eitaa logo
رضا حیدری
602 دنبال‌کننده
174 عکس
52 ویدیو
36 فایل
https://eitaa.com/H878787 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹فقه استنطاقی ۲ 🎙...از حیث تطور و روند شکل گیری می گویند؛ استظهار کار فقهای صدر اول بوده و گاهی بی مهابا می گویند اخباریها چنین بودند. استنباط کار اصولیها و مجتهدان دیروز تا امروز است و استنطاق کار اصولیها و مجتهدان از امروز به بعد است. البته این نظریه پردازان معترفند که ما ابزاری برای آنچه آن را استنطاقِ شریعت می نامند نداریم یعنی ما برای مرحله استظهار و استنباط طراحی شده و لذا برخی نامش را نهاده اند اما اصول فقهی که متکفّل استنطاق باشد نداریم. ما اصول فقهی نداریم که نصوص را به نطق بیاورد لذا باید آن را طراحی و ایجاد کنیم لذا از ضرورت تدوینِ دفترِ دومِ اصول فقه، سخن می گویند...اصول فقه موجود را با اذعان به فاخربودن و عظمت آن، تنها بیان کننده «وظیفه فهمنده ی نص» میدانند که به تعهدات شارع و مبیّنان معصوم نپرداخته است لذا دفتر دومی می خواهد با موضوع « وظيفه مبیّنان شریعت». دانستن تعهدات ائمه هدى كه مبيّنان شرع هستند ما را مسلط و مجهز میکند به نوعی اجتهاد کلی نگر. در این میان، برخی منهجِ استنطاق را ماهیتاً متفاوت از استنباط می بینند ولی برخی، تفاوت را صرفا در پیچیدگیِ فرایند می دانند نه بیشتر، و معتقدند کافی است نصوص ادلّه مبین را حلاجی کنیم و از دل آنها یک دستگاهی بسازیم که فهم ما را از آیات و روایات بروز رسانی کند و راه حل مسائل جدید و مستحدثه را بدست دهد. به بیان دیگر، آنها به دنبال فقه استنطاقی اند یعنی فقهی روشمند. روشمند است یعنی برپایه روش اجتهادی استنطاق نصوص است. مرادشان از فقه، توضیح المسائل یا مجموعه فتاوای یک فقیه نیست بلکه مقصود، یک دانش مدلَّل احکام شرعی است. پس فقه استنطاقی یعنی؛ دانش استدلالی احکام شرعی بر پایه روش اجتهادی استنطاق نصوص. آنچه باعث شده این نظریه پردازی شکل بگیرد نیازهای جدید است. نیازهای جدید برآمده از دنیای مدرن، مساله هایی ایجاد می کنند که هیچگاه در دوره مبیّنان شریعت مورد پرسش نبوده اند...(ادامه دارد) 🔍تبیین و نقد 🔺برشی از تقریرات درس حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا حیدری. ۹۹/۱۱/۱۴ http://eitaa.com/Heydari_org
رضا حیدری
⭕️بحران آلودگی آلوده کردن هوا و تخریب محیط زیست، حرام شرعی و ممنوع عقلی است. کاش آمار بیماری های نا
📩 پیام رسیده آمار بیماری ها و مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا در کشور طی سال ۱۴۰۲ : به طور میانگین ۱۲.۵۶ درصد از کل مرگ‌های طبیعی کشور در سال گذشته منتسب به آلودگی هوا در کشور بوده و به عبارت بهتر در سال ۱۴۰۲ حدود ۵۲ هزار و ۵۰۰ مورد مرگ منتسب به آلودگی هوا داشته‌ایم. خبرگزاری میزان https://www.mizanonline.ir/00KCp3
💠 فقه استنطاقی ۳ 🎙...آنچه باعث شده این نظریه پردازی شکل بگیرد است. نیازهای جدید برآمده از دنیای مدرن، مسأله هایی ایجاد می کنند که هیچگاه در دوره مُبیّنان شریعت مورد پرسش نبوده اند و لذا یافتن جواب برای آنها کار می طلبد. فقه پویا و زنده باید بتواند پاسخ دهد و گرنه ایستا و فرسوده است. به هرحال پدیده های جدید، واقعیت هستند. تغییر از اقتضائات دنیاست از زمانهای دور تا امروز. تغییرِ سریع و سرعتِ تغییر هر دو از لوازم دنیای جدید است. از سویی، آیات و روایات که سرمایه فقیه برای پاسخگویی به نیازها و سوالهاست، حقیقت اند و البته قدیمی اند. پس ما یک حقیقت با قدمت و سابقه داریم و یک واقعیت نو و بی سابقه. حالا نمیخواهم بحث مان به "بحث حقیقت و واقعیت" بغلتد. بهتر است بگویم؛ ما یک چیزِ با قدمت و با سابقه داریم و یک چیزِ جدید و بی سابقه. رابطه اینها چگونه است؟ آیا باید گفت که آنچه قدیمی است کهنه و مندرس و فرسوده است و لذا تسلیم اقتضائاتِ جدیدِ شد؟ یا باید گفت آنچه که قدیمی است باید به همان شکل بماند چون است لذا به تقابل با اقتضائاتِ جدید دنیای مدرن پرداخت؟ تعامل دینداران با دنیای مدرن باید چگونه باشد تقابل یا تسلیم؟ کدامیک عاقلانه است؟ هیچکدام. چون هر دو برخاسته از جاهلیت است. جاهلیت در برابر عقلانیت، نه جهالت در برابر عِلمانیت...البته آن گروهِ جاهلِ مقدس نما که تقابل می کند با دنیای جدید، روزی رسوا و نادم میشود. آن دسته ی جاهلِ واداده به طمطراق دنیای جدید، که ستیزه میکند با دین و تا میتواند تقدس ستیزی میکند روزی به پوچی می رسد و سرش به سنگ میخورد... آیا راه سومی هست؟ که مقتضای عقلانیت باشد؟ چگونه باید با حفظ قداستِ دین در دنیای جدید زیست؟ چگونه مسلمان می تواند هم با پیشرفت های زندگی، هم راه و هم آهنگ باشد، و هم متدین بماند؟...چطور می شود به نام دین، فراگیری علم در شؤون زندگی را نفی نکرد و به نام مدنیّت و عِلمانیت، دین را کنار نگذاشت؟ اینها سوالهایی است فرعی برای یک سوال اصلی که باید پاسخ داده شود و آن عبارتست از؛ « چیستی رابطه دین و مدرنیته». سوالهای فرعی تر هم وجود دارد که در میدانهای سیاسی؛ حکمرانی بر مردم، روابط بین الملل، و در میدانهای اقتصادی؛ پول، بانک، سرمایه، تورم، بورس... اینها، «هل من مبارز» می طلبد. پاسخی باید داد بدون ، بدون خیانت به ارزشهای بنیادین دین، بدون ایستادگی در برابر نوشدن زندگی... ممکن است بگویید خب این چیزهایی که شما می گویید فراتر از فقه است. حوزه های پنداری و رفتاری، جهان بینی و ایدئولوژی هر دو را شامل است. اینها به علم کلام، کلام جدید، فلسفه علم، تفسیر و علوم قرآن و علم حدیث ألیَق است تا فقه. عرض میکنم بله! از قضا ایده استنطاقِ نصوص از علوم قرآنی برخاسته و به علوم فقهی رسیده است... (ادامه دارد) 🔍تبیین و نقد 🔺برشی از تقریرات درس حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا حیدری. ۹۹/۱۱/۱۴ http://eitaa.com/Heydari_org
♦️فقه استنطاقی ۴ 🎙...کاربرد واژه «استنطاق» به معنی «درخواست سخن گفتن؛ به سخن درآوردن» در فقه بسیار معدود بوده است. ظاهرا تنها در دو باب قضاء و شهادات بکار رفته است آنهم به معنی؛ بازپرسی کردن از متهم و حرف کشیدن از او... اما سابقه و کاربرد آن در علوم قرآن و نزد عالمان تفسیر بیشتر است. پیشتر «استنطاق قرآن» را به تفسیرِ قرآن به قرآن، تاویل الآیات و تفسیرِ موضوعی اطلاق میکردند که هریک بعدی از ابعاد استنطاق است. اما اخیرا را به معنی طرح پرسش در پیشگاه قرآن با هدف پاسخ گرفتن از آن، می دانند و آن را امری فراتر از تفسیر و تاویل، و دارای تفاوت ماهوی با تفسیر قرآن به قرآن یا تاویل الآیات یا تفسیر موضوعی می دانند... می گویند شروع استنطاق از متن جامعه و مشکلات آن است که در قالب پرسش جلوه می کند و به پاسخ بدست آمده از متن قرآن، ختم می شود اما سایر روشها از متن قرآن شروع می شوند و خطاب به جامعه دستورالعمل می دهند. آنها به خطبه ۱۵۸ نهج البلاغه امیرالمومنین ع تمسک می کنند که امام دستور داده اند به استنطاق قرآن؛ « ذلک القرآن فاستنطقوه» قرآن را به نطق بیاورید. حالا نمی خواهم وارد مبانیِ استنطاقِ قرآن، مانند جامعیّت قرآن، جاودانگی قرآن و نظام مندی قرآن و...شوم و یا این بحث که پرسش ها در چه حوزه‌ای می تواند باشد؟ یا استنطاق قرآن، از عهده ی چه کسی بر می آید؟ مثلا آیا غیر معصوم (ع)، با کسب شایستگی لازم، میتواند فی الجمله از عهده‌ی استنطاق قرآن برآید؟ بالجمله بمعنی همه مراتب (بصورت موجبه کلیه) که قطعا نمیتواند اما فی الجمله (بصورت موجبه جزئیه) بمعنی مراتبی از آن در مقابل سلب کلی چطور؟ و اینکه آیا استنطاق به این معنی سر از تفسیر به رأی در می آورد یا خیر؟... بلکه این نکته را می خواهم بگویم که آیا آن کلام حضرت امیر اینقدر کشش و دلالت دارد که معنای اخیر را دلالت کند؟ یعنی استنطاقی به معنایی فراتر از تفسیر و تاویل؟ به نظر می رسد ندارد! زیرا وقتی به ادامه کلام نگاه می کنیم فرموده است: «ِ ذَلِكَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْهُ أَلَا إِنَّ فِيهِ عِلْمَ مَا يَأْتِي وَ الْحَدِيثَ عَنِ الْمَاضِي وَ دَوَاءَ دَائِكُمْ وَ نَظْمَ مَا بَيْنَكُم‌»؛ آن- كتاب خدا است- قرآن، از آن بخواهيد تا سخن گويد. و هرگز سخن نگويد. امّا من شما را از آن خبر مى‌دهم. بدانيد كه در قرآن علم آينده است، و حديث گذشته. درمان درد شما در آن است، و راه سامان دادن كارتان در آن است. پس حضرت می خواهد بفرماید قرآن کتابی نیست که همه آنچه دارد را با شما درمیان بگذارد (و لن ینطق) بلکه زبان این کتاب من هستم (ولکن اخبرکم عنه). لذا به نظر می رسد این کلام معصوم و دیگر کلمات مشابه آن که از امام صادق ع رسیده دلالتی بر آن ادعای بزرگی که اخیرا از سوی برخی عالمان تفسیر صادر شده، ندارد و باید به قرینه ذیل، این امر را نوعی مانند؛《 قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ 》بدانیم لذا حضرت میخواهد بگوید همانا امام، قرآن ناطق است و شما با داشتن قرآن، بی نیاز از مفسر و مبین و مستنطق آن نیستید. اما در مقام بیان استنطاق قرآن به معنای گسترده آن توسط غیر معصوم نیست. برگردیم به روش استنطاق در علم فقه... (ادامه دارد) 🔍تبیین و نقد 🔺برشی از تقریرات درس حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا حیدری. ۹۹/۱۱/۱۴ http://eitaa.com/Heydari_org
🔵 فقه استنطاقی ۵ 🎙برگردیم به روش استنطاق در علم فقه؛ چنین روشی در کلمات فقهاء مورد تصریح نبوده است و گفتیم که حتی كاربستِ واژه «استنطاق» هم در فقه بسیار معدود بوده است؛ ظاهراً تنها در دو باب قضاء و شهادت، واژه «استنطاق» به معنی «درخواست سخن گفتن/ به سخن درآوردن» بکار رفته است. البته گاهی به بزرگانی مانند عبدالحسین لاری (که تبار دزفولی دارد و متولد ۱۲۲۶ش در نجف و متوفای ۱۳۰۳ش در جهرم است) کاربستِ این روش در فقه را نسبت داده اند چنانکه به شهید سید محمد باقر صدر (متولد ۱۳۱۳ش و شهید در سال ۱۳۵۹ش ) کاربستِ آن در تفسیر موضوعی قرآن را نسبت داده اند. اما فراموش نکنیم که هیچگاه روش شناسی آن بحث نشده است و مبانی استنطاقِ نصوص و نیز اصول فقهِ استنطاقی، به مثابه یک ابزار برای بدست آوردن حکم شرعی بحث نشده است. من اجازه می خواهم وارد بحثی که برخی مطرح کرده اند نشوم. اینکه می گویند؛ [[ اصول فقه موجود تنها بیان کننده «وظیفه فهمنده ی نص» است که به تعهدات شارع و مُبیّنانِ معصوم نپرداخته است لذا دفتر دومی می خواهد با موضوع « وظيفه مبیّنان شریعت» ]] چون یک بحث اختلافی در «کلام جدید» است. همچنین در این مجال به این بحث نمی پردازم که می گویند؛ [[ منهجِ استنطاق، ماهیتاً متفاوت از استنباط است، یا تفاوت آن صرفاً در پیچیدگیِ فرایند است. ]] به نظر میرسد بدون غور در آن دو بحث نیز می توان به هدف فقهی رسید. آنچه به آن اعتقاد دارم و به نظر می رسد حلاّل مشکل باشد این است که؛ درباره نصوص ادلّه مبیّن کار کنیم. در این زمینه کم کار شده است. به نظر می رسد فهم مقاصد الشریعه و و کنکاش در ، فهم ما را از آیات و روایات به روز می کند و راه حل مسائل مستحدثه را بدست می دهد. مسائلی که ره آورد دنیای مدرن است و هیچگاه در دوره مُبیّنان شریعت مطرح نبوده اند تا مورد پرسش بوده باشند و طبعاً بیانی از معصوم در خصوص آن به ما نرسیده لذا در دایره « ما لا نص فیه» طبقه بندی می شوند. اما اینکه مقاصد الشریعه کدامند؟ و راه وصول به آنها چیست؟...(ادامه دارد...) 🔍تبیین و نقد 🔺برشی از تقریرات درس حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا حیدری. ۹۹/۱۱/۱۴ http://eitaa.com/Heydari_org
هدایت شده از رضا حیدری
🔹مسلمانان هیچگاه قرون وسطی نداشته اند 🎙شش قرن پس از میلاد حضرت مسیح ع جریانهایی در اروپا شکل گرفت و تغییراتی به وجود آمد که تا نه قرن، یعنی قریب هزارسال ادامه پیدا کرد. شاخصه اصلی این دوران که به معروف شد، مبارزه با با شعار دفاع از بود. جریانِ غالب بر پایه برخی آیات تحریف شده کتاب مقدس، علم آموزی را حرام دانستند و دانشگاهها و مراکز علمی را تعطیل کردند و دانشمندان متفرق و آواره شدند. علم کالای قاچاق و ممنوعه شد و طالبان علم مُحارب با خدا... اما در این سوی کره خاکی در اواخر قرن ششم پس از میلاد، مردی متولد می شود و در اوایل قرن هفتم با اسم رمز «بخوان» به پیامبری می رسد. کتاب او ابرِ سیاه تحریفات بوجود آمده در کتاب مقدس را کنار می زند و آفتاب علم و دانش را به شکوفه ها می تاباند تا عطرش در جهان بپیچد... آثار علمی دانشمندان مسلمان چند قرن بعد اروپا را از تاریکی جهلِ قرون وسطایی خارج کند... مسلمانان نه تنها هیچگاه به نام دین، با علم مبارزه نکردند بلکه به نام دین به علم آموزی و نشر دانش همت کردند. با محمد ص، عالمان تکریم می شوند و به قلمِ آنها قسم خورده می شود و بالاتر از خون شهید معرفی می شود. طلب علم، وظیفه و فریضه دانسته می شود. محدوده سنی و زمان هم ندارد؛ « مِنَ المَهدِ إلَى اللَّحْدِ». قُرب و بُعد مکانی ندارد؛ « ولو بالصین». به هر قیمتی؛ « وَ لَوْ بِسَفْكِ اَلْمُهَجِ وَ خَوْضِ اَللُّجَجِ » و نکته جالب توجه این است که ظهور اسلام و آغاز حرکت علمی مسلمانان درست در زمانی است که سالهای اولیه رکود علم در جهان غرب و مسیحیت است و در قرن چهارم هجری که مقارن است با قرن یازدهم میلادی مسلمانان در اوج شکوفایی علمی اند و غرب در چاه تاریک جهل و خرافه. بخشی از سخنان حجت الاسلام و المسلمین رضا حیدری در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز. سال ۱۳۸۶ http://eitaa.com/Heydari_org
🔘 فقه استنطاقی ۶ 🎙اما اینکه مقاصد الشریعه کدامند؟ و راه وصول به آنها چیست؟ مقاصد اصلى شریعت را با استفاده از آثارِ محققانِ این میدان در سه عنوان خلاصه مى کنیم: ۱. ضروریات حیات (مانند؛ حفظ جان و مال و عقل و دین و نسب و...). ۲. حاجیات (مانند؛ عقود و معاملات). ۳. تحسینیّات (مانند آداب، مستحبات، مکروهات و اخلاقیات). این محققان از فریقین معتقدند تمام احکام ضرورى شرع، ناظر به حفظ یکى از اینهاست و باید در جمیع ابواب فقه از طهارات تا دیات برای استنباط احکام فقهى، مقاصد را مورد لحاظ قرار داد مثلاً شارع، جهاد را براى حفظ دین تشریع شده و قصاص را براى حفظ جان و حدّ شرب خمر را براى حفظ عقل و حد زنا را براى حفظ نسب و حد سرقت براى حفظ اموال. توجه داشته باشید این تلقی عمومی که را منحصر به بحث ضروریات می داند درست نیست؛ بلکه همانطور که گفتیم بخش زیادی از احکام شریعت ناظر به عقود و معاملات است و بخش مهم دیگرى مربوط به تحسینیّات مى باشد مانند بخش عظیم مستحبات و مکروهات و اخلاقیات. و ضروریات نیز منحصر به این پنج مورد نیست و اگر یک استقراء بیشتری بشود شاید حفظ عرض و حیثیّت و آبرو یکى دیگر از مقاصد ضرورى شریعت باشد و همچنین حفظ امنیت اجتماعی و نیز حفظ محیط زیست، شامل حفظ میاه و عدم اسراف در استفاده از منابع طبیعى، هم مقصد دیگرى باشد. بنابراین مقاصد ضرورى شریعت منحصر به پنج نیست. اما اینکه راه وصول به این مقاصد چیست؟ ظاهراً چهار راه عمده داریم: ۱_ بررسی نصوص قرآنى و روایات معتبر که دربردارنده علل و مناط احکام هستند یا دربردارنده مقصد هستند و استفاده از آن در «قیاس منصوص العلة». توجه کنید که در این مجال، به دنبال تدقیق این بحث که رابطه مقصد با مناط و علت و حکمت حکم چیست نیستیم مفهوماً و مصداقاً. ۲_ بررسی مواردى که علّت یا مقصدى به طور صریح و منصوص در متن نصوص شرعى نیامده؛ ولى عقل به گونه اى یقینى آن را استنباط مى کند و از آن در « قیاس مستنبط العلة قطعی» استفاده می‌شود. دقت کنید قطعی نه ظنی، چون ظنی اعتبار ندارد. ۳_ استفاده از « قیاس اولویت قطعیه» دقت کنید باید قطعی باشد نه ظنی. ۴_ راهی که آن را با عنوان «الغاى خصوصیت» یا «تنقیح مناط » میشناسیم. اینها همه برمبانی مشهور است که ظن مطلق، اعتبار ندارد لذا باید به ظنون خاصه یا قطع و یقین اکتفا کرد اما ممکن است فقیهی دیگر، بر مبنای دلیل انسداد و حجیت مطلق ظنون بتواند راههای دیگری بگشاید. (پایان درس) 🔍تبیین و نقد 🔺برشی از تقریرات درس حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا حیدری. ۹۹/۱۱/۱۴ http://eitaa.com/Heydari_org
🔸 حرکت امام حسین ع، خاستگاه انقلاب ما 🎙...اهداف و انگیزه انقلابیون، نفی و و نابودی ظلم و برقراری و اجرای احکام شرع بود.و در یک کلام، هدف، امر به معروف و نهی از منکر بود که همان شعار و هدف امام حسین ع بود.... ...مردم نهضت خودشان را الهام گرفته از حرکت امام حسین ع می دانستند و رهبری انقلاب را به رهبری امام حسین تشبیه می کردند لذا ع را در مجسم می دیدند. صلابت و شجاعت و سازش ناپذیری امام خمینی برای آنها الهام بخش بود و شعار می دادند: 《نهضت ما حسینیه، رهبر ماخمینیه》 《خمینی، خمینی تو وارث حسینی》 🔻بخشی از سخنان حجت الاسلام و المسلمین رضا حیدری در جمع پاسداران یکی از مراکز سپاه/ اهواز ۱۴۰۳/۱۱/۱۴ 🔍 در پایگاه خبری خوزستان بیشتر بخوانید: خوزنا http://www.khoozna.ir/view/214539/
🔴 کارآمدی و کارایی 🎙برپایه یک نظام شکل گرفت. یک ساختارِ اداره‌ی کشور بر پایه انقلاب شکل گرفت. امروز، محل بحث، حقانیتِ آن انقلاب نیست. امروز، محل بحث جامعه، حقانیتِ آن انقلاب در سال ۵۷ نیست که بگوید اگر به عقب برگردی باز انقلاب می کنی یا نمی کنی!؟ که بگویند آن روز، وضعیت فساد و وضعیت رفتار با نامحرم و وضعیت شرب خمر چنین بود و چنان بود! امروز محل بحث و کانون بحث بچه ها هرچند تصریح نمی کنند عبارت است از ابن نظامِ مولودِ این انقلاب. اینکه این نظامِ شکل گرفته بر پایه این انقلاب چقدر در دنیای امروز کارآمد است؟ چقدر کارا است؟... 📌سخنان حجت الاسلام والمسلمین رضاحیدری در نشست گفت و گوی صمیمانه پیشکسوتان عرصه انقلاب و سیاست و نویسندگان کتب تاریخ انقلاب / اهواز ۱۴۰۳/۱۱/۱۳ @Heydari_org
🔸مجالس حسینی و انقلاب ما 🎙شواهدی در دست است که رژیم هم می دانست که مجالس حسینی و ایام منسوب به امام حسین ع نقش مهمی در معرفت افزایی و ایجاد شور و حماسه مردم دارد. در اسناد ساواک ثبت است که تحلیلگران آنها معتقدبودند اگر امسال را پشت سر بگذارند می مانند و برای سال بعد فکری می کنند. و از قضا آن سال که مصادف با ۲۹ دیماه بود با یک راهپیمایی بزرگ مردمی همراه شد و سیزده روز بعد امام به وطن برگشتند و انقلاب در ۲۲ بهمن پیروز شد. شاهد دیگر اینکه؛ قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ به عنوان نقطه عطف انقلاب اسلامی، دو روز پس از عاشورای آن سال و در پی دستگیری امام به دلیل سخنرانی تاریخی ایشان در عصر عاشورا بود. رهبر انقلاب امام خمینی ره هم به این اذعان داشت و فرمود: ۱۷ شهریور، مکرر و میدان شهدا [همان میدان ژاله] مکرر و شهدای ما مکرر شهدای کربلا و مخالفان ملت ما مکرر یزید و وابستگان او هستند. 🔻بخشی از سخنان حجت الاسلام و المسلمین رضا حیدری در جمع پاسداران یکی از مراکز سپاه/ اهواز ۱۴۰۳/۱۱/۱۴ 🔍 در پایگاه خبری خوزستان بیشتر بخوانید: خوزنا http://www.khoozna.ir/view/214539/