش از فرهنگ و تمدن غرب داشت» پیشفرض این سخن آن است که شرط طرح ایده این است که درکی عمیق و درست از فرهنگ و تمدن غرب داشته باشیم! روشن است که این پیشفرض، بدیهی نیست!‌ بلکه نیاز به اثبات دارد و ایشان هیچ دلیلی برای اثبات آن بیان نکرده‌اند! همچنین هیچ توضیحی نداده‌اند که به چه دلیل و با استناد به چه شواهدی درک آیت‌الله مصباح را از آنچه که فرهنگ و تمدن غرب می‌نامند، سطحی و مخدوش می‌دانند! ای کاش به جای این سخنان نادقیق و ناسنجیدنی، مورد یا مواردی از سخنان ایشان را برای اثبات مدعای خود ذکر می‌کردند! نکته دوم: گفته‌اند نظرات آیت‌الله مصباح «درباره علوم انسانی در حدّ سفارش‌هایی اخلاقی یا نظراتی کلی و انتزاعی بود.» اولاً، خوب است جناب ایشان بدانند که ایده «علوم انسانی اسلامی» بحثی ناظر به «فلسفه علوم انسانی» است و نه «مسأله‌ای از مسائل علوم انسانی»! ثانیاً نمی‌دانم جناب ایشان چه فهمی از «علوم انسانی» دارند و چه میزان از آثار علامه مصباح را مطالعه کرده‌اند که چنین قضاوتی را درباره ایده‌های ایشان در علوم انسانی دارند. آیا اطلاعی از اندیشه‌های ابتکاری ایشان در انسان‌شناسی اسلامی، حقوق اسلامی، اخلاق اسلامی، تعلیم و تربیت اسلامی، مدیریت اسلامی و امثال آن دارند و با این حال همه آنها را «صرفاً سفارش‌هایی اخلاقی یا نظراتی کلی و انتزاعی» می‌دانند؟! فی المثل آیا نظریه تعلیم و تربیت اسلامی علامه مصباح را صرفاً سفارشی اخلاقی می‌دانند؟! نکته سوم: گفته‌اند علامه مصباح درک درستی از نظریه «ادراکات اعتباری علامه طباطبائی» نداشته‌ است! برای اینکه میزان درستی این سخن را بتوانیم بسنجیم کمترین انتظار از جناب دکتر مصلح این است که اولاً‌، «درک درست» از نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی را مشخص کنند! ثانیاً «معیار درستی درک خودشان» را بیان کنند؛ ثالثاً، معیار نادرستی درک‌های دیگران را تعیین کنند. رابعاً، درک علامه مصباح از این نظریه را تقریر کنند؛ خامساً، معیار درستی فهم خودشان از نظریه علامه مصباح را بیان کنند و در گام ششم مشخص کنند که درک علامه مصباح از نظریه علامه طباطبائی نادرست بوده است! نکته چهارم: گفته‌اند عنوان «علوم انسانی اسلامی» در حد یک «تمنا و درخواست» است و یا «ترکیبی متناقض»! چنین سخنی نشان می‌دهد که ایشان از ادبیات تولید شده درباره این ایده در چندین دهه اخیر، مطلع نبوده‌ و نیستند. تقاضا می‌کنم دست کم کتاب «رابطه علم و دین» علامه مصباح را، به عنوان یکی از پرشمار کتاب‌هایی که در این موضوع نگاشته شده است، مطالعه کنند و سپس درباره این قضاوت خود به داوری بنشینند! نکته پنجم: گفته‌اند آیت‌الله مصباح «تصور می‌کرد که با قدرت عریان و فرمایشی می‌توان علوم انسانی را دگرگون ساخت و به خدمت گرفت.» این هم نشان می‌دهد که متأسفانه جناب ایشان هیچ (یعنی هیچ) اطلاعی از اندیشه‌ها و اقدامات علامه مصباح درباره علوم انسانی اسلامی ندارند! این نسبت چه تناسبی با اقدامات و اندیشه‌های کسی دارد که نزدیک به پنج دهه از عمر خود را (از سال ۱۳۵۳ تا واپسین روزهای عمرشان) صرف تأسیس نهادهای علمی و آموزش و پژوهش و تربیت دانشجو و پژوهشگر در این موضوع کرده است؟! نکته ششم: نوشته‌اند «اگر ضرورتاً امر دائر بر تعیین روزی با عنوان روز «علوم انسانی اسلامی» باشد، حضرت آیت‌الله جوادی آملی احقّ عالمان معاصر برای چنین عنوانی است». این بنده مفتخر به تلمذ در محضر آیت‌الله جوادی آملی بوده‌ام؛ اما این سخن نشان می‌دهد متاسفانه ایشان اطلاعی از اندیشه‌های آیت‌الله جوادی هم ندارند. ای کاش یک بار، فقط یک بار، مهمترین کتاب ایشان در این موضوع یعنی «منزلت عقل در هندسه معرفت دینی» را مطالعه می‌کردند تا متوجه می‌شدند اساساً ایده و دغدغه اصلی ایشان در «علم دینی»، علوم طبیعی دینی است و نه علوم انسانی دینی! 🔻مجدداً آمادگی خود را برای گفتگو و مناظره‌ای علمی با جناب دکتر مصلح در موضوع ایده علوم انسانی اسلامی و بررسی دیدگاه‌های علامه مصباح یزدی اعلام می‌کنم. تعیین مکان و زمان این گفتگو را بر عهده جناب دکتر مصلح می‌گذارم. @ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴 علامه مصباح یزدی؛ الگوی علمی و عملی اسلامی‌سازی علوم انسانی(۱) ✍️ احمدحسین شریفی 🔻آیت‌الله مصباح یزدی همچون بسیاری از اندیشمندان اسلامی و حتی پاره‌ای از اندیشمندان غربی، به علوم انسانی موجود، نقد داشت و این علوم را نارسا و گرفتار کاستی‌های بی‌شمار می‌دانست و معتقد بود علوم انسانیِ کنونی در شناخت حقایق مربوط به انسان، ناتوان است. به مناسبت‌های مختلف در اطراف نقص‌ها و ضعف‌های علوم انسانی موجود سخن می‌گفت: ✔️اولاً: روش حاکم بر علوم انسانی غربی را روشی نارسا در دستیابی به مراد و مقصود می‌دانست. توضیح آنکه روش حاکم بر علوم انسانی موجود (یعنی روش تجربیِ کمّی، روش تجربی کیفی و روش تجربی تلفیقی) را در تحلیل و تبیین بسیاری از پدیده‌ها و کنش‌های انسانی ناکارآمد می‌شمرد؛ البته معتقد بود که غربی‌ها تا حدودی حق روش تجربی را ادا کرده و تلاش‌های گسترده‌ای در بهره‌گیری از این روش داشته‌اند. به همین دلیل، ایشان علوم انسانی موجود را به طور کلی کنار نمی‌زد، ولی آن را پرنقص‌ و نیازمند اصلاح و بلکه تغییر می‌دانست. ✔️ثانیاً: تأکید می‌کردند که علوم انسانی موجود مبتنی بر مبانی و اصول متافیزیکی نادرست است. برای نمونه، اصل «امکان تصادف» یا صدفه یکی از اصول بنیادین اندیشه داروینی است، درحالی‌که بر اساس فلسفه اسلامی، بطلان اصل تصادف، امری واضح و مبرهن است. در نتیجه وقتی این اصل و پایه تفکر داروینی را از او بگیریم و باطل کنیم، شالوده نظریۀ تکامل فرو می‌ریزد و به نتیجه نمی‌رسد؛ زیرا روشن است که اگر نظریه‌ای مبتنی بر مبنایی نادرست باشد، با ابطال مبنا، آن نظریه هم باطل می‌شود. ✔️و ثالثاً: معتقد بودند بسیاری از توصیه‌های علوم انسانی کنونی با ارزش‌های اسلامی،‌ ناهمخوان، ناسازگار و در تهافت‌اند. توضیح آنکه ایشان علوم انسانی را به دو بخش تقسیم می‌کرد: «علوم انسانی توصیفی» و «علوم انسانیِ توصیه‌ای». پاره‌ای از مبانی علوم انسانی توصیفی را در تعارض با مبانی اسلامی می‌دانست و البته تعارض علوم انسانی توصیه‌ای با ارزش‌های اسلامی را بسیار بیشتر و پررنگ‌تر می‌شمرد. 🔻ایشان برای اسلامی‌سازی علوم انسانی انجام سه کار عمده را به صورت هم‌زمان لازم می‌دانست و خود نیز در حد توان به انجام آن‌ها همت داشت: 🔸یک. در سطح معرفتی و بینشی، تبیین امکان تولید علم دینی، ضرورت آن و چگونگی آن را لازم می‌دانست. 🔸دو. در سطح تربیتی، بر تربیت معرفتی و اخلاقی کنش‌گرایان علم تأکید داشت؛ یعنی معتقد بود که تحول‌گرایی باید در میان استادان و دانشجویان و متون درسی و مراکز مربوط به علوم انسانی رخ دهد. ایشان برای این کار نیز برنامه‌هایی داشت؛ هم برنامه تحول اخلاقی‌ و معرفتی برای استادان و دانشجویان و هم برنامه تغییر و تحول در متون درسی. 🔸سه. بر ایجاد تحول در ساختارها، نظامات و برنامه‌های رسمی آموزشی در حوزه علوم انسانی تأکید داشت. 🔻در شماره‌های بعدی درباره هر کدام از این سه برنامه تحولی علامه مصباح یزدی توضیحاتی اجمالی بیان خواهم کنم. ان شاالله @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴علامه مصباح؛ الگوی علمی و عملی اسلامی‌سازی علوم انسانی(۲) 🖊 احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻علامه مصباح پس از اثبات «امکان و ضرورت اسلامی‌سازی علوم انسانی»، سه گام مهم را برای اسلامی‌سازی علوم انسانی برمی‌شمارد: گام نخست که بسیار بر آن تأکید داشتند، «نقد علوم انسانی موجود» است. شرط لازم برای برداشتن این گام را شناخت عمیق و دقیق نسبت به علوم انسانی موجود و آخرین دستاوردها و نظریه‌ها در علم مورد نظر می‌دانست. در روش نقد به پنج مرحله، توجه داشت: الف) نقد دستاوردها: یعنی نقد نتایج، پیامدها و محصولات نظریه‌های اقتصادی، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی و امثال آن. این نقد را می‌توان با همان روش‌های شناخته‌شده و مقبول میان اندیشمندان غربی هم انجام داد؛ یعنی با همان پیش‌فرض‌هایِ علوم انسانی و به روش تجربی و تحقیقات میدانی می‌توانیم نشان دهیم که این علوم، دستاوردهای مطلوبی نداشته‌اند. پاره‌ای از اندیشمندان غربی نیز چنین نقدهایی را بر علوم انسانی رایج وارد کرده‌اند و در این مرحله می‌توان از نقدهای آن‌ها نیز بهره گرفت. ب) نقد نظریه‌ها: یعنی نظریه‌های خاص روان‌شناختی، جامعه‌شناختی، اقتصادی و امثال آن را با دقت، واکاوی و ارزیابی کنیم. این نقد را نیز می‌توان با همان روشِ درونیِ پذیرفته ‌شده خود غربی‌ها به سامان رساند؛ برای مثال در روان‌شناسی رفتارگرا نیز خودِ روان‌شناسان با روش تجربی و همان پیش‌فرض‌ها، تغییراتی در نگاه انسان‌شناسی پدید آورده، مدل‌های دیگری از روان‌شناسی (روان‌شناسی انسان‌گرا، روان‌شناسی تکاملی و...) را مطرح کرده‌اند. ج) نقد روش‌شناسی: مرحله سوم نقد، نقد روش‌‌شناسی علوم انسانی موجود است. روش‌شناسی حاکم بر علوم انسانی کنونی، روش تجربی است که می‌توان با مبانی معرفت‌شناسی و روش‌شناسی، آن را نقد کرد. روش تجربی، مفید اما ناکافی است. د. نقد مبانی: آیت‌‌الله مصباح تأکید بسیاری بر نقد مبانی علوم انسانی رایج داشتند. ایشان مبانی پنج‌گانه‌ای را ذکر می‌کردند و بر فهم آنها اصرار داشتند: مبانی معرفت‌شناسی، مبانی هستی‌شناسی، مبانی انسان‌شناسی، مبانی الهیاتی و مبانی ارزش‌شناسی. ایشان می‌فرمودند: می‌توانیم این پنج مبنا را در علوم انسانی موجود نقد کنیم. علوم انسانی موجود مبتنی بر فهمی از معرفت و جهان و انسان و دین‌اند که آن فهم قابل نقد است. هـ. نقد فلسفۀ رایج در علم موردنظر: پنجمین مرحله نقد، نقد فلسفه رایج در هر یک از علوم انسانی است. به عنوان مثال، برای نقد روان‌شناسی، لازم است فلسفه روان‌شناسی غربی را نقد کرد. و برای نقد جامعه‌شناسی باید به نقد فلسفه جامعه‌شناسی غربی پرداخت. 🔻ادامه دارد @Ahmadhoseinsharifi 🌹
دولت جوان انقلابی🇮🇷
🔴علامه مصباح؛ الگوی علمی و عملی اسلامی‌سازی علوم انسانی(۲) 🖊 احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــ
🔴علامه مصباح؛ الگوی علمی و عملی اسلامی‌سازی علوم انسانی(۳) 🖊احمدحسین شریفی گفتیم که پس از اثبات «امکان و ضرورت اسلامی‌سازی علوم انسانی»، سه گام مهم را برای اسلامی‌سازی علوم انسانی برمی‌شمارد: گام نخست ناظر به نقد علوم انسانی رایج بود که در مطلب پیشین به آن پرداختیم. گام دوم: تبیین مبانی معقول علوم انسانی حال که سستی و نادرستی علوم انسانی موجود را آشکار کردیم و ساختمان عظیم علوم انسانی غربی را لرزان کردیم در گام دوم انتظار آن است که بنیان‌های معرفتی ساختمان را سامان دهیم. به تعبیر دیگر، با نگاهی ایجابی لازم است که بنیان‌های هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی، روش‌شناختی، انسان‌شناختی و ارزش‌شناختی علوم انسانی اسلامی را تشریح کنیم. در فرایند تحول علوم انسانی این مهم‌ترین وظیفه‌ای است که بر دوش عالمان دینی و متخصصان بنیان‌های فکر دینی و اسلامی است. به جرأت می‌توان گفت در میان عالمان دینی هیچ کس به اندازه علامه مصباح در این زمینه فعالیت نکرد. او با تکیه بر بنیان‌های استوار عقلی و همچنین آیات قرآنی کوشید مبانی فکری و فلسفی لازم را برای تحول در علوم انسانی و اسلامی‌سازی علوم انسانی به صورتی منسجم و منطقی عرضه کند. گام سوم: تولید فلسفه علم مورد نظر پس از تبیین مبانی عام علوم انسانی، کار بزرگ دیگری که علامه مصباح انجام آن را لازم می‌دانست تولید «فلسفه علم مورد نظر» بود. دراین‌باره می‌فرمودند که در تک‌تک علوم انسانی لازم است که با تکیه بر بنیان‌های فکر اسلامی، فلسفه‌ مضاف به آنها تبیین و تدوین شود. و البته در این میان معتقد بودند که روان‌شناسی، اقتصاد و جامعه‌شناسی اولویت‌های نخست هستند. زیرا اینها «علوم انسانی پایه» هستند و علومی مثل تعلیم و تربیت، مدیریت، حقوق، علوم سیاسی و امثال آن، «علوم انسانی پیرو». این سه گام را شرط لازم تولید «نظریه اسلامی» و در نهایت «علم اسلامی» می‌دانست. خلاصه آنکه در سطح معرفتی ایشان سه کار عمده انجام می‌دادند: تبیین امکانِ اسلامی‌سازی علوم انسانی؛ ضرورت اسلامی‌سازی این علوم؛ چگونگی اسلامی‌سازی علوم انسانی. 🔻ادامه دارد @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴علامه مصباح؛ الگوی علمی و عملی اسلامی‌سازی علوم انسانی(۴) 🖊احمدحسین شریفی همانطور که اشاره کردیم پروژه در اسلامی‌سازی علوم انسانی را نباید منحصر در اقدامات علمی و نظریه‌پردازی دانست؛ افزون بر آن، اقدامات تربیتی و پرورشی و انگیزشی فراوانی را نسبت به کنش‌گران حوزه علوم انسانی نیز مدیریت کردند. وی معتقد بود کنش‌گران بی‌اعتقاد و بی‌انگیزه می‌توانند بهترین نظریه و بهترین متن را هم از کارآیی و کارآمدی بیاندازند: زانک از قرآن بسی گمره شدند زان رسن قومی درون چه شدند مر رسن را نیست جرمی ای عنود چون ترا سودای سربالا نبود به همین دلیل، بخش زیادی از اقدامات عملی ایشان، معطوف به ایجاد «سودای سربالا» و تقویت ایمان و انگیزه تحول‌خواهی در میان کنشگران بود. در بعد تحول در کنشگران ایشان دو کار عمده را لازم می‌دانستند: نخست، تحولات معرفتی در کنشگران، یعنی استادان، دانشجویان و مدیران حوزۀ علم. معتقد بودند باید دربارۀ مبانیِ فکری کار شود. برای رسیدن به این مقصود هم مبانی پنج‌گانه (معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی، انسان‌شناختی، الهیاتی، و ارزش‌شناختی) را «تدریس» می‌کردند و هم درباره آنها و بر اساس آنها کتاب‌های متعددی را «تدوین» کردند و هم دورۀ «طرح ولایت» را «طراحی» کردند. تحول معرفتی را برای همۀ کنشگران حوزه علم نه تنها لازم بلکه آن را پایه و ریشه هر گونه تحول پایدار و مستحکم می‌دانستند. افزون ‌بر این، بر اخلاقِ پژوهش و اخلاق علم نیز تأکید داشتند؛ زیرا برای ایجاد تحول در علوم انسانی نیازمند بردباری و همت‌های بلند هستیم. در این زمینه باید نگاه واقع‌بینانه و همچنین قدرت و شهامتِ علمی ایجاد شود؛ زیرا مقابله با این جریان و رو‌در‌رو شدن با جریان قدرت‌مند و پرزور علوم انسانی غربی، «شهامت علمی» بالایی می‌خواهد. همواره تأکید می‌کردند که نباید عجله کرد. کار علمی و فرهنگی زمان‌بر است. دربارۀ اخلاق فردی هم بر اخلاص، توکل و به‌طور ویژه نیت پاک تأکید داشتند و می‌فرمودند: «شما مخلصانه برای خدا باشید، خداوند کمک می‌کند.» 🔻ادامه دارد @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴علامه مصباح؛ الگوی علمی و عملی اسلامی‌سازی علوم انسانی(۵) 🖊احمدحسین شریفی علامه مصباح در بُعد تحولات ساختاری، جزء نخستین کسانی‌ بود که در حوزۀ علمیۀ قم، بلکه در تاریخ حوزه‌های علمیه شیعه در چند سدة اخیر دوره‌های طولانی‌مدت آموزشیِ و پژوهشی در علوم انسانی را طراحی کردند. پیش از ایشان کسی چنین ساختاری تعریف نکرده بود. ایشان پیش از انقلاب شروع کردند. سال ۵۴ در بخش آموزشِ «مؤسسۀ در راه حق» و در سال ۶۶ با تأسیس «بنیاد باقرالعلوم(ع)»، دورۀ پیشرفته و تخصصی را برای فارغ‌التحصیلان مؤسسۀ در راه حق برگزار کردند. سپس با تجمیع این دو، مؤسسۀ آموزشی ‌پژوهشی امام خمینی را بنیان نهادند. ایشان در اول انقلاب یکی از بنیان‌گذاران «دفتر همکاری حوزه و دانشگاه» بودند که الآن به «پژوهشگاه حوزه و دانشگاه» تبدیل شده است. اقدامات ساختاری مبتنی بر دو پیش‌فرض بود: نخست اینکه دانشگاه و دانشگاهیان فعلی توانایی اسلامی‌سازی علوم انسانی را ندارند و این توقع از آنان، توقع ناصوابی است. دوم اینکه از حوزۀ سنتی هم نمی‌توان توقع انجام چنین کار بزرگی را داشت؛ زیرا تمرکز حوزه سنتی بر فقه و اصول و نهایتاً فلسفه و تفسیر است. بنابراین ایشان معتقد بودند که به ساختارهای آموزشی موجود در حوزه و دانشگاه برای اسلامی‌سازی علوم انسانی نمی‌توان امید بست. این دو پیشفرض، باعث ‌شد ایشان مؤسسه‌ای آموزشی و پژوهشی تأسیس کند تا دانشجویان آن در هر دو حوزه تخصص داشته باشند. همچنین ایشان تأکید داشت که ما باید بکوشیم گفتمانی نخبگانی در حوزه اسلامی‌سازی علوم انسانی ایجاد کنیم، وگرنه اگر بهترین متن‌ها را هم تولید کنیم، ولی جامعۀ علمی آن را باور نداشته باشد و گفتمان‌سازی مناسبی صورت نگیرد، عملاً فایده‌ای بر آن مترتب نخواهد بود. زیرا علم، همانطور که فرهنگ‌ساز است، متأثر از فرهنگ عمومی هم هست. می‌فرمودند علوم غربی در راستای فرهنگ غربی است؛ یعنی این علوم هم فرهنگ غربی را شکل داده‌اند و هم خودشان متأثر از فرهنگ غرب بوده‌اند. بنابراین، برای اسلامی‌سازی علوم انسانی نیز نباید از اسلامی‌سازی جامعه و فرهنگ غافل باشیم؛ بلکه باید جامعه‌ای توحیدی و مبتنی بر آرمان‌های اسلامی تأسیس کنیم. به گواهی آثار و کتاب‌های برجای مانده، می‌توان گفت ایشان هم‌زمان به «اسلامی‌سازی علوم انسانی»، «اسلامی‌سازی کنشگران عرصه علم»، «تحول در ساختارهای آموزشی و پژوهشی» و «اسلامی‌سازی جامعه و فرهنگ عمومی» توجه داشتند. 🔻روحش شاد و راهش پر رهرو باد @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴علامه مصباح؛ پدر «الهیات کاربردی شیعی» معاصر 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علیرغم تأکید منابع اولیه فکر شیعی بر نگاه کاربستی به بنیان‌های اعتقادی، مع الاسف باید گفت که نگاه کاربستی به مباحث فلسفی و الهیاتی، از نگاه‌های مهجور در تاریخ فکر شیعی بوده است. «شرح این هجران و این خون جگر/ این زمان بگذار تا وقت دگر». به اعتقاد این بنده کسی که برای نخستین بار در دوران معاصر چنین کار بزرگی را برعهده گرفت و به حق می‌توان او را «پدر الهیات کاربردی معاصر شیعی» دانست، علامه مصباح یزدی(ره) بود. اگر با این عینک به مجموعه فعالیت‌های ایشان نظر کنیم می‌توان گفت که ایشان عمر علمی خود را مصروف ارائه یک مدل عالمانه و دقیق از الهیات کاربردی شیعی کرد. ابتدا مهمترین مبانی نظری و الهیاتی فکر شیعی را در قالب معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، خداشناسی، انسان‌شناسی، راه و راهنماشناسی، معادشناسی، و امامت‌شناسی عرضه کردند. درباره تک‌تک آنها کتاب‌های نوآورانه‌ای تدوین و حتی دوره‌های آموزشی طراحی کردند. اما هرگز در این سطح نماندند؛ معرفت‌شناسی را صرفاً برای معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی را صرفاً برای انسان‌شناسی نمی‌خواستند؛ حتی خودشناسی را صرفاً برای خودشناسی نمی‌خواستند بلکه «خودشناسی» را برای «خودسازی» می‌خواستند. بلکه در مرحله بعد، دقیقاً با تکیه بر این بنیان‌های الهیاتی و نظری فلسفه‌های مضافِ به رشته‌های علوم انسانی را تدوین و طراحی کردند؛ مثل فلسفه اخلاق یا فلسفه ارزش‌ها؛ فلسفه حقوق، فلسفه سیاست، فلسفه مدیریت، فلسفه روان‌شناسی و فلسفه تعلیم و تربیت. حتی دوره‌های آموزشی برای پاره‌ای از این فلسفه‌های مضاف طراحی کرد؛ مثل دوره دکتری فلسفه اخلاق، دوره دکتری فلسفه تعلیم و تربیت؛ دوره دکتری فلسفه علوم اجتماعی و انسانی ، دوره دکتری فلسفه اقتصاد و امثال آن. اما اقدامات ایشان در امتدادبخشی به مباحث الهیاتی و نظری در این حد باقی نماند؛ بلکه با تکیه بر آن بنیان‌های نظری و فلسفه‌های مضافی مثل فلسفه اخلاق، نظام اخلاقی اسلامی و قرآنی را طراحی و تدوین کردند. یعنی به صورتی کاملاً منسجم و منطقی آن اندیشه‌های بنیادین را در دانش اخلاق هم امتداد دادند. با مطالعه و دقت در کتاب «اخلاق در قرآن» به جرأت می‌توان گفت که ایشان نخستین اندیشمند اخلاق‌پژوهی است که توانستند بر اساس بنیان‌های الهیاتی اسلامی دانش اخلاق اسلامی و قرآنی را پی‌ریزی کنند. ایشان تصریح می‌کنند که اساساً اخلاق اسلامی هدفش اعتدال و تعدیل قوا نیست. چنین هدفی سازگار با انسان‌شناسی و اخلاق‌شناسی ارسطویی است؛ اما بر اساس انسان‌شناسی و اخلاق‌شناسی اسلامی هدف اخلاق را باید قرب الهی و عبودیت و خدایی شدن دانست. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از مصباح دوستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: 📺 در هیچ حالی از توسل به حضرت زهراسلام‌الله‌علیها غافل نبود... 🔺بنده مقابل این فرمانده نظامی خجالت می کشم... ━━━💠🍃🌸🍃💠━━━ 🏴eitaa.com/mesbahedustan
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴«حضرت ولایت» و توصیه به «تقویت بنیان‌های معرفتی» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در دیدار روز گذشته خود با دانشجویان (۲۹/ /۱/ ۱۴۰۲) ضمن تکرار توصیه‌ اکید خود به دانشجویان مبنی بر «ضرورت استحکام بنیان‌های فکری و معرفتی» فرمودند: «در این صورت دل جوان محکم، گامش استوار و حرکتش مستمر و خستگی‌ناپذیر خواهد شد. بنابراین جوانان دانشجو باید با استفاده از قرآن، نهج‌البلاغه و کتاب‌های اندیشمندانی همچون «مطهری»، «بهشتی» و «مصباح» روی مسائل معرفتی کار و مطالعه و تأمل و تدبر کنند.» درباره سیر مطالعاتی آثار این سه اندیشمند بزرگ کتاب‌هایی نوشته شده است و بعضاً برنامه‌هایی برای مطالعه روشمند آثار آنان نیز اجرا شده است. در این مختصر درباره یکی از آثار علمی علامه مصباح(ره) اشاره‌ای می‌کنم: طرح ولایت که خود آن را حاصل عمر و اندیشه می‌دانستند و می‌فرمودند: «بنده قریب به 70 سال است که مشغول تحصیل علوم دینی هستم و به اندازه وسع خودم، کارهایی نیز چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب انجام داده‌ام؛ اما صادقانه می‌گویم که آنچه امروز به نام معروف است، بهترین خدمتی بوده است که بنده در طول این 70 سال در انجام آن سهمی داشته‌ام. ... طرح ولایت میوه درختی است که 70 سال برای آن زحمت کشیده شده است. ... اسلام نور است و تمام افتخار ما باید این باشد که خادم این نور باشیم و این نور را در جامعه زنده نگه داریم؛ لذا بنده معتقدم اینکه حاصل 70 سال کار علمی در طول 7 هفته به عنوان طرح ولایت، عرضه می‌شود، بسیار ارزشمند و مغتنم است و قدمی برای زنده نگاه داشتن این نور است؛ لذا باید قدر آن را دانسته، شکرگزار این نعمت الهی باشیم.» 🔻دوره طرح ولایت دارای شش محور اساسی است که همگی ناظر به بنیان‌های معرفتی و فکری‌اند. این شش محور از ریشه‌ای‌ترین مباحث یعنی «معرفت‌شناسی» و «هستی‌شناسی و خداشناسی» شروع می‌شود؛ سپس بر پایه‌های استوار معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی اسلامی به مباحث «انسان‌شناسی» می‌پردازد و در ادامه، امتداد مباحث پیشین را در «فلسفه اخلاق»، «فلسفه حقوق» و «فلسفه سیاست» به صورتی مستدل و معقول نشان می‌دهد. 🔻در این طرح، رابطه‌ای ارگانیک میان همه بنیان‌های معرفتی و فکری اسلامی برقرار می‌شود. 🔻دانش‌آموختگان این طرح به صورتی مستدل و عمیق می‌توانند از ارزش‌های اخلاقی و حقوقی و سیاسی اسلامی در برابر دیدگاه‌های غربی و غیراسلامی دفاع کنند. 🔻در این طرح ضمن اشاره به دیدگاه‌های مدرن و به ویژه اومانیستی و لیبرالیستی در حوزه‌های اخلاق، حقوق و سیاست، اندیشه اسلامی در این حوزه‌ها به صورتی برهانی و استدلالی عرضه می‌شود. 🔻فارغ التحصیلان این دوره‌ها، به نحوی بسیار محسوس در برابر هجمه‌های فکری و فرهنگی غربی بیمه می‌شوند. تجربه ۲۵ ساله اجرای این طرح شاهدی گویا بر این مدعا است. 🔶امیدوارم مجموعه‌های دست‌انکار مباحث معرفتی و فرهنگی دانشجویان یعنی «نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها»، «معاونت‌های فرهنگی و اجتماعی دانشگاه‌ها»، «گروه‌های علمی معارف اسلامی در دانشگاه‌ها»، این توصیه چندین و چندباره حضرت ولایت نسبت به لزوم و ضرورت مطالعه آثار علامه مصباح توسط دانشجویان را جدی بگیرند و دست‌کم دوره «مدوّن» و «آزمون‌شده» و «قطعی‌التأثیر» طرح ولایت را به هر شکل ممکن در دانشگاه‌ها اجرایی کنند و بالعین آثار و برکات اندیشه‌ای و بصیرتی و کنشی آن را مشاهده کنند. 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴مواجهه با بهائیت: از بصیرت مصباحی تا ... 🖊احمدحسین شریفی 🔸بهائیت و چگونگی پیدایش و اهداف پلیدی که از شکل‌گیری و ترویج آن دنبال می‌شود را می‌شناسیم و می‌دانیم. همچنین مواجهه جدی عالمان بصیر شیعی و اسلامی با این فرقه استعماری و صهیونیستی را می‌دانیم و می‌توانیم در آثاری که در این زمینه منتشر شده است دنبال کنیم. 🔸مع الاسف اخیرا برخی از روحانیان حوزه، ناآگاهانه یا ... سخنانی دفاع‌گونه از این فرقه استعماری بر زبان جاری کرده‌اند (که البته معتقدم از کنار چنین سخنانی نباید به سادگی گذشت و لازم است دلسوزان اسلام و تشیع این مسأله را «علت‌کاوی» یا «دلیل‌یابی» کنند و به هیچ وجه اجازه نهادینه‌شدن این انحراف بزرگ در حوزه‌های علمیه را ندهند.) 🔻شاید تعجب کنید که غربیان و دشمنان اسلام و تشیع حاضرند میلیون‌ها و بلکه میلیاردها دلار هزینه کنند که در گام اول بهائیت به عنوان یک «اقلیت دینی» در ایران به رسمیت شناخته شود. 🔹به خاطر دارم که (ره) می‌فرمودند در اوایل دهه هفتاد، برخی از مراکز فرهنگی و علمی غرب پیشنهاد دادند که همایشی بزرگ در موضوع «حقوق اقلیت‌های دینی» در شهر قم برگزار شود. می‌فرمودند حتی حاضر بودند هزینه ساخت یک مرکز بزرگ و هزینه تأسیس دانشگاهی با موضوع ادیان را هم در اختیار بگذارند! تا جایی که به خاطر دارم فرمودند افرادی از وزارت خارجه و بعضی از مسئولان فرهنگی نیز مدافع این کار بودند و آن را فرصتی بزرگ برای فعالیت‌های بین‌المللی در قم می‌دانستند! می‌فرمودند به این همه دست و دل بازی شک کردم و قدری با تفصیل بیشتر برنامه‌ها و خواسته‌های آنها را دنبال کردم دیدم تنها خواسته‌ جدی آنان از ما این است که «نماینده بهائیت» نیز به عنوان نماینده یکی از «اقلیت‌های دینی» در آن کنفرانس حضور داشته باشد حتی اگر سخنرانی هم نکند! مصباح بصیرت و درایت و آن حکیم فرزانه و بریده از دنیا و اعتبارات دنیوی، می‌فرمودند دشمنان ما اینگونه حساب‌شده و هدفمند دنبال تحقق اهداف پلید خود هستند و باید هوشیار بود. 🔻بصیرت مصباحی کجا و بی‌درایتی و ... برخی دیگر از مدعیان کجا! 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
هدایت شده از حوزه انقلابی
🔴 : اگر قرار است ، احکام اسلام را رعایت نکند،پس چرا مردم صدها هزار دادند،شاه هم که همین رویه را داشت،می گفت هر کس می خواهد داشته باشد هر کس نمی خواهد نداشته باشد.۷۹/۶/۲۹ 🌹 حوزه انقلابی ╭┅───────────┅╮ 🕌 @howzehenghelabi ╰┅───────────┅╯