eitaa logo
قرارگاه معنویت
189 دنبال‌کننده
875 عکس
591 ویدیو
77 فایل
🌷زیر نظر گروهی از طلاب شهرستان میبد🌷 🌹منبر 🌹مسابقه 🌹مشاوره 🌹تفسیر 🌹احکام 🌹حدیث 🌹 ... 🔹پاسخ به سؤالات احکام (برادران) 👇 @sheikhy1 🔹پاسخ به سؤالات احکام (بانوان) 👇 @adhami1358 🔹پاسخ به شبهات مهدویت 👇 @seyedmahdi62 🔹ارتباط 👇 @Alamdar1366
مشاهده در ایتا
دانلود
سحرگاه شب‌های را از دست ندهیم. در جزء امروز خواندیم که وقتی برادران یوسف از پدرشان خواستند برایشان استغفار کند، حضرت یعقوب ع گفت : «سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبى‏» یعنی به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى‏طلبم‏. (یوسف: 98) ❓ چرا حضرت یعقوب ع استغفار را به تأخیر انداخت؟ 📝 یکی از دلایلش این است كه انجام اين تقاضا را به سحرگاهان كه وقت مناسب‏ترى براى اجابت دعا و پذيرش توبه است، به تاخير اندازد. (تفسير نمونه، ج‏10، ص: 75) همانطور که امام صادق ع فرمودند: استغفار را تاخير انداخت تا شب جمعه فرا رسد. ( من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص: 422) 📌 قرارگاه معنویت 👇 🆔https://eitaa.com/Gh_Manaviyat ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌷چند تا پاسدار که افتادند دست ، فضای شهر بهم ریخت. رعب و سایه انداخت توی مهاباد. هیچ اثری ازشان نبود تا این که خبر آوردند یک گوشه شهر پیدا شده. جنازه‌ها را آوردیم مقر. دیدن‌شان بچه‌ها را به گریه انداخت. صحنه دردناکی بود. را بعد از ، با طناب بسته بودند به پشت ماشین و کشیده بودند روی زمین سنگ‌لاخی. احمد نشست بالای سر جنازه‌ها. می‌کرد. چفیه‌ای را که روی سرش بود، برداشت. دستش را بالا آورد و با درد دل کرد: «السلام علیک یا اباعبدالله. آقا جان شهدای ما رو با شهدای کربلات همنشین کن. همه ما فدای یک تار موی علی اکبرت آقاجون. در این زمانه که هر کشته اکبری دگر است هزار کشته به یک موی نرسد. بعد هم زد توی ؛ آقا اومد تا اکبرش رو بدرقه کنه هی نگاه به قد و بالای جوانش کرد ...»🌷 🏴🏴🏴🌹🌹🌹🏴🏴🏴 شهید احمد حسینی‌فر فرمانده عملیات تیپ 2 سپاه مهاباد. 📚خط عاشقی، خاطرات عشق شهداء به امام حسین علیه السلام و روضه های کربلا. . 📌 قرارگاه معنویت 👇 🆔https://eitaa.com/Gh_Manaviyat ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
نوشتن با عشق او به خانم صدیقه طاهره (سلام‌الله‌علیها) بیشتر از این حرف‌ها بود که به زبان بیاید، یا قابل وصف باشد. یک‌بار بین بچه‌ها گفت: دوست دارم با خون گلوم اسم مقدس مادرم رو بنویسم. به هم نگاه کردیم. نگاه بعضی‌ها تعجب‌زده بود: اینکه می‌خواست با خون گلویش بنویسد، جای سؤال داشت. همین را هم ازش پرسیدم. قیافه‌اش محزون شد. گفت: یک صحنه از روز عاشورا همیشه قلب منو آتیش می‌زنه😭 با شنیدن اسم عاشورا، حال بچه‌ها ازاین‌رو به آن رو شد. خودش هم منقلب شد و با صدای لرزان ادامه داد: اون هم وقتی بود که آقا اباعبدالله (سلام‌الله‌علیه) خون حضرت علی‌اصغر (علیه‌السلام) رو به طرف آسمان پاشیدند😭 و عرض کردند: خدایا قبول کن؛ من هم دوست دارم با همین خون گلوم، اسم مقدس بی‌بی رو بنویسم تا عشق و ارادت خودم رو ثابت کنم. جالب بود که می‌گفت: از خدا خواستم تا قبل از شهادتم، این آرزو حتماً برآورده بشه. بعدها چند بار دیگر هم این را گفت. ولی توی چند تا عملیات که همراش بودم، خواسته‌اش عملی نشد. توی عملیات والفجر یک باهاش نبودم. اما وقتی شنیدم مجروح شده، تشویش و نگرانی همه وجودم را گرفت. بچه‌ها می‌گفتند: تیر خورده به گلوش. گلو جای حساسی است.👌 حتی احتمال دادم شهید شده باشد. همین را هم به‌شان گفتم. گفتند: نه الحمدلله زخمش کاری نبوده. پرسیدم چطور؟ گفتند ظاهراً گلوله از فاصله دوری شلیک شده، وقتی به گلوی حاجی خورده، آخرین حدود بردش بوده. یکی از بچه‌ها پی حرف او را گرفت و گفت: بالاخره آرزوی حاجی برآورده شد؛ من خودم دیدم که روی تخته‌سنگ، با همون خونی که از گلوش می‌اومد، اسم مقدس بی‌بی رو نوشت.😭😭 اتفاقاً آن روز قسمت شد وقت تخلیه مجروح‌ها، عبدالحسین را ببینم. روی برانکارد داشتند می‌بردنش. نیمه بیهوش بود و نمی‌شد باهاش حرف بزنی، زخم روی گلو را ولی خیلی واضح دیدم، و اثر خون روی انگشت سبابه دست راستش را. به بیمارستان که رسیده بود، امان نداده بود زخمش خوب شود. بلافاصله برگشت منطقه. چهره‌اش شور و نشاط خاصی داشت. با خوشحالی می‌گفت: خدا لطف کرد و دعای من مستجاب شد، دیگه غیر از شهادت هیچ آرزویی ندارم. 🍀🍀🍀🌷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌷☘️☘️☘️ 📌 قرارگاه معنویت 👇 ╭┅─────────────┅╮ 🌹 @Gh_Manaviyat 🌹 ╰┅─────────────┅╯ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
امام ، حضرت علی بن موسی (علیه‌السلام) فرمودند: «هرکس توان ندارد کاری که کفاره ی گناهانش باشد را انجام دهد پس زیاد بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد؛ زیرا این عمل گناهان را نابود می کند. »(بحار، جلد94،ص 47)🌹 نمی دانم این چه سری است. هرکس یک بار مهمانی آقا مشرف شد دیگر نمی تواند فراق مولایش را تحمل کند.😭 هرکس یک بار طعم محبت را چشید وجود خود را غرق در ارادت به آقا می‌یابد. سن او کم بود. خیلی دوست داشت به پابوس امام رضا (علیه‌السلام) برود. همیشه دعایش زیارت آقا بود. آن موقع وضع مالی بسیاری از خانواده ها بسیار پایین بود. حتی توان تهیه ی بلیت مشهد برای برخی مشکل بود. این پسر ساله خوشحال بود که هم‌نام مولای غریبش است.🌷 آرزویش یک بار زیارت مشهد بود.🤲 اما این دعا برآورده نشد. تا اینکه جنگ تحمیلی آغاز شد. امام (رحمة‌الله‌علیه) فرمودند: «برای دفاع از وطن به جبهه های جنگ اعزام شوید. » رضای یازده ساله با وجود سن کم، امر رهبر را گفته و مخفیانه به جبهه های جنگ می رود. رضا سلیمانی بعد از دو سال مبارزه در جبهه ها در سن سالگی به شهادت می رسد. در حالی که آرزوی زیارت مولای خود را هنوز در دل داشت!😭 پیکر شهید رضا سلیمانی به همراه چند شهید دیگر به زادگاهش، شهر همدان، فرستاده می شود. پیکر چند شهید دیگر هم که از مشهد اعزام شده بودند به مشهد فرستاده می شوند. در مشهد طبق رسمی که از ابتدای جنگ متداول شد، پیکرهای شهدا پس از تشییع به حرم مطهر آورده شده و در حرم مطهر و کنار ضریح طواف داده می شود. وقتی پیکر های شهدا تحویل خانواده هایشان شد متوجه می شوند که روی یکی از پیکرها نوشته شده «رضا سلیمانی اعزامی از همدان!» عجیب بود گویی آقا و مولای غریب ما مشتاق دیدار این بود. گویی خود حضرت نیز مشتاق بودند که جسم خاکی رضا هم به زیارت ایشان مشرف شود.👌 پیکر شهید بعد از استعلام، به زادگاهش همدان، برای خاکسپاری فرستاده می شود. 📚کبوتران حرم گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی 🍀🍀🍀🌷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌷☘️☘️☘️ 📌 قرارگاه معنویت 👇 ╭┅─────────────┅╮ 🌹 @Gh_Manaviyat 🌹 ╰┅─────────────┅╯ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❤️ با طعمِ رطب ڪامِ مرا شیرین ڪن فڪرے تو بہ حالِ این دلِ غمگین ڪن من غیرِ همین اشڪ ندارم چیزے یڪ ڪرب و بلا روزے این مسڪین ڪن 🌷 🌙 💐 قرار ما، قرارگاه معنویت 👇 ╭┅─────────────┅╮ 🌹 @Gh_Manaviyat 🌹 ╰┅─────────────┅╯ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
دوست دارم که فقط غرق غمت باشم وبس یک شب جمعه ی دیگر، حرمت باشم و بس ‌
💠 از ابراهيم بن أبى محمود روايت كرده كه گفت: به عليه السّلام عرض كردم: اى زادۀ رسول خدا در مورد اين حديثى كه مردم از رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله روايت مى‌كنند كه: خداوند تبارك و تعالى در هر از عرش الهى به آسمان دنيا يا آسمان اوّل كه بر فراز اين زمين خاكى است فرود مى‌آيد چه ميفرمائيد؟ آن حضرت فرمود: ⛔️ لعنت خداوند بر آنان كه سخنان و احاديثى را كه مى‌شنوند از معنى و مفهوم واقعى آن ديگرگون ساخته و بازگو مى‌كنند بخدا قسم رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله هرگز چنين سخنى نفرموده بلكه آن حضرت فرموده است: 🤲 همانا خداوند تبارك و تعالى در ثلث آخر هر شب و هر شب جمعه از اوّل شب فرشته‌اى را به آسمان اول فرو ميفرستد و او را مأمور مى‌سازد ندا كند ❓ آيا كسى هست كه خواهشى داشته باشد تا به او اعطا كنم‌؟ ❓آيا كسى هست كه توبه كند تا توبه او را بپذيرم‌؟ ❓آيا كسى هست كه درخواست آمرزش و مغفرت نمايد تا و را ببخشم و از گناهانش درگذرم‌؟ ❗️اى آنكه خواهان خير و در جستجوى نيكيها هستى روى بسوى ما آر، و اى كسى كه از پى نابكارى و شرّ ميروى از آن دست بدار. 👈🏻 و اين ندا همچنان تكرار مى‌شود تا هنگامى كه صبح بردمد، و چون صبح سر زد آن فرشته بجايگاه خود در ملكوت آسمان بازمى‌گردد، اين حديث را پدرم از جدّم از پدرانش از رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله براى من نقل كرده است. 📗 من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص: 421، ح 1240. قرار ما، قرارگاه معنویت 👇 ╭┅────🇮🇷🇮🇷───┅╮ 🆔 @Gh_Manaviyat 🌹 ╰┅──────────👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 سلام بر (ع) 📜 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🕌 سلام بر تو ای اباعبدالله و بر جان‌هایی که به درگاهت فرود آمدند، از جانب من سلام خدا بر تو باد همیشه تا هستم و تا شب و روز باقی است و خدا زیارت شما آخرین زیارت از سوی من قرار ندهد، سلام بر حسین و بر علی بن الحسین و فرزندان حسین و یاران حسین 💯 قرار ما، قرارگاه معنویت 👇 ╭┅─────────────┅╮ 🌹 @Gh_Manaviyat 🌹 ╰┅─────────────┅╯