eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
118 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
پایان درس ۸✔️ 🔄 میانبر به ابتدای درس ۸ سطح ۳ eitaa.com/Essential_English_Words/6799 🔄 میانبر به دروس سطح ۱ eitaa.com/Essential_English_Words/4875 🔄 میانبر به دروس سطح ۲ eitaa.com/Essential_English_Words/6558 اصطلاحات ، پادکست 👇 🌺 @English_House گروه چت و رفع اشکال eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
☘ In the name of God ☘ level3
ail [eɪl] v. To ail a person or group is to cause difficulty or pain. → My brother went to the doctor to see what was ailing him. رنجاندن، آزار دادن، بیمار کردن، آزردن، بیماری یا کسالتی داشتن کلمه ail یعنی باعث سختی یا درد برای کسی یا گروهی شدن. → برادرم به دکتر رفت تا ببیند چه چیزی او را اذیت می‌کند (یا بیمار کرده است) ➖➖➖➖➖➖➖➖ ally [ˈælaɪ] n. An ally is someone who agrees to help or support you. → I was happy to find many allies who shared the same opinion as me. متحد، هم‌پیمان، یاور، دوست یک ally کسی است که موافقت می‌کند به شما کمک کند یا از شما حمایت کند. → خوشحال بودم که متحدان (یاران) زیادی پیدا کردم که عقیده مشابه من را داشتند. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
boast [boust] v. To boast is to talk about how good you are. → We all became tired of listening to him boast about himself all day. لاف زدن، فخر فروختن، بالیدن، خودستایی کردن، به رخ کشیدن، قپی کردن کلمه boast یعنی درباره خوب بودن خودتان صحبت کنید. → همه ما از گوش دادن به او که تمام روز درباره خودش لاف می‌زد، خسته شدیم. ➖➖➖➖➖➖➖➖ bounce [bauns] v. To bounce is to move something up and away from a surface after hitting it. → Owen bounced the ball on the ground. پرتاب کردن، جهاندن، جهیدن، به چیزی خوردن و برگشتن (توپ و ...) کلمه bounce یعنی چیزی را پس از برخورد با سطحی، به سمت بالا و دور از آن حرکت دهید. → اوون توپ را روی زمین جهاند (یا پرتاب کرد). 🌸 @Essential_English_Words 🌸
bully [ˈbulɪ] n. A bully is a person who is mean to others. → The two bullies always picked on the smaller, weaker kids. قلدر، زورگو، متقلب، گردن کلفت، پهلوان پنبه یک bully فردی است که با دیگران بدرفتاری می‌کند. → آن دو قلدر همیشه بچه‌های کوچک‌تر و ضعیف‌تر را اذیت می‌کردند. ➖➖➖➖➖➖➖➖ carbohydrate [ˈkɑːrbouˈhaɪdreɪt] n. Carbohydrates are substances in foods like bread that give you energy. → Carbohydrates like rice are a good source of energy for active people. کربوهیدرات، ترکیبات خنثی کربن و اکسیژن و هیدروژن کلمه carbohydrates موادی در غذاهایی مانند نان هستند که به شما انرژی می‌دهند. → کربوهیدرات‌هایی مانند برنج منبع خوبی از انرژی برای افراد فعال هستند. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
crawl [krɔːl] v. To crawl is to move slowly on your hands and knees. → The baby crawled across the floor. چهار دست و پا رفتن، سینه مال رفتن، خزیدن کلمه crawl یعنی به آرامی روی دست‌ها و زانوها حرکت کنید. → نوزاد روی زمین چهار دست و پا رفت. ➖➖➖➖➖➖➖➖ defeat [dɪˈfiːt] v. To defeat someone is to beat them in a game or battle. → The champion defeated the challenger in the boxing match. شکست دادن کلمه defeat کسی یعنی او را در یک بازی یا نبرد ببرید. → قهرمان، رقیب را در مسابقه بوکس شکست داد. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
dial [ˈdaɪəl] n. A dial is the front of a clock. → I looked at the dial to see what time it was. صفحه (ساعت)، صفحه مدرج، صفحه مدرج ساعت یک dial صفحه جلوی ساعت است (که اعداد و عقربه‌ها روی آن قرار دارند.) → به صفحه ساعت نگاه کردم تا ببینم چه زمانی است. ➖➖➖➖➖➖➖➖ dominant [ˈdɒmənənt] adj. When someone or something is dominant, they are stronger than others. → The gorilla is one of the dominant animals in the jungle. مسلط، غالب، قوی‌تر وقتی کسی یا چیزی dominant است، از دیگران قوی‌تر است. → گوریل یکی از حیوانات مسلط در جنگل است. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
mercy [ˈməːrsi] n. If you show mercy, you choose not to punish or harm someone. → He asked his boss for mercy and to not fire him. رحم، شفقت، بخشش اگر شما mercy نشان دهید، انتخاب می‌کنید که کسی را تنبیه نکنید یا به او آسیب نرسانید. → او از رئیسش درخواست بخشش کرد که اخراجش نکند. ➖➖➖➖➖➖➖➖ nod [nɒd] v. To nod is to move your head up and down. → I nodded my head as I listened to the song. با سر اشاره کردن، تکان دادن سر (به نشانه تایید یا موافقت) کلمه nod یعنی سر خود را به بالا و پایین حرکت دهید. → هنگام گوش دادن به آهنگ، سرم را تکان دادم. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
apponent [əˈpounənt] n. An opponent is someone who fights against you. → On the field, our opponents were too good for us. رقیب، حریف، مخالف یک opponent کسی است که با شما می‌جنگد یا در مقابل شما قرار می‌گیرد. → در زمین، حریفان ما برای ما خیلی خوب بودند (خیلی قوی بودند). ➖➖➖➖➖➖➖➖ quarrel [ˈkwɔ:rəl] v. To quarrel is to argue or fight. → Billy quarried with his wife about buying a new house. بحث کردن، دعوا کردن، نزاع کردن بحث کردن یعنی جر و بحث کنید یا بجنگید. → بیلی با همسرش بر سر خرید خانه جدید بحث کرد. 🌸 @Essential_English_Words 🌸