هدایت شده از مسلمنا muslimnair
⚡️ سلفیه چه کسانی هستند؟ (قسمت ششم)
✍ به قلم: مهدی فرمانیان
➣https://eitaa.com/muslimnair مُسْلِمْنا
🔸 نور احمد اسلام جار، از رهبران فعلی طالبان و استاد حدیث دارالعلوم اسلامیه هرات با تفکری دیوبندی در کتاب «معتمد ماترید من معتقد ماترید» درباره اطلاق لفظ سلفیه (ص۳۹-۴۰) می نویسد: «اکنون فرقه ای از غلات و افراطیون در اثبات صفات، خودشان را سلفیه می نامند و عموم مردم آنان را وهابیت می نامند. برخی از آنها افکاری دارند که مضر به دین است و خدا به آنان شرح صدر بدهد برای قبول حق. این طایفه هر نوع تأویلی را منکرند. ابن عثیمین حتی تاویل جزئی را نمی پذیرد و حال آن که تأویل در بعضی از صور از سلف ثابت است و حتی از صحابه رسیده است. وهابی ها هر حدیثی که شائبه تجسیم دارد را می پذیرند و لوازم صفات بشری و جسمی را قائل هستند.
🔹 مولانا محمد عمر سربازی ایرانی می گوید: «به گمانم سلفیه معاصر، در اعتقادات خودشان از سلف تبعیت می کنند (نه از سلف). اصل این است که فرقی میان سلف و خلف نیست و وهابی ها نسبت به سایر فرقه های اهل سنت تندرو هستند. خلف و سلف همه اهل سنت هستند و فرق این دو این است که خلف بیشتر در تاویل فرو رفتند و اهل تاویل نام گرفتند و سلف کمتر در تاویل فرو رفتند و اهل تفویض نام گرفتند. خلف اصل صفت را قبول دارند و سلف هم معتقد به تأویل هستند هر جا لازم است».
💠 به نظر می رسد نویسنده دیوبندی و طالبانی این گفتار فقط وهابی را سلفی می داند و این دو را عین یکدیگر دانسته و شاخصه آن را نفی مطلق تأویل می داند. بنابراین شاخصه سلفی بودن نزد این نویسنده، نفی مطلق تأویل است که فقط در نزد وهابیان وجود دارد. نکته دیگر این است که کلمه سلفی نزد دیوبندیان و طالبان، کلمه مثبتی نیست.
ادامه دارد...
🏷 #اسلام_سلفی
💥مسْلِمْنا (کانال علمیتخصصی مسائل جهان اسلام) در تلگرام، ایتا و بله:
➣ @Muslimnair ؛ @muslimnair
➣ واتس اَپ:
https://chat.whatsapp.com/H7nizlXGUrP2CtEK6UrE2J
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وقتی بلاگرهای اهل سنت در تقابل با شیعه هراسی و اِخوان هراسی به میدان روشنگری می آیند.!
◀️مطالعات اخوانالمسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
مطالعات اخوان المسلمین
⚡️چرا بزرگترین مسجد قطر به نام "محمدبن عبدالوهاب" نامگذاری شد؟
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
✍ به قلم: علی مقدس
🔹اگر از خیابان ها و محلات شرجی دوحه گذر کنیم، به راحتی می توان طیف های گوناگون از جنبش های اسلامگرا را مانند: اخوان المسلمین،مذهبی های سنی سنتی، طالبان،صوفی ها، انصارالدعوه، جماعت التبلیغ، شیعیان و حتی جهادی های رادیکال را در این شهر جستجو کرد. اما آنچه نظر همگان را به خود جلب می کند، مسجد زیبا و بزرگی است که با تلفیقی از معماری سنتی و مدرن تحت عنوان" جامع الإمام محمد بن عبدالوهاب" خودنمایی می کند که بیش از ۱۲هزار نمازگزارِ سلفی_ وهابی را در خود جای داده است. مکانی که واعظان آن، همسایگان غیر سلفی خود را در خطبه های جمعه به صورت مستقیم و غیر مستقیم، مورد عتاب و سرزنش قرار می دهند.
🔸این سوال به ذهن می رسد؛دولت قطر از ساخت بزرگ ترین مکان عبادی دوحه آن هم به نام تئوریسین وهابیت، چه هدفی دارد؟ و اینکه دولت قطر چه انگیزه ای از رشد و تقویت سلفیت و وهابیت در کنار دیگر جریان های نامبرده، دنبال می کند؟
🔸به نظر می رسد خاندان حاکمیتی قطر سه هدف را در حمایت از سلفی گریِ وهابی دنبال می کنند؛
هدف اول:همگرایی قبیله ای با محمد بن عبدالوهاب:
بررسی نسب محمد بن عبدالوهاب نشان می دهد که وی از قبیله بنی تمیم است که خاندان حاکم در قطر به آن تعلق دارند.
قطری ها بر این باورند که آل ثانی تلاش می کند از ظرفیت قبیله ای بنی تمیم در شبه جزیره عربستان در جهت سرمایه گذاری استفاده کند و قطر را به عنوان مرکز رشد و افتخار این قبیله معرفی کند.
هرچند برخی شهروندان قطری استدلال میکنند بهتر بود نام بنیانگذار دولت مدرن قطر، شیخ جاسم بن محمد آل ثانی بر این مسجد گذاشته می شد نه ابن عبدالوهاب.
هدف دوم: معرفی آل ثانی به عنوان وارثان فکری ابن عبدالوهاب:
پس از اینکه شاهزاده بن نایف سعودی در افتتاحیه سمپوزیومی در ریاض تاکید کرد که عربستان به پیروی از رویکرد وهابی ادامه خواهد داد و از آن منحرف و تسلیم نخواهد شد، دو هفته بعد قطر بزرگترین مسجد خود را به نام محمد بن عبدالوهاب نامگذاری کرد. اقدامی که برخی تحلیلگران تلاش قطر را برای رقابت با عربستان سعودی به عنوان مرکز وهابیت قلمداد کردند.
سعودیها این اقدام قطر را تمایل به رقابت شدید با کشورشان برای جذب وهابیها میدانند و معتقدند واشنگتن از قطر برای نفوذ بر وهابیها استفاده میکند، پس از اینکه موفق شد اخوانالمسلمین را زیر چتر خود نگه دارد.
هدف سوم:تعهد حاکم قطر بر پذیرش و تبلیغ وهابیت:
شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی امیر قطر در افتتاحیه مسجد نامبرده گفت: پدربزرگ مؤسس ما شیخ جاسم بن محمد آل ثانی که عالم دین و در عین حال حاکم بود، یکی از کسانی بود که دعوت شیخ ابن عبدالوهاب را پذیرفت و تلاش نمود تا افکار وی در کشور ما و خارج از جهان اسلام منتشر شود و مسئولیت انتشار کتب وعاظ وهابی و دیگران را بر عهده گرفت.
🔸اخوانی های مقیم دوحه که با رفتار دوگانه حاکمان قطر با سلفی ها و اخوانی ها مواجه شدند، در رسانه های داخلی و بین المللی، عملکرد آنان را مورد انتقاد قرار دادند. زیرا برخی رهبران اخوانی همچون حماس، تجربه تخریب مسجد ابن تیمیه در رفح را به خاطر ترویج اندیشه های سلفی و تکفیری را دارند.
دوحه پیش از این نتوانسته بود اخوانالمسلمین را متقاعد کند تا صفوف خود را با سلفیهای وهابی متحد سازند. از این رو دیپلماسی قطر با مشکلات زیادی در کشورهای دیگر همچون لیبی مواجه گردید، جایی که درگیری شدید و مسلحانه بین گروه های اسلامی وابسته به سلفی گری وهابی و سایر وابسته به اخوانی ها در جریان است، که دوحه را به نزدیکی با سلفی های وهابی سوق می دهد تا شاید اتهام تعصب نسبت به اخوان را انکار کند.
◀️مطالعات اخوانالمسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
مطالعات اخوان المسلمین
⚡️به مناسبت شصت سالگی تأسیس "الجماعة الإسلامية" شاخه لبنانی اخوان المسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
🔹در اوایل دهه پنجاه، جنبش های اسلامی در تعدادی از کشورهای جهان عرب رشد کرده بود و به یک حرکت روشن فکری و سیاسی در صحنه عرب تبدیل گشته بود.
تألیفات حسن البنا و سید قطب و مصطفی السباعی و کتابهای ابوالاعلی مودودی که در پاکستان به عربی ترجمه و منتشر شده بود به رشد اخوان در دیگر کشورها کمک شایانی کرد. نشریات اخوان المسلمین مانند: مجله الدعوه و «المسلمون» در مصر، «الشهاب» در سوریه و «مبارزه اسلامی» در اردن، سبب گردید یک جنبش فکری و سیاسی اسلامی در مناطق مختلف لبنان شکل بگیرد.
این روند در لبنان به کمک دکتر مصطفی السباعی (مرشد عام اخوان المسلمین در سوریه) در سال 1952 در دوره حکومت سرهنگ ادیب الشیشکلی در سوریه، انجام شد جایی که او توانست برای تحکیم اندیشه اسلامی با تدوین مطالعات فکری و حرکتی، در ابتدا جنبشی تحت عنوان "عباد الرحمن" را در بیروت به سرپرستی آقای محمد عمر الداعوق در سال 1950 و گروهی از جوانان و مردم طرابلس که برجسته ترین آنها فتحی یکن بود، تاسیس و سامان دهد.
🔸پیوند این جنبش اسلامی لبنان با جنبش اخوان المسلمین، در سفر راهنمای عمومی اخوان المسلمین (حسن الهضیبی) به لبنان در سال 1953 و نشست دفتر اجرایی رهبران اخوان المسلمین در تفرجگاه "بحمدون" که علاوه بر الهضیبی (مصر) شخصیت هایی همچون؛ مصطفی السباعی (سوریه) و الداعوق (لبنان)، شیخ محمد محمود الصواف (عراق)، محمد عبد الرحمن خلیفه (اردن) و دیگران نیز حضور داشتند.
🔸در سال 1956 اولین مرکز برای جنبش عباد الرحمن در طرابلس تأسیس شد. این گروه در بیروت در حال گسترش افکار خود و گسترش دامنه اعضای خود، بدون اتخاذ یک مسیر سیاسی خاص بود، در حالی که مرکز طرابلس در حال صدور مواضع سیاسی در مورد درگیری داخلی لبنان در زمان حکومت رئیس جمهور شمعون و در مورد مسائل منطقه ای همچون؛ وضعیت اعراب، پروژه آیزنهاور، پیمان بغداد و درگیری اعراب و اسرائیل، نشریات غیررسمی خود را مانند «الفجر» در سال 1957 و «الثائر» در 1958 را منتشر می کرد.
زمانی که وقایع 1958 رخ داد و شکاف ملی و فرقه ای همراه آنها بود، جنبش عباد الرحمن در طرابلس موقعیت سیاسی و نظامی مشخصی داشت و ایستگاه رادیویی «صدای آزاد لبنان» را تأسیس کرد.
🔸بعدها در سال 1964 جماعت اسلامی لبنان ظهور کرد و مرکز خود را در بیروت افتتاح کرد.
اولین دبیر کل جماعت، فتحی یکن بود. این جنبش در ابتدا با انتشار اعلامیه های تبلیغاتی پیام خود را می رساندند که مهمترین آن "جماعت اسلامی؛ اصول و اهداف" بود که اهداف خویش را اینگونه عنوان نموده است:
اول: رساندن ندای اسلام به مردم، پاک و روشن، متصل به عصر و مشکلات آن.
ثانیاً: سازماندهی کسانی که دعوت اسلام را اجابت کردند و آنان را در مورد آن آموزش داد و آنان را برای پیشاهنگی واجد شرایط دانست.
سوم: مقابله با چالش تمدن غرب.
چهارم: تلاش برای ساختن جامعه ای جدید که در آن اسلام معیار اعمال افراد باشد.
پنجم: تلاش در جهت وحدت عقاید اسلامی با استناد به مبانی اسلامی.
🔸جماعت اسلامی، در ادبیات خود از گرایش سنی یا شیعه صحبت نمی کند، علیرغم این واقعیت که اعضای آن به اصول اهل سنت و جامعه در جهت گیری فکری یا عمل عبادی خود پایبند هستند. این نشان دهنده یک وابستگی جامع اسلامی است که فراتر از اختلافات فرقه ای است و در تلاش برای توسعه نقاط همگرایی بین سنی ها و شیعیان است و نقاط اختلاف را محدود می کند و برای ایجاد درک متقابل از این نقاط تلاش می کند. راهی که مانع از راه همکاری و هماهنگی در عرصه های مختلف کاری اعم از اجتماعی، سیاسی و جهادی نشود.
◀️مطالعات اخوانالمسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
💠سفر اردوغان به مصر و اخراج رهبران اخوان المسلمین از ترکیه
🔹در یک اقدام غیرمنتظره، پس از سفر رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به مصر، منابعی از تصمیم ترکیه مبنی بر لغو تابعیت محمود حسین قائم مقام رهبر اخوان المسلمین که در استانبول اقامت دارد، خبر دادند.
🔹اردوغان با کنار گذاشتن روابط سرد و پرتنش سالیان اخیر خود با قاهره، آغوش خود را به روی عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر، باز کرده که نقطه عطفی مهم در روابط دیپلماتیک ترکیه و مصر است.
🔹اردوغان که زمانی سیسی را به دلیل نقشش در کودتای نظامی سال 2013 که اخوان المسلمین را از قدرت در مصر سرنگون کرد، لقب «جبار ستمگر و کودتاگر» مینامید، پس از 11 سال امتناع از سفرش به قاهره، در این دیدار او را «برادرم» خواند. این چرخش دیپلماتیک پس از یک دهه تیرگی روابط پس از کودتای مذکور صورت میگیرد که اردوغان به شدت با آن مخالفت کرد. این کودتا که باعث سرنگونی محمد مرسی، رئیس جمهور وقت و یکی از اعضای اخوان المسلمین و متحد اردوغان شد، باعث ایجاد شکاف عمیقی بین آنکارا و قاهره شده بود. دولت اردوغان به شدت از اخوان المسلمین حمایت کرده و اغلب با سرکوب این سازمان توسط دولت مصر مخالف بود.
🔹به نظر می رسد تصمیم لغو تابعیت محمود حسین و اخراج دیگر رهبران اخوانی از ترکیه بخشی از تلاشهای گستردهتر ترکیه برای تنظیم مجدد سیاست خارجی خود و هموار کردن روابط با مصر باشد.
🔹نزدیکی ترکیه با عربستان سعودی، مصر و امارات -کشورهایی که اخوانالمسلمین را یک سازمان تروریستی میدانند- به موازات محدودیتهای آزادی عمل و توانایی این گروه اسلامگرا برای فعالیت در این کشور رخ داده است. ترکیه از شبکه های تلویزیونی وابسته به اخوان المسلمین خواسته تا پوشش انتقادی خود از سیسی را محدود کرده و حداقل یکی از این شبکهها را در جریان سفر اردوغان به جده در سال گذشته تعطیل کرد.
🔹ترکیه از تمدید مجوز اقامت اعضا یا افراد مرتبط با این گروه برای ترغیب آنها به خروج از کشور خودداری کرد و بنا بر گزارشها برخی از رهبران این گروه در کشور را دستگیر و در حال بررسی اخراج بسیاری دیگر به درخواست رئیس جمهور مصر، به کشور ثالثی است.
🔹در همین راستا، رهبران اخوان المسلمین پس از سفر رجب طیب اردوغان به مصر، در حال ترک خاک ترکیه هستند که از آن جمله می توان به خبرنگاران وابسته به این جماعت، عناصری از جنبش حسم وابسته به اخوان المسلمین و همچنین عناصر دانشگاهی وابسته به این جنبش اشاره کرد. علاوه بر این فعالیت های شبکه های اجتماعی اخوان المسلمین درترکیه محدود شده و علیه عناصر دیگری از این جنبش محدودیت ایجاد شده است.
◀️مطالعات اخوان المسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin