eitaa logo
حوزه دانشجویی شریف
465 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
361 ویدیو
46 فایل
حوزه شریف، پایگاهی برای تبیین اسلام ناب واقع در دانشگاه صنعتی شریف طبقه منفی دو ساختمان ریاست تلفن: 66164010-021
مشاهده در ایتا
دانلود
💠💠💠انسان صاحب دو نوع کرامت است،کرامت تکوینی و کرامت تشریعی،کرامت تکوینی مسبب ارزشمندی انسان نیست. 💠 در حالی که کرامت تشریعی انسان را ارزشمند می کند زیرا که کرامت تکوینی به خلقت ذاتی انسان اشاره دارد و خالق این کرامت صاحب ارزشمند است،در حالی که کرامت تشریعی از فعل اختیاری انسان نشات می گیرد و سبب ارزشمندی انسان می شود. 2
🗓 🔸جلسه پنجم - بخش اول 🔹🔹🔹بحث ما در جلسات گذشته در مورد انسان بود می‌خواستیم انسان‌شناسی را از منظر نهج‌البلاغه بررسی کنیم. این که خودمان را بشناسیم. نقاط ضعف و قدرت خودمان را بدانیم. بفهمیم که شیطان از کجا به ما ضربه می‌زند. 🔹🔹شیطان رسالت اصلی خودش را نابودی عقل انسان می‌داند و اگر عقل را نابود کند یک پیروزی بزرگ برایش خواهد بود. کارش را هم با شبهه انجام می‌دهد. عقل را با شبهه تخریب و جان و قلب را هم با شهوت نابود می کند. 🔹بیایید شهوت را تعریف کنیم. برای بهتر فهمیدن معنی شهوت قسمتی از کتاب معراج السعاده را با هم می‌خوانیم. فصل اول باب دوم کتاب معراج السعاده تن آدم‌ها مثل مملکتی است که روح بر آن حکم فرمایی می‌کند، و این مملکت لشگر و خدم و ... دارد . و ۴ چیز است که حکم فرماندهان روح را دارند و آن چهار چیز: عقل و شهوت و غضب و وهم است. 🔹... و فایده شهوت بقای بدن است. شهوت وسیله ای است برای برای تحصیل کمال نفس. این یعنی چه؟ یعنی اگر این شهوت نبود، بقای بدن و زنده ماندن مختل می‌شد. زنده ماندن ما به معنی خوردن و نوشیدن و ازدواج و تولید نسل است . و آن کسی که مسئولیت این ها را بر عهده دارد شهوت است. 🔹شهوت همانند عامل خراج در قدیم است، طماع، دروغ زن، فضول و پنهان کار! شهوت مخالفت با عقل را کار خود می‌بیند. همیشه راه خودش را این بیند که روح را مطیع برنامه‌های خودش کند و آن را همچون چهارپابان غرق در شهوات کند. 🔹این چهار فرمانده لشگر روح( عقل، شهوت، غضب و وهم) مشکلشان این است که می‌خواهند تمام روح زیر مجموعه آن‌ها بشود و همه برنامه های انسان برای او باشد. عظمت انسان هم در این است که موجودی است مخلوط از این ۴ ویژگی که در تعارض با یکدیگرند و چون جمیع همه این ها است می‌تواند خلیفه خدا باشد. 🔹شیطان برای نابودی ما نیاز به چیزی خارج از وجود خودمان ندارد. توانمدی اش در انسان شناسی آنچنان بالا است که با داشته‌های خودمان ما را می‌زند. 🔹هیچ شکی نیست که ما برای بقای خودمان به شهوت احتیاج داریم پس شیطان از کجا ضربه می‌زند؟ منطقی که در مورد شهوت گفته شده منطق اعتدال است. اول چیزی که در در مسئله شهوت بد است افراط و تفریط است. شیطان شهوت را دچار افراط و تفریط می کند.
🗓 🔸جلسه پنجم - بخش دوم 🔹🔹🔹حال چه کنم ؟ آن قوه شهوت طماع دروغگو فضول پنهانکار را کنترل کنم و بیشترین استفاده را از آن ببرم؟ 🔹🔹راه حل آن کرامت نفس است. خودت را بشناس. جایگاهت را در هستی ببین. عظمت خودت را ببین، خودت را باور کن و بپذیر که تو شاهکار خلقت خداوند هستی ، هرچه خودت را بیشتر قبول کنی از پلیدی ها دورتر میشوی. 🔹وقتی انسان خودش را آنقدر بالا دید این امیال در چشمش کوچک تر میشوند و کمتر او را درگیر خودشان میکنند. کرامت رحمانی لازم نیست به حد خاصی برسد تا دوری از معنی افراط و تفریط در شهوات شکل بگیرد هر چقدر که شما کرامت انسانی پیدا کنید همانقدر از این افراط و تفریط در شهوات دورتر می‌شوید . البته این کرامت بایستی رحمانی باشد تا این اتفاق بی‌افتد. 🔹شهوت کاری می‌کند که حتی خدا را هم به خاطر او بخواهی! خیلی از متدینین از این جا ضربه خورده اند. به جای میرسد که نماز می‌خواند عبادت میکند برای رسیدن به یک شهوت بزرگتر! تمام کارهایش برای شهوت است. تا انجایی که شهوت کاری میکند که خدا را حتی در حاشیه شهوت هم نپذیری... 🔹شهوت را یک موجود زنده و با شعور ببینید. همان طور که اساتید اخلاق انجام می‌دادند. هرچه اراده بشر برای کنترل شهوت بیشتر شکل بگیرد به کمال نزدیکتر می‌شود. عزم، جوهره انسانیت و میزان امتیاز انسان است. امتیاز در این جا یعنی فرق. تفاوت درجات انسان به تفاوت درجات عزم اوست. هرچه عزم انسان بالاتر انسانیت او بالاتر است. تو وطوبی و ما و قامت یار فکر هر کس به قدر همت اوست...
🗓 🔸هفته ششم- بخش اول ❓چگونه افسار نفس را به دست بگیریم؟ چگونه نفس را کنترل کنیم؟ 🔹🔹 در شرح چهل حدیث امام خمینی (ره) آمده است: "بدان که شرط اول مبارزه با نفس و حرکت به جانب حق تعالی تفکر است." امام علی(ع): "اگر منتظر باشی و با دشمن مواجه نشوی دشمن تو را در خانه خود به بند می‌کشد." "و تفکر در این مقام عبارت است از آن که انسان در هر شب و روز، مقداری فکر کند، که مولایی که او را آفریده و اسباب آسایش و آرامش او را فراهم کرده‌است و بدن سالم و قوای صحیح داده که هر یک منافعی دارد؛ ... و از طرفی این همه انبیاءفرستاده و دعوت ها کرده؛ ... آیا وظیفه من با این مولا چیست؟ آیا تمام این بساط فقط برای همین حیات حیوانی و اداره کردن شهوات است؟" ❓چگونه باید تفکر کرد؟ اصلا بر روی چه موضوعی تفکر کرد؟ 🔹🔹 سرآغاز تفکر طرح سوال است. دو نوع تفکر وجود دارد گاهی مطالعه از سر تکلیف است و گاهی مطالعه از سر رویت پدیده الهی و مخلوقات الهی است. امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: "تعجب می کنم از انسان! که با قطعه ای چربی می‌بیند، با قطعه‌ای از گوشت سخن می‌گوید و با استخوانی می‌شنود و از شکافی تنفس می‌کند." 🔹 فکر کردن به آسمان و زمین و طبیعت و بدن خود انسان از جرقه‌های تفکر است. خداوند می فرماید :"تمام آفرینش را مسخر شما کردم." ❓منظور از این‌همه خلقت چیست؟ 🔹🔹 "اگر انسان عاقل لحظه ای فکر کند می‌فهمد که مقصود از این بساط چیز دیگری‌ست، و منظور از این خلقت عالم بالا و بزرگتری‌ست؛ و مقصود، این حیات حیوانی و لذت بردن صرف نیست."
🗓 🔸 هفته ششم - بخش دوم ❓ آیا تنها تفکر کردن برای حرکت کردن و مبارزه با هوای نفس کافی‌ست؟ 🔹🔹 مرحله دوم مبارزه با هوای نفس در شرح چهل حدیث امام خمینی (ره) "عزم" است؛ عزم نمی‌گذارد شهوت هر کاری خواست بکند، عزم تصمیم کنترل شهوات و هوای نفس است. در مقابل این مجاهده در کنترل نفس شیطان القا می‌کند "هر کاری همه کردند، تو هم بکن." شیطان با این جمله می‌خواهد کنترل شهوات را از عقلش خارج کرده و به دست نفس بیاندازد تا انسان بنده بی‌چون و چرای شهوات شود. شیطان مانع هر رشد و تعالی انسان می‌شود جز در مورد خواب و خور و شهوت. 🔹🔹 سخن امام در خصوص عزم در شرح چهل حدیث: "ای عزیز بکوش تا صاحب عزم و دارای اراده شوی، که خدای نخواسته اگر بی‌عزم از این دنیا هجرت کنی، انسان صوری بی‌مغزی هستی که در آن عالم به صورت انسان محشور نمی‌شوی." ❓رابطه گناه با عزم انسان چیست؟ چه کنیم عزم‌مان زیاد شود؟ 🔹🔹 جرئت بر معاصی و اصرار بر معاصی و گناه‌ها،کم‌کم انسان را بی‌عزم می‌کند؛ و انسان بنده شیطان می‌شود. گوش‌کردن به تغنیّات(غنا) صلب عزم و اراده می‌کند. ❓بروز عزم در چیست؟ 🔹ثمره عزم مبارزه با هوای نفس و شهوات است. ❓می‌خواهی برادر امیرالمؤمنین باشی؟ امیرالمؤمنین چه کسی را برادر خود می‌نامد؟ 🔹🔹 کلمه ۲۸۹نهج البلاغه: "کوچکی دنیا در چشمش، او را در چشم من بزرگ می‌کرد. او از سلطه شکمش بیرون بود، لذا اشتها به آنچه که پیدا نمی‌کرد، نداشت و وقتی که پیدا می‌کرد، پرخوری نمی‌کرد و اکثر روزگارش به سکوت می‌گذشت، پس اگر سخنی می‌گفت دیگران را ساکت می‌کرد و تشنگی سوال‌کنندگان را سیراب می‌نمود. او انسانی افتاده بود و مستضعف می‌نمود و وقتی که امری جدی پیش می‌آمد، مانند شیر بیشه و مار صحرایی بود. هیچ کس را در کاری ملامت نمی‌کرد مادامی که در مثل آن عذر می‌یافت تا عذر خواهی او را بشنود." [این صفات در خصوص عثمان بن مصرع است.] ❓در تمرین و مجاهده نفس چه باید بکنیم؟ باید در بین کارها ببینیم کدام کار با مخالفت نفس مواجه می‌شود در مسیر تجهد آن کار باید انتخاب شود. شیطان از اعتباریات مانند نماینده بودن، مدیر بودن، هیئت امناء بودن، برای فریب استفاده می‌کند تا انسان را از مسیر مبارزه دور کند.
🗓 🔸هفته هفتم_بخش اول ❓چه کسی از شهید بالاتر است؟ 🔹🔹🔹هفته‌های گذشته در مورد نقاط ضعف و قوت انسان صحبت کردیم. هر کدام از این نقاط ضعف و قدرت حالت افراط و تفریط دارند. اگر غضب در حالت افراط باشد، تهور و جسارت نامیده می شود و اگر تفریط باشد می‌شود ترس! حالت اعتدال غضب را شجاعت، و حالت اعتدال شهوت را عفت می‌گویند. اصل مسئله عفت در نهج البلاغه بسیار اهمیت دارد. حکمت ۴۷۴ نهج البلاغه را ببینید. "وَ قَالَ ( علیهالسلام )مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِیدُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ  لَکَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَهِ" "اجر و مزد مجاهد شهید در راه خدا، بالاتر از اجر و مزد کسى نیست که توانایی بر بی‌عفتی دارد، ولى پاکدامنى مى‌ورزد، عفیف فرشته‌ای از فرشته هاست." شخص عفیف یار و یاور امیرالمؤمنین علیه السلام 🔹🔹حضرت علی علیه السلام شخص و جامعه عفیف را یار و یاور خودش می‌داند. کسی که عفت او انفعالی هم نباشد! یعنی قدرت اعمال گناه را داشته باشد و عفت بورزد. نه کسی که توانایی گناه کردن را ندارد. نامه ۴۵ نهج البلاغه "آگاه باش امام شما، از دنیا به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضایت داده است. بدانید که شما توانایی چنین کاری را ندارید، اما با پرهیزکاری و تلاش و عفت و راستی مرا یاری دهید." ببینید اگر حضرت انسان با عفت را مدح کنند از شهید بالاتر است و اگر مقایسه کنند چنین جایگاه بلندی دارد؛ جایگاه یاری امام. 🔹ما در مورد ضرورت مبارزه با نفس هفته گذشته صحبت کردیم. حضرت این نکته را به امت و جامعه‌اش بسیار سفارش می‌کند. یکی از چیز‌هایی که خیلی حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم و ائمه را آزار داده همین هوای نفس است. حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم می‌فرمایند بیشترین نگرانی من برای جامعه‌ام این است که عقل را کنار بگذارند و به نفس بپردازند. ما گاه‌گداری در جامعه می‌بینیم که دشمنان بیرونی و درونی چه طور سوق می‌دهند به سمت خیالبافی و لذت‌جویی.
🗓 🔸هفته هفتم_بخش دوم ❓چگونه با هوای نفس مبارزه کنیم؟ 🔹🔹🔹در نامه ۵۶ نهج البلاغه امیرالمومنین علیه‌السلام راه مبارزه با هوی نفس را این طور نشان می‌دهند: "«به شُرح بن هانی» در هر صبح و شام از خدا بترس، و از فریب کاری دنیا بر نفس خویش بیمناک باش، و هیچگاه از دنیا ایمن مباش." یعنی هیچ‌گاه خیالت از دنیا راحت نباشد، این دنیا همیشه در کمین است. شیطان مثل گرگ کمین کرده‌است. شیطان عالِمی دنیا دیده‌است. هم نباید او را نادیده بگیریم و هم نباید او را بزرگ و غیر قابل شکست بپنداریم. موجودات بزرگ دشمنان بزرگ هم دارند. انسان بزرگ است که دشمنی بزرگ مثل شیطان دارد. "بدان كه اگر براى چيزهايى كه دوست مى‌دارى، يا آنچه را كه خوشايند تو نيست، خود را باز ندارى، هوس‌ها تو را به زيان‌هاى فراوانى خواهند كشيد، سپس نفس خود را باز دار و از آن نگهبانى كن، و به هنگام خشم، بر نفس خويش شكننده و حاكم باش." 🔹🔹خطبه ۹۷ نهج البلاغه : "آنها صبح می‌کردند در حالی‌که موهای ژولیده و چهره‌های غبارآلود داشتند" انسان یک موجودی است که می‌تواند عادت کند به طوری که ترک آن موجب مرضش شود. ما اهل مدیریت و تعادل نیستیم، خود را به کار زیاد عادت نمی‌دهیم. "شب را تا صبح در حال سجده و قیام به عبادت می‌گذرانند و پیشانی و گونه‌ها و صورت را در پیشگاه خدا بر خاک می‌ساییدند." این اوصاف کسانی است که در اوج شهوت و شراب بوده‌اند و در جنگ و تفرقه و بدبختی و توّحش به سر می‌بردند و اسلام اوج انسانیت را رقم زد. 🔹با یاد معاد چنان ناآرام بودند که گویا بر روی آتش ایستاده‌‌اند. بر پیشانی آن‌ها از سجده‌های طولانی پینه بسته‌بود. اگر نام خدا برده می‌شد چنان می‌گریستند که گریبان‌های آنان‌ تَر می‌شد و چون درخت در روز تند باد می‌لرزیدند؛ از کیفری که از آن بیم داشتند یا برای پاداشی که به آن امیدوار بودند. حضرت امیر اصحابش را این گونه توبیخ می‌کند که اصحاب رسول خدا این گونه بوده‌اند و شما هم می‌توانید این گونه باشید.
🗓 🔸هفته هشتم، بخش اول 🔹🔹🔹انسان ظرفیت رسیدن به بالاترین جایگاه‌ها را دارد؛ انسان‌هایی پیش از ما بوده‌اند که شرایط بدتری از ما داشته‌اند، ولی به مدارجی به مراتب بالاتر از ما رسیده‌اند. در خطبه ۵۶ نهج‌البلاغه تذکری وجود دارد. هر یک از ما باید فکر کنیم که شاید امیرالمومنین این تذکر را به او داده‌است. "به جانم سوگند! اگر ما در مبارزه مثل شما بودیم، هرگز پایه‌ای برای دین استوار نمی‌ماند، و شاخه‌ای از درخت ایمان سبز نمی‌گردید." 🔹🔹امیرالمومنین علیه‌السلام برخی از اصحابش را به نیکی معرفی کرده‌است. این یک دستورالعمل برای ماست که اگر می‌خواهیم مورد تایید امام زمانمان باشیم چه خصوصیاتی را باید در خود تقویت کنیم. در نامه ۳۸ امیرالمومنین علیه‌السلام مالک اشتر را به مردم مصر این طور معرفی می‌کنند: "من بنده‌ای از بندگان خدا را به سوی شما فرستادم که در روزهای وحشت، نمی‌خوابد؛ و در لحظه‌های ترس از دشمن روی نمی‌گرداند و برای بدکاران از شعله‌های آتش تندتر است. " 🔹اولین صفتی که امام از پیروانش می‌خواهد، بندگی خداست. بصیرت داشتن در روز‌های خوف و خطر، دشمن‌شناسی و پایداری در مقابل دشمن هم از صفاتی است که در یاران امام باید وجود داشته‌باشد. این صفت‌ها برای همه انسان‌ها در همه‌ جای دنیا قابل دست‌یابی است.
🗓 🔸هفته هشتم، بخش دوم ❔آیا راهی وجود دارد که در زمان تصمیم‌گیری‌های سرنوشت ساز راه درست را تشخیص دهیم؟ 🔹🔹🔹در خطبه ۱۲۱، امام دلیل حیرت اصحاب در تصمیم‌گیری در ماجرای حکمیت را این‌طور بیان می‌کنند: "این [حیرت] سزای کسی است که بیعت با امام خود را ترک کند، و پیمان بشکند." و سپس امام برادرانش را معرفی می‌کند: "مردمی که به اسلام دعوت شده و پذیرفتند، قران تلاوت کردند و معانی آیات را شناختند." این اوصاف راه را به ما نشان می‌دهد که باید خود را در معرض دعوت اسلام قرار دهیم. 🔹🔹" به سوی جهاد برانگیخته شده، چونان شتری که به سوی بچه خود روی می‌آورد شیفته جهاد گردیدند. هیچ‌گاه از زنده‌ماندن کسی در میدان جنگ شادمان نبودند، و در مرگ شهیدان نیازی به تسلیت نداشتند. با گریه‌های طولانی از ترس خدا، چشم‌هایشان ناراحت و از روزه‌داری فراوان، شکم‌هایشان لاغر و به پشت چسبیده بود. " 🔹شیطان مانع گریه کردن انسان می‌شود. گریه حتی اگر برای غیر خدا باشد، باعث زنده ماندن عواطف در انسان می‌شود.
🗓 🔸هفته دهم 🔹🔹🔹در هفته‌های گذشته گفته شد که در نظر امیرالمومنین علیه‌السلام انسان از جایگاه بسیار والایی برخوردار است. در نهج‌البلاغه نامه‌ها و خطبه‌هایی وجود دارد که در آن‌ها امیرالمومنین از اصحاب خود به بزرگی یاد می‌کند. یعنی انسان می‌تواند به جایی برسد که ولی خدا، امام معصوم، که با احدی رودربایستی ندارند، او را تمجید کند. یکی از این نامه‌ها، نامه 42 نهج‌البلاغه خطاب به عمربن‌ابی‌سلمه است که در زمان حکومت امیرالمومنین فرماندار بحرین است. این نامه برای عزل عمر از فرمانداری نوشته شده‌است: « همانا من نعمان ابن عجلان زرقی را به فرمانداری بحرین نصب کردم، بی آن که سرزنش و نکوهشی برای تو وجود داشته باشد، تو را از فرمانداری آن سامان گرفتم. براستی تاکنون زمامداری را به نیکی انجام دادی و امانت را پرداختی، پس به سوی ما حرکت کن، بی آن که مورد سو ظن قرار گرفته و یا سرزنش شده یا متهم بوده و یا گناهکار باشی. » 🔹🔹در نامه آمده است که عمربن‌ابی‌سلمه گناهکار نبوده، پس چرا امیرالمونین می‌خواهند ایشان را عزل کند؟ « که تصمیم دارم به سوی ستمگران شام حرکت کنم. دوست دارم در این جنگ با من باشی زیرا تو از دلاورانی هستی که در جنگ با دشمن و برپا داشتن ستون‌های دین، از آن ها یاری می‌طلبم… » امیر المومنین به او می‌فرمایند، که تو به جایگاهی رسیده‌ای که به من دل گرمی می‌دهی! عمربن‌ابی‌سلمه به جایگاهی رسیده است که ولی خدا از او یاری می‌طلبد. 🔹برای اطلاع بیش‌تر از مباحث کلاس نهج‌البلاغه در هفته دهم و راهی که انسان را یاریگر امام خود می‌کند، به سند گزارش کلاس که در ادامه آمده است مراجعه فرمایید.