eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
291 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روالیجات
ته خود خواهی من .. اونجاشه ک.. میگم: کاش حاجی بال پریدن نداش:) کاش اصلا شهید نمیشد.. تا ابد بود.. حال دلمون.. بعد تو دیگه روال نیستااا .. کاش دی 13 نداش...:*)
۲۳ دی ۱۴۰۰
♥️🌿 اسمون زیباست.. خیلی زیبا.. مهم نیست کجای دنیایی.. مهم اینه که.. دلت به وسعت اسمون باشه.. اونقدر بزرگ ک قبل از خواب.. کینه کسی رو ب دل نداشته باشی.. اونقدر بزرگ.. ک یاد خدا تو دلت .. تو مغزت و تو تک تک مویرگ هات پخش شده باشه...♥️🌿 @Hlifmaghar313
۲۳ دی ۱۴۰۰
✨آغاز پارت گذاری ✨
۲۳ دی ۱۴۰۰
🌳🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳 🌳🌳 🌳 رمان✨امنیتی ✨ شب خونه نرجس اینا موندم ...چون مامان و بابا و رها برای ماموریت بابا برای چند روز قرار بود برن قزوین خونه خالم . صبح ساعت ۵ بود که برای نماز بیدار شدم... وسط نماز تلفنم زنگ خورد...😐 بعد نماز نگاه کردم دیدم شماره مال رهاست... زنگ زدم بهش که با گریه جواب داد رها:ر..رسول.... رسول:چی شده رها ... سلام .. چرا گریه میکنی؟ رها:رسول .... تصادف کردیم رسول:کی!!! رها:نمیدونم الان به هوش اومدم... رسول:مامان بابا چی ؟ رها: مامان هرچی میکنم بیدار نمیشه ! بابا هم سرش خون ریزی کرده ... چی کار کنم؟ رسول:رها....رها گوش کن کجایید؟ رها:نمیدونم ... فکر کنم اون جاده که بهش میگن جاده قدیم ... اونجاییم تازه از تهران بیرون اومده بودیم... رسول:خوب نگاه کن تو یه پرستاری خوب؟ رها:رسول گرفتیم سر کار ! رسول: باشه باشه الان میام فقط نزار بابا بیشتر از این خون از دست بده ... اوکی؟ رها:رسول میترسم ... مامان چی ؟ رسول:فعلا تو به بابا برس خدا بزرگه .. رها:باشه با سرعت از اتاق خواب اومدم بیرون که نرجس جلوم سبز شد و گفت کجا میری رسول ! صبحانه درست کردیم . رسول:نرجس...مامانم....رها....بابا نرجس:چی شده !؟ رسول:تصادف کردن ... رها زنگ زد... نرجس:وایی رسول!!! نرجس به زور باهام اومد ... یه لقمه اورده بود برام ... با سرعت ۱۳۰ تا میرفتم ... بیچاره نرجس داشت سکته میکرد!!! چسبیده بود به صندلی... بالاخره رسیدیم... همه جمع شده بودن... امبولانس و ماشین پلیس... رفتم پیش یکی از پلیسا که داشت مردم رو پراکنده میکرد و گفتم رسول: پ.ن:اخییییی🙃💔 ادامه دارد...🖇🌻 آنچه خواهید خواند: رها خوبی ؟؟؟ متاسفم 😔💔 خدا یا چرااااااااااا😭😭😭 ✨با ما همراه باشید ✨ نویسنده:آ.م
۲۳ دی ۱۴۰۰
✨پایان پارت گذاری ✨
۲۳ دی ۱۴۰۰
در خماری بمانید...🙃💕 🌿 شب خوش 🌿
۲۳ دی ۱۴۰۰
『حـَلـٓیڣؖ❥』
حالا لازمه آزادی‌اجتماعی چی هست؟!🕊🌿 ♥️آزادی‌معنوی♥️ تا یه شخصی در راه رشد خودش مانع ایجاد میکنه،
ساحات(بستر) های آزادی‌اجتماعی چی هست؟!🎈🎁 ساحات گسترده یی داره... یعنی تو همه جا باید آزادی‌اجتماعی داشته باشیم...🎈🌱 تو حوزه اجتماعی...📱📡 سیاسی...⚖💎 فرهنگی🗂🔓 ورزشی🏂⚽️ علمی🌡🔬 هنری🎨🎭 و.... تو همه جا میشه جلوی راه دیگران رو بگیریم...😕 مثال بزنم؟! تو زمینه سیاسی🗞🗳 داریم با هم مباحثه میکنیم، من به شما اطلاعات اشتباه میدم که مانع رشد شما میشه... آزادی‌اجتماعی رو از شما گرفتم😐 تموم😐
۲۳ دی ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴ دی ۱۴۰۰
♥️... السلام علی الحسین..🍃♥️ و علی علی ابن الحسین..🍃♥️ و علی اولاد الحسین..🍃♥️ و علی اصحاب الحسین🍃♥️ خوشا صبحی که آغازش تو باشی🖤✨ @Hlifmaghar313
۲۴ دی ۱۴۰۰
هدایت شده از روالیجات
سرباز پادگان حرم:) سیدالشهدای مدافعان حرم:)
۲۴ دی ۱۴۰۰
『حـَلـٓیڣؖ❥』
🌳🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳 🌳🌳 🌳 رمان✨امنیتی ✨ #در_قلب_خطر_به_دنبال_امنیت #پارت_صد_سی_دوم #رسول شب خونه
پیگیری های من بوده هاااا😁👍 خداوکیلی شاهد بودن بقیه خیلی بهش میگفتم اینسری گفتم گفت دوباره شروع نکنا😂ولی خب فرستاد👍🖤دست بزنید به افتخارم
۲۴ دی ۱۴۰۰
یه پیشی برفی😊✨☃
۲۴ دی ۱۴۰۰