حنیفا
-
بر من سخت است که مردم را میبینم،
ولی تو دیده نمیشوی؛
از تو نمیشنوم صدایی و نه راز و نیازی؛
بر من سخت است که
تو را بدون من گرفتاری فراگیرد و از من به تو فریاد و شکایتی نرسد..
جانم فدایت؛
تو پنهان شدهای هستی که از میان ما بیرون نیستی.
جانم فدایت؛
تو دوری هستی که از ما دور نیست.
جانم فدایت؛
تو آرزوی هر مشتاقی که آرزو کند.
جانم فدایت؛
تو نعمت دیرینهای،
که او را مانندی نیست...
[فرازهایی از دعای ندبه]
#مشق_جمعه
حنیفا
-
ای مولایم،
تا چه زمانی سرگردان باشم؟
تا کی و با کدام بیان، تو را وصف کنم؟
بر من سخت است،
که از سوی غیر تو پاسخ داده شوم.
بر من سخت است،
که برای تو گریه کنم ولی مردم
تو را واگذارند.
بر من سخت است،
که چیزی که بر دیگران گذشت،
بر تو بگذرد...
آیا یاریگری هست؟
ای پسر احمد، به سوی تو راهی هست تا
ملاقات شوی؟
[فرازهایی از دعای ندبه]
#مشق_جمعه