چنان زدند به هم روز و روزگار مرا
گرفته دست خودش گریه اختیار مرا
زن جوان که نباید عصا بدست شود
گرفت جور فلک لذت بهار مرا
شکسته است غرورم میان این خانه
شکسته اند سر یار خانه دار مرا
نفس نداشت ولیکن به من نفس میداد
و باز کرد گره های سخت کار مرا
لباسها به تنش زار میزند دیگر
که آب کرده جراحت تن نگار مرا
قرار بود که باهم دوباره حج برویم
به هم زدند حسودان من قرار مرا
عجیب نیست که شب دیر میروم خانه
برای آنکه نبینند حال زار مرا
#سید_پوریا_هاشمی
#فاطمیه #دنیای_علی #گریه
@FERDOSART_IR
بیچاره ها از ملتی می کشند که
دعای بعد نمازشان شهادت است
#مصطفی_صدرزاده #شهادت #مسلخ_عشق
@FERDOSART_IR
تنهایی از آن غمهاست که ...
نه میتوان به همگان گفت و
نه میتوان از همگان نهفت
"سیدمهدیشجاعی"
@FERDOSART_IR
گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوئیم
بُعد منزل نبود در سفر روحانی
#یا_امام_رضا #مشهد #شرح_عاشقی
@FERDOSART_IR
دلتنگتیم حاج قاسم...
از اون شبی که رفتی دیگه هیچی سره جاش نیست
#یک_و_بیست_دقیقه_بامداد
#قاسم_سلیمانی
#مسلخ_عشق
@FERDOSART_IR
تمام هفته گناه و غروب جمعه دعا!
کمی خجالت از این انتظار هم خوب است
اللهم عجل لولیک الفرج...
#انتظار #غروب_جمعه #خجالت
@FERDOSART_IR