#noun #unit4 #level2
threat [θret] n.
A threat is something bad that might happen.
→ Due to the dark clouds, there was a threat of a bad storm.
تهدید
یک threat اتفاق بدی است که ممکن است رخ دهد.
→ به دلیل ابرهای تیره، تهدیدی برای یک طوفان بد وجود داشت.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit4 #level2
victim [ˈvɪktɪm] n.
A victim is a person that had something bad happen to them.
→ I was a victim of a robbery.
قربانی
یک victim فردی است که اتفاق بدی برای او رخ داده است.
→ من قربانی یک سرقت بودم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#short_story #unit4 #level2 #English #انگلیسی #زبان
داستان کوتاه
The Deer and His Image
A deer told himself every day, “I am the most handsome deer in the forest. My large chest is a symbol of my power. And my beautiful horns impress other animals.”
But he did not like his legs and hooves*. “My legs are narrow, and my hooves are ugly. They do not satisfy me.”
One day, the deer saw a big dog. The deer made some noise and disturbed the dog. The dog woke up and chased him. The deer felt terror. He screamed. He did not want to be a victim, so he ran into the forest. His strong legs helped him run fast.
گوزن و تصویر او
گوزنی هر روز به خودش میگفت: «من زیباترین گوزن جنگل هستم. سینه بزرگم نماد قدرتمندی من است. و شاخهای زیبایم دیگر حیوانات را تحت تأثیر قرار میدهد.»
اما او از پاها و سمهایش خوشش نمیآمد. «پاهایم باریک هستند و سمهایم زشت هستند. آنها مرا راضی نمیکنند.»
یک روز، گوزن یک سگ بزرگ را دید. گوزن صدایی کرد و سگ را آشفته کرد. سگ بیدار شد و او را تعقیب کرد. گوزن احساس ترس کرد. او فریاد زد. او نمیخواست قربانی شود، بنابراین به جنگل فرار کرد. پاهای قویاش به او کمک کرد تا سریع بدود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#english
His pale brown hooves were hard, so they were not sensitive to rough rocks. However, his horns got caught in branches, slowing him down. His large chest could not fit between thick trees.
The deer estimated that he ran for an hour. He felt like he was running a marathon. In the end, the deer escaped the threat of the dog. He sat in the shade of a tree. “That was almost a disaster! I almost did not escape because of my chest and horns. My legs and hooves saved me.” As a consequence, the deer learned to honor his fast legs and have confidence in his strong hooves. “Pretty things only supplement important things,” he thought.
*hooves - the feet of animals like deer and horses
سمهای قهوهای کمرنگ او سخت بودند، بنابراین به سنگها و صخره های زبر و ناهموار حساس نبودند. با این حال، شاخهایش در شاخهها گیر میکرد و او را کند میکرد. سینه بزرگش نمیتوانست بین درختان انبوه جا شود.
گوزن تخمین زد که به مدت یک ساعت دویده. او احساس میکرد که در حال دویدن در یک ماراتن است. در نهایت، گوزن از تهدید سگ فرار کرد. او در سایه یک درخت نشست. «این تقریبا یک فاجعه بود! من به دلیل سینه و شاخهام تقریباً نتوانستم فرار نکردم. پاها و سمهایم مرا نجات دادند.» در نتیجه، گوزن یاد گرفت که به پاهای سریعش افتخار کند و به سمهای قویاش اعتماد داشته باشد. او فکر کرد «چیزهای زیبا فقط مکمل چیزهای مهم هستند».
* سم - پای حیواناتی مانند اسب و آهو
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
پایان درس ۴✔️
🔄 میانبر به ابتدای درس ۴ سطح ۲
eitaa.com/Essential_English_Words/4902
🔄 میانبر به دروس سطح ۱
eitaa.com/Essential_English_Words/4875
گروه چت و رفع اشکال
eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d
اصطلاحات ، پادکست ، داستان صوتی
تقویت مهارت شنیداری، گفتاری 👇
🌺 @English_House
ir.eitaa.messenger.apk
حجم:
19.22M
بروزرسانی پیام رسان ایتا
✅🔴 پیامرسان #ایتا، نسخه جدید اندروید خود را با #چهل قابلیت تازه روانه فروشگاههای اندرویدی کرد.
♦️ قابلیت چنداکانتی، ارسال لوکیشن، زیبانویسی و درج لینک در متن، مدیا استریمینگ، درج آلبوم و... از جمله این قابلیتهای نسخه ۴.۱ است.
#noun #unit5 #level2
ancestor [ˈænsɛstə] n.
An ancestor is a family member from the past.
→ My ancestors came from Germany.
جد، نیا(جمع: اجداد، نیاکان)
یک ancestor عضوی از خانواده از گذشته است.
→ نیاکانم از آلمان آمدهاند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit5 #level2
angle [æŋgl] n.
An angle is the direction from which you look at something.
→ The giraffe turned its head to see from another angle.
زاویه ، گوشه، طرف، کنج
یک angle جهتی است که شما چیزی را از آن میبینید.
→ زرافه سرش را چرخاند تا از زاویه دیگری ببیند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit5 #level2
boot [buːt] n.
A boot is a heavy shoe that goes over your ankle.
→ He wore boots so that his feet wouldn’t get wet.
بوت ، پوتین
یک boot کفش سنگینی است که تا بالای قوزک پا میرود.
→ او بوت پوشید تا پاهایش خیس نشود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸