eitaa logo
فی‌البداهه.
86 دنبال‌کننده
276 عکس
46 ویدیو
0 فایل
پیام نده ولی خب @efain_8420
مشاهده در ایتا
دانلود
باور کنید وجودی که شبیه به مجسمه‌س فقط رنج به دنبال داره. این‌که همه‌ش ببینی‌شو واکنشی از جانبش دریافت نکنی.
بیانگرِ "گل زیبا چرا پژمرده‌حالی؟ بیا قسمت کنیم دردی که داری.."
- حالت خوبه؟ + آره خوبم. چطور؟ - چرا چاقو رو می‌ذاری تو جا مسواکی؟
از وقتی ناخون‌هام بلند شده، روند زندگی‌م کلاً مختل شده. واقعاً نمی‌فهمم خانم‌ضال چطور زندگی می‌کنه. باید یه‌دور کلاس "زندگی با ناخون‌های سی‌سانتی" برم پیشش. فایده نداره. شاید بگید چرا پیش خانم‌ضال؟ که باید بگم از خودشون بپرسید که چرا. ناتوانم در توصیف‌ش.
به مامان می‌گم چرا آینه اتاقم اینجوریه؟ خیلی زشت نشون می‌ده آدمو. می‌گن وقتی خودت زشتی می‌خوای چیزی غیر از این نشون بده؟ حقیقتاً رفیقِ بی‌کلک، مادر:)))
دقیقاً همون‌لحظه‌ای که احساس زشتیِ بسیار می‌کنی و با عالم و آدم قهری، توی پاساژ می‌ری جلوی آینه و یه‌خانوم با ظاهر عادی و زیبا، بدون هیچ نیتی بهت نگاه می‌کنه و بی‌مقدمه می‌گه صورتت مثل ماه می‌مونه. ان شاءالله عاقبت به‌خیر شی. :))) چی بگه آدم آخه؟ می‌رم به درد خودم بمیرم.
حقیقتاً آدمی‌زاد نیاز به یکی داره که برای ابراز دلتنگی بهش، ازش سؤالای چرت و مسخره بپرسه. شما نمی‌فهمید من چی می‌گم ولی لطفاً بفهمید.
الان باید خونه پدرشوهرم زیر کرسی نشسته بودیم و منتظر پدر که شماره بگیرن و برامون فال حافظ هر کدوم‌مون رو بخونن و به من بیفته "سويدای دل من تا قيامت، مباد از شوق و سودای تو خالی" و بهش نگاه کنم و خواهرشوهرم بگه "خبه‌خبه نگاه‌های عاشقانه‌تونو بذارید برای خودتون" و همه بزنن زیر خنده. اما خب. فعلاً می‌تونم برای درس‌هام بخونم این بیت رو.
امسال هم مثلِ تمام این‌سال‌های نبودنت، یلدا را سحر می‌کنم و به این فکر می‌کنم چقدر آدمی‌زاد صبور است که در برابر چنین نبودن‌هایی هیچ‌کاری جز انتظار از دستش برنمی‌آید. فی‌الحال می‌توانستم دست‌کم کنارت باشم و دست‌های سردت را روی گونه‌های گر گرفته‌ام بگذارم و با خنده بگویم ببین آن‌همه انتظار به آنی تمام شد! بالأخره روزگار به ساز ما هم رقصید و قفلِ نرسیدن را شکست و دوباره قفلِ هم‌مان کرد. لکن نیستی، نبودی. چه می‌شود کرد؟ شاید هم خدای نکرده نخواهی بود. باز هم صبور باشم؟ هستم. چقدرِ دیگر برای تو باید صبور بود؟ هرچقدر لازم باشد هم خواهم بود. برای تو می‌توانم تا همیشه صبور باشم. اما بیا. این قفلِ نرسیدن را بشکن و دست‌هام را چفتِ دست‌هات کن و ریش‌هات را نوازش کن و بخند.