eitaa logo
۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
112 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
650 ویدیو
230 فایل
‌‌ ✨﷽✨‌ ‌‌‌📜از ازل خیالِ حوصله‌ی بحر می‌پزیم تا شعر بتراود؛ زندگی در جریان باشد و عشق بر لحظه ها چیره گردد. آری... شعر، نبض زندگی است. ‌ 🍃🌺🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
❀ ⃟ ⃟ ☕ یک جرعه شعر ناب✓༺‌‌‌• 🍃🍓⃢🍒🌸🍎⃢🍩🌸🍒⃢🍓🍃 ‌ ای مهربان‌تر از برگ در بوسه‌های‌باران بیـداری ستاره در چشــم جویباران آیینه ی نگاهت پیوند صبح و ساحل لبخندِ گاه گاهـت صبـح ستاره باران بازآ کـه در هوایت خاموشی جنونم فریادها برانگیخت از سنگ‌کوهساران ای جویبار جاری! زین سایه برگ مگریز کاین‌گونه فرصت از کف‌دادند بی شماران گفتی: به روزگاران مهری نشسته گفتم بیرون نمی‌توان کرد حتی به روزگاران بیگانگـی ز حد رفت ای آشـنـا مـپرهیز زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران پیش از من‌وتو بسیاربودندونقش‌بستند دیوار زنـدگـی را زین گـونه یادگاران وین نغمـه‌ی محبت بعد از من‌ و تو ماند تا در زمـانه باقـی اسـت آواز باد و باران 『シ ~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷ - ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
🌕⃢☀شعر و زندگیꕥ سبوی حافظه سرشار و باز ریزش بارانکی ست روشن بار دراین بلاغت سبز حضور روشن ایجاز قطره بر لب برگ و بالهای نسیم از نثارِ باران، تر سبوی خاطره! لبریز می رسم از راه به هر چه می‌بینم در امتدادِ جوی و درخت دوباره ساغری از واژه می‌دهم سرشار 『シ ~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷ - ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
❀ ⃟ ⃟ ☕ یک جرعه شعر ناب✓༺‌‌‌• 🍃🍓⃢🍒🌸🍎⃢🍩🌸🍒⃢🍓🍃 ‌ ای مهربان‌تر از برگ در بوسه‌های‌باران بیـداری ستاره در چشــم جویباران آیینه ی نگاهت پیوند صبح و ساحل لبخندِ گاه گاهـت صبـح ستاره باران بازآ کـه در هوایت خاموشی جنونم فریادها برانگیخت از سنگ‌کوهساران ای جویبار جاری! زین سایه برگ مگریز کاین‌گونه فرصت از کف‌دادند بی شماران گفتی: به روزگاران مهری نشسته گفتم بیرون نمی‌توان کرد حتی به روزگاران بیگانگـی ز حد رفت ای آشـنـا مـپرهیز زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران پیش از من‌وتو بسیاربودندونقش‌بستند دیوار زنـدگـی را زین گـونه یادگاران وین نغمـه‌ی محبت بعد از من‌ و تو ماند تا در زمـانه باقـی اسـت آواز باد و باران 『シ ~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷ -❀ ⃟ ⃟✍️❁༺‌‌‌•- ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
❀ ⃟ ⃟ ☕ یک جرعه شعر ناب✓༺‌‌‌• 🍃🍓⃢🍒🌸🍎⃢🍩🌸🍒⃢🍓🍃 ‌ ای مهربان‌تر از برگ در بوسه‌های‌باران بیـداری ستاره در چشــم جویباران آیینه ی نگاهت پیوند صبح و ساحل لبخندِ گاه گاهـت صبـح ستاره باران بازآ کـه در هوایت خاموشی جنونم فریادها برانگیخت از سنگ‌کوهساران ای جویبار جاری! زین سایه برگ مگریز کاین‌گونه فرصت از کف‌دادند بی شماران گفتی: به روزگاران مهری نشسته گفتم بیرون نمی‌توان کرد حتی به روزگاران بیگانگـی ز حد رفت ای آشـنـا مـپرهیز زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران پیش از من‌وتو بسیاربودندونقش‌بستند دیوار زنـدگـی را زین گـونه یادگاران وین نغمـه‌ی محبت بعد از من‌ و تو ماند تا در زمـانه باقـی اسـت آواز باد و باران 『シ ~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷ - ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
🌕⃢☀شعر و زندگیꕥ سبوی حافظه سرشار و باز ریزش بارانکی ست روشن بار دراین بلاغت سبز حضور روشن ایجاز قطره بر لب برگ و بالهای نسیم از نثارِ باران، تر سبوی خاطره! لبریز می رسم از راه به هر چه می‌بینم در امتدادِ جوی و درخت دوباره ساغری از واژه می‌دهم سرشار 『シ ~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷ - ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』