eitaa logo
حس آرامش ❤️
187 دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
7.1هزار ویدیو
30 فایل
تاریخ 1402/2/2 حس آرامش با متن های انگیزشی داستان کوتاه پندانه حدیث مهدوی تلنگر ومطالب مفید دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
میتوان زیبا زیست... نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم، نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بد و خوب! لحظه ها میگذرند گرم باشیم پر از فکر و امید... عشق باشیم و سراسر خورشید...
در حرم مرغ خیالم همه عمر از سر شوق جلد گلدسته و ایوان رضا بوده و بس ✅
. 🤍 مهربان‌ترین خدایم؛ 🦋 بیاموز به من که‌ لحظه‌ها درگذرند 🤍 و در تمام این لحظه‌ها 🦋 تو در کنار منی...
. 🌾 شخصی برای اولین بار یک کلم دید. اولین برگش را کند، زیرش به برگ دیگری رسید و زیر آن برگ یه برگ دیگر و ... 🍀 با خودش گفت: حتما یه چیز مهمیه که اینجوری کادوپیچش کردن ...! 🌾 اما وقتی به تهش رسید و برگ‌ها تمام شد متوجه شد که چیزی توی اون برگ‌ها پنهان نشده بود، بلکه کلم مجموعه‌ای از این برگهاست ... 🍀 حکایت زندگی هم این چنین است ما روزهای زندگی رو تند تند ورق می‌زنیم و فکر می‌کنیم چیزی اونور روزها پنهان شده، 🌾 درحالیکه همین روزها آن چیزی ست که باید دریابیم و درکش کنیم... 🍀 و چقدر دیر می‌فهمیم که بیشتر غصه‌هایی که خوردیم، نه خوردنی بود نه پوشیدنی، فقط دور ریختنی بود! 💢 زندگی، همین روزهایی است که منتظر گذشتنش هستیم... 👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شما ممکن است بتوانید گلی را زیر پا لگدمال کنید، اما محال است بتوانید عطر آن‌ را در فضا محو سازید. 👌🌹 (نویسنده و فیلسوف فرانسوی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 داستانی از یک عشق راستین ... پیرمرد صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخم‌های پیرمرد را پانسمان کردند سپس به او گفتند: باید از شما عکسبرداری شود چون ممكن است جایی از بدنتان دچار آسیب و شکستگی شده باشد. پیرمرد غمگین شد و گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست. پرستاران دلیل عجله‌اش را پرسیدند. پیرمرد گفت: زنم خانه‌ی سالمندان است. هر صبح به آن جا می‌روم و صبحانه را با او می‌خورم. نمی‌خواهم دیر شود! پرستار به او گفت: خودمان به او خبر می‌دهیم. پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد و چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا هم نمی‌شناسد! پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی‌داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می‌روید؟ پیرمرد با صدایی گرفته به آرامی گفت: درست است که او من را نمی‌شناسد اما من که او را می‌شناسم... 🥺❤️
یک¹ زن «بـــــٰاحجٰاب ✿➛» ⇦بـَــرا؎ پِدرش افتـــــخٰار ⇦بـَــــرا؎ بـــَــرادرٰانش عـــــزَّت ⇦بـَــــرا؎ هَمسرش گنـــــج ⇦بــَـــرا؎ فَرزنــدٰانش بهتـَــــرین اُلگو ⇦بــَـــرا؎ جٰامعہ آرٰامـــش مےبـــٰاشد✤ ∞| ♡ʝσiŋ🌱
در مسیر آرامش💞 🔹 بزرگی میگفت: خشم ۳ حرف داره. عشق هم همینطور. گریه ۴ حرف داره. خنده هم همینطور. دروغ ۴ حرف داره. راست هم همینطور. منفی ۴ حرف داره. مثبت هم همینطور. دشمنی ۵ حرف داره. دوستی هم همینطور. ناکامی ۶ حرف داره. پیروزی هم همینطور. 🚨 زندگی دو طرفه‌ست، طرف درست رو انتخاب کن... ‌ ┄┅┅┅🌺🍃🌸┅┅┅┄      
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞 چه تلنگر خوبی بود👌 فقط کافیه یک اقدام کوچولو برای بهتر شدن شرایط برداریم و منتظر نمونیم همه چیز سر جاش قرار بگیره تا کاری رو شروع کنیم. 👌گاهی یک صحبت کوتاه تلنگر بزرگیه برای ما ┄┅┅┅🌺🍃🌸┅┅┅┄    
+امید چیه؟ - امید انعکاسِ رگه‌های نور ، رو تنِ کش و قوس خورده‌ی شاخ و برگِ یه گلدونه، واسه تقلای سبز شدن! ‹🌱✨›