eitaa logo
دانلود
  ‌   شعر پسته و دندان یه روزی چند تا پسته از مامانم گرفتم پسته ها خندون بودن یکی یکی شکستم یه پسته خندون نبود سفت و دهن بسته بود گذاشتمش توی دهنم شکستمش با دندونم آی دندونم وای دندونم🥺 چه دردی داره دندونم دندون ناز و خوشگلم کارم غلط بود می دونم حالا به بچه ها می گم آی بچه های نازنین غنچه های روی زمین با دندون ناز و سفید چیزای سفتو نشکنید دندونتون درد میگیره می شکنه و زود می میره اونوقت می شید بی دندون از کارتون پشیمون😉 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
🐠💧زبان حبابی💧🐠 رضا مثل هر روز از مدرسه که آمد، رفت توی اتاقش صورتش را چسبانده بود به تنگ، و ماهی قرمز را از پشت تنگ شیشه‏ ای نگاه کرد. ماهی قرمز با دیدن رضا، دم سه باله‏اش را تکان داد؛ بعد هم خوابید ته تنگ و دهانش را آرام باز و بسته کرد. رضا گفت: «سلام خانم پولکی، من آمدم!» بعد دفتر مشقش را باز کرد و گرفت جلو تنگ. - ببین، ببین چه مهر صد آفرین قشنگی گرفتم! آن وقت مهر پروانه‏ ای را که خانم معلم پایین دفترش زده بود، به ماهی نشان داد؛ اما ماهی قرمز همان‏طور ته تنگ خوابیده بود و دهانش را آرام باز و بسته می‏ کرد. رضا گفت: «چی شده خانم پولکی؟ نکند سرماخورده‏ ای؟» بعد رفت و یکی از آن قرص‏ های صورتی را که آقای دکتر به او داده بود، آورد و انداخت توی تنگ و گفت: «بیا خانم پولکی، بیا این قرص را بخور. حتماً حالت خوب می‏ شود! من هم وقتی مریض بودم از این قرص‏ها خوردم و خوب شدم!» کمی گذشت؛ اما ماهی قرمز از جایش تکان نخورد و همان‏طور ته تنگ ماند و دهانش را آرام باز و بسته کرد. رضا نشست پشت میزش و فکر کرد. فکر کرد و فکر کرد و فکر کرد. بعد بلند شد و از اتاق رفت بیرون. وقتی برگشت، توی دستش یک استکان چایی نبات بود. چایی نبات را ریخت توی تنگ و گفت: «بیا خانم پولکی، بیا این چایی نبات را بخور. حتماً حالت خوب می‏شود. من هم وقتی دلم درد می‏کند مامان بهم چایی نبات می‏دهد. آن وقت خوب خوب می‏شوم.» کمی گذشت؛ اما باز هم ماهی قرمز از ته تنگ تکان نخورد. رضا ترسید. با خودش فکر کرد: «نکند خانم پولکی خوب نشود!» آن وقت رفت پیش مامان. مامان توی هال داشت با کامواهای رنگی برای رضا دستکش می‏ بافت. رضا گفت: «مامان، مامان، خانم پولکی، خانم پولکی...» مامان دوید توی اتاق، رضا هم دنبالش. مامان با دیدن تنگ ماهی اخم‏هایش در هم رفت. - وا! این آب چرا این رنگی شده؟ رضا گفت: «چیزی نیست مامان. گفتم شاید دلش درد می‏کند یک چایی نبات برایش درست کردم. از همان‏هایی که وقتی دلم درد می‏کند، برایم درست می‏کنید.» مامان تنگ را گرفت جلو نور مهتابی. - این دانه‏ های ریز صورتی دیگر چیست؟ رضا خجالت کشید. صورتش سرخ شد و خودش را پشت صندلی‏ اش قایم کرد. - فکر کردم شاید سرماخورده است. یکی از آن قرص‏های صورتی را که آقای دکتر به من داده بود، انداختم توی تنگ، تا بخورد و خوب شود. مامان تنگ ماهی را برداشت و رفت توی آشپزخانه. آب تنگ را خالی کرد توی ظرف‏شویی و تنگ را پر از آب تمیز کرد. بعد به رضا گفت: «کار خیلی بدی کردی رضا جان. اگر خانم پولکی می‏ مرد چی؟» چشم‏های رضا پر از اشک شد. - اما، اما من فقط، فقط می‏خواستم که... مامان گفت: «می‏ دانم؛ اما ماهی‏ ها مثل ما آدم‏ ها نیستند که مریض شوند یا دل‏شان درد کند. ماهی‏ها وقتی مریض می‏ شوند که آب‏شان کثیف و آلوده باشد.» آن وقت مامان تنگ ماهی را داد به رضا. - بیا، این هم خانم پولکی؛ صحیح و سالم. رضا تنگ ماهی را گرفت جلو صورتش و از پشت آن خانم پولکی را نگاه کرد. خانم پولکی باله‏ ها و دمش را تکان داد و دهانش را چند بار باز و بسته کرد. حباب‏های کوچولو از توی دهان خانم پولکی بیرون آمد و توی آب پخش شد. مامان گفت: «نگاه کن رضا جان، خانم پولکی دارد با تو حرف می‏زند. او حتما دارد با زبان حبابی‏ اش از تو تشکّر می‏کند!» 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
36.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کارتون باب اسفنجی 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
InShot_۲۰۲۴۰۱۳۱_۱۸۴۷۵۴۲۵۱_۳۱۰۱۲۰۲۴.mp3
14.02M
🌀 ༺◍⃟👧🏻👦🏻჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد: هیچ‌وقت کسی رو دست‌کم نگیریم 😍 :معین‌الدینی 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
🍡🍡آقای بقال🍬🍬 این دکان بقالیه خوردنی داره، عالیه آقای بقال شاد شاد عقب میره، جلو میاد ماست و پنیر به ما میده یه شیشه شیر به ما میده برنج و روغن و نبات چایی و قند و شکلات کیک و آدامس و بادکنک بستنی چوبی و پفک خیلی چیزای رنگارنگ خوشبو و خوشرنگ و قشنگ می‏کشه او با ترازو گِرم گِرم، کیلو کیلو بقال ما، خیلی پیره هر چی می‏ده، پول می‏گیره یه لحظه بعد یه موش موشه پیدا می‏شه از یه گوشه میون دست او چیه؟ به جای پول اشرفیه! موش موشه از بقال پیر می‏خره یک تکه پنیر! مانند ما با خوشحالی بیرون میاد از بقالی. 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
🌵🌳 شکارچی های ترسو 🌳🌵 قورباغه توی برکه ای در کمین نشسته بود تا حشره ای را شکار کند. حشره از این طرف به آن طرف می پرید و قورباغه هم بی صدا می جهید و حشره را دنبال می کرد. ولی خبر نداشت که یک لک لک هم قصد شکار او را داشت، حشره می رفت و قورباغه هم دنبال او، لک لک هم بی صدا به دنبال قورباغه. هر سه تای آنها بدون آن که دیگری بداند به دنبال هم بودند. روباهی لک لک را دید و هوس خوردن او را کرد. پس روباه هم به قصد شکار لک لک دنبال او راه افتاد. هر چهارتای آنها بی خبر از همدیگر به دنبال هم می رفتند تا به یک جنگل رسیدند. یک شکارچی با تفنگ خود در جنگل به دنبال شکار بود تا چشمش به روباه افتاد. او هم می خواست یک روباه را به خاطر پوست و دم زیبایش شکار کند، پس به دنبال او به راه افتاد. تفنگش را به سوی او نشانه گرفت و تیری به طرفش شلیک کرد. گلوله به خطا رفت. روباه از ترس جیغ بلندی کشید و از روی لک لک پرید و فرار کرد و رفت. لک لک هم از دیدن روباه وحشت کرد و سروصدایی کرد که قورباغه متوجه حضور او شد. قورباغه هم از ترس جستی زد و لای بوته ها پنهان شد. این وسط حشره آزادانه و بدون ترس پرواز کرد و رفت و مرد شکارچی هم از شکار خود بی نصیب ماند.   📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
1_3083829833_1.mp3
1.76M
پیامبر (ص) با کودکان بسیار مهربان بود.☺️ روزی پیامبر اکرم داشت در مسجد نماز می خواند که امام حسن علیه السلام که کودک بود، بر پشت ایشان سوار شد ... منبع : ایران صدا 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
«محمد مثل گل بود» «محمد مثل گل بود» پر از عطر گل یاس شبیه یک شقایق پر از خوبی و احساس «محمد مثل گل بود» گل ختمی و شب بو میان باغ دنیا گلی خندان و خوش‌رو محمد آمد و من پیامش را شنیدم و حالا شاد شادم به آرامش رسیدم 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
🌂يه روز باباي ني ني وقتي اومد به خونه آورد براي ني ني يه چتر بچه گونه🌂 حالا ني ني به چترش خيلي علاقمنده گاهي اونو مي بوسه باز ميکنه مي بنده☂ 🌂گاهي توي حياطه مي گيره چتر و بالا ولي هنوز يه بارون نيومده تا حالا🌂 هر روز به ابرها ميگه:🌧 بارون بشين ببارين فکر ميکنم که اصلا چترمو دوست ندارين ! 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6