محبّت چون نسـیم صبحگاهان
وزیده در وجودت صد دل و جان
امیدِ بیقراران در قرارت
قرارت در امیدِ بیقراران
قُدومت سبز و قلبت همچو دریا
طراوت میچکد چون لطفِ باران
پیاپی میتراود از لبانت
غـزلهای دلانگیز بهـاران
بیار از عالـم معــنا کلامـی
تویی معنای ناب عشق و عرفان
دمیدی در دلم شوری پر از نور
تو شورانگیزی و نوری در اذهان
کجــایی؟ ای حلاوت سنج قلـبم
طرب، چندی است در دل گشته پنهان
به هـر تاری ز مو آشفـتهای دل
بزن چنـگی به گیسـوی پریشان
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
طراوت بخش اشعارم لبانت
کلـیـد گـنـج اسـرارم دهانت
حلاوت سنج معنا در کلامم
لطافت میتراود از بیانت
تبی در تار و پودم طرح ریزد
ز هر صوتِ غـزلْ سـازِ زبانت
ببار ای شمـع بالیـنم به جانم
سرشکِ غم خروشی محوِ جانت
نهفته در ضمیرِ من امیدی
که خوانَد آشـکارا و نهـانـت
نگارنده دلِ پر نقش خوانَد
ز هر خطّ نگاهِ شعرْ خوانت،
حدیث آشنایی چون ترانه
ترنّم میکند در واژگانت
۱۴٠۲/۱۲/۱۳
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
#امید
#زندگی